یک داستان حماسی پر پیچوتاب که با شکوه و ظرافت هرچه تمامتر میخواهد دورانی از ژاپن فئودالی را به تصویر بکشد و با زحمتی که برای آن کشیده شده و وقتی که روی جزییات گذاشته شده، میتواند ماموریتش را به خوبی انجام دهد و کشتی را به ساحل امن برساند. به من اعتماد کنید، اگر کمی حوصله به خرج دهید و زود برای کنار گذاشتن سریال تصمیم نگیرید و اگر پیشفرضها را کنار بگذارید و قضاوتی را که در مورد نمایشهای شرقی دارید کنار بگذارید، میتوانید به تماشای سریالی خوشساخت و کامل بنشینید و پاداش بردباریتان را بگیرید؛ مینی سریال Shogun شوگان یا شوگون.
سریال شوگان؛ اطلاعات، معرفی و نقد
این سریال از روی رمان بریتانیایی جیمز کلول ساخته شده و یک نسخه قدیمیتر هم دارد. اما این بار کار بر روی سریال سالها وقت برده و به همین خاطر هزینه زیادی روی دست شبکه FX گذاشته است. با تعداد بازیگران زیاد و صحنههای خوش آب و رنگ و فیلمبرداری چشمنواز، این داستانی است از رویارویی غرب و شرق. از آن تمهایی که همیشه برای نویسندگان و سینماگران وسوسهکننده بوده. نشان دادن ژاپن در حول و حوش قرن هفدهم میلادی با همه نشانههای فرهنگیاش و تقابل آن با فرهنگ غربی میتواند امتیازات زیادی برای ستایشگران شرق داشته باشد. تجلیل از سنتهای وفاداری و احترام به بزرگان و در عینحال به تصویر کشدن روحیه جنگجویی و سلحشوری، اگر قرار نباشد آخر سر کامیکازههای ژاپنی را به ناوهای آمریکایی بکوبد و نفرت غربیها را برانگیزد، چه بسا با همدلی همراه خواهد شد. به خصوص اگر یک ملوان انگلیسی در طول ماجرا دلباخته یک دختر زیبای ژاپنی شود، سر از درگیریهای پر از خون و بیرحمی فرماندهان و ساموراییهای ژاپنی درآورد و شما را به تماشای ضیافتی از لباسهای زیبا و البته مبارزههای پردلهره ببرد.
این سریال میتوانست مثل آثاری که در اوج دوران سینمای ژاپن ساموراییها را به تصویر کشید، باز هم تقلیدی از وسترنها و درامهای درگیرانه غربی باشد، اما اینگونه نیست. حتی میتوانست آنطور که بعضیها تعبیر کردهاند یک گیمآفترونز شرقی باشد. جنگهای بزرگ بر سر قدرت و معجونی از دسیسه و سیاستورزی و خیانت و خشونت. اما جدا از زبان ژاپنی شخصیتها، سریال در این ژانر هم نیست. اینجا ما با روایتی تکاندهنده از تاریخ جهان سروکار داریم. روایتی که اگرچه منطبق با واقعیتهای تاریخی نیست –هرچند مثلا شخصیت جان بلکتورن، ناخدای انگلیسی، مثل خیلی از موارد اینچنینی، از روی شخصیتهای واقعی تاریخی گرتهبرداری شده- و اگرچه زهر آن گرفته شده و سیاهی و نکبت دوران فئودالی کمرنگ شده تا ما بتوانیم از زیبایی کاخها و قلعهها و دکوراسیون اماکن و جبروت لباسها و شخصیتهای نظامی لذت ببریم، اما همچنان نمایشی قابل احترام است. مطمئنا ژاپنیها با دیدن سریال کلی ایراد به جزییات آن خواهند گرفت و مثلا لباسها و آداب و رسوم را با واقعیاتی که در تاریخ نوشته شده مقایسه خواهند کرد، اما برای ما و دیگر تماشاگران در دنیا این سریال میتواند به همان خوبی که سازندگان انتظارش را داشتهاند سرگرمکننده باشد.
در سریال Shogun چه خبر است؟
کشتی هلندی اراسموس به راهبری کاسمو جارویس در نقش جان بلکتورن، افسر ارشد انگلیسی، پس از مدتها سرگردانی در اقیانوس و مرگ اغلب همسفرانش، تنها با چند بازمانده در سواحل ژاپن به گل مینشیند. جایی که خدمه هم از آن را نمیشناسند و فقط میدانند که محلی برای تاخت و تاز پرتغالیهاست و برای رقابت با تجارت پرتغال دست به این ماجراجویی زدهاند. از اینجا معدود بازماندگان اراسموس در لحظهای پرتنش از تاریخ ژاپن غوطهور میشوند: تایکو، حاکم اعظم، اخیرا جان به جانآفرین تسلیم کرده و وارثی را به جا گذاشته که هنوز برای حکومت دهانش بوی شیر میدهد. ۵ اشرافی جنگجو، شورایی از نایبالسلطنهها را تشکیل میدهند که به عنوان حاکمان موقت عمل میکنند، اما تنش بین آنها مدام در حال افزایش است و داستان به سوی جنگی همه جانبه پیش میرود.
