معرفی و نقد فیلم نقاشی؛ زندگی باب راس
اوون ویلسون در فیلم Paint نقش باب راس را بازی میکند
باب راس یک افسانه است. این مجری تلویزیونی مشهور بیشتر بخاطر صدای آرامشبخش، عشق به طبیعت و جان بخشیدن به مناظر زیبا در اپیزودهای ۳۰ دقیقهای شهرت دارد. او در دوران اوجش در سالهای دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با برنامه تلویزیونی لذت نقاشی (The Joy of Painting) از محبوبیت بسیاری نزد تماشاگران برخوردار بود. اگرچه راس در سال ۱۹۹۵ به دلیل عوارض لنفوم درگذشت، اما تاثیر او همچنان ادامه دارد. بطوریکه راس و لذت نقاشی در طول پخش مجدد این برنامه در دوران شیوع پاندمی، طرفداران جدیدی از میان بینندگان نسل تازه پیدا کردند.
چه کسی فکرش را میکرد برنامهای با محوریت مردی خوشصحبت که در حال نقاشی مناظر است به چنین پدیدهای در فرهنگ پاپ تبدیل شود که حالا فیلم نقاشی Paint از زندگی او ساخته شود؟ باب راس برای هر کسی که حتی حداقل علاقهای به هنر دارد تبدیل به الهامبخشی باورنکردنی شده است. این سطح از محبوبیت باعث خلق فیلمی شده که به شکل آزادانه و هجوآمیزی براساس تصویر این افسانه تلویزیونی است. در فیلم کمدی مورد انتظار نقاشی، اوون ویلسون یک نقاش تلویزیونی و نسخهای خیالی از باب راس به نام کارل نارگل را به تصویر میکشد.با همون موهای فرفری!
خلاصه داستان نقاشی؛ باب راس
کارل ناگل (اوون ویلسون)، نقاش شماره یک تلویزیون محلی ورمانت، متقاعد شده است که همه چیز دارد. کسی که طرفدارانش شیفته هر ضربه قلمموی او هستند. اما با ورود هنرمند جوانتری که هر چیزی (و هر کسی) را که کارل دوست دارد را از او میدزدد، اوضاع تغییر میکند. کارل به مدت چندین دهه مجری یک نمایش تلویزیونی درباره نقاشی بوده و هنر او در طول این سالها توجه آدمهای بسیاری را به او جلب کرده است. اما مدتی است که کارل و ایستگاه تلویزیونی هر ۲ در رکود بسر میبرند. در نتیجه شبکه برای احیای خود یک نقاش جدید استخدام میکند و این زمانی است که ترسهای خود کارل درباره استعدادهایش به عنوان یک نقاش برجسته میشود.
بازیگران فیلم نقاشی
اوون ویلسون در نقش کارل نارگل، میکلا واتکینس در نقش کاترین، وندی مکلندن کاوی در نقش وندی و سیارا رنه در نقش آمبروزیا یونگ، بازیگران اصلی فیلم نقاشی هستند.
تفاوتی نمیکند که اوون ویلسون را در یک فیلم کمدی، یا کمدی سیاه و یا حتی درامی تاریکتر ببینیم، او میداند که چگونه مخاطب را مجذوب خود کند. او همچنین برای نگارش فیلمنامه کمدی سیاه خانواده اشرافی تننبام The Royal Tenenbaums نامزد جایزه اسکار و بفتا شده است. ویلسون برای ایفای نقش هانسل در فیلمهای زولندر Zoolander و شخصیت جدیدیه در فیلمهای شب در موزه Night at the Museum و همچنین نقشهای برجسته در فیلمهایی مانند هتل بزرگ بوداپست Grand Budapest Hotel و مهمانان ناخوانده عروسی Wedding Crashers، شناخته میشود. او اکنون در نقش موربیوس در مجموعه لوکی Loki بازی میکند.
داستان تولید فیلم نقاشی
نقاشی در لیست سیاه سال ۲۰۱۰ مربوط به بهترین فیلمنامههای تولید نشده قرار گرفت. نقاشی در این لیست در کنار فیلمنامههایی مانند جکی، آرگو، سفید برفی و شکارچی و جوخه گانگستر و موارد دیگر، رتبهبندی شد. نقاشی بریت مکآدامز، پس از سالها قرار گرفتن در این لیست، سرانجام در فاصله آوریل و ژوئن ۲۰۲۱ در آلبانی، نیویورک مقابل دوربین رفت.
نقاشی، اولین فیلم داستانی بلند بریت مکآدامز است. در کارنامه آدامز کارگردانی سریالها و برنامههای تلویزیونی کمدی دیده میشود. باید ببینیم این فیلمساز موفق خواهد شد با نخستین فیلم بلندش خود را به عنوان یک استعداد تازه در ژانر کمدی معرفی کند یا خیر.
