خانهای که بونگ جون-هو برای ساخت فیلم «پاراسایت» طراحی کرده است، بدون شک تا مدتها از یاد مخاطبان بیرون نخواهد رفت.
تقریباً تمام بازیگران فیلم «انگل» از همان ابتدا، عملکردی بینقص و فوقالعاده ارائه میدهند، اما تعیین ستاره واقعی «پاراسایت» تنها زمانی ممکن است که فیلم را تا به انتها تماشا کنیم. خانهای که بخش زیادی از اتفاقات در آن رخ میدهد، ستاره بیچونوچرای فیلم است؛ ساختمانی مدرن و باشکوه که شاید از توجه مخاطبان به دورمانده باشد. مخلوقات بونگ جون هو در سینما، تنها به هیولاهای دوزیست آدمخوار و ابرخوکهای دستکاریشده ژنتیکی محدود نمیشوند، او در فیلم «Parasite» خانهای را خلق کرده که اهمیت زیادی در پیشبرد روند داستان دارد. با فیلیمو شات همراه باشید تا به بررسی و تحلیل ستاره واقعی فیلم «پاراسایت» بپردازیم.
اگرچه در یکی از صحنههای فیلم «انگل» گفته میشود که خانه خانواده مرفه پارک توسط یک معمار معروف به نام نامگونگ هیونجا طراحی شده، اما واقعیت چیز دیگری است. مدتها قبل از شروع فیلمبرداری، بونگ جون هو و لی ها جون، طراح صحنه «پاراسایت»، این خانه را طراحی کرده بودند. این خانه درواقع از تلفیق چهار مجموعه طراحی خلق شدهاست که بارها با هوشمندی ویرایش شدهاند. نتیجه کار، جلوهای از یک هزارتوی مجلل است که با چوب صیقلخورده و شیشههای بلوری تزئین شده است. چمن مرتفع دور خانه، هم بهقدری تمیز و پرنشاط به نظر میرسد که بیننده را به وجد میآورد. آخرین اثر بونگ جون هو قصد دارد درسهایی بسیار مهم درباره زندگی ارائه دهد و مهمترین آنها این است که چیزهایی در زندگی وجود دارند که از یک پیشخوان قهوهخوری گرانقیمت باارزشتر هستند.
لی هان جون در مصاحبهای با وبسایت ایندیوایر در مورد خانه اینطور توضیح میدهد: «من یک معمار نیستم و به نظرم دیدگاه یک معمار با دیدگاه یک طراح صحنه تفاوتهای زیادی دارد. معمار، خانه را طوری طراحی میکند که واقعاً برای زندگی افراد خانواده مناسب باشد اما ما این خانه را با توجه به اصول سینما و زوایای مناسب برای دوربین طراحی کردیم. من و بونگ جون هو در فیلم «برفشکن» همکاری داشتیم و او میخواست فضای خانه از لحاظ بصری بسیار زیبا طراحی شود اما درعینحال، برای فیلمبرداری از کاراکترها بهترین زوایا را خلق کند؛ بونگ قصد داشت این خانه همانند یک دنیای منحصربهفرد دیده شود. ما طراحی خانه را با چنان ظرافتی انجام داده بودیم که حتی کارگردانهای معروفی همچون الخاندرو گونسالس اینیاریتو، یورگوس لانتیموس و کلی رایکارد متوجه ساختگی بودن فضا نشده بودند و فکر میکردند ما از یک خانه واقعی استفاده کردهایم.»
همانند هیولایی که بونگ جون هو در فیلم «میزبان» با عنوان اصلی «The Host» خلق کرده بود، این خانه هم عنصری تهدیدکننده در داستان به شمار میرود. زمانی که قهرمانان فقیر ما وارد خانه میشوند، تا مدتی فقط مبهوت جاذبهاش هستند و بهمرور سعی میکنند به آن عادت کنند. اگرچه بخش زیادی از داستان فیلم در محیط نسبتاً کوچک این خانه روایت میشود اما این موضوع، به وجه تمایز فیلم «پاراسایت» از دیگر فیلمها تبدیل میشود. بیدلیل نبود که بونگ جون هو و لی ها جون تلاش زیادی برای طراحی این خانه به خرج دادند؛ زیرا مهیجترین اتفاقات فیلم در این کاخ مجلل رخ میدهند: اتفاقاتی که بهمرور پیچیدهتر میشوند.
