خورشید بازگشت مجید مجیدی به حوزه قدرتش است. اثری که موضوع حساس و پر از رنج کودکان کار را بدون حذف پسزمینه (جامعه) از نگاه زلال کودکی به تصویر میکشد و میتواند مخاطبان را به والایش برساند.
خورشید بازگشت مجید مجیدی به حوزه قدرتش است. پس از آنکه مجیدی در دهه هفتاد با ساختن فیلمهایی سهل و ممتنع درباره جهان کودکان، توانست در سینمای ایران به نامی قابلاحترام بدل شود و در محافل جهانی هم بدرخشد، در دو دهه اخیر او مسیر فیلمسازیاش را تغییر داد. به غیر از آواز گنجشکها فیلمهای دو دهه اخیر مجیدی، آثاری بیگ پروداکشن بودند که با سرک کشیدن به ژانرهای مختلف سعی داشتند قدرت تکنیکی خود را به رخ بکشند. برای نقد و بررسی فیلم خورشید مجیدی مجیدی با فیلیمو شات همراه باشید.
فیلم خورشید همان اثری است که از مجیدی توقع داریم؛ نگاه فیلم به مسئله کودکان کار برخلاف آثار این چنینی سانتیمانتال و پرسوزوگداز نیست. فیلم بر لبه اثری ناتورالیستی و شاعرانه میایستد و میتواند هویت یکپارچه خود را حفظ کند. به طور قطع همکاری نیما جاویدی در نوشتن فیلمنامه، تٲثیر بسیار زیادی در این حفظ تعادل داشته است. خورشید با ضربآهنگی سریع شخصیت اصلی و شرایطش را معرفی میکند. پرده اول فیلمنامه به درستی میتواند شخصیتها، جغرافیا و کانسپت اثر را بازنمایی کند. نیمه اول پرده میانی هم تلاشهای علی برای پیدا کردن گنج، زیر یک مدرسه، که از دیدگاه نمادین سازندگانش نشأت میگیرد، را برای تماشاگر تبیین کند. اما در نیمه دوم پرده دوم، فیلم آرامآرام ریتم متناسب خود را از دست میدهد و کمی به تکرار میافتد. از میان آدمهای فیلم تنها چند نفر به مرزهای شخصیت نزدیک میشوند، مثل ناظم (با بازی خوب جواد عزتی). اما هاشم (با بازی علی نصیریان)، مدیر مدرسه و مادر علی در میانه تیپ و شخصیت باقی میمانند.
علت اعتماد بیشازحد هاشم به علی مشخص نیست؛ اما فیلم با پایانی استعاری تلاش علی در جهان پیرامونش را برای رسیدن به زندگی بهتر، حضور مدرسه و زنگ نمادینش میبیند.
مرور کارنامه بازیگری جواد عزتی
نقد فیلم خورشید ساخته مجید مجیدی
گفتگو با شمیلا شیرزاد بازیگر فیلم خورشید
بازیهای روحالله زمانی و شمیلا شیرزاد در نقشهای علی و زهرا از نقاط قوت فیلم هستند. نابازیگرانی که با هدایت خوب کارگردان توانستهاند بار جهان ناتورالیستی اثر را بر دوش بکشند. کارگردانی مجیدی هم به جای فنسالاری آثار پیشین، کاملا در خدمت اثر است. نگاه کنیم به آبتنی اولیه بچهها و دوربینی که از بالا آنها را بهسان ماهیانی زیبا نشان میدهد. یا سکانس بسیار سختی که مسلما در اجرا با دقت نظری کمیاب اجرا شده: سکانس بالا رفتن بچهها از دیوار مدرسه.
مسئله اصلی، تغییر مسیر کانسپت از ناتورالیسم شاعرانه به نمادگرایی موکد یکسوم پایانی است. زمینه این تغییر نگاه در روایت وجود دارد، یافتن گنج در سرداب یک مدرسه. اما فیلم در یکسوم پایانی به دام فیلمهای مضمونزده میافتد و از پیراستگیاش کاسته میشود.
با این وجود، فیلم خورشید مجید مجیدی یکی از فیلمهای خوب چند سال اخیر سینمای ماست. اثری که موضوع حساس و پر از رنج کودکان کار را بدون حذف پسزمینه (جامعه) از نگاه زلال کودکی به تصویر میکشد و میتواند مخاطبان را به والایش برساند. به یاد بیاوریم چند صحنه رها شدن کبوترهایی که به صورتی شاعرانه رهایی و زلالی دنیای کودکی را بازنمایی میکنند. مجیدی پس از سالها فیلمسازی به سبکی سهل و ممتنع دستیافته که ویژه خودش است. شاید در سالهای اول فیلمسازیاش، تٲثیر او از عباس کیارستمی روشن بود، اما حالا کارگردانی در حد و اندازههای فیلمسازان جهانی داریم که با فرمش، سکوتش و تصویرش یک جهان میسازد و این کار هر فیلمسازی نیست!
فیلم ۲۴ فریم کیارستمی: جهان پدیدار شد