۱۰ حقیقت باورنکردنی درباره آلفرد هیچکاک
۲۹ آوریل سالمرگ اسطوره کارگردانی و سینمای دلهره است
۴۲ سال از مرگ «هیچ» گذشته. در ۲۹ آوریل سال ۱۹۸۰، سینما یکی از بزرگترین و مهمترین کارگردانان عرصه را از دست داد. «سر آلفرد جوزف هیچکاک» مشهور به استاد تعلیق و دلهره، ۶ دهه در صنعت سینما کار کرد و بیش از ۵۰ فیلم سینمایی ساخت.
ابداعات و خلاقیتهای پرشمار او، مسیر جدیدی مقابل سینما باز کرد و دنیای فیلم را به لحاظ تکنیکی وسعت داد. او در اکثر فیلمهای مهمش به عنوان بازیگر حضوری بسیار گذرا داشت و یک دهه مجری یک برنامه تلویزیونی محبوب به نام «آلفرد هیچکاک تقدیم میکند» هم بود. به مناسبت سالروز درگذشت این فیلمساز باهوش و شوخطبع، ۱۰ حقیقت جذاب درباره زندگی و فیلمهای او گردآوری کردهایم.
آلفرد هیچکاک هرگز اسکار کارگردانی نگرفت
هرچند آلفرد هیچکاک جایزه یادبود «تالبرگ» را برای یک عمر دستاورد دریافت کرد، اما هیچگاه مجسمه اسکار را نبرد. فیلمهای او مجموعا ۱۶ بار نامزد جوایز اسکار شدند و خود او ۵ بار کاندیدای دریافت جایزه بهترین کارگردانی بود، اما این جایزه را نبرد! حتی برای فیلم ربکا (که نخستین فیلم هیچکاک در آمریکا بود) که جایزه بهترین فیلم اسکار را برد، به هیچکاک جایزه کارگردانی ندادند!
لازم به یادآوری نیست که نرسیدن دست «هیچ» بزرگ به جایزه اسکار، بیشتر خسرانی برای آکادمی علوم و هنرهای سینما محسوب میشود تا برای کارگردانی به بزرگی او. تصور کنید فیلمهایی مانند طناب، پنجره عقبی، روانی و سرگیجه (بهترین فیلم تاریخ سینما به انتخاب منتقدان) بسازید و به شما جایزه بهترین کارگردان را ندهند!
درباره هولوکاست مستند ساخته بود
در طول جنگ جهانی دوم، بسیاری از کارگردانان سینما در هالیوود در راستای ادای دینشان به جنگ، فیلمهایی درباره جنگ برای نیروهای متفقین ساختند. آلفرد هیچکاک هم به عنوان یک فیلمساز بریتانیایی از قافله عقب نماند و به سفارش «وزارت اطلاعات بریتانیا» دو فیلم درباره جبهه مقاومت فرانسه و فیلمی درباره اردوگاههای کار اجباری نازیها ساخت.
هیچکاک برای تحقیقات درباره این فیلم، از مشاهدات نویسندگانی که شاهد فجایع رخداده در این اردوگاهها بودند کمک گرفت و فیلمبردارانش را برای ساختی اثری تکاندهنده و دلهرهآور راهنمایی کرد. فیلم برای مخاطب آلمانی ساخته شده بود تا از جنایات دولت وقت آلمان باخبر شود، ولی دولت بریتانیا انتشار آن را تا دهه ۸۰ میلادی ممنوع کرد.
درخواست عجیب از پلیس در پنج سالگی
حتما شنیدهاید که آلفرد هیچکاک فوبیای پلیس داشت و از پلیسها میترسید. دلیل این فوبیا تنبیه عجیبی بود که پدر او در کودکی در حق هیچکاک پنجساله بهجا آورد. او روزی آلفرد پنجساله را همراه با یک یادداشت به ایستگاه پلیس فرستاد.
در آن یادداشت از پلیس خواسته شده بود تا به دستان بچه پنجساله به خاطر رفتار بدش در خانه به مدت پنج دقیقه دستبند بزنند. پلیس هم به مدت یک دقیقه بچه را در سلول موجود در کلانتری حبس کرد و به این ترتیب ترس از پلیس تا ابد در دل کودک نابغه باقی ماند. او چنان از مواجهه با قانون وحشت داشت که بهخاطر ترس از دریافت جریمه رانندگی، هیچگاه گواهینامه رانندگی نگرفت!