نکته جالب در تحلیل فیلم «پاراسایت» این است که استفاده از خانه بهعنوان یک کاراکتر مهم، چیز تازهای نیست؛ اگر آثار سینمایی شرق آسیا را دنبال کرده باشید حتماً نام آکیرا کوروساوا همانند یک اسطوره در ذهنتان حک شده است. در سال ۱۹۶۳ آکیرا کوروساوا فیلمی به نام «بهشت و دوزخ» با عنوان اصلی «High and Low» را اکران کرد که جزو آثار ماندگار سینمای ژاپن بهحساب میآید. در این فیلم، شاهد حضور شخصیتی پولدار با خانهای مجلل در بالای تپه و خانهای مخروبه در پایین تپه هستیم؛ درست همانند چیزی که در فیلم «پاراسایت» به تصویر کشیده شده است.
فیلمهای دیگری هم هستند که از خانه بهعنوان یک شخصیت مهم برای روایت داستان استفاده کردهاند. اغلب اوقات، این موضوع را در فیلمهای ژانر ترسناک شاهد هستیم؛ مجموعه تلویزیونی «متل بیتس» با عنوان اصلی «Bates Motel»، سریال اینترنتی «تسخیرشدگی خانه هیل» با عنوان اصلی «The Haunting of Hill House» و فیلم سینمایی «موروثی» از جمله آثاری هستند که خانه، در آنها نقش مهمی ایفا میکند. اگرچه «پاراسایت» را نمیتوان یک فیلم ترسناک قلمداد کرد، اما نقطه اشتراک اثر بونگ جون هو با این فیلمها و مجموعههای تلویزیونی، در اوج گرفتن خشم تدریجی همزمان با یک تور اختصاصی در فضای خانه است. تمام سوالات و پیچوتابهای داستان از همان ابتدا در ذهن مخاطب نقش میبندند و او را آماده اتفاق اصلی فیلم میکنند.
هنگام تماشای فیلم «پاراسایت»، احساس ترس و استرس حتی برای لحظهای از مخاطب دور نمیشود؛ حتی زمانی که از موقعیت طنز پیشآمده میخندید، در دل احساس اضطراب دارید. خانه، نقش مهمی در القای این احساس به مخاطب ایفا میکند: خانواده کیم، باید با ترس و واهمه بهآرامی در خانه راه بروند و صحبتهایشان را در خفا انجام دهند. بازی خوب بازیگران هم به باورپذیرشدن این موضوع کمک کرده است؛ البته شاید هنگام ایفای نقش در خانه واقعا استرس داشتهاند. بونگ جون هو در مصاحبهای گفته است که وسایل، نقاشیها و مبلمان استفاده شده در خانه واقعاً گرانقیمت بودند و طراح صحنه همیشه به او و بازیگران هشدار میداده است که مراقب باشند. او میگوید: «من و بازیگران اصلا درک نمیکردیم که چرا این وسایل تا به این حد گران هستند. شاید برخی از تماشاگران فیلم که از وضعیت مالی خوبی برخوردارند، متوجه این مسئله باشند.»
اما لی ها جون دلیل خوبی برای هشدارهایش داشت: میزی نهارخوری مورداستفاده در صحنه، جایی که آقای پارک اولین بار با کوین آشنا میشود، ۲۲۳۰۰ دلار ارزش داشت. هرکدام از صندلیها ۲۱۰۰ دلار قیمت داشتند و شاید باورتان نشود اما نقاشی جنگل، واقعاً یک اثر هنری به ارزش ۱۲۰ هزار دلار بود. بونگ در جایی گفته است: «سطل زباله خانه خانواده پارک از آلمان وارد شده بود و ۲۳۰۰ دلار قیمت داشت. من و بازیگران وقتی این موضوع را فهمیدیم حیرتزده شدیم. واقعاً چه کسی حاضر است این مقدار پول را برای خرید یک سطل زباله هدر دهد که درهرصورت بوی زباله خواهد داد؟»
مضمون اصلی فیلم «انگل»، اختلافات طبقاتی است؛ چیزی که از تکتک نماهای فیلم مشهود است. زاویهبندیهای بینقص بونگ جون هو، این حس را در ذهن مخاطب تداعی میکنند که خانواده کیم وارد دنیایی متفاوت شدهاند و تنها جایی که شباهت زیادی به دنیای خودشان دارد زیرزمین خانه است. اکثر صحنههای مهیج فیلم، در زیرزمین و پناهگاه مخفی خانه رخ میدهند. لی و همکارانش بخشهای خانه را بهصورت مجزا ساخته و سپس روی هم قرار داده بودند. ظاهر پناهگاه، زمین تا آسمان متفاوت از فضای طبقات بالای خانه است. تمام کاشیها ورقهورقه شدهاند و سیمها از همهجا بیرون زدهاند. این همان چیزی است که بونگ قصد به رخ کشیدنش را داشت: خانهای که بدبختیهایش را در اعماق وجودش پنهان کرده است.
