برادران لیلا علیرغم همه حواشی بوجود آمده و تمام ضعفهای پنهان و آشکارش، فیلم مهمی در تاریخ سینمای ایران محسوب میشود. درست است که فیلم در بسیاری از لحظات لحنی شعاری به خود گرفته و همانند یک گزارش مفصل روزنامهای در صفحه اجتماعیاش، با لحنی تند و به شکلی مستقیم به معضلات و گرفتاریهای اکثر مردم جامعه اشاره میکند، اما تمام اینها مانع از این نشده که در این روزهای پر از بیم و امید که شعارهای رنگ و وارنگ حیات امروز ما را در برگرفته، این آخرین ساخته سعید روستایی مورد توجه نسل جوان قرار نگیرد.
انگار که تمام آن شعارها و درشت گوییهایی که از زبان کاراکترهای مختلف فیلم بر زبان میآید، حرف دل هوادارانی است که بیاعتنا به ساختار روایی اثر، میکوشد پیام جای گرفته در دل تک تک صحنههای فیلم را برجسته کرده و اشارات پر تعداد فیلمساز به مسائلی چون فقر اقتصادی، اختلاف طبقاتی، بیکاری، نوسانات دلار و سکه، بالا رفتن ناگهانی قیمت خودرو، طلاق و رابطه والدین با فرزندان را همچون درد دلی آشنا بپذیرد و سعید روستایی را بابت حرفهایی که به میان آورده تحسین کند. (درخواست بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی برای اعلام شماره حساب جهت واریز مبلغی تحت عنوان هزینه بلیت تماشای فیلم، از این منظر جالب توجه است)
برادران لیلا نه به خاطر پرداختن به مصائب و مشکلات اقتصادی حاکم بر جامعه بلکه از آن روی مورد توجه قرار گرفته که با جسارت و بیرحمیِ کمسابقهای رابطه میان والدین و فرزندان را به چالش کشیده و تابوی احترام بیچون چرا و همیشگی به پدر و مادر را میشکند
برادران لیلا نه به خاطر پرداختن به مصائب و مشکلات اقتصادی حاکم بر جامعه بلکه از آن روی مورد توجه قرار گرفته که با جسارت و بیرحمیِ کمسابقهای رابطه میان والدین و فرزندان را به چالش کشیده و تابوی احترام بیچون چرا و همیشگی به پدر و مادر را میشکند. درست است که سینمای ایران سالها قبل و در قالب آثاری چون «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری و «مامان» ساخته آرش انیسی جلوهای دیگر از شمایل سنتی پدر و مادر را به نمایش گذاشته و با زیر سوال بردن آغوش امن آنها، مهمترین عامل و مانع زیست طبیعی فرزندان را همان والدینی میداند که طبق سنت و عرف حاکم بر جامعه پیروی از حرف و خواسته آنها همچون امری مقدس بر تمام فرزندان واجب و خدشه ناپذیر به نظر میرسد اما سعید روستایی با یک تندروی بیسابقه، ابایی از آن ندارد که نفرت تنها دختر خانواده را در قالب لحن تاثیرگذاری که برای مادرش آرزوی مرگ میکند و در عین حال سیلی محکمی هم به صورت پدر میزند به ما نشان دهد.
گویی نمایش مدارای فرزندان در آثاری چون خانه پدری و مامان، حالا جای خودش را به عصیانی تکان دهنده در فیلم برادران لیلا داده که خشم دختر خانواده و حرفهای بیپروایی که خطاها و خودخواهیهای پدر و مادر را یادآور میشود میتواند دل بسیاری از هواداران فیلم را به دست آورد. شاید همین سکانس مهم انتهایی و هواداری پر تعصب بسیاری از علاقمندان آن باشد که مسیر حواشی فیلم را به سمت سویههای سیاسی نیز باز میکند. جایی که با انتشار و رسانهای شدن اصلاحات مورد انتظار سازمان سینمایی، به توصیههایی بر میخوریم (بیان مشکلات ولو اینکه مقصر آن پدر و مادر باشند در کنار حفظ حرمت پدر و مادر و ارتباط عاطفی فرزندان و والدین باشد) که حذف و یا تعدیل احتمالی آنها برادران لیلا را به اثری تبدیل میکرد که نمیتوانست جریانی این چنین پر حجم را در میان جامعه برانگیزد.
