نقد و معرفی فیلم نبودنت
سحر دولتشاهی، امیر آقایی و آزاده صمدی در فیلمی پسامهاجرت
کاوه سجادیحسینی با ملودرامی زنانه درباره مهاجرت و فروپاشی خانواده به جشنواره فجر آمده است. فیلم نبودنت چهارمین اثر این کارگردان است که سابقه دستیاری نیز در کارنامهاش دیده میشود.
اطلاعات کامل جشنواره فیلم فجر دوره ۴۲
خلاصه داستان فیلم نبودنت
در خلاصه داستان فیلم نبودنت همین جمله مبهم آمده است: مرضیه چند سال به انتظار همسر خود است ولی همسرش توان بازگشت به خانه را ندارد… فیلم درباره غیبت/مهاجرت است که دو خانواده را بهم میریزد. مهاجرت غیرقانونی همسر یکی و پسر دیگری سرنوشت این دو همسایه را با چالشهایی مواجه میکند.
نقد و بررسی فوری فیلم نبودنت
نکته: این نقد و نوشتهها، نظر کوتاه ولی دستاولِ منتقدان و نویسندگان سینمایی است؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند! در ضمن، انتشار آنها -لزوما- به معنای تایید فیلیموشات نیست.
کمال پورکاوه
علیرضا ثانیفر بازیگر توانا و مسلطی است. آنقدر توانا که حضورش در هر صحنه میتواند فضای فیلم مورد نظر را تحت تاثیر قرار دهد.اما کاوه سجادی حسینی بهعنوان کارگردان فیلم «نبودنت» چنان فضایی را در سراسر این آخرین ساختهاش بهوجود آورده که حتی بازیگری چون علیرضا ثانیفر هم بدترین بازی دوران بازیگریاش را در این فیلم به ثبت رسانده است.
نبودنت، یک سوتفاهم بزرگ در سینمای ایران و یک توهین آشکار به شعور و درک مخاطب است؛ فیلمساز با دریافت سادهلوحانهای که از مفهوم روایت در سینمای مدرن و فیلمنامه مبتنی بر خردهپیرنگ در ذهن داشته، به سراغ متنی با مضمون جستوجو رفته و در این مسیر چنان ناشیگری و خامدستیای از خود نشان میدهد که همراهی با فیلم را برای تماشاگرش به یک شکنجه تمامعیار تبدیل میکند.
بکارگیری ایدههای قوام نیافتهای چون حضور دختر معلول، خالهای با رفتار نامتعارف، آرایشگر دلباخته به مرضیه، رپخوانی پسر، حامله شدن مضحک کاراکتر اصلی، نگاه توریستی فیلمساز به مساله مهاجرت و… باعث شده که هم فیلم و هم فیلمساز فاصله بعیدی با استانداردهایی که تعریف دقیقی از سینما ارائه میدهند، داشته باشد.
سه نکته از فیلم:
- تلقی خامدستانه کارگردان از مفهوم فیلمسازی
- بازی بد و ناباورانه همه بازیگران
- دوربین روی دست پرتحرک و آزاردهنده که کارکرد زیباییشناسانه در اثر پیدا نمیکند.
سید مهرزاد موسوی
فیلم نبودنت خمیرمایه تبدیل شدن به اثری متفکرانه یا متفکرانهنما را کاملا در خود دارد؛ بازیگران مشهوری که هرکدام سابقه بازی در فیلمهایی از این دست را دارند/ دوربینی روی دست که سعی میکند قابهای متفاوتی ببندد و البته گاه روی اعصاب است تا چشمگیر/ اسم و پوستر فیلم که کنجکاوکننده است/ ریتم آرام فیلم در تدوین/ بیموسیقی متن بودن که ذات و المان چنین فیلمهایی است/ ابهام مستتری که کمکم رونمایی میشود و… ولی فیلم حتی به این دست فیلمها شبیه هم نمیشود! چون گره اصلی داستان، گره نیست، اداست. چون این همه کشاکش و دردسر و تعلیق و دنبال کردن برای «هیچی» طراحی شده. برای دغدغهای که نیست و پیچیدگیای که از صلا یافت نمیشود.