فرمانده توراناگا (یک هیرویوکی سانادای عالی) کسی است که در مرکز این کشمکش دیده میشود. توراناگا یک قهرمان جنگ و یک استراتژیست چیرهدست است که بیشترین پتانسیل را برای به دست گرفتن حاکمیت دارد و از این رو در میان بقیه نایبالسلطنهها منفور است. ما اتوریته او را از همان اولین اپیزود میبینیم و در ادامه خواهیم دید که چگونه میتواند جان بلکتورن را از یک خطر بالقوه و کسی که میتواند همه نقشهها را به هم بزند، به مسیری دیگر بکشاند. در این مسیر جان بلکتورن کمکم با سنتهای ژاپنی خو میگیرد و روح سامورایی در او حلول میکند. از طرف دیگر انرژی نهفته در داستان ما را به طرف نقط اوج و انفجار نهایی پیش میبرد.
چرا سریال شوگان یا شوگون دیدنی است؟
سریال به شکلی نرم و رخوتآمیز ما را به ژاپن قرن هفدهم میبرد و این جادوی توجه به جزئیات تولید است. از قلعهها و قلههای سر به فلک کشیده ژاپنی، آثار هنری فوقالعاده زیبا و طرحهای پیچیده گرفته تا لباسها، بهویژه کیمونوهایی که شکوفههای گیلاس روی آنها گلدوزی شدهاند. همه اینها به شما کمک میکنند تا خود را در دنیای برساخته شوگان احساس کنید. استفاده از صدای سازهای سنتی ژاپنی و تلفیق آن با موسقی غربی لذت تماشای این نمایش را غنیتر میکند.
اما از همه اینها مهمتر این است که صحنههای اکشن بسیار خوب طراحی شدهاند و نقاط قوت و اوج نمایش هستند، جوری که پس از دیدن آنها صحنههای درگیری در سریالهای کرهای مشهوری که دیدهایم کودکانه جلوه میکند. جلوههای بصری میدان نبرد، بیننده را مسحور میکند و این شاید از نتایج حضور جینا بالیان، یکی از مدیران تلویزیونی «بازی تاج و تخت» پشت سر «شوگان» است.
همه اینها به بهترین وجه به بازیگران قدرتمندی سپرده شده که برای دمیدن زندگی به شخصیتهای رمان سنگ تمام گذاشتهاند. هیرویوکی سانادا یک توراناگا باهوش و بیرحم است که در عین قدرتطلبی و خونریزی ما را مجذوب خود میکند. کاسمو جارویس هم با رفتار گستاخانهاش همان غربتی محبوبی است که باید باشد. او اجازه میدهد تا در کنارش طعم ژاپن باستانی را مزمزه کنیم و از نگاهش با آرامی با زیر و بالای فرهنگ این کشور آشنا شویم. فیلمبرداری پرخرج و طولانی سریال در دو کشور ژاپن و انگلستان انجام شده و تعداد زیاد بازیگران و سیاهیلشکر در این سریال –در برخی صحنهها از بیش از ۵۰۰ سیاهیلشکر استفاده شده- کمک میکند تا صحنههای عظیم نبرد طبیعیتر و نفسگیرتر جلوه کنند.
چرا ممکن است سریال شوگان را دوست نداشته باشید؟
جدا از فضای شرقی سریال که یادآور سریالهای کرهای است و ممکن است شما را پس بزند. تغییراتی که در داستان در مقایسه با رمان اصلی به وجود آمده که صدای خیلیها را درآورده و گفتهاند پر و بال دادن به شخصیتهای فرعی و کمرنگ کردن نقشهای اصلی ضرب و جان سریال را گرفته. اگرچه که بعضی هم از آن استقبال کردهاند. عدهای معتقدند بعضی اپیزودها کشدار و کند از آب درآمده. اگرچه که همه تایید میکنند فشرده کردن کل رمان در ۱۰ قسمت کار سادهای نبوده.
صحنههای خشونتآمیز زیاد هم از نکاتی است که طرفداران سریالهای عاشقانه، تاریخی و رمانتیک روی آن دست گذاشتهاند و میگویند، تناسبی با حال و هوای هزار و یکشبی سریال ندارد.
سریال شوگان از IMDB امتیاز ۹.۲ گرفته. از کاربران و و منتقدان روتن تومیتوز امتیاز ۹۳% تا ۹۹% گرفته که حیرتانگیز است. شوگان از نقد متاکریتیک میانگین امتیاز ۸۵ و از کاربران سایت امتیاز ۸.۹ گرفته. طبیعتا بینندگان ژاپنی نقش بالایی در این امتیازهای بالا داشتهاند.
چرا کامنت ها رو از برنامه و تلویزیون فیلیمو پاک کردید یکم اعتبار داشتید که اونم با این کارتون پرید
توضیح دادیم. به دلایل فنی، فیلیموشات رو گذاشتیم برای کامنتنویسی که جای بهتری هم هست برای نظر دادن و نظر نوشتن.
واقعا تصمیم مسخره ای گرفتید که کامنت ها رو حذف کردید از روی سایت
😠