پرویز شهبازی یک فیلمساز و فیلمنامهنویس ذاتا معترض و منتقد به حالات اجتماعی است و فیلم نفس عمیق نماد فریاد بیصدای یک نسل از جوانان ایرانی است. شاهد این مدعا اما چیست؟ نفس عمیق محصول سال ۱۳۸۱ است و در تب و تاب سالهای ابتدایی دهه ۸۰ خورشیدی به مقولهای بیش از یک فیلم بدل شد. جدای از ویژگیهای تکنیکی و فرمی روایت و شیوه کارگردانی و بازیگردانی اثر که در نوع خودش میتواند محل تامل و بحث باشد، یادآوری این نکته ضروری است که این فیلم در زمان خودش صدای فریاد لایههای مختلف اجتماعی نسل جوان آن سالهای ایران بوده است.
همین ویژگی هم کافی بود تا در همان دوره بخش بزرگی از جامعه دانشجویی ایران به شکلی خودخواسته و خودجوش دست به تبلیغ این فیلم زدند و بسیاری را به تماشای این فیلم ترغیب کردند. چرا؟ به یک دلیل واضح و آن اینکه نسل جوان آن روزها به بهانه ترغیب مخاطبان برای تماشای فیلم، درخواست دیده شدن، درک شدن، فهم شدن و به جا آورده شدن داشتند. درخواستی که در لایهای خانوادگی و اجتماعی یاران آن سالها کمتر اجابت میشد.
اعتراض فیلم و فیلمساز هم به همین مقوله بود. ۳ شخصیت اصلی فیلم یعنی «کامران»، «منصور» و «آیدا» هر ۳ به دلایلی مختلف از سوی اجتماع طرد شدهاند و همین پس زده شدن منجر به طغیان و تصمیمهای تراژیک برای آنها میشود. نکته مهم آن است که هریک از این شخصیتها پسر و دختر، نماینده جنسی از تفکر، طبقه اجتماعی، اقتصادی و جهان ویژهای هستند که تقریبا بخش بزرگی از مصائب و مشکلات جوانان آن سالهای اجتماعی ایرانی را نمایندگی میکردند. آیدا دختری است پرانرژی، باهوش و برونگرا و مربوط به طبقه متوسط که به بهانه تحصیل از خانه و خانواده فاصله گرفته و در خوابگاه دانشجویی ساکن است و برای ازدواج اجباری تحت فشار است. منصور نماینده طیف جوانان مرفه و متمول است که همه چیز دارند به جز توجه، محبت و درک شدن و منصور نماینده جوانان طبقه پایین دست اجتماع است که از پی آسیبهای مرتبط با این بافت اجتماعی به شخصیتی ضد اجتماعی بدل شده است. کارکرد فیلم اما چیست؟
شهبازی به شکلی ظریف و البته کمینه گرا بعد از معرفی وجود ظغیان گرایانه این شخصیتها، شرایطی را فراهم میآورد تا مخاطب با درونیات و دغدغههای آنها بیش از پیش آشنا شود و در انتها ضمن درک کردن بهتر جهان ذهنی و ناکامیهایشان، بابت سرنوشتی که دچارش میشوند، غمگین شود و احتمالا به فکر وا داشته شود.
اما سوال دوم این است که چرا پرویز شهبازی را باید فیلمسازی معترض و دارای نگاه انتقادی دانست؟ در قدم اول با نگاهی به مجموعه فیلمهای او اعم از فیلم نفس عمیق، «دربند»، «عیار چهارده»، «طلا» و… همچنین آثاری که تنها نویسندگی آن را برعهده داشته مثل «سال دوم دانشکده من» ساخته رسول صدرعاملی و «خانه دختر» ساخته شهرام شاه حسینی و… رگههای نگاه آسیب شناسانه به اجتماع ایرانی و پرداختن به رگههای ریز و درشت اخلاقیات کج و معوج شده در روابط فردی و گروهی اجتماع ما، میتوان شکل و شمایل اعتراضی سینمای شهبازی را درک کرد.
در این بین اما یک ویژگی مضاعف هم در آثار او قابل ردگیری است و آن توجه ویژه به ماجرای اختلاف میان نسلها، تغییرات فکری و روحی و اجتماعی نسل جوانان متولد دهه ۶۰، گیر و گرفتهای مربوط به نسل نوجوان و جوان ایرانی و سرسختی و غیرپذیرا بودن اجتماعی که همواره در کمین است و خواسته یا ناخواسته بنا دارد جوانان را ببلعد و یا شبیه خودش کند. این رگه در «نفس عمیق» هم ساری و جاری است.
کافی است تاکید شهبازی روی شخصیت پیرمرد گدانمای متمول یا تاکیدش بر پیرمرد صاحب مسافرخانه یا حتی برخی مسئولان دانشگاه و… را مدنظر داشته باشیم. این همه در کنار شمایل نه چندان مطلوبی است که از ساختار خانوادگی و تلاش نکردن والدین برای درک کردن جوانان نسل جدید و نابلدی برای گفتوگو و درک متقابل ارائه میشود.
اما سوال مهمتر این است که چرا باید فیلمی مربوط به ۲۰ سال پیش از این را حالا مورد توجه قرار دهیم و احیانا به تماشا بنشینیم؟ پاسخ کوتاه است و تلخ. به یک دلیل ساده و آن اینکه بعد از گذشت این همه سال از ساخت این فیلم، بسیاری از مصائب و دغدغههای جوانان آن روزهای جامعه ایرانی پابرجاست و فکری برای برطرف کردن آن صورت نگرفته است.
ممکن است شکل بیرونی مشکلات و گرههای داستانی برای روزگار ما کمی ساده به نظر برسد اما بطن ماجرا تغییری نکرده و همچنان جوانان و نوجوانان ایرانی متولد دهه ۷۰ و ۸۰ احساس میکنند دیده و شنیده نمیشوند و جامعه در تلاش است آنها را مهار کند و اگر زورش رسید تغییرات اساسی در آنها ایجاد کند و… نکته اما کجاست؟ نکته آن است که فقدان گفتوگو و درک نکردن و به جا نیاوردن ۳ شخصیت نمونهای فیلم نفس عمیق نه تنها کمکی به ارضای میل به کنترل نیروهای جوان نکرد، بلکه باعث بروز برونریز طغیانگونه تفکرات و امیال شخصیتها شد و در نهایت به تراژدی انجامید.
نتیجه اینکه چه از منظر مضمونی و آسیب شناسانه و چه از منظر نگاه اعتراضی و انتقادی و چه از زاویه نگاه سینمایی و زیبایی شناسانه که به فیلم نفس عمیق نگاه کنیم، حتما با اثری مهم و تاثیرگذار بر جریان سینمای ایران روبرو میشویم که حتما نقش پرویز شهبازی و نگاهش را در شکلگیری و شکل دهی به یک رگه خاص از فیلمسازی در ایران را تایید میکند.