حتی تماشای فیلم به دلیل همان ریتم آرام درونیاش (که ابتدا اشاره کردم) از نیمههای آن سخت میشود. چون این هم دلیلی دارد؛ وقتی ابعاد قصه برای مخطاب مشخص شد، داستان پیش نمیرود و بدبختانه حتی عمق هم پیدا نمیکند! میشود غرغره حرفهای گفته شده و اطلاعات داده شده و این ریتم کندِ عمقنیافته هم تبدیل به ادا میشود. حالا این وسط -و لابد برای عمیق و چند لایه شدن باسمهای فیلم- داستانکهایی از حاملگی تا گرمخانهیابی اضافه شده که خب… باز هم اداست. نه چیزی به داستان اضافه میکند، نه راهگشاست و نه حتی تفکربرانگیز و به سرعت هم حل میشود.
بله! ما با فیلمی مواجهیم که خمیرمایه اصلی خود را نه تنها حیف میکند که در ادامه، به تخریب خودش دست میزند؛ برای همین در سکانسهای آخر فیلم و حتی تیتراژبندی پایانیاش، بهجای اینکه اثرگذار باشد و مخاطب را به تفکر (و حتی پشیمانی از مهاجرت) بیاندازد، به «زندگی شیرین میشود»های آینههای بیشتر شبیه است تا فیلمی متفکرانهنما درباره پدیده مهاجرت!
اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: ادا
سطح فیلم: پذیرش در جشنواره و نه بیشتر از آن
۳ نکته از فیلم:
- برای بازیگرانی که خود را تکرار کردهاند در فیلمی که خراب شده، جز امتیاز منفی نیست.
- ایده درنیامده فیلمبرداری
- بازی بازیگر نقش عادل
بازیگران و عوامل فیلم نبودنت
کاوه سجادیحسینی علاوه بر کارگردانی تهیهکنندگی فیلمش را هم بر عهده گرفته است تا با یک فیلم شخصی و کم خرج به جشنواره فجر بیاید. کاوه سجادی حسینی ۲ سال پیش فیلم را برای جشواره فیلم فجر آماده میکرد و به گفته برخی رسانه ها از سال ۹۶ قصد ساخت این فیلم را داشته که در نهایت امسال برای حضور در جشنواره آماده شده.
بازیگران: سحر دولتشاهی، امیرآقایی، آزاده صمدی، فرید سجادی حسینی، رضا بهبودی، علیرضا ثانی فر، شیوا سرمست بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
چند نکته درباره فیلم
- نبودنت درامی اجتماعی است و قصه ای عاشقانه و زنانه با تم مهاجرت دارد. سجادی در یک گفتوگو اشاره کرده بود قصد دارد به مهاجرتهای بی جا که باعث فروپاشی خانوادهها میشود بپردازد.
- «نبودنت» پس از فیلمهای «شب بیرون»، «بوفالو» و «بیسر» چهارمین فیلم بلند سینمایی کاوه سجادیحسینی به شمار میرود.
- در میان آثار سجادیحسینی «بوفالو» (سال ۹۳) در بخش رقابتی سی و سومین جشنواره فیلم فجر حاضر بود و «بیسر» در جشنواره حضور نداشت.
- شیوا سرمست بازیگر جدید این فیلم است که نقش اصلی را بازی میکند.
- پیش از این سینمای ایران تجربه ساخت آثاری با موضوع مهاجرت را داشته است و از شاخصترین آنها میتوان به فیلم پل چوبی ساخته مهدی کرمپور و ملبورن ساخته نیما جاویدی اشاره کرد.
