معمولاً از یک سریال ترکی، البته در نسخههای مدرن و بهروز، انتظار دارید که عشق و روابط میان شخصیتها عنصر کلیدی باشد و روایت با تلفیق فرمولهای عامهپسند و مایههایی از ژانرهای دیگر پیش برود. برای همین معمولاً سریال های ترکی را در قالبهایی چون عاشقانه-جنایی، عاشقانه-پلیسی و عاشقانه-تاریخی توصیف میکنند. اما یکی از سریالهای مهم ترکیه در چند ماه گذشته، اثری بوده که بدون نیاز به بهره بردن و نزدیک شدن به ژانرهای دیگر توانسته تحت عنوان یک عاشقانه کلاسیک و پر از احساس، طرفداران زیادی را جذب کند: سریال ترکی دختر سفیر (با عنوان اصلی Sefirin Kizi) که پایان فصل اول آن مصادف شد با شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان. برای آشنایی با این مجموعه تلویزیونی با فیلیموشات همراه باشید.
علاوه بر روایت و خط داستانی دختر سفیر که یادآور رمانهای رمانتیک عامهپسند است، عوامل و نامهای حاضر در پروژه نیز توجه و کنجکاوی زیادی را پیرامون سریال به همراه داشتهاند. نسلیهان آتاگول و انگین آکیورک، دو ستاره سرشناس فیلمها و سریال های ترکی پرطرفدار چند سال اخیر هستند که نقشهای اصلی سریال (ناره و سانجار) را ایفا کردهاند. عایشه فردا اریلماز و صدف نهیر اردم نویسندگی فیلمنامه و امره کاباکوشاک کارگردانی سریال را بر عهده دارند. تمام این افراد بهواسطه آثار موفق چند سال اخیرشان، نامهای قابلاعتنایی به شمار میآیند.
سریالهای ترکی در قصهگویی روال مشخصی دارند؛ قبل از شروع قصه با یک مقدمهچینی و پسزمینه طولانی برای معرفی شخصیتها و شرایط پیچیده کنونی در قالب فلاشبک مواجهیم و بعد میرسیم به زمان حال و اتفاقاتی که موجب بیداری احساسات و انگیزههایی میشود که ریشه در گذشته دارند.
سریال ترکی «دختر سفیر» داستان یک عشق و نفرت قدیمی است؛ عشق میان دختر سفیر و پسر باغبان از دوران کودکی که در نگاه اول ناممکن به نظر میرسد. اما ناره و سانجار در خفا به هم دل میبازند و پای عشققان میایستند و وقتیکه بزرگ شدند، تصمیم میگیرند با وجود تمام مشکلات با هم ازدواج کنند. در شب عروسی، مسائلی پیش میآید که سانجار گمان میکند ناره به او خیانت کرده، درحالیکه از واقعیت ماجرا خبر ندارد و دچار شک و حسد شده است. این تصور و ظن سانجار باعث آزردگی ناره میشود و او در شب عروسی غیبش میزند. برای سالها هیچ خبر و اثری از او نیست و همه گمان میبرند که ناره مرده است.
ده سال بعد، سانجار که تلاش کرده ناره و زندگی قبلیاش را فراموش کند، به یک تاجر ثروتمند و سرشناس تبدیل شده و به اصرار اطرافیانش تصمیم به ازدواج و تشکیل خانواده میگیرد. در شب ازدواج، ناگهان ناره پس از سالها غیبت پیدا میشود، همراه با دختر خردسالی که ادعا میکند فرزند سانجار است. این بازگشت، رازها و ناگفتههای بسیاری را از گذشته زنده میکند و زندگی سانجار را تحت تأثیر قرار میدهد.
آنچه که سازندگان «دختر سفیر» خط داستانی اصلی خود را بر روی آن بنا کردهاند، تا حدود زیادی برگرفته از تراژدی «اتللو» است؛ یعنی خشم و حسدی که باعث میشود فرد بر عشق خود چشم ببندد و بعد هم عقوبتی که این سوظن به همراه دارد. این پیشزمینه داستانی در ابتدای اپیزود پایلوت سریال روایت میشود و در ادامه سریال تنها با تبعات آن و تصمیماتی مواجهیم که شخصیتها برای وضعیت امروزی خود باید بگیرند. لوکیشن انتخابشده برای روایت داستان و اتمسفر فضای خارج از شهر و پر از باغ و درخت نیز باعث شده که «دختر سفیر» بیشتر یادآور رمانهای قدیمی باشد و همین موضوع احتمالاً یکی دیگر از دلایل محبوبیت سریال در میان طرفداران عاشقانههای عامهپسند است.
سریال ترکی «دختر سفیر» با حضور ستارگانی همچون نسلیهان آتاگول و انگین آکیورک و اوراز کایگیلار اوغلو هماکنون بر روی فیلیمو قابل تماشاست.
سریال عاشقانه بشدت خیالی بعد از سی قسمت دیگه حوصله دیدنشو ندارین چون از همون اول براتون سواله که چطور ممکنه کسی که از ارتفاع سقوط میکنه و همه بدنش خورد میشه چطور بچش سقطنمیشه ….