در طول تاریخ همیشه آثاری بودهاند که به شکلی غیرمنصفانه مورد انتقاد قرار گرفتهاند؛ این موضوع زمانی شدت میگیرد که با یک فیلم برنده اسکار مواجه باشیم.
جای تعجب نیست که باشکوهترین برنده مراسم اسکار، جنجالیترینِ آنها است. حتی با گذشت چند سال از برگزاری هر دوره از این مراسم، این که آیا برنده اسکار بهترین فیلم مستحق این جایزه بوده یا خیر بهطور گسترده در میان مردم موردبحث قرار میگیرد. این بحثوجدلها سرانجام به جایی ختم میشوند که بذر یک باور عمومی کاشته میشود؛ این باور که برخی آثار لایق برنده شدن جایزه اسکار بهترین فیلم سال نبودهاند. این باور بهمرور زمان باعث میشود المانهای مثبت این فیلمها نادیده گرفته شوند.
متأسفانه، بسیاری از این فیلمها که با لقب «بدترین برندگان اسکار بهترین فیلم» شناخته میشوند درواقع آثاری ارزشمند هستند و مستحق این میزان از حس منفی نسبت به آنها نیستند. این مسئله زمانی پدیدار میشود که مردم آنها را نسبت به فیلمهای همان سال مقایسه میکنند و تصور میکنند نامزدهای دیگر شایستگی بیشتری برای دریافت جایزه داشتهاند. مسئله دیگری که در اینجا اهمیت پیدا میکند گذر زمان است؛ فیلمی که در دهه چهل و پنجاه بهعنوان یک اثر درخشان شناخته میشد ممکن است حالا از نگاه مخاطبان مدرن اثری متوسط یا حتی ضعیف به نظر برسد. قضاوت در مورد برندگان اسکار بهترین فیلم با توجه به خود آنها میتواند نکاتی را آشکار کند که تصورات ما را نسبت به آنها تغییر دهد. در بررسی ده فیلم برنده اسکار بهترین فیلم که بهتر از تصورات ما هستند با فیلیمو شات همراه باشید.
۱۰- سخنرانی پادشاه محصول سال ۲۰۱۰
فیلم سخنرانی پادشاه با عنوان اصلی «The King’s Speech»، برای رایدهندگان اسکار همچون غذایی خوشمزه برای شکموهای گرسنه بود. این درام تاریخی بریتانیایی از آن دسته فیلمهایی است که اغلب اوقات عملکرد خوبی در مراسم اسکار دارند. در هشتادوسومین دوره مراسم جوایز آکادمی که در سال ۲۰۱۱ برگزار شد، «سخنرانی پادشاه» چهار جایزه از جمله جایزه بهترین فیلم اسکار را دریافت کرد. «۱۲۷ ساعت» («۱۲۷ Hours»)، «قوی سیاه» («Black Swan»)، «مشت زن» («The Fighter»)، «بچهها حالشان خوب است» («The Kids Are All Right»)، «تلقین» («Inception»)، «شبکه اجتماعی» («The Social Network»)، «داستان اسباب بازی ۳» («Toy Story 3»)، «شهامت واقعی» («True Grit») و «زمستان استخوان سوز» («Winter’s Bone»)، نُه رقیب فیلم «سخنرانی پادشاه» برای برنده شدن جایزه اسکار بهترین فیلم بودند. این اثر توانست در ۱۲ بخش نامزد شود و چهار جایزه از جمله اولین اسکار کالین فرث در شاخه بهترین بازیگر نقش اول مرد را تصاحب کند.
جایزه بهترین فیلم اسکار ۲۰۲۰ | شب پرفروغ برای فیلم انگل
پس از گذشت نه سال، هنوز هم در مورد عدمشایستگی «سخنرانی پادشاه» برای دریافت جایزه بهترین فیلم سال صحبت میشود. بسیاری معتقدند که بازی محوری و فوقالعاده کالین فرث داوران را برای اهدای این جایزه مجاب کرده است وگرنه این اثر درمجموع آنچنان که باید قوی نیست. اما «سخنرانی پادشاه» باید برای چیزی بیشتر از بازیهای مسحورکنندهاش تحسین شود.