نقد و بررسی منتقدان درباره فیلم نقاشی؛ باب راس
آستین کرونیکل | امتیاز: ۸۹ از ۱۰۰
متیو موناگل | ما به کمدیهای لطیفی مانند این فیلم نیاز داریم؛ ما مطمئنا به فیلمهای بیشتری نیاز داریم که به ما یادآوری کنند چرا در وهله اول شیفته اوون ویلسون شدیم؟ مانند نقاشیهای کارل ناگل، امیدوارم زمان با آنچه که مکآدامز خلق کرده است بسیار مهربان باشد.
سان فرانسیسکو کرونیکل | امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰
میک لاسال | این فیلم، با حضور مکیلا واتکینس دوست داشتنی در نقشی کلیدی به عنوان معشوق و همکار سابق کارل، مسیر پر پیچ و خم خود را دنبال میکند و زمینههای احساسی زیادی را در طول ۹۶ دقیقه در بر میگیرد. برخی فیلمها چیزی بیشتر از یک داستان و بلکه یک جهان هستند و نقاشی دنیایی است که ارزش دیدن دارد.
آریزونا ریپابلیک | امتیاز: ۶۰ از ۱۰۰
بیل گودی کونتز | نقاشی یکی از آن ایدههای خوبی است که حاصلش فیلم خیلی خوبی از کار در نیامده است.
Reelviews | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰
جیمز براردینلی | هیچ چیزی در نقاشی وجود ندارد که طرفداران نقاش فقید را هیجان زده کند و این مسئله حتی برای کسانی که چیزی درباره او نمیدانند، بدتر است.
نیویورک تایمز | امتیاز: ۴۰ از ۱۰۰
جانت کتسولیس | نقاشی به نویسندگی و کارگردانی بریت مکآدامز، یک کمدی پارودی بیروح از برتری مردانه است که تماما از شوخیهای بصری تشکیل شده و عمق و معنای کمی دارد.
بوستون گلوب | امتیاز: ۲۵ از ۱۰۰
اودی هندرسون | نقاشی بقدری سر هم بندی شده و تصادفی بنظر میرسد که تماشای آن عذاب آور است.
نقد فیلم نقاشی از سایت Movie Nation
راجر مور | نقاشی یک طنز خشک و جدی است که تمام تلاش خود را برای تقلید و هجو جادو، ملایمت، سردرگمی و آشفتگی نماد شبکه پیبیاس بکار میگیرد. راس بخاطر عمر کوتاه و همچنین رفتار همراه با متانت و آرامشش مقابل دوربین چهرهای افسانهای است. همانطور که برنامه تلویزیونی که میزبانیاش را به عهده داشت با عنوان لذت نقاشی، ساده، آموزنده و تقریبا مراقبهای بود. آقای راجرز (فرد مکفیلی راجرز)، مجری مشهور برنامه کودکان، تنها رقیب واقعی باب راس در پخش عمومی آن زمان محسوب میشد.
بریت مکآدامز، نویسنده و کارگردان مجموعه کمدی تقریبا فراموش شده و به پایان رسیده Tosh.0، مستند اخیر باب راس که به نابسامانیها و جنبههای بیرحمانه زندگی و میراث این نماد جذابیت میپرداخت را به نوعی به عنوان منبع الهام خود میبیند (منظور در اینجا مستند Bob Ross: Happy Accidents, Betrayal & Greed است). مکآدامز ریش و موی پرپشت و حال و هوای آرام و لطیف باب را حفظ میکند اما نامش را به کارل ناگل تغییر میدهد. در حالیکه اوون ویلسون به عنوان ستاره ایستگاه پخش تلویزیونی ورمانت در قالب این نسخه کوچک از راس حضور دارد.
کمدی در اینجا از لحن خونسرد ویلسون، قدرت ستارهای بیپیرایه نارگل که او را از طریق برنامهاش در پیبیاس به چهرهای محبوب برای نسلها تبدیل میکند و جذابیتهای دنیای واقعی او – تماشاگران خانه سالمندان و میگسارهای دائمالخمر – سرچشمه میگیرد. ویلسون با مجموعهای از پیراهنهای وسترن که هرگز قدیمی و کهنه نمیشوند و یک پیپ مجارستانی مزین، شخصیت نارگل را به عنوان مردی متعلق به زمانی دیگر و خارج از عصر تلویزیونی خود به تصویر میکشد. کسی که هرگز تغییر نکرده یا تکامل نداشته است. او یک باب راس غلو شده است. خانه او یک کلبه روستایی است که از اوایل دهه هشتاد بازسازی نشده – برای حفظ دیوارهای پوشیده شده از چندین نسل از نقاشیهای آرامشبخشش از مناظر – و تلویزیون او مدل لامپ پرتوی کاتدی قدیمی است و تلفنی با شمارهگیر چرخشی دارد.