- امیر آقایی که در فیلم نبودنت حضور دارد در سریال گناه فرشته نیز یکی از نقشهای محوری را بر عهده دارد و این سریال از فیلیمو پخش میشود.
- کاوه سجادیحسینی فرزند علی سجادیحسینی کارگردان فقید سینمای ایران است که بر اثر انفجار بمب در هنگام ضبط صحنههای جنگی آخرین فیلمش درگذشت. عموی این کارگردان فرید سجادیحسینی از بازیگران مطرح سینمای ایران است که با بازی در فیلم فروشنده به شهرت رسید.
حرفهای عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر
کاوه سجادیحسینی | تهیهکننده و کارگردان: طرح فیلمنامه «نبودنت» را صادق خوشحال سال ۱۳۹۵ برایم تعریف کرد تا این که سال ۱۴۰۰ توانستیم آن را به مرحله تولید برسانیم. هر چقدر درام درونی باشد و در روابط انسانی بچرخد، برای من جذابتر است و چالشهایش درگیرم میکند. «نبودنت» از جمله مستقلترین فیلمهای این دوره از جشنواره است و از پروانه ساخت گرفته تا نمایش و… تنها بودم و هیچ ارگانی پشت این اثر نیست. در همه کارهایم، مسئله مهاجرت همواره مطرح بوده است. زمانی که فقدان در زندگی مطرح شود، کسالت و رخوت کاراکترها را به دنبال خودش میآورد. چند سکانس را مجبور شدیم حذف کنیم و در نسخه جشنواره جای آن سکانسها خالی بود. به همین دلیل، به احتمال زیاد برای اکران عمومی، این چند بخش را ترمیم کنیم. از نظر من، فیلم ریتم مناسبی دارد؛ چون درام درونی است و بهطبع این ریتم درونی ممکن است برای برخی آرام باشد. اگر این فیلم را بخواهم مجدد بسازم، بیشک به همین منوال خواهم ساخت. تمامی پلانها در فیلم به اندازه است و سکانس خواب هم لازم بوده است. به یک قصه میتوان از زوایای مختلف پرداخت و قصه تلاش و عشق کاراکتر مرضیه را ما تماشا کردیم. پافشاری مرضیه از ابتدا تا انتها روایت ما در این فیلم بوده است. باید بگویم که خانم سحر دولتشاهی بازیگر نقش مرضیه در صحنه به شدت همراه بود. همین قصه را اگر به فیلمساز دیگر بدهیم، قطعا به شکل دیگری خواهد ساخت. در پایان نیز از تمام عوامل فیلم خود تشکر میکنم که در طول مسیر سخت همراه من بودند.
فرید سجادی حسینی | بازیگر: از همان زمان که کاوه درگیر این فیلمنامه شد، من هم در جریان بودم و میدیدم که چقدر به لحاظ روحی و کاری درگیر این پروژه است. دو-سه سال است که کاوه این فیلم را ساخته و بالاخره امشب اکران شد.
علیرضا برازنده | مدیر فیلمبرداری: در دوربینهای ما چیزی به اسم جیپیاس لرزشگیر وجود ندارد. طبق تعامل من و کارگردان به این نتیجه رسیدیم که دوربین کاراکتر داشته باشد و به نوعی روایت کند و خود دوربین جستجوگر بوده است. اصولا دوربینهایی که ما با آنها کار میکنیم، برای نزدیک شدن به حافظه بصری ما یعنی نگاتیو، بافتی را اضافه میکند. به هر حال، ما به اقتضای داستان به دوربین فِلِر اضافه کردیم.
شیوا سرمست | بازیگر: در ابتدا قرار بود کاراکتر پروانه را بازی کنم و پس از مدتی تصمیم بر این شد که شیرین را بازی کنم. شیرین زنی ۵۰ ساله بود و زمانی که نقش آن را ایفا میکردم ۳۲ ساله بودم. چالش تفاوت سن و مادر بودن نکاتی بود که با آن دست و پنجه نرم میکردم.