این فیلم، نهتنها از نظر فنی هوشمندانه ساخته شده است (برای مثال استفاده از لنزهای عریضتر از حالت عادی برای انتقال و تداعی حس ناراحتی و خفقان پادشاه)، بلکه سعی دارد پیامی بسیار مهم و جهانی را انتقال دهد؛ همه ما صدایی داریم و مستحق آن هستیم که این صدا شنیده شود. «سخنرانی پادشاه» نمایانگر یک مبارزه برای شنیده شدن یا بیان احساسات است؛ مبارزهای که به شکلی ملموس و انگیزشی به تصویر کشیده شده است.
۹- ذهن زیبا محصول سال ۲۰۰۱
آغاز قرن بیست و یکم، بیش از همه برای راسل کرو خوشیمن بود. او مدت زیادی برای نامزدی اسکار تلاش کرده بود اما این اتفاق اولین بار در هفتاد و دومین دوره این مراسم و با فیلم «نفوذی» («The Insider») برای او رخ داد. پس از این نامزدی، کارگردانهای زیادی سراغ او رفتند و نتیجه این شد که او دو فیلم در این فهرست دارد: «ذهن زیبا» و «گلادیاتور». فیلم «ذهن زیبا» در این مراسم باید با فیلمهای «گاسفورد پارک» («Gosford Park»)، «در اتاقخواب» («In the Bedroom»)، «ارباب حلقهها: یاران حلقه» («The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring»)، «مولن روژ!» («Moulin Rouge!») رقابت میکرد.
«ذهن زیبا» با عنوان اصلی «A Beautiful Mind»، اگرچه با استقبال خوب منتقدان روبرو شد اما به دلیل نداشتن دقت کافی در نشان دادن زندگی جان نش و همسرش همیشه موردانتقاد قرار گرفته است. ران هاوارد، کارگردان فیلم، در پاسخ به این مسئله گفته است که آنها قصد داشتند نمایشی از زندگی این ریاضیدان برنده جایزه نوبل را نشان دهند نه این که دقیقاً واقعیت زندگی او را بازگو کنند.
از زمانی که «ذهن زیبا» برنده اسکار بهترین فیلم شده است، همیشه بهعنوان یکی از ضعیفترین برندگان این جایزه قلمداد شده است. دلیل این موضوع، ارزش پایین فیلم نیست اما افراد زیادی معتقدند «ذهن زیبا» نسبت به دیگر آثار آن دوره ماندگار نخواهد بود. بااینحال، این نوع از ارزشیابی برای یک فیلم منصفانه نیست. «ذهن زیبا» یکی از پربینندهترین آثار ژانر زندگینامه در طول تاریخ است و در به تصویر کشیدن بیماری روانی فوقالعاده عمل کرده است؛ موضوعی که بسیاری از فیلمها در نمایش ظرایف آن شکست خوردهاند.
۸- شکسپیر عاشق محصول سال ۱۹۹۸
افراد زیادی بر این باورند که فیلم «شکسپیر عاشق» یکی از بدترین برندگان جایزه اسکار بهترین فیلم در طول تاریخ است. این فیلم در هفتاد و یکمین دوره مراسم اسکار نامزد دریافت ۱۳ جایزه شده بود که توانست در ۷ بخش این جایزه را تصاحب کند. «الیزابت» («Elizabeth»)، «زندگی زیباست» («Life Is Beautiful»)، «نجات سرباز رایان» («Saving Private Ryan») و «خط باریک سرخ» («The Thin Red Line») رقبای این فیلم در کسب جایزه بهترین فیلم سال بودند.