خانه خانواده پارک تنها خانهای نیست که بونگ جون-هو و لی ها جون طراحی کردهاند؛ کار آنها در معماری خانه و محله خانواده کیم بهقدری خوب بود که حتی مردم کره جنوبی هم متوجه ساختگی بودن آن نشدند. بونگ و لی، این محله را با الهام از محلههایی طراحی کردند که قرار است توسط دولت تخریب شوند. لی در مصاحبهای گفته: «فضای داخلی خانه خانواده کیم تا حد زیادی به خانهای شباهت دارد که در دوران دانشجویی آنجا ساکن بودم.».
در تحلیل فیلم «پاراسایت»، این نکته را نباید از یاد برد که ایده یک بهشت حصارکشیشده، بارها بهعنوان نمادی از مرگ تدریجی رویای آمریکایی در فیلمهای هالیوودی به تصویر کشیده شده است. فیلمهایی مانند «مردم معمولی» با عنوان اصلی «Ordinary People»، «زیبایی آمریکایی» با عنوان اصلی «American Beauty» و «جاده انقلابی» با عنوان اصلی «Revolutionary Road» از این دسته فیلمها هستند که عنوان آنها هم گویای مطلب است. فیلم «انگل»، که طنز دلهرهآور را به درام دلپذیر ترجیح میدهد، بیشتر به فیلمهایی همچون «همسران استپفورد» با عنوان اصلی «The Stepford Wives» و «مخمل آبی» با عنوان اصلی «Blue Velvet» شباهت دارد. بهشت محاصرهشده این فیلمها شاید بهعنوان جوهره اصلی آمریکا به تصویر کشیده شده باشد، اما بونگ جون هو نشان میدهد که محرومیت و فقر مردم حومه شهر هیچ معنایی برای ثروتمندان ندارند.
اگرچه اتفاقات «انگل» در زمان حال کره جنوبی رخ میدهند، اما این فیلم نقاط مشترک زیادی با دوره خاصی از درامهای بریتانیایی دارد؛ جایی که شکاف طبقاتی تلخ در قالب خانهای مجلل به تصویر کشیده میشود. «گاسفورد پارک» با عنوان اصلی «Gosford Park»، «دانتون ابی» با عنوان اصلی «Downton Abbey» و «بازمانده روز» با عنوان اصلی «The Remains of the Day»، همگی با استفاده از یک خانه مجلل روابط مسموم بین ارباب و نوکر را برجسته ساختهاند. بونگ جون هو در جایی از اثر شگفتانگیز جوزف لوزی با عنوان «پیشخدمت» یا «The Servant» محصول سال ۱۹۶۳ تقدیر کرده است؛ در این فیلم بریتانیایی که از رمان کوتاه رابین موآم اقتباس شده است کاراکترها به واسطه یک راهپله از هم جدا میشوند.
هنگام تحلیل فیلم «پاراسایت»، نبوغ موجود در آن جایی برجسته میشود که این ایده را به سطوح بالاتری ارتقا میدهد و ژانرهای مختلف دیگری را در راستای روایت داستان تلفیق میکند؛ ژانرهایی که میتوان آنها را «طنز وسیع»، «ترسناک وسواسی» و «درام روانی با مضمون جنگ بین طبقات اجتماعی» نامید. خانهای که بونگ جون-هو برای ساخت فیلم «پاراسایت» طراحی کرده است، بدون شک تا مدتها از یاد مخاطبان بیرون نخواهد رفت.
- فیلم «پاراسایت» در اسکار ۲۰۲۰ برنده ۴ جایزه اصلی شد: اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه اُرجینال و بهترین فیلم بینالمللی.
منبع: The Guardian
سلام فیلم انگل را دیدم اگر چه پایان تلخ و وحشتناکی داشت ولی جالب بود.