نام رامین کوشا با «سرخپوست» نیما جاویدی سر زبانها افتاد. آنهم نه به عنوان یک آهنگساز ایرانیِ فعال در حوزه موسیقی فیلم، بلکه از همان ابتدا نام او به عنوان آهنگسازی که در موسیقی فیلم شاگردی هانس زیمر و جان ویلیامز را کرده و در هالیوود، موسیقی فیلم ساخته است، مطرح شد. هرچند که او سالها در محضر استادانی چون احمد پژمان آهنگساز شهیر ایرانی تلمذ کرده بود.
کوشا در فعالیتهایش در ایران، هرجایی که نامش شنیده شده، نام نیما جاویدی هم آنجا بوده. از «سرخپوست» گرفته تا «خورشید» و «آکتور». تنها کار دیگری که در ایران انجام داده و نیما جاویدی در آن نقش نویسنده یا کارگردان را نداشته است آسپرین بوده.
پیش از او نیما جاویدی موسیقی «ملبورن» را با حامد ثابت آهنگساز نامآشنای موسیقی فیلم کار کرده بود و برایش سیمرغ بهترین موسیقی فیلم از جشنواره فجر را هم گرفته بود اما بعد از «سرخپوست» و استقبال جانانهای که از موسیقی متفاوت کوشا شد، کارهایش را با او ادامه داد.
موسیقی «آکتور» همچون بازیگرانش در حال بازی و نقش عوض کردن است. موسیقی هم در پی تاثیرگذاری لحظهای است. همینکه از عهده انتقال حس و حال آن سکانس به خوبی برآمده باشد کافی است. او در جستجوی اینکه برای هر کاراکتر بخواهدسازی در نظر بگیرد یا تمی بسازد نبوده، همچنانکه حتی برای لحظات مشابه هم سراغ موسیقیهای مشابه نرفته است
با این وجود، موسیقی «آکتور» با آن موسیقیهای پررنگ و پرطمقراقی که در «سرخپوست» و «خورشید» از کوشا شنیده بودیم، متفاوت است. موسیقی در آکتور از تیتراژ شروع میشود و تا نزدیک به ده-دوازده قسمت در همان تیتراژ باقی میماند. تیتراژ اما آنقدر متفاوت هست که یادمان بماند آهنگسازی خوشفکر، پشت آن نشسته است و قریحهای دارد که ویژه خودش است. سازهایش با اینکه زیاد نیست اما کوبهای دارد، ویولن و ویلا دارد، پیانو و هارپسیکوردی دارد که خودش نواخته و بقیه سازها را نوازندگان غیر ایرانی نواختهاند و در استودیوی خودش هم کل کار ضبط شده.
اما موسیقی متن «آکتور» با تیتراژش متفاوت است. با کارهای قبلی آهنگسازش هم زمین تا آسمان فرق دارد. موسیقی این سریال بر خلاف موسیقی فیلمهایی که از کوشا در «سرخپوست» و «خورشید» سراغ داریم که یکی کوبهایهای پررنگ داشت و یکی دیگر ملودیهای معنادار، هیچکدام از اینها را ندارد. موسیقی آکتور از آن موسیقیهاست که قصد خودنمایی ندارد. آهنگساز در تلاش نبوده است تا ملودیای بسازد یا ازسازی بهره ببرد که خیلی به چشم بیاید و صدایش شنیده شود. موسیقی همراه صحنهها پیش میرود. چندان قصدی برای اینکه خودش را در چارچوب یک تم مشخص یا حتی صدای یک ساز قرار بدهد، ندارد. برعکس به فراخور صحنهها و سکانسها در حرکت است. حرکتش هم از آن دست حرکات موسیقایی نیست که به یادماندنی باشد یا قصد تاثیرگذاری ویژهای را داشته باشد.
موسیقی آکتور همچون بازیگرانش در حال بازی و نقش عوض کردن است. موسیقی هم در پی تاثیرگذاری لحظهای است. همینکه از عهده انتقال حس و حال آن سکانس به خوبی برآمده باشد کافی است. او در جستجوی اینکه برای هر کاراکتر بخواهدسازی در نظر بگیرد یا تمی بسازد نبوده، همچنانکه حتی برای لحظات مشابه هم سراغ موسیقیهای مشابه نرفته است. مثلا آکتور سکانسهایی دارد که در آن شخصیتها دچار غم هستند. مرتضی از اینکه سارا در حال ازدواج با دیگری است غم میخورد، زن سالمند خانه سالمندان از اینکه سالهاست همسرش فوت شده غصه دار است و نازی از اینکه سالهاست دختران دوقلویش را ندیده…با این وجود موسیقی برخورد ثابتی برای مواجهه با غم ندارد. حتی میتوان گفت برخوردهای مشابهی هم ندارد به این معنی که مثلا یکی دو تم ثابت وجود داشته باشد که در مواقع غم اهنگساز سراغ آنها رفته باشد. موسیقی همانقدر رهاست که کاراکترها در برخورد با موقعیتها.
در این میان استفاده از موسیقیهای قدیمی، موسیقی پاپ، و موسیقیهای زیرزمینی هم جایگاه خودشان را دارند و مسئولیت فضادهی صوتی به آکتور هستند. این موسیقیها از قضا یکی از ویژگیهای مثبت آکتور هستند چرا که در شناخت شخصیتها کمک شایانی میکنند.
از قسمت دوازدهم-سیزدهم به بعد اما داستان موسیقی بالکل تغییر میکند. تم وارد میشود، صداهایی از جنس ملودی که مشخصا آهنگساز برای آنها به صورت خاص انرژی گذاشته است. کوبهایهایی که در لحظات هیجان وارد میشوند و داستانهایی که با موسیقی روایت میشوند. موسیقی دیگر منفعل نیست بلکه حضوری پررنگ دارد. سازها به ویژه ویولنها در خدمت پیشبرد و درک قصهاند و این اتفاق در قسمتهای هفده و هجده به اوج خود میرسد.
با این وجود تا به این قسمت سریال که از پلتفرم پخش شده است، علیرغم تغییر و پیچ ماهویای که موسیقی طی سه-چهار قسمت گذاشته داشته است، نمیتوان گفت که موسیقی «آکتور» یکی از آثار بیادماندنی رامین کوشاست چرا که آن «آنِ» لازم را در گوش و حس و حال مخاطب ایجاد نمیکند هرچند که تیتراژ حالی منحصر به فرد دارد اما تنها به قدر کفایت است و نه بیشتر از آن.