شایعات زیادی مطرح شده بود که هاروی واینستین، تهیهکننده «شکسپیر عاشق»، با راه انداختن کمپینهای تبلیغاتی و استفاده از قدرت لابیگری خود تأثیر زیادی در موفقیتهای این فیلم در مراسم اسکار داشته است. صرفنظر از چرایی و چگونگی برنده شدن این جوایز، همیشه این حس وجود داشت که حق فیلم «نجات سرباز رایان» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ خورده شده است. درواقع، در یک نظرسنجی که اخیراً برگزار شد، بسیاری از اعضای آکادمی از نامزد کردن فیلم «شکسپیر عاشق» با عنوان اصلی «Shakespeare in Love» پشیمانی خود را اعلام کردند.
لباسهای قدیمی شگفتانگیز، بازی نفسگیر گوئینت پالترو و فیلمنامه قوی تام استاپارد، همه و همه باعث میشوند «شکسپیر عاشق» مخاطبانی که برای اولین بار فیلم را تماشا میکنند مجذوب داستان و فضای خلق شده شوند. این جذابیت نباید دستکم گرفته شود؛ فیلمی که پس از گذشت سالها هنوز هم میتواند هواداران سینما را به وجد بیاورد.
۷- تایتانیک محصول سال ۱۹۹۷
«تایتانیک» یکی از فیلمهایی است که اغلب موردانتقاد هواداران و مخاطبان دنیای فیلم و سینما قرار میگیرد؛ این پدیده عجیب در حالی رخ میدهد که «Titanic» یکی از موفقترین فیلمهای تاریخ است. چطور ممکن است اثری با این حجم از انتقاد، نهتنها به اولین فیلمی تبدیلی شود که بیش از یک میلیارد دلار در گیشه فروش میکند، بلکه پس از فیلم «بن هور» دوباره رکورد دریافت ۱۱ جایزه اسکار را تکرار کند؟ این فیلم توانست در رقابت با «بهتر از این نمیشه» («As Good as It Gets»)، «فول مانتی» («The Full Monty»)، «ویل هانتینگ خوب» («Good Will Hunting») و «محرمانه لس آنجلس» («L.A. Confidential») برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شود.
چندی پیش، آکادمی اسکار اعلام کرد که قصد دارد یک جایزه جدید به محبوبترین برندگان اسکار اعطا کند. این ایده بهسرعت موردانتقاد قرار گرفت و همین موضوع باعث شد آکادمی منصرف شود. شاید این مسئله سرنخی برای حل معمای انتقادات از «تایتانیک» باشد؛ فیلمی که نهتنها از دید منتقدان تحسین شده است بلکه از لحاظ تجاری یک موفقیت تمامعیار محسوب میشود. این دو ویژگی، قطعاً بیانگر محبوبیت یک فیلم هستند.
صرفنظر از این که «تایتانیک» را دوست دارید یا نه، این فیلم سزاوار ستایش است نه انتقاد؛ این اثر نهتنها دو بازیگر جوان، کیت وینسلت و لئوناردو دیکاپریو را به اوج شکوه رساند، بلکه یک زوج هنری موفق را به دنیای سینما معرفی کرد؛ زوجی که بعدها در چند فیلم دیگر نیز با یکدیگر همکاری کردند. «تایتانیک» از نظر فنی حیرتانگیز بود و از تکنیکهایی در مرحله پیشتولید، تولید و پستولید استفاده کرد که پیش از آن به کار گرفته نشده بودند.
۶- بزرگترین نمایش روی زمین محصول سال ۱۹۵۲
یکی دیگر از فیلمهایی که عموماً در فهرست بدترین برندگان جایزه اسکار بهترین فیلم قرار میگیرد، «بزرگترین نمایش روی زمین» نام دارد. این فیلم نامزد ۵ جایزه شد که توانست ۲ اسکار بهترین فیلم و بهترین داستان (که بعدها به جایزه بهترین فیلمنامه غیراقتباسی تبدیل شد) را دریافت کند. فیلمهای «نیمروز» («High Noon»)، «آیوانهو» («Ivanhoe»)، «مولن روژ» («Moulin Rouge») و «مرد آرام» («The Quiet Man») در کنار «بزرگترین نمایش روی زمین» در بیست و پنجمین دوره جوایز اسکار برای دریافت جایزه بهترین فیلم سال رقابت میکردند.
