دیدن این فیلم جرم است دو سال را به صورت غیررسمی در توقیف گذراند. این جزو معدود مواردی است که یک فیلم با شعارهای تند و انقلابی برای اکران به مشکل میخورد و همین موضوع به آن اهمیتی فرامتنی بخشیده.
یکی از جنجالیترین آثار سینمایی چند سال اخیر دیدن این فیلم جرم است بوده که دو سال را به صورت غیررسمی در توقیف گذراند تا بالاخره امسال شرایط نمایش آن فراهم شد. این جزو معدود مواردی است که یک فیلم با شعارهای تند و انقلابی برای اکران به مشکل میخورد و همین موضوع ورای کیفیت هنری اثر به دیدن این فیلم جرم است اهمیتی فرامتنی بخشیده. فیلمی که حالا قرار است در سینمای آنلاین فیلیمو اکران شود.
به بهانه آغاز اکران آنلاین دیدن این فیلم جرم است در فیلیمو شات نگاهی داریم به این فیلم بحثبرانگیز و اولین تجربه سینمایی محمدرضا زهتابچیان.
ماجرا از این قرار است که یک زن جوان باردار و محجبه در خیابان مورد آزار و اذیت مردی قرار میگیرد و به همین دلیل فرزندش را از دست میدهد. همسر این زن که رییس پایگاه بسیج محله است، مرد مزاحم را به داخل پایگاه میبرد تا زمینه برای مجازات و اجرای عدالت درباره او فراهم کند. معلوم میشود که مرد مزاحم تبعه انگلیس است و برای جلوگیری از مناقشات سیاسی در سطح بینالمللی باید هرچه زودتر آزاد شود اما جوان بسیجی مقاومت میکند و حاضر به آزادسازی گروگان نیست. افراد و مقامهای سیاسی برای مذاکره بر سر آزادسازی گروگان به پایگاه بسیج میآیند و…
همانطور که از خلاصه داستان فیلم برمیآید، دیدن این فیلم جرم است هیچ ابایی ندارد از اینکه با آژانس شیشهای مقایسه شود و از قضا عامدانه در تلاش است تا به نسخهای بهروز شده از فیلم مهم ابراهیم حاتمیکیا تبدیل شود. اما مهمترین تلاش صورت گرفته برای رسیدن به هدف شعارهای تند و تیز بیشتر است، چرا که در اجرا فیلم مشخصا قوت آژانس شیشهای را ندارد. در بحث متن و خوانش سیاسی نیز حاتمیکیا کمی از قبل از آنکه نقد سیاسی دوران سازندگی و ایجاد دوگانه جدید درون حاکمیت به گفتمان سیاسی غالب تبدیل شود، در قالب خط داستانی خود راهی پیدا کرده بود برای طرح این موضوع. اما در تمام مدت با کاراکتر خود همراه میماند و فراتر از هر شعار و عقیدهای به آنچه که شخصیت حاج کاظم از سر گذرانده بود، وفادار میماند. در این میان حتی اگر انگیزه و رفتار حاج کاظم و آنچه که از مردم مطالبه میکرد چندان قابل توجیه نبود، نحوه به تصویر کشیدن آن همدلی تماشاگر را برمیانگیخت.
نگاهی به جنجالیترین فیلمهای ابراهیم حاتمیکیا
نکته اینجاست که در دیدن این فیلم جرم است همه چیز، از شخصیتپردازی گرفته تا سیر قصه، بیش از حد در خدمت ایده و حرف فیلم قرار گرفته؛ ایده و حرفی که این بار از گفتمان سیاسی روز جلوتر نیست و در عمل کاملا یکجانبه از کار درآمده، طوری که شاید برداشت کلی خیلی از تماشاگران از وقایع فیلم این باشد که مسئولان مملکت منافع را به آرمانها ترجیح دادهاند و جوانان انقلابی برای حفظ ارزشها باید خودشان در حوزههای مختلف دست به کار شوند.
همین نکته احتمالا عاملی است که موجب شده فیلم برای نمایش یکی دو سال به مشکل بخورد، چرا که نوک پیکان حملات دیدن این فیلم جرم است بیشتر به سمت دولت وقت و جریان سیاسی حاکم برمیگردد و به تعبیری میتوان گفت که به یک تسویه حساب درون حاکمیتی تبدیل میشود. اما برای مخاطبی که بیرون از این دایره ایستاده، متوجه خطکشیها و مرزها میان گروهها و جریانهای سیاسی مختلف نیست و وضعیت کلی جامعه را فراتر از مثلا شعارهای سیاسی چون «بسیجی آتش به اختیار» یا «سیاستمدار مزدور خارجی» میبیند، تماشای فیلم مانند خیلی از آثار سیاسی منتقدانه در چند سال از جمله خروج، روز بلوا، آقازاده و… از این نظر میتواند غیرمنتظره باشد که نمایش این حجم از اختلافات درون حاکمیت در سینمای ایران کمسابقه است و نهایتا به سندی تصویری از وضعیت جامعه در زمانه خودش تبدیل میشود.
نقد فیلم خروج | اعتراض وارد است؟!
نقد سریال آقازاده | مسائل ملتهب روز و آقازاده خوب علیه آقازاده بد
نقد و بررسی فیلم مصلحت در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر | حکم چیست؟
در مجموع میتوان گفت تماشای دیدن این فیلم جرم است فراتر از کیفیت و ارزشگذاری فیلم، از این منظر میتواند مهم باشد که ایده سیاسی مطرح شده در آن در فرامتن جای بحث دارد و به نمونهای شاخص در تریلرهای سیاسی دهه نود تبدیل میشود؛ گرچه حاصل نهایی، آنقدر که سازندگانش انتظار دارند رادیکال و پیشرو نیست.
با آغاز اکران آنلاین دیدن این فیلم جرم است، این تریلر سیاسی ساخته محمدرضا زهتابچیان و با نقشآفرینی مهدی زمینپرداز، امیر آقایی، حمیدرضا پگاه، لیندا کیانی، احسان امانی، حسین پاکدل، محمود پاکنیت و… در سینمای آنلاین فیلیمو قابل تماشاست.
با سلام
دیدن این فیلم جرم است شباهت زیادی با آژانس شیشه ایی دارد حاج کاظم دفاع میکنه از حق عباس اینجا امیر دفاع میکنه از زنش این آتش به اختیار برای مردم نیست بلکه برای عقاید خودشان که نسبت به این دو قشر کم لطفی شده با زهم کارگردان پاک بودن تنها ارگان نظامی یعنی بسیج را به نمایش می گذارد گرفتن حق به وسیله اسلحه نه قلم
چرا که بارها امیر را بازخواست میکنند که چرا ننوشته ولی امیر حق گرفتن در این دوران پر از پارتی بازی و پایمال شدن حق را توسط اسلحه میبیند اسلحه ایی که دائما دست امیر است . حرفش بدون سلاح کاربردی ندارد بلکه تضعیف شدن اراده امیر است .