وودی، مشغول تلاش برای پذیرفتن جایگاه جدیدش و جا افتادن در سبد اسباببازیهای بانی است.
وودی (با صدای تام هنکس)، مشغول تلاش برای پذیرفتن جایگاه جدیدش و جا افتادن در سبد اسباببازیهای بانی است؛ او دیگر در مرکز توجه نیست و در گوشه تاریک کمد، روزها را با ملال و روزمرگی میگذراند. همهچیز روالی عادی دارد تا اینکه بانی تصمیم میگیرد برای خودش اسباببازی بسازد؛ فورکی (با صدای تونی هیل) پا به داستان میگذارد و ماموریت جدید وودی آغاز میشود: آموختن راه و رسم زندگی در دنیای اسباببازیها به فورکی!
ماجرا بهخوبی پیش میرود تا اینکه در جریان یک مسافرت، وودی و فورکی از بقیه اسباببازیها جدا میشوند و در میانه راه تنها میمانند. برای بررسی داستان اسباب بازی ۴ با فیلیمو شات همراه باشید.
ساختن چهارمین دنباله برای یک مجموعه سینمایی، کار آسانی نیست؛ درواقع، تکرار موفقیت یک داستان برای چهار بار متوالی، سعادتی است که نصیب هر فیلمی نمیشود. این روزها، ورود یک استودیو فیلمسازی به «قلمرویی داستانی» پس از ساخت یک سهگانه موفق، برای بار چهارم و بدون داشتن طرحی شبیه هری پاتر (که سبک و دنیای مخصوص خودش را دارد)، اوج جسارت تصمیمگیرندگان را نمایان میکند. نام پیکسار، همیشه بهعنوان یکی از شجاعترینها مطرح بوده و هست؛ بنابراین چندان تعجببرانگیز نخواهید بود که این کمپانی یکبار دیگر، بخت خود را در دنیای اسباببازیها بیازماید.
نُه سال پیش وقتی وودی، باز و دوستانشان توسط اندی که برای تحصیل عازم کالج بود به بانی سپرده شدند، به نظر میرسید که داستان این اسباببازیها برای همیشه به پایان رسیده است؛ آنها اجازه دادند که اندی دنبال زندگیش برود. داستان اسباببازی ۳، وداعی تاثیرگذار و عمیق بود؛ بنابراین اولین گام برای بررسی داستان اسباب بازی ۴ ، یافتن پاسخ این سوال است: «چه روایت جدیدی از داستان وودی و دوستانش، به پیکسار شهامت لازم را برای بیرون کشیدن آنها از صندوقچهشان میدهد؟»
اولین حقیقت تلخی که با آن مواجه خواهید شد این است که «داستان اسباببازی۴» در مقایسه با سه فیلم قبلی، انسجام و جذابیت احساسی کمتری دارد. درحالیکه «داستان اسباببازیها ۲ و ۳» با در کنار هم چیدن دقیق جزییات، به ساختهشدن تصویری کامل از دنیای خلقشده در اولین فیلم پرداختند، فیلم چهارم رویکردی کاملا متمایز خواهد داشت: «داستان اسباببازی ۴» را نه فصلی جدید در دنیای وودی و دوستان، بلکه یک خداحافظی باشکوه با آنها در نظر بگیرید.
رابطه وودی و باز، آنطور که در فیلمهای قبلی مرسوم بود، محور اصلی اتفاقات گروه اسباببازیها نیست و باز در فیلم چهارم حضور پررنگی ندارد. خوب خواهد بود اگر برای پرداختن به سرنوشت او، فیلمی جداگانه با محوریت خودش ساخته شود؛ در چنین فیلمی، باز میتواند «نداهای درونیاش» را پیگیری کند و به حقایقی درباره سیاره اصلیاش دست یابد. در همین راستا، سایر دوستان وودی و باز هم در پیشبُرد داستان نقشی کلیدی ندارند؛ آنها در نبود وودی دور هم جمع میشوند، سرنوشت احتمالی او را حدس میزنند و از غیبتش ابراز ناراحتی میکنند.
دور شدن بعضی اسباببازیها از قلب داستان، باعث نمیشود که در بررسی داستان اسباب بازی ۴ با اثری کسلکننده مواجه باشیم؛ ماجراهایی که برای «کلانتر محبوب» رخ میدهد، بسیار مهیج و تماشای آن بسیار لذتبخش است. اولین چیزی که در ماجراهای جدید وودی جلبتوجه میکند، حضور و چالشهایی است که فورکی به همراه میآورد؛ فورکی، اسباببازی دستساز بانی، ظاهری عجیب و درعینحال دوستداشتنی دارد: چنگالی پلاستیکی با چشمهای تابهتا، نواری مومی بهجای دهان و تکههای چوب بستنی بهعنوان پا!
