فیلم مهمی که ساخته نشد؛ کالیدوسکوپ از آلفرد هیچکاک
از کتاب «۵۰ فیلم بزرگی که هرگز ساخته نشدند» نوشته جاشوا هال
آلفرد هیچکاک یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ سینما است؛ استاد حقیقی ترس، تعلیق و لرزههایی که بعضی از مشهورترین فیلمهای تاریخ سینما را سروشکل دادهاند. البته گاهی وقتها این ویژگیها میتوانند موهبت نباشند و به نفرین بدل شوند؛ به عبارت دیگر، اگر باعث خلق فیلمهایی شوند مثل سرگیجه Vertigo، روانی Psycho و پرندگان The Birds موهبت تلقی میشوند اما اگر فیلمهایی مانند «مارنی» و «پرده پاره» را بسازید و آنها را پس از ۳ فیلم نمادین اول اکران کنید، احتمالاً ویژگیهای مورد اشاره به نفرین فیلمهای شما بدل میشوند.
۱۰ حقیقت باورنکردنی درباره آلفرد هیچکاک
هیچکاک پس از اینکه «مارنی» و «پرده پاره» انتظارهای هیچکاکی را برآورده نکردند، میخواست تماشاگران را به روزهای «روانی» برگرداند. با وجود این، تلاش برای تکرار افتخارهای گذشته – گاهی وقتها – میتواند بیشتر حاصل آرزو باشد تا واقعیت و آنچه عملی میشود. حالا میتوان پرسید که هیچکاک به منظور بهدستآوردن دوباره تماشاگرانش تا کجا میخواست پیش برود؟ بر اساس پروژه سینمایی نافرجام «کالیدوسکوپ» میتوان گفت تا هر جا که لازم باشد.
نفرین هیچکاک چطور ساخته شد؟
کارنامهای به پرباری و جایگاه کارنامه آلفرد هیچکاک در تاریخ سینما، نیازی به مکاشفه دقیق برای پیبردن به ارزشهایش ندارد. او با سبک فیلمسازی مرزگستر خود، ژانر تریلر را برای همیشه تغییر داد. نگاهی بیندازید به «روانی» که مثلاً با صحنه مرگ شخصیت جنت لی زیر دوش حمام باعث شد برخی از تماشاگرانی که در سالن سینما به تماشای فیلم نشسته بودند، ناگهان از روی صندلی خود بلند شوند و به سمت راهروها بدوند. این فصل برای فیلمی از سال ۱۹۶۰ تکاندهنده بود و حتی امروز هم شاید برای بعضی واقعاً تکاندهنده باشد. «روانی» از بسیاری جهات خطقرمزهای زمانه خودش را رد کرد و بجز نمایش قتلهای بیرحمانه، مثلاً میشود به شخصیت آنتونی پرکینز اشاره کرد که در فیلم لباس جنس مخالف را میپوشد.
هیچکاک با سانسور در سراسر جهان مبارزه کرد تا فیلمش آن طور که میخواهد در کشورهای مختلف روی پرده برود و خودش بخش اعظمی از بازاریابی فیلم را انجام داد تا پیچش داستانی «روانی» لو نرود. منتقدان نیز همراه عموم تماشاگران، فیلم را در سالنهای سینما دیدند و در ضمن از آنها خواسته شد که پایان فیلم را لو ندهند. «روانی» در ۴ رشته نامزد دریافت جوایز اسکار شد از جمله بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر زن برای جنت لی؛ ولی در نهایت هیچ تندیسی را برنده نشد. البته جنت لی جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر زن مکمل را به خانه برده بود.
درخشش روانپریشانه برند هیچکاک، تحت تأثیر شکست تجاری و انتقادی فیلمهای «مارنی» و «پرده پاره» قرار گرفت و باعث شد که هیچکاک یک بار دیگر فقط به یک موضوع علاقهمند شود: نمایش یک قتل. پس خودش را آماده ساخت چنین فیلمی کرد، آن هم به شیوهای جدید و افراطی.
هیچکاک قصد داشت در کالیدوسکوپ چه کند؟
«کالیدوسکوپ» قرار بود یک اسلشر تمامعیار از کارگردان افسانهای خود باشد (اسلشر: زیرژانری از فیلمهای ترسناک که در آن قاتلی گروهی از آدمها را معمولاً با ابزارهای تیغهدار به قتل میرساند). کل فیلم مثل فصل حمام «روانی» میشد و بهمراتب بدتر از آن! داستان قرار بود در شهر نیویورک روایت شود و بدنسازی به نام ویله کوپر را دنبال کند؛ مردی خوشتیپ، جذاب و قوی که بر حسب تصادف، قاتل زنجیرهای هم هست. او شیوه کار خودش را هم داشت: خوابیدن با زنها در اسکله و سپس کشتن آنها؛ اما چه چیزی این فیلم را از باقی کارنامه هیچکاک جدا میکرد؟
بجز صدها شیوه و شگرد فیلمبرداری که او برای فیلم در نظر گرفته بود، «کالیدوسکوپ» قرار بود بهکل از زاویه دید ویله کوپر فیلمبرداری شود تا با اتکا به چنین زاویه دیدی، تماشاگر خودش را کاملاً جای او بگذارد یا دستکم جای او ببیند (البته این اولین بار نبود که فیلمی در تاریخ سینما چنین رویکردی را انتخاب میکند. فیلم سال ۱۹۶۰ مایکل پاول با نام «چشمچران» (Peeping Tom) به عنوان اولین فیلم اسلشر از زاویه دید شخصیت اصلی شناخته میشود. با وجود این، بهسختی میشود تصور کرد که استاد قتل، ایده تازهتری برای ساخت فیلمش نداشته باشد).
