سام بهشتی | سروش صحت در امتداد ساخته تحسین شده جهان با من برقص این بار به سراغ قصهای برای سریال تازهاش رفته است که در میان انبوه تولیدات خانگی، حائز اهمیت است. اگر محوریت مخاطب شناسی و اقبال عمومی این اثر باشد، با جدیت میتوان گفت مخاطب امروز پلتفرم به دنبال قصههای رئال است و درک این اثر و ظرافت در جزئیات و روایت قصه تازه سروش صحت برای درک مخاطب عمومی ثقیل است. اما ترکیب برنده صحت و صفایی در این بازار که به اسم ژانر کمدی آثار مبتذل و سخیف روی خروجی پلتفرمها میفرستند، به طرز هنرمندانهای برای مخاطبی که این جنس از قصهها را میپسندند، تا حدودی توانستند موفق عمل کنند.
معرفی سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره؟
برای درک این جنس قصه گویی و پرداخت باید ابتدا «گروتسک» را شناخت و بر ساختار آن اشراف تا داشت. مفهومی مشترک میان هفت هنر، گروتسک سبکی از هنر است که به تخریب و تحریف اشکال مختلف شخصیتها میپردازد در لغت به معنای گودال است و ریشه در یونان باستان دارد. گروتسک در شخصیت پردازی بیرحمانه است، حقیقت را تحریف میکند و از شکل میاندازد و به طرز هیولاگونه آن را به تصویر میکشد و این قابلیت را دارد که در قالب طنز، کنایه بزند و در برخی از قالبها بیمعنا باشد و از مخاطبش در موقعیتهای احمقانه و جدا از فضای رئال خنده بگیرد.
سروش صحت در سریال تازهاش بر این اصل استوار است و در شخصیت پردازی از این تکنیکها بهره گرفته است اما برای ایرانیزه کردن این واقعه در لحن و فُرمی که به کار میبندد، وام دار موقعیتهای ابزورد هم هست و گروتسک و ابزورد را باهم تلفیق میکند.
مفهوم «ابزورد» در آثار بعد از جنگ جهانی دوم از مکتب تئاتر وارد هنرها شد. بعد از دومین جنگ جهانی نا امیدی و پوچی بر بشر حاکم شد و برای نخستین بار «مارتین اسلین» در کتابی این اصطلاح را به کار بُرد. موقعیت ابزورد در سینما بر این پایه استوار است که با لحن طنز آلود، تلاش و کوشش بشر و هستی را بیمعنا نشان دهد. اصلی که در شخصیت پردازی سروش صحت در این سریال به کار گرفته شده، همین است.
با یک سری شخصیت مواجه میشویم که در موقعیتهای مختلف درگیر میشوند و مبتنی بر روایت قصه موقعیتهای طنز ایجاد میکنند، این جنس از کمدی شاید نتواند برای مخاطب عام جذابیت داشته باشد اما خواص کنایه فهم آن را باور میکنند و حتی میخندند و همین نکته برای صحت و صفایی یک دستاورد بزرگ است که شاید برای اولین بار توانستند ذات سلیقه مخاطب را تا حدودی تغییر دهند.
سریال «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» فارغ از متن یک ویژگی دیگر هم دارد، استفاده از بازیگران تازه نفس همانند مجید یوسفی و گیلدا ویشکی از دل صحنههای تئاتر بیرون آمدند و بار دیگر ثابت کردند که تئاتریها اگر وارد این عرصه شوند، یک سر گردن از بازیگران کلیشهای و تکراری بالاترند. حضور قدرت الله ایزدی در مقام بازیگر در این اثر مغتنم است، بازیگر قدر نادیدهای که تواناییاش منحصر به فرد است. تا اینجا برگ برنده دست صحت بوده است و امیدوارم که تا پایان هم بتواند برای مخاطبش ارزش قائل شود و از نوشتن برای این سریال نا امید نشوم.
منتشر شده در صبح سینما