«بهترین نمایش روی زمین» یا «The Greatest Show on Earth»، فیلمی است که منتقدانش آن را تنها مربوط به دوره زمانی خود میدانند؛ فیلمی که امروز با پیشرفت صنعت سینما، آنچنان که باید جذاب نیست. اما باید به این موضوع هم توجه داشت که «بزرگترین نمایش روی زمین» در زمان اکران خود محبوب قلب مخاطبان زیادی بود.
اگرچه پس از حدود هفت دهه ممکن است مردم علاقه زیادی به «بزرگترین نمایش روی زمین» نداشته باشند اما نکتهای وجود دارد که ما را به تشکر از این فیلم وامیدارد: این فیلم، الهامبخش ذهن جوان بسیاری از فیلمسازان معروف بوده است. برای مثال استیون اسپیلبرگ این فیلم را یکی از دلایل گرایش خود به صنعت سینما میداند. او در فیلم «جنگ دنیاها» محصول سال ۲۰۰۵ این موضوع را در قالب دو کودک که در حال تماشای «بزرگترین نمایش روی زمین» هستند به تصویر کشیده است.
۵- فارست گامپ محصول سال ۱۹۹۴
فیلم «فارست گامپ» از همان ابتدا مخاطبان را به دو قطب مخالف تقسیم کرد. در حالی که بسیاری از مردم این اثر را یکی از بهترین فیلمهای تاریخ و یکی از بهترین فیلمهای تام هنکس میدانند، برخی دیگر «فارست گامپ» را فیلمی بیشازحد احساسی با تصویری ضعیف و توهینآمیز از یک معلول روانی در نظر میگیرند.
«فارست گامپ» با عنوان اصلی «Forrest Gump»، در شصت و هفتمین دوره مراسم اسکار توانست جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین جلوههای ویژه و بهترین تدوین را از آن خود کند. «چهار عروسی و یک تشییع جنازه» («Four Weddings and a Funeral»)، «داستان عامه پسند» («Pulp Fiction»)، «مسابقه تلویزیونی» («Quiz Show») و «رستگاری در شاوشنک» («The Shawshank Redemption») آثاری بودند که در کنار «فارست گامپ» در شاخه بهترین فیلم رقابت میکردند. همانند بسیاری از برندگان جایزه اسکار بهترین فیلم که بعدها موردانتقاد قرار گرفتند، «فارست گامپ» هم همیشه با دیگر رقبایش مقایسه میشود. اکثر مردم معتقدند فیلم «رستگاری در شاوشنک» شایستگی بیشتری برای دریافت جایزه بهترین فیلم داشته است.
بااینحال، تماشای «فارست گامپ» هیچگاه تکراری نمیشود. بازی تام هنکس همیشه لذتبخش است و اگرچه او در اکثر آثارش پرقدرت ظاهر شده است اما عملکرد او در «فارست گامپ» خیرهکننده است. صرفنظر از این موضوع، «فارست گامپ» یکی از فیلمهایی است که الهامبخش آثار پس از خود شده است.
۴- خارج از آفریقا محصول سال ۱۹۸۵
«خارج از آفریقا» با عنوان اصلی «Out of Africa» توانست در پنجاه و هشتمین مراسم آکادمی اسکار علاوه بر شش جایزه اسکار در بخشهای بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری، بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین موسیقی متن، بهترین طراحی صحنه و بهترین میکس صدا، برنده اسکار بهترین فیلم شود. «رنگ ارغوانی» («The Color Purple»)، «بوسه زن عنکبوتی» («Kiss of the Spider Woman»)، «شرف خانواده پریتزی» («Prizzi’s Honor») و «شاهد» («Witness») رقبای فیلم «خارج از آفریقا» برای تصاحب جایزه اسکار بهترین فیلم بودند.
اگر نگاهی به فهرستهایی که مردم از بدترین آثار برنده اسکار بهترین فیلم تشکیل دادهاند بیندازید، خواهید دید که نام فیلم «خارج از آفریقا» در اکثر آنها ذکر شده است. یکی از دلایل این موضوع متناسب نبودن فیلم با مخاطبان دنیای مدرن است. در میان برندگان اسکار بهترین فیلم، این اثر یکی از پایینترین امتیازات را در وبسایت راتن تومیتوز کسب کرده است.