از حواشی فیلم که بگذریم و بخواهیم برادران لیلا را در قالب یک اثر سینمایی که با داستانی مبتنی بر رئالیسم این روزهای جامعه تصویرسازی شده است به قضاوت بنشینیم به ضعفهای گستردهای برمیخوریم که این اثر سعید روستایی را علیرغم بودجه سرسامآوری که در اختیار داشته است، تبدیل به ضعیفترین ساخته این فیلمساز کرده است. مهمترین حوادث فیلم حول محور ماجرای عروسی یکی از خاندان جورابلو میگذرد که قرار است در طی این مراسم، بزرگِ این خاندان نیز معرفی شود. رقابت ۲ تا از پابه سن گذاشتهترین اعضای خانواده جورابلو بر سر تصاحب این منصب، فیلم را به سمت و سویی میبرد که با رئالیسم جاری در جامعه همخوانی چندانی پیدا نمیکند. از نوع نمایش این فامیل بزرگ و توصیف جایگاه بزرگ خاندانی که به مقام و قدرت دن کورلئونه در فیلم پدرخوانده شباهت پیدا کرده است (جایی از فیلم سعید پورصمیمی در نقش پدر خانواده به دست آوردن جایگاه بزرگ خاندانی جورابلو را با تخت پادشاهی مقایسه میکند!) تا اصرار غیر منطقی پدر برای دادن ۴۰ سکه بهار آزادی برای دست یافتن به این منصب و قرار و مدار محضری او با پسر غلام، همه و همه از یک فضای جعلی و ساخته و پرداخته شده ذهن کارگردان خبر میدهد که دورترین نسبت را با واقعیت جامعه امروز برقرار میکند.
تلاش اغراقآمیز کارگردان حتی برای نمایش خساست پدر خانواده تا آنجایی پیش میرود که همانند کمدیهای ۹۰ شبی درجه ۳ تلویزیونی، پدر را وا میدارد تا با کنترل جیبهای پسری که به همراه خانوادهاش به دیدار او امده است، تخم مرغ و سوسیسهایی که از یخچال برداشته شده است را پیدا کرده تا احتمالا از این طریق دست به نوعی شخصیتپردازی زده باشد تا با اتکا به این صحنه، تماشاگر به شناخت بیشتری از روحیات و درونیات کاراکترهای مورد نظر فیلمساز برسد!
برادران لیلا حتی در کارگردانی هم عقبتر از دو اثر پیشین او میایستد. میزانسنهای تخت و خشک فیلمساز را در سکانس شلوغ و پر ازدحام تعطیلی و درگیری در کارخانه را مقایسه کنید با میزانسنهای پرتنش و پر از التهاب یورش پلیس به محل زندگی شلوغ معتادان حاشیهنشین در فیلم متری شش و نیم. همینطور میتوان سکانس بدون هیجان درگیری و دعوای برادران بر سر کیف سامسونت در فیلم برادران لیلا را با سکانس درگیری برادران در فیلم ابد و یک روز مقایسه کرد که از حیث اجرا و کیفیت طراحی میزانسنها چنان تاثیرگذار از آب در آمده بود که تا سالها در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد.
سعید روستایی علیرغم به کارگیری موضوع مهم و ملتهبی چون اعتراضات کارگری، چنان ساده و بیاعتنا از کنار آن میگذرد که حذف تمام آن درگیریها با اتکا به دیالوگی که از بیکاری علیرضا (نوید محمد زاده) به مخاطب خبر دهد امکانپذیر به نظر میرسد. گویی این بار فیلمساز جوان و خوش استعداد ما تا حدی اسیر فضاسازیها و میزانسنهای سطحی شده که از ادای دین به کوجی زادوری و کلیپهای نازلی که او برای خوانندههای درجه ۴ لسآنجلسی میساخته در سکانس عبور دختران پولدار از کنار برادران مشغول بستنی خوردن و تاکیدی که بر نگاه حیرتانگیز آنها به دختران دارد نیز غافل نمیشود.
به نظر میرسد اتکا به دنیای توییتر (دنیایی که میکوشد با پرهیز از عمیق شدن در موضوعات، همه حرفهای مهم و تاثیرگذار را طی ۴ خط و به سطحیترین شکل بیان کند) و پایهریزی یک اثر سینمایی بر مبنای فرم پیشنهادی این شبکه اجتماعی، مهمترین آسیبی است که سینمای این روزها میتواند تحت تاثیر آن قرار گیرد. آسیبی که سینمای ایران را در دام حرفهای بسیار و پرداختی سطحی گرفتار میکند.
بله برخی اشکالات کاملا محرز هست و بهتر بود در فیلمنامه با افراد بیشتری مشورت میکرد. برای مثال در سال ۹۷ وقتی سکه تا ۱۴ میلیون رفت دلار تا ۱۹ تومان بالا رفت نه ۲۸. ولی باید درود فرستاد به شرف نویسنده|کارگردان که به موضوعات بسیار مهم و اساسی از جمله تورم شدید پرداخته
با این نقد موافقم .برادران لیلا ایرادات بسیاری داره اما فیلم مهمیه