نگاهی به فیلم داخل پنت هاوس

هنر مرگ آفرین

خلاقیت و هنر زاییده رنج است. خلاقیت و هنر همواره حاصل درگیری‌ها و کشمکش‌ها و تمایلات درونی هنرمند و تمایل برای بیان است. هنرمند از اساس در جهان حساسیت‌ها و رنج‌ها سیر می‌کند و از دل همین تعارض درونی است که دست به خلق اثر هنری و به تعبیر بهتر بیان هنری می‌زند. ماجرای فیلم داخل پنت هاوس inside از این قرار است که نمو (ویلم دافو) برای سرقت چند تابلوی نقاشی نفیس وارد خانه یک گردآورنده متمول و شهیر آثار هنری می‌شود و در کشاکش این اقدام در میان حصارهای امنیتی خانه محل سرقت حبس می‌شود.

خانه از فناوری‌های مدرن برای حفظ امنیت بهره می‌برد و هیچ راهی به بیرون ندارد. تنها راه فرار باز شدن درب خانه توسط صاحب ملک است که او هم در سفر است و بی‌خبر از وضعیت خانه‌اش. فیلم نواقص منطقی و روایی بسیاری دارد که به راحتی نمی‌توان از کنار آن‌ها گذشت. نمو کیست؟ چگونه فکر می‌کند؟ دغدغه‌های اساسی‌اش چیست؟ صاحب خانه کیست؟ چرا در طول مدت حضور نمو در خانه هیچ حضوری ندارد؟ چرا در دل این همه فناوری هیچ اخطاری برای صاحب غائب خانه از طریق اینترنت ارسال نمی‌شود؟ آیا بناست حضور و محصور شدن نمو در خانه به شکلی کنترل شده و تعمدی رقم بخورد تا خروجی آن خلق یک اثر تازه و بدیع باشد؟ آیا صاحب آثار نفیس موجود در خانه، قید داشتن تمام آن آثار را زده است؟ آیا تصمیم گرفته همه مجموعه هنری‌اش را فدا کند تا اثری تازه و مبتنی بر وجود یک انسان در حصر خلق کند؟ سوالات بی‌جواب بسیاری در فیلم به چشم می‌خورد که هر یک به تنهایی می‌تواند مخاطب را از ادامه تماشای اثر منصرف کند. اما یک رگه مضمونی در فیلم جاری است و یک اجرای خوب از ویلم دافوی به قاعده و به اندازه، که اگر برای مخاطب مسئله شود، می‌تواند این امتیاز که نواقص جدی فیلم را ملاک تصمیم برای دیدن یا ندیدن فیلم قرار دهد، کنار بگذارد و به فیلم فرصت دهد.

ویلم دفو در فیلم اینساید

جدای از نواقص جدی در ترسیم منطق داستان که فیلم داخل پنت هاوس را به اثری به شدت متوسط بدل می‌کند، از نظر مضمونی رگه‌هایی قابل اعتنا در اثر وجود دارد. در لایه‌ای رویی گرفتار شدن نمو در حصار فناوری با پوسته هنر و مدرنیته، نمادی است از زندگی امروز بشر که در تار در هم تنیده‌ای که خودش برای خودش بافته است، دچار گرفتاری و اسیری شده و از پی آن سرگشتگی و حصر را تجربه می‌کند. در لایه‌ای درونی‌تر اما خانه غیر قابل نفوذ و رخنه فیلم، نمادی است از زندگی بشر مدرن و نگاهی به مقوله آفرینش و اسارت در بطن جبر و حصر دارد. در لایه نخست نگاهی انتقادی به ماهیت متضاد میان نرمی و لطافتی که از هنر انتظار می‌رود و کنترل و محصور شدن در دل فناوری‌های تازه و زندگی به ظاهر پیش رفته در کار است.

در واقع در جهانی که به محاصره آثار هنری مدرن در آمده و انتظار می‌رود جنسی از لطافت طبع و منش و روش اخلاقی و انسانی در کار باشد، فناوری‌های حفاظتی عنان اختیار را در دست می‌گیرند و پوسته زیبای هنری خانه را کنار زده و آنجا را تبدیل به یک زندان تمام عیار می‌کنند. زندانی که نه تنها خارج شدن از آن ممکن نیست، بلکه تنفس، دمای مناسب و آب و غذا هم در آن وجود ندارد. اما از وجه درونی‌تر نسبت میان نموی سارق و مجموعه آثار هنری و مرزهای خانه‌ای که در آن به اسارت درآمده، شبیه نسبت انسان است به جهان و مسیری که بشر طی کرده تا از دل رنج و محدودیت‌های اگزیستانسیال و وجودی به دل خلق کردن و بیان هنری پناه ببرد، با این هدف که شاید بخشی از رنج‌اش را التیام دهد و همزمان به واسطه به زبان آوردن رنج‌ها دیگران آشنا به این رنج را با خود همراه کند. نمو در بستر محدودیت و رنجی که در مسیر رسیدن به مرگ ترسیم شده است، از یک دزد آثار هنری به یک هنرمند بدل می‌شود.

مهم نیست آثاری که خلق می‌کند، با هدف خلق اثر هنری بوده یا نه، مهم نیست آثاری که خلق می‌کند از چه سطح و کیفیتی برخوردارند، مهم آن است که او در ابتدا به اجبار و برای فرار از وضعیت جبری و وجودی‌ای که در آن اسیر شده و در شرایطی که امکان گفت‌وگو با هیچ بشری برایش فراهم نیست، در ابتدا اقدام به گفت‌وگو با دختر نظافتچی می‌کند و در ادامه به گفت‌وگو با آثار هنری و غرق شدن در جهان آن‌ها می‌شود، تا در نهایت حاصل این ریاضت و سفر درونی، برون داد هنری و دست به خلق و خلاقیت زدن باشد. نکته نمادین فیلم بر همین اصل بنا شده است. بر بستر همین تحلیل است که سکانس پایانی فیلم نمادی از خروج از رحم و تولدی دوباره است. تولدی که همزمان معنی مرگ دارد. مرگ در جهانی و تولد در جهانی دیگر. عروجی از فرش به عرش، خروجی از حصر به سمت آزادی احتمالی، خروجی از تاریکی به آزادی و…

نتیجه این نوشته کوتاه اینکه، فیلم Inside داخل پنت هاوس اصلا سر و شکل و ساختار قابل دفاع فیلمنامه‌نویسی ندارد و پر ایراد است. فیلم حفره‌های بسیاری در بخش شخصیت پردازی، ترسیم منطق کلی داستان، توضیح جغرافیا و جهان اثر دارد و بسیاری ازسوالات ضروری برای مخاطب را بی‌پاسخ می‌گذارد، اما از وجه مضمونی تلاشی در خورد توجه داشته و فلسفه بروز هنر و نسبت انسان با زندگی و هنر را هدف گرفته و تلاشی خام دستانه کرده تا این چندگانگی روحی و وجودی را به روایتی داستانی بدل کند. که البته در حدی به شدت متوسط موفق به این امر شده است.

تماشای آنلاین فیلم داخل پنت هاوس در فیلیمو

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

filimo the north pole