اما فیلم «خارج از آفریقا» باید به دلیل نمایش کنیا و زیباییهای طبیعی آن کشور مورد تحسین قرار گیرد. تأثیر این فیلم بر صنعت توریسم کشور کنیا بهقدری مثبت بود که با گذشت ۳۵ سال، هنوز مردمی که به کنیا سفر میکنند در پی بازدید از مکانهای نمادین فیلم هستند. مریل استریپ یکی از بهترین عملکردهای خود را در «خارج از آفریقا» به تصویر کشیده و کسانی که هوادار او هستند حتماً باید این اثر را تماشا کنند؛ دیدن یکی از بازیهای قدیمی این بازیگر بزرگ به علاقهمندان کمک میکند چگونگی رشد و بلوغ استعداد مریل استریپ را از دورههای جوانی او دنبال کنند.
۳- دور دنیا در هشتاد روز»محصول سال ۱۹۵۶
فیلم دور دنیا در هشتاد روز نامزد دریافت هشت جایزه اسکار از بیست و نهمین دوره این مراسم بود که از این میان توانست پنج جایزه را تصاحب کند: بهترین فیلم، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین موسیقی متن و بهترین فیلمنامه اقتباسی. «ترغیب دوستانه» («Friendly Persuasion»)، «غول» («Giant»)، «پادشاه و من» («The King and I») و «ده فرمان» («The Ten Commandments») رقبای این فیلم در شاخه بهترین فیلم سال بودند. زمانی که «دور دنیا در هشتاد روز» برنده اسکار بهترین فیلم شد همه شگفتزده شده بودند زیرا آثاری که نام بردیم تحسین منتقدان را برانگیخته بودند و در میان مردم نیز محبوب بودند.
بااینحال، پس از گذشت ۶۴ سال، «دور دنیا در هشتاد روز» با عنوان اصلی «Around the World in 80 Days»، پای ثابت فهرست بدترین برندگان اسکار است. هواداران دنیای سینما معتقدند در سال ۱۹۵۶ فیلمهای بسیاری ساخته شده بودند که شایستگی بیشتری برای دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم داشتند. اما در بررسی این اثر باید به چند نکته توجه داشته باشیم؛ «دور دنیا در هشتاد روز» با بودجه شش میلیون دلاری ساخته است که در دهه ۱۹۵۰ رقم ناچیزی برای ساخت یک فیلم با این کیفیت بود. «دور دنیا در هشتاد روز» در سیزده کشور مختلف فیلمبرداری شده و بیش از ۱۴۰ مکان متفاوت از جمله خلیج فارس را به تصویر کشیده است. همچنین بیش از چهل بازیگر معروف از سرتاسر دنیا در این فیلم نقشآفرینی کردهاند. اگرچه ممکن است این فیلم بهاندازه دیگر نامزدهای آن سال اهمیت نداشته باشد اما بیشک فیلمی دلپذیر است که تماشای آن حس نوستالژی را به مخاطب القا میکند.
۲- چه سرسبز بود دره من محصول سال ۱۹۴۱
«چه سرسبز بود دره من» در چهاردهمین دوره مراسم آکادمی نامزد دریافت ده جایزه شد و توانست چهار اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمبرداری و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کند. «شکوفه در غبار» («Blossoms in the Dust»)، «همشهری کین» («Citizen Kane»)، «آقای جردن وارد میشود» («Here Comes Mr. Jordan»)، «جلو سحر را بگیرید» («Hold Back the Dawn»)، « روباههای کوچک» («The Little Foxes»)، «شاهین مالت» («The Maltese Falcon»)، «یک پا در بهشت» («One Foot in Heaven»)، «گروهبان یورک» («Sergeant York»)، و « سوءظن» («Suspicion») نامزدهای شاخه بهترین فیلم اسکار در آن دوره بودند.