ترس آلفرد هیچکاک از کشیشها
نقل است یکبار وقتی هیچکاک کودکی را در خیابان دید که مشغول صحبت با یک کشیش است، خطاب به کودک فریاد کشید: «فرار کن پسر جون. زندگیت رو نجات بده!». ترس و تنفر او از کشیشها هم ریشه در گذشته هیچکاک داشت.
پدر و مادر او که هم ماهیفروش بودند و هم یک رستوران فروش ماهی و سیبزمینی سرخکرده داشتند، بارها به نقاط مختلف انگلستان مهاجرت کردند و کودکی پسرشان به نقل مکانها گذشت. آنها سرانجام در تاتنهام اقامت کردند و پسرشان را به مدرسهای مذهبی فرستادند که توسط کشیشها اداره میشد. فلک کردن دانشآموزان با چوب یا عصا خوراک هر شب کشیشها بود و اینطور شد که آنها نیز منفور ابدی قدیس عرصه سینما شدند!
شوالیه شدن آلفرد هیچکاک قبل از مرگ
او خیلی دیر از سوی ملکه الیزابت دوم به مقام شوالیه فرمانده عالیترین درجه امپراتوری بریتانیا نائل شد؛ کمتر از ۴ ماه قبل از مرگش.
هیچکاک که در آن زمان بیمار بود نتوانست برای دریافت جایزه شخصا در دربار بریتانیا حضور پیدا کند و مقامش در استودیوی کمپانی «یونیورسال» توسط کنسول انگلستان در آمریکا به او اهدا شد.
ترسهای زیاد سلطان دلهره
فکر میکنید آیا چیزی میتواند سلطان دلهره را بترساند؟ بله. در مورد پلیسها و کشیشها گفتیم و حالا میخواهیم برویم سراغ برخی دیگر از ترسهای او.
استاد از اشیای کرویشکل هراس داشت بهخصوص تخممرغ. او خارج شدن زرده از دل سفیده تخممرغ را کریهترین چیز دنیا میدانست و البته از تماشای فیلمهای خودش هم میترسید! آلفرد هیچکاک حتی از اینکه مردم چطور میتوانند فیلمهای وحشتناک او را تماشا کنند تعجب میکرد. او اگرچه ترسهای خود را غیرمنطقی میدانست، اما میگفت هیچچیزی احمقانهتر از «منطق» در دنیا وجود ندارد!
اسپویل بیاسپویل
بزرگترین ضربه فیلم «روانی» در انتهای آن به مخاطب وارد میشود. «هیچ» هم که مطلقا دوست نداشت این پایان جز در سالنهای تاریک سینما لو برود، با هزینه خودش تمام نسخههای رمانی را که فیلم از آن اقتباس شده بود از بازار خرید.
او همچنان با بازیگران و عوامل فیلم قراردادهای سفتوسختی امضا کرد که آنها را از لو دادن هرگونه اطلاعات در مورد قصه فیلم برحذر میداشت. هیچکاک حتی شخصا در تبلیغاتی ظاهر شد و از مخاطبان خواست تا پایان فیلم را به دیگران لو ندهند. او بهتر از همه میدانست رگ خواب مخاطب چیست و چطور میشود مردم را سرگرم کرد.
** ***** *** نمیدونی چرت نگو برو کامنت های باربی رو پر کن. پشمالو
باید گفت که اثرهای هیچکاک زیبا هستند مخصوصا اثرهایی که در ژانر روانشناختی اند ، واقعا بی لطفی است که این اثرها ، اثرهای فاقداندوخته و محتوای مفیدی خطاب شوند. فیلم های هیچکاک در عصر خود شاهکار هایی جاودان بودند. گرچه بعضی از این اثر ها نقد های بسیار گردیده که قابل تبیین است .
و یک اثری که تا به اکنون هم به عنوان یک حاصل با ثبات و ماندگار همیشه از آن یاد شود و خود را دل مردم جای داده بدان معنی است که همه را نسبت به خود مشعوف ساخته و باعث متبدل شدن به فیلم های به یاد ماندنی گردیده .
هیچکاک همیشه استاد
عجیبه که مردم یک انسان با مشکلات روانی گوناگون را که حتی یک فیلم مفید و با محتوای مفید برای بشریت نساخته تا این حد بی دلیل بزرگ می کنند!