یک This Is Us رقیق شده با نمک و فلفل اضافی!
چهارشنبهها؛ سریالبازی
داستان سریال یک میلیون چیز کوچک A Million Little Things چیز عجیب و غریبی نیست. ماجرای چند تا خانواده است که نزدیکی زیادی به هم دارند و مدام توی زندگی هم وول میخورند و طی ارتباطات آنها و تفاوت شخصیتهایشان حوادثی رقم میخورد که بیشتر خالهزنکیاند. این را از اسم سریال هم میتوانید بفهمید. اینجا نه زامبی در کار است و نه جنگ بزرگ خانمانسوزی. همه چیز در حد زیادی لایت و شیرین است. حالا در حد Desperate Housewives هم نه، ولی سریال یک ملودرام خانوادگی است که شما را اذیت نمیکند و بیش از حد هم به وجد نمیآورد.
از دههها قبل نوعی از سریال در آمریکا ساخته میشود که هدفش زنان خانهدارند. زنانی که صبحها و در حین کار در خانه میتوانند از گوشه چشم سریال را دنبال کنند و با آدمها و داستانهای روزمرهشان همراه شوند. اگر چند دقیقه یا یک اپیزود را نبینند چیز زیادی از دست نمیدهند و در طول سالیان متوالی هم اتفاق عجیب و غریبی نمیافتد. جوانها بزرگ میشوند و پیر میشوند و بچههای همان خانوادهها به جوانی میرسند و داستان ادامه دارد.
A Million Little Things نسخه آپدیت شدهای از همین نوع سریالهاست. راستش اگر کمی دقت کنید احتمالا تایید خواهید کرد که در باد شهرت This Is Us تولید شده و خواسته با استفاده از همان فرمولها، موفقیت سریال فوقالعاده «این ما هستیم» را تکرار کند یا سهمی از همان علایق و ذائقه عمومی ببرد. اما خب تفاوت زیاد است. اینجا نه با داستان قوی و درگیرکنندهای مثل This Is Us طرفیم، نه کاراکترها در آن حد پرداخت شدهاند و نه بازیها. کلا کمی راحتتر گرفته شده و سبکتر. سریالی کمخرجتر که طبیعتا به آن شهرت و محبوبیت هم نمیرسد. آنجا به جای یک خانواده با چند تا رفیق طرفیم و به جای این که مدام در زمان جابهجا شویم، با داستانکهای کماهمیتتر مواجهیم. سریالی که شبکه hulu پخش میکند و حالا به فصل پنجم رسیده. همین هم نشان میدهد که خوشمان بیاید یا نه، سریال تماشاگرش را پیدا کرده و حاضرند سالهای سال به تماشایش بنشینند و قهر و آشتیها و اشک و خندههایش را تماشا کنند.
در سریال یک میلیون چیز کوچک بالاخره با چی طرفیم؟
سریال ماجرای ۴ رفیق و خانوادههایشان است. جمعی که تقریبا همگی خوشقیافه و باحالند. یکی از همین رفقا همان اول کار میمیرد (خیالتان راحت باشد که با نوشتن این بخش، چیزی اسپویل نشده، چون در تعریف داستان مدام این موضوع تکرار میشود و در ضمن همان اول کار این اتفاق نشان داده میشود و غافلگیری در کار نیست!). ۳ رفیق دیگر یعنی ادی، گری و رم، پس از مرگ جاناتان رابطهشان را با خانواده او ادامه میدهند و به هم نزدیکتر میشوند.
ادی با بازی دیوید گیونتولی (که حتما او را از سریال Grimm میشناسید) یک موزیسین است که مشکلات اخلاقی خود را دارد (و البته به خاطر خوشقیافگیاش همه او را میبخشند و میبخشیم!). گری با بازی جیمز رادی رودریگز، مرد مجرد و بامزه گروه است که ارتباطات عاطفیاش در تلاطم است و قاعدتا بخشی از داستانهایش را در نسخه ممیزی شده سریال نمیتوانید ببینید و متوجه شوید! رم و همسرش هم رنگینپوستهای سریال هستند تا مثل This Is Us در این زمینه کمبودی احساس نشود. تازه کاترین زن ادی را هم داریم تا شرقیها در سریال غریبگی نکنند. پس از مدتی معلوم میشود دنی دیکسون، پسر جاناتان مرحوم هم تمایلات نامتعارف دارد، تا سریال از این نظر هم همه آداب مرسوم را به جا بیاورد.
کل ماجرا در فصول اول هم کنار آمدن با مرگ جاناتن و پی بردن به دلایل مرگ مرموز اوست. روابط پیچیده –و بعضا منشوری- این دوستان با هم و همسران بقیه دوستان و رفاقتها و سوءتفاهمها ماجرا را پیش میبرد. اعتیاد و خیانت و اختلاف مادر و فرزندی و سرطان و این قبیل موضوعات شما را تحریک میکنند که تماشای سریال را ادامه دهید.
چرا ممکن است دلتان بخواهد تماشایش کنید؟
اولش هم گفتم؛ این واقعا یکی از بیآزارترین سریالهایی است که ممکن است به پستتان بخورد. سریالی که نه عصبیتان میکند نه خوابتان را مختل میکند. اگر مدتی نبینیدش هم بیقرار نمیشوید. اینجا مثل This Is Us (به خصوص در فصلهای آخرش) قرار نیست مسئولیتهای انسانی و دغدغههای بشری به شما گوشزد شود. همه چیز کموبیش قشنگ و شیرین است. با توجه به روابطی که در سریال وجود دارد، بخشی از مضامین در ممیزی از بین خواهد رفت، اما طنز و روح سرخوش سریال دست نمیخورد. بعضی از کاراکترها مثل گری و تئو (پسر باهوش و خوشقیافه ادی) به تنهایی میتوانند شما را سر ذوق بیاورند. کلا هم سریال مایههایی داشته که میتوانسته با استفاده با آنها جذابتر باشد. مثل همین تئو و مثل موسیقی کار کردن ادی و سوفی (دختر جاناتان). اما کارگردان سلیقه دیگری داشته. کارگردان هم دی.جی. نش است که احتمالا همین سریال بهترین کار او محسوب میشود.
سریال از IMDB نمره ۷.۹ گرفته که نمره بالایی است. در روتن تومیتوز امتیاز ۶۶ و در متاکریتیک هم نمره ۵۱ گرفته. اینها نشان میدهد سریال برخلاف تماشاگران جدیتر و منتقدان، به دهان خیلی از تماشاگرانش خوش آمده.
چرا ممکن است سریال یک میلیون چیز کوچک را تماشا نکنید؟
شاید جوابش را در متن بالا گرفته باشید. سریال یک میلیون چیز کوچک سریالی نیست که مخاطبان جدیتر سینما و تلویزیون را چندان راضی کند. اگر طرفدار سریالهای قهرمانی و خون و خونریزی و انیمه هم چه بسا نتوانید با جمع سرخوش این سریال که معلوم نیست از کجا میآورند میخورند و معلوم نیست چرا اینقدر کول هستند، ارتباط برقرار کنید. کلا اگر توقعتان بالاست و در صدر لیستتان برکینگ بد و بتر کال سال و پیکی بلایندرز را قرار دادهاید، شاید بهتر است بیخیال تماشای سریال یک میلیون چیز کوچک شوید. مطمئن باشید که با دیدنش چیزی دستتان را نمیگیرد. خب البته چیزی هم از دست نمیدهید؛ البته اگر وقت خالی زیادی دارید.