سینا رازقی | بازیگر: لحظهای که اینجا در کنار شما بنشینم، همیشه تخیل من بود. از ۱۰ سالگی در مشهد کار تئاتر میکنم و اینجا همیشه برای من اعجابانگیز بوده است. متاسفانه کمی حضور بزرگان در این جشنواره کمرنگ شده است. من و همنسلانم مخاطب ژانر موسیقی رپ هستیم و «نبودنت» یکی از آثاری است که به این دغدغه مهم پرداخته است. تمامی شعرهای رپ که در فیلم تماشا کردید را خودم نوشتم و این اثر مشقی برایم بود. اکنون دوست دارم کار در رپ را ادامه دهم. من کار تئاتر را از مشهد آغاز کردم و همیشه در جشنواره فیلم فجر برای این که بتوانم فیلم ببینم در صفهای طولانی میایستادم. حتی یادم است زمانی که بازیگران به مشهد میآمدند ما دم هتل آنها میرفتیم تا یک لحظه آنها را ببینیم.
“یادشان رفته قرار بود سینما حال ما را خوب کند، حالا یا با فیلمی طنز، یا با داستانی سرگرم کننده و خوش بیان یا با فیلمی هرچند تلخ اما همچون نیشتر و دارو، درمان کننده و درس آموز برای حل مشکلات.” اینها جملاتی بود که موقع بیرون آمدن از سینما بعد از دیدن فیلم نبودنت میگفتم.
با این تعریف از سینما، فیلم سینمایی “نبودنت” اصلا سینما نیست.
قرار نیست هر چیزی که مقابل دوربین اجرا شود و بعد روی نوار ۳۵ میلیمتری بکشند، اسمش سینما بشود.
اساسا با فیلم تلخ مشکلی ندارم. مگر فیلمی تلخ تر از “درخت گردو” داشتیم؟! تماشایش خیلی سخت بود اما سینما بود و تاریخ یک ملت و رنجهای بی پایان مردمی مظلوم را به قاب نقرهای سینما رسانده بود.
اما فیلم نبودنت، تصویرسازی سیاه و مشمئز کنندهای از یک اجتماع مجهول الهویه است که مخاطب هم نمیتواند خودش را در آن ببیند تا بلکه کاتارسیس ارسطویی در او روی دهد.
در همه درامهای هنری یک قاب فراموش نشدنی وجود دارد که میتواند مدتها بعد دیدن اثر، تصویرش در ذهن بماند و این قاب بیانگر همه اهداف و کارایی اثر هنری است.
در فیلم نبودنت، تنها قاب به یاد ماندنی مشترک در ذهن اغلب مخاطبین، کورتاژ و پله های خونی از یک سقط جنین است.
اما این لحظهها چه حرفی برای گفتن دارد؟ هیچ. هیچ به معنای واقعی کلمه، هیچی برآمده از نهیلیسم مزمن و ذهنی بیمار.
در کل اگر این فیلم از فیلمهای جشنواره و حتی فهرست فیلمهای سینمای ایران حذف شود، چه خللی حاصل میشود؟ هیچ. این هیچ یعنی احترام به مخاطب، احترام به ایران و احترام به هنر و سینما.
تحمل این فیلم بسی دشوار بود
افتضاح ترین و بی محتوا ترین و از همه لحاظ بی ارزش ترین فیلمی که میشد ساخت.
متاسفم برای تمام عوامل فیلم
کاش کامنت من رو بخونن و از این عرصه دوری کنن
واژه ی فیلم برای این مزخرف بی احترامی هست به هنر، بی نهایت بی نهایت بی سر و ته.
فیلمنامه بسیار ضعیف
درامی بسیار خسته کننده و باور ناپذیر
در کل اثری بسیار سطح پایین که در نهایت تنها مخاطب را هاج و واج از وقتی که برای دیدن فیلم گذاشته است رها میکند