فهرست بهترین فیلم های اسلشر تاریخ سینما
کالیدوسکوپ چرا ساخته نشد؟
هیچکاک ابتدا از نویسنده «روانی» رابرت بلاک درخواست کرد که فیلمنامه «کالیدوسکوپ» را بنویسد اما او داستان و مصالح آن را بیش از حد آزاردهنده یافت و هیچکاک مجبور شد به سراغ بن لِوی برود. در نهایت هم خود هیچکاک نسخهای از فیلمنامه را نوشت. او چیزی حدود یک ساعت فیلم آزمایشی هم از زنان مورد نظر و چشماندازهای نیویورک گرفت.
«کالیدوسکوپ» که قرار بود صحنههای تجاوز، قتل و حتی مردهخواهی (نِکروفیلیا) را به نمایش بگذارد، میخواست یکی از بیرحمانهترین فصلهای قتل افتتاحیه تاریخ سینما را هم داشته باشد. این طور به نظر میرسید که کارگردان افسانهای سینما یک بار دیگر آماده پذیرایی از تماشاگرانش با نهایت شوک و حیرت بود. از سویی، فرانسوا تروفو دوست قدیمی و حامی هیچکاک نگران سوژه و موضوع این فیلم بود؛ و البته او تنها کسی نبود که چنین نظری داشت. کمپانی «یونیورسال» از سرمایهگذاری سر باز زد ولو اینکه بودجه «کالیدوسکوپ» رقمی زیر یک میلیون دلار بود. انگار هیچکاک در مورد این فیلم، واقعاً به آخر خط رسیده بود.
همه جزییات فیلمنامه در نهایت به تریلر سال ۱۹۷۲ هیچکاک با عنوان جنون Frenzy منتقل شد و پس از آن، آقای کارگردان تریلر جنایی-کمدی توطئه خانوادگی Family Plot را در سال ۱۹۷۶ به عنوان آخرین فیلمش ساخت. او نتوانست فیلم اسلشر دهه هفتادی خود را بسازد ولی اسلشرهای خشن و بیرحمانه دیگری روی پرده سینما نقش بستند؛ کشتار با اره برقی در تگزاس The Texas Chainsaw Massacre و هالووین Halloween بهترتیب محصول سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۷۸ هر دو به شیوه خودشان نشان دادند که استاد ژانر وحشت باز هم جلوتر از زمانهاش بود.
فرانک کلفون در سال ۲۰۱۲ فیلم اسلشر کالت ویلیام لاستیگ با نام مجنون Maniac را بازسازی کرد؛ فیلمی با بازی الیجا وود در نقش فرانک مجنون، که بهکل از زاویه دید این شخصیت روایت میشود. فرانک بدنساز نیست ولی در فیلم از بدنها پشتهای میسازد. «مجنون» که یک بازسازی خارقالعاده است که کاملاً فیلم اصلی را بازآفرینی کرده، در ضمن، نگاهی اجمالی دارد به اینکه «کالیدوسکوپ» میتوانست چهجور فیلمی باشد.
البته ماری هارون کانادایی در سال ۲۰۰۰ یک فیلم ترسناک اسلشر با نام «روانی امریکایی» (American Psycho) ساخت که شباهتهای تماتیک خود را با این پروژه سینمایی نافرجام آلفرد هیچکاک دارد.
با اینکه فیلم « روانی » به خط شکنی علیه خطوط قرمز هالیوود آن زمان معروف است ، ولی یک خط قرمز مهم را حفظ کرده : مرز اخلاقیات. در صحنه قتل حمام ، پلان ها آشکارا پاره شدن بدن و ضربه چاقو را نشان نداده و این تصاویر خشونت بار نه به طور عینی ، بلکه به طور ذهنی و با کات های متعدد و تند در ذهن تماشاگر القا می شود . یکی از دلایل سیاه و سفید بودن فیلم ، این بوده که از نظر هیچکاک جاری شدن خون در حمام به صورت رنگی برای تماشاگر زننده است ، عدم نمایش اعضای حساس بدن و … .
اتفاقا همین نشان ندادن هاست که این صحنه و این فیلم را به یک اثر هنری زیبا تبدیل کرده حتی اسم فیلم یعنی « روانی » هم اخلاقیات پشت فیلم و موضع فیلم درباره این هیولای آدمکش را نشان می دهد ولی این فیلم « کالیدوسکوپ » ، با این توصیفات خشن و صریح و نام کنایه آمیزش ، که از نظرگاه فیلم صحنه های خشن قتل را صحنه هایی زیبا معرفی می کند ، به نظرم اگر ساخته می شد جزو بدترین فیلم های هیچکاک می شد. چون چیزی که هیچکاک را ساخته مثل هر هنرمند اصیل دیگری اتفاقا رعایت اخلاقیات است.
« روانی » اگر آن سوراخ روی دیواری باشد که ما از پشت آن یک هیولا را مشاهده می کنیم ، « کالیدوسکوپ » گویی خود همان هیولا است بدون هیچ دیوار و مانعی ؛ و هیچ انسان عاقل و بالغی دوست ندارد با یک هیولای درنده مواجه شود!
ممنون که نظرتون رو با ما در میون گذاشتید