برخلاف سایر اسباببازیها، وجود فورکی دلیل روشنی ندارد. وودی مصرانه معتقد است که بانی بازی کردن با فورکی را دوست دارد و همین برای حضورش کافی است؛ اما تمام آنچه از رفتار فورکی درمییابیم، تمایل او به گوشهای نشستن، غصه خوردن و تلاش برای فراموشی خانه سابقش (سطل بازیافت) است. ازآنجاییکه فورکی از مواد بازیافتی ساخته شده است، خود را «بیارزش» میداند؛ سرگرم شدن وودی با مسائل او و تلاشش برای نشان دادن «ارزش اسباببازی بودن»، برای هردو آنها مفید است: وودی خود را مشغول نگه میدارد و به این وسیله از بحران میانسالیاش عبور میکند؛ بله، اسباببازیها هم دچار چنین چالشهایی میشوند. اگر بخواهیم صریح باشیم، رابطه وودی و بانی تفاوتی اساسی دارد با آنچه از دوران وودی و اندی به یاد میآوریم. وودی بهعنوان یک عروسک قدیمی (میانسال و در آستانه پیری)، چندان برای بازی کردن مورد استفاده قرار نمیگیرد اما این به آن معنا نیست که هیچ کاری از دست قهرمان سه فیلم قبلی برنمیآید.
در بررسی داستان اسباب بازی ۴ ، متوجه وجود بُعد دیگری در روایت داستان وودی میشویم: روایت داستان عاشقانه یک اسباببازی.
در «توی استوری ۴» شاهد بازگشت باشکوه آنی پاتس بو پیپ به صحنه هستیم. او شخصیتی ماجراجو، جذاب، قوی و با اعتمادبهنفس است و برخلاف وودی، برای راضی بودن از شرایطش، به حضور کودکی که صاحبش باشد نیازمند نیست.
آنی پاتس، شخصیتی مستقل دارد و شاید همین موضوع او را جذابتر میکند؛ بزرگسالانهترین دغدغهای که در بررسی داستان اسباب بازی ۴ به چشم میخورد هم به او مربوط میشود: «توی استوری ۴» از مخاطبان بزرگسالش میپرسد که «آیا دونفری که در گذشته بسیار به هم نزدیک و علاقهمند بودهاند، پس از گذشت سالها و با فرض اینکه شرایط زندگی رویکردشان را در بسیاری از مسائل تغییر داده است، میتوانند به رابطهشان بازگردند؟» وودی و آنی پاتس، ضمن اجرای نسخه مینیاتوری و عروسکی «کازابلانکا»، جواب این سوال را خواهند داد.
داستان اسباببازی۴، در بسیاری از صحنهها، تماشاگر را میخنداند، در دل او هراس ایجاد میکند و گاهی رنگی از هیجان به لحظاتش میپاشد. اجرای صحنههای خندهدار، عمدتا بر عهده تازهواردان تیم سازنده بوده است؛ کیانو ریوز در نقش دوک کابوم (Duke Caboom)، کیگان-مایکل کی و جوردن پیلز در نقشهای داکی و بانی لحظات شادی را رقم میزنند.
لحظات ترسناک داستان اسباببازی ۴، در یک عتیقهفروشی اتفاق میافتند؛ نمایش خرده روایتی از داستان یک عروسک قدیمی و شرور که یادآور آنابل و کاراکترهای مشابه است؛ گبی گبی (با صداپیشگی کریستینا هندریکس) رییس گروهی از عروسکهای شیطانی است که از او فرمان میگیرند و ظاهر و رفتارشان، تماشاگر را به یاد فیلمهای ژانر زامبی میاندازد.
در پایان بررسی داستان اسباب بازی ۴ باید گفت که این فیلم در ردهبندی یکسانی با فیلمهای قبلی قرار نمیگیرد (که اگر بخواهیم عادلانه قضاوت کنیم، بازگشت به دوران اوج «توی استوری» کار آسانی نخواهد بود)؛ اما میتواند بهترین دنباله چهارمی باشد که از زمان اکران «مد مکس: جاده خشم» تا امروز ساخته شده و به نمایش درآمده است. با توجه به آنچه گفته شد، ساخت «توی استوری ۴» بهاندازه سه فیلم قبلی ضروری نبود اما چیزی از ارزشهای آن کم نمیکند: تماشای دوباره وودی و دوستان بر پرده سینما لذتبخش است، هرچند که با چشمانی اشکبار بدرقهتان خواهند کرد.
منبع: Empire Online
سلام باید بگم خاک تو سر نویسنده انمیشن داستان اسباب بازی ها ۴ واقعا جای تاسف داره من اگه جاش بودم کاری میکردم اندی بچه دارشه اسباب بازی ها برن پیش اون نه اینکه وودی یه اسباب بازی گمشده بشه خاک تو سر نویسنده اش