جایگاه حرفهای «ماریو باوا» فیلمساز ایتالیایی در تاریخ سینما با خلق یک زیرژانر گره میخورد و از این حیث او را با لئون قیاس میکنند. باوا برای ژانر وحشت، کاری را کرد که لئون برای وسترن انجام داد. ضمن اینکه باوا یکی از اساتید نور است، بهخصوص نور نئون و یکی از تاثیرگذاران مهم بر کارنامه آرجنتو و رفن. طراحیهای صحنه اکسپرسیونیستی و سایههای سنگین هم از سایر ویژگیهای فیلمهای باوا هستند. اینها بیارتباط با رشته تحصیلی او نیست.
باوا در رشته نقاشی تحصیل کرد و طی دهههای ۳۰ و ۵۰ میلادی مدیر تصویربرداری فیلمهای مختلفی بود و اثر این پیشینه هنری بر فیلمهایش بهروشنی قابل شناسایی است. «ماریو باوا» در حوزههای مختلف صنعت سینما سررشته داست. جدا از کارگردانی، فیلمنامه نویس، فیلمبردار و متخصص جلوههای ویژه بود و همه اینها کمک میکرد تا او بتواند سینمای مورد علاقهاش یعنی سینمای وحشت را در ایتالیا غنی بخشده و به دوران طلاییاش تبدیل کند.
از جمله فیلمهای مهم باوا در این ژانر، «خلیج خون» است که در سال ۱۹۷۱ ساخت. خشنترین فیلم باوا تأثیر بسزایی بر شکلگیری ژانر اسلشر گذاشت که یک دهه بعد ظهور کرد. مجله توتال فیلم در سال ۲۰۰۵ خلیج خون را در فهرست ۵۰ فیلم برتر سینمای وحشت قرار داده است. فیلم درباره زنی سالخورده است که ارث زیادی به دست آورده به دست همسر خود به قتل میرسد؛ اما پس از این اتفاق چند قتل دیگر اتفاق میافتد و دوستان و اقوام آنها کشته میشوند. البته اولین تجربه رسمی ماریو باوا در روایت یک داستان ترسناک، یک کابوس مرتبط با ساحران و جادوگران است.
داستان فیلم در مورد یک ساحر انتقامجو و خدمتکار شرورش است که از گور خود بیرون آمده و اقدام به تسخیر بدنهای نوادگان ساحر میکنند. تنها برادر این ساحر که یک پزشک است بر سر راه آنها قرار میگیرد. از فیلمهای مهم دیگر ماریو باوا در ژانر وحشت، فیلم «سه چهره ترس» است. این فیلم سینمایی که در سبک آنتولوژی ساخته شده سه داستان به صورت مجزا دارد که هر کدام داستانی ترسناک را روایت میکنند. اولین داسنان در مورد زنی است که توسط تماسهای تلفنی زندانی که ریشه در گذشته او دارد، وحشت زده میشود. داستان دوم در مورد فردی روسی در اوایل سال ۱۸۰۰ است که به خانوادهای برخورد میکند که تلاش میکنند چند خون آشام را از بین ببرند. قسمت سوم هم داستان پرستاری را روایت میکند که در سال ۱۹۰۰ هنگام آماده کردن جسد یکی از بیمارانش تصمیمی سرنوشت ساز میگیرد.
آنچه که باید در بازنمایی و تجربهپذیر کردن ترس در سینمای ماریو باوا به آن توجه داشت پردازش بومی آن است. به این معنا که او مولفههای ترس خود را در بستر فرهنگ ایتالیایی صورتبندی کرده و متاثر از محیطی است که در آن بزرگ شده و هویت و تجربههای زیستهاش به فرهنگ آنجا گره خورده است. گرچه ژانرها از یک سری مولفهها و عناصر کلی و مشترک برساخته میشوند اما آنها را نمیتوان جدا از ویژگیهای بومی سینمای کشوری که به آن تعلق دارند، به عنوان پدیدههایی منتزع و مجزی و تابع یک سری قواعد کلی در سراسر جهان مورد بررسی قرار داد.
بر این اساس، ماریو باوا را میتوان راوی ترس به سبک ایتالیایی در سینما دانست و به همین دلیل او را به عنوان یکی از کارگردانهای موثر در شکل گیری و برجسته شدن ژانر وحشت در سینمای ایتالیا شناخت. گرچه این تاثیرگذاری صرفا به مرزهای داخلی ایتالیا محدود نمیشود و در فیلمسازانی مثل باوا همچنین «لوچو فولچی» و »داریو آرجنتو «ازجمله فیلمسازان ایتالیایی هستند که بر ژانر وحشت در تاریخ سینما تاثیر گذاشته و بر غنای آن افزودند. فیلمهای ترسناک ایتالیایی که اغلب در دسته «جالو» قرار میگیرند، عصر طلایی وحشت را از دهه ۷۰ تا ۸۰ میلادی بهوجود آوردند. ماریو باوا را باید پدر سینمای جالو و بنیانگذار آن به حساب آورد. او با فیلم «دختری که زیاد میدانس» در سال ۱۹۶۳ پایههای این ژانر را بنا گذاشت و خونریزی و جنایت را با جلوههایی رنگارنگ و چشمنواز ترکیب کرد. استفاده خلاقانه او از سرخی رنگ خون و همچنین ترکیببندیهای بصری او باعث شد تا سالها بعد نتیجه تلاش او را در سبکپردازی کارگردانهای مختلفی از سرتاسر دنیا ببینیم.
نمیتوان از ماریو باوا یاد کرد و از تاثیر او بر فیلمسازان نسل جدید سینمای پست مدرن آمریکا مانند کوئنتین تارانتینو یا نیکولاس ویندنگ رفن یا فیلمسازی فرانسوی مانند گاسپار نوئه یاد نکرد. اما از سویی دیگر نام ماریو باوا در تاریخ سینمای وحشت نام مهمی است. او از اولین کسانی بود که متوجه اهمیت فضاسازی در ایجاد حس و حال وحشتآور شد و به سراغ صحنههایی هنجارشکن و بیپروا رفت. چیزی که تا قبل از او در سرتاسر دنیا تابو به حساب میآمد و فضاسازی صحنههای دلهرهآور در حین برگزاری جنایت از بین میرفت تا مبادا سبب همراهی تماشاگر شود. در چنین شرایط و موقعیتی میتوان از اهمیت کار او با خبر شد چرا که او پدر سینمای وحشتآور با تمرکز بر نحوه چگونگی جنایت و قتل قربانیان است.
پس میتوان ماریو باوا را یک انقلابی در عرصه سینما به حساب آورد. چرا که دستاوردهایش منجر به چیزی شد که امروزه ما فیلم ترسناک میشناسیم و در نبود او حتما ژانر وحشت چیزی اساسی کم داشت. او گرچه با امکانات کمی فیلم میساخت اما میدانست از سینما چه میخواهد. به همین دلیل نامش در تاریخ سینما جاودانه مانده است.