«چه سرسبز بود دره من» با عنوان اصلی «How Green Was My Valley»، در زمان اکران بسیار محبوب بود اما شاید منفورترین فیلم این فهرست باشد. ولی چه چیزی باعث این نفرت شده است؟ یکی از مهمترین دلایل آن برنده شدن اسکار در رقابت با فیلم «همشهری کین» است. «همشهری کین»، فیلمی که یکی از بهترین فیلمهای تاریخ لقب گرفته است، نتوانست برنده اسکار بهترین فیلم شود و همین موضوع باعث شده است هواداران سینما هر چقدر که میتوانند از فیلم «چه سرسبز بود دره من» انتقاد کنند.
۱- گلادیاتور محصول سال ۲۰۰۰
«من، ماکسیموس دسیموس مریدیوس هستم؛ فرمانده سپاهیان شمال، ژنرال ارتش فلیکس و خادم وفادار امپراتور واقعی، مارکوس اورلیوس؛ پدر پسری کشته شده و همسر زنی به قتل رسیده و دریافتکننده یکی از اشتباهترین جوایز اسکار بهترین فیلم.»
فیلم «گلادیاتور» در هفتاد و سومین دوره جوایز اسکار نامزد دریافت ۱۲ جایزه شد و از این بین توانست پنج اسکار بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین طراحی لباس، بهترین میکس صدا و بهترین جلوههای ویژه را تصاحب کند. «شکلات» («Chocolat»)، «ببر خیزان، اژدهای پنهان» («Crouching Tiger, Hidden Dragon»)، «ارین براکویچ» («Erin Brockovich») و «قاچاق» («Traffic») رقبای «گلادیاتور» در شاخه بهترین فیلم بودند.
«گلادیاتور» با عنوان اصلی «Gladiator»، یکی دیگر از فیلمهایی است که مخاطبان و منتقدان را به دو قطب موافق و مخالف تقسیم کرد. اکثر مخالفان معتقدند «ببر خیزان، اژدهای پنهان» فیلم بسیار بهتری از «گلادیاتور» بوده و شایستگی بیشتری برای دریافت جایزه بهترین فیلم داشته است. اما «گلادیاتور» فیلمی است که ارزشهای بالایی دارد: اول از همه، عملکرد فوقالعاده واکین فینیکس مسلماً شایان تقدیر است؛ او با بازی در این فیلم، یکی بهترین شخصیتهای شرور تاریخ را خلق کرده است. همچنین دیالوگهای این فیلم سرشار از طعنه و کنایه به مسائل بسیار مهم هستند؛ دیالوگهای که در فرهنگعامه محبوبیت بالایی دارند. در آخر این فیلم به خوبی توانست از مسئولیتش برای احیای ژانر فیلمهای جنگی قدیمی بربیاید و علاوه بر این موضوع، «گلادیاتور» بار دیگر علاقه مردم نسبت به فرهنگ و تاریخ روم را بیدار کرد. همین دلایل بهتنهایی نشانههایی از یک فیلم بینظیر هستند.
منبع: Taste of Cinema
فلیم دره من چه سبز بود بهترین فلیم تاریخ سینماست .
به نظر من فیلم اینسپشن و ولف اف وال استریت بهترین فیلما هستن و واقعا ادمو جذب می کنن
چرا به پدرخوانده اشاره نشده؟
این لیست به فیلمهایی پرداخته که مردم تصور میکنن لیاقت جایزه اسکار بهترین فیلم رو نداشتن. پدرخوانده ۱ و ۲ جزو بهترین برندگان اسکار هستند و تقریباً همه بر این باورن که شایسته کسب این جایزه بودن.
تایتانیک و گلادیاتور جزو بهترین فیلم هایی بوده که من دیدم ، واقعا عالیه
فیلم تروی کجاست اونم خوب قشنگه
در این فهرست به فیلمهایی پرداختیم که برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شدن؛ فیلم تروی (که باهاتون هم عقیده هستم و خیلی قشنگه) فقط در بخش بهترین طراحی لباس نامزد دریافت جایزه اسکار شده بود که اون رو هم برنده نشد.