زنان زیادی نیز(میکلا واتکینس، لوئیسیا استراس، وندی مکلندن کاوی) هنوز در شبعه محلی بدون پول پیبیاس برای او کار میکنند. جایی که تونی (استیون روت) ریاست آن را به عهده دارد، اما منبع الهام سابق کارل، کاترین (واتکینس) موقر ولی دلباخته، در واقع کارها را اداره میکند. کارل همه چیز را در وضعیتی ثابت نگه میدارد و این مسئله شامل هنر او نیز میشود که به مجموعهای بیپایان از نسخههای نقاشی مختلف از کوه محلی منسفیلد تبدیل شده است. او هیچ جاهطلبی و هیچ انگیزه و تمایلی به منظور گسترش برنامه خود برای کمک به نجات ایستگاه ندارد.
بنابراین تونی، نقاش جوان جسوری به نام آمبروزیا (سیارا رنه) را میآورد تا آنجا را از لحاظ مالی، برنامهسازی و جذابیت متحول سازد. آنچه که او انجام میدهد شامل نقاشی بشقابپرندهها و بسیاری چیزهای دیگری میشود که مورد قبول کارل به عنوان یک نقاش منظره نیستند. بخش زیادی از بار طنز فیلم از سبک بازیگری رها و بیقید ویلسون ناشی میشود. در واقع او شخصیت کارل را در امتداد نقشهایش در فیلمهای دیگر به تصویر میکشد.
اما پتانسیلهای کمدی فیلم غالبا محقق نمیشوند، زیرا بسیاری از بازیگران بامزه آن به ما یادآوری میکنند که در بیشتر کارهای دیگری که حضور داشتند، خندهدارتر بودهاند. به عنوان مثال، واتکینس بقدری آرام و ساکت است که هرگز نمیتواند خندهای بگیرد یا تاثیر زیادی بگذارد. تنها مکلندن کاوی زیرک است که واقعا کمدی موقعیت به ارمغان میآورد. ویلسون انتخابی عالی بنظر میرسد، اما بقدری آرام و ملایم ظاهر میشود که به سختی میتوان چیز خندهداری در او پیدا کرد. البته برخی از شوخیهای بصری فیلم در اولین بار تماشای آن نتیجه میدهند. در مجموع چند لحظه درخشان پراکنده و محدود در نقاشی وجود دارد که به ما میگوید که این فیلم میتوانست به نیتجهای بهتر برسد. این مانند فیلمی از وس اندرسون است که پل توماس اندرسون یا دیوید او. راسل تلاش کردهاند آن را بسازند.
امتیازهای فیلم نقاشی
(تا زمان انتشار مطلب)
وبسایت | میانگین امتیاز |
IMDB | ۵.۹ از ۱۰ |
کاربران متاکریتیک | هنوز امتیازی برای آن ثبت نشده است |
منتقدان راتن تومیتوز | ۳۰ درصد بر اساس ۹۲ نقد |
کاربران راتن تومیتوز | ۵۶ درصد |
منتقدان متاکریتیک | ۴۵ درصد براساس ۲۹ نقد |
حرفهای اوون ویلسون درباره نقش باب راس
- باب راس ماهیتی دلگرمکننده و مشوق داشت که شما امیدوارید آن را در یک معلم خوب پیدا کنید. …او به شما کمک میکند تا کاری خلاقانه انجام بدهید. او مثل یک معلم است. من امیدوار بودم بتوانم کمی از آن را به شخصیت کارل ناگل بیاورم و نشان بدهم که چرا او در طول ۲۲ سال گذشته در ورمانت برنامه نقاشی شماره یک را داشته است. هرچند او نسبت به راس با منیت و غرور بیشتری سروکار دارد. شاید او به خوبی باب راس نباشد.
- ظاهر شدن با این کلاهگیس و ظاهر جین، در ابتدا برایم مضطرب کننده بود. اما خیلی زود شروع به راحتی با آن کردم. بطوریکه نمیتوانستم این شخصیت را به شکل دیگری تصور کنم.
- معلمی آمد و به ما (ویلسون و دو پسرش) کمک کرد کوهی را با منظره برفی و یک دریاچه نقاشی کنیم. نمیخواهم بگویم که کدام از بقیه بهتر بود، اما اگر «بهترین» را به معنای دقیقترین بدانید، فکر میکنم نقاشی من بهترین بود.
- فکر میکنم اگر پایان عمرم اگر کسی بپرسد از قیاقه و ظاهر کدام یک از شخصیتهایی که بازی کردهاید بیشتر لذت بردهاید، فکر میکنم جواب آن کارل ناگل باشد.