نقد و معرفی پرویز خان؛ فیلم سعید پورصمیمی
تصویری از پرویز دهداری سرمربی فقید فوتبال در سینما
علی ثقفی در اولین تجربه کارگردانی به سراغ مقطعی از زندگی معلم اخلاق فوتبال پرویز دهداری رفت و با گریم جالبی که روی سعید پورصمیمی نشسته است درباره این مربی فوتبال فیلمش را جلوی دوربین برد. پرویز خان در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و ما در این مطلب نگاهی به متن و حواشی و نقدهای فیلم میاندازیم.
خلاصه داستان فیلم پرویز خان
فیلم پرویز خان داستانی فوتبالی-تاریخی دارد؛ پس از پیروزی انقلاب و در دهه ۶۰، نام پرویز خان دهداری با سرمربیگری تیم ملی فوتبال دوباره بر سر زبانها افتاد. سالهایی که دهداری تیم ملی را برای حضور در بازیهای آسیایی۱۹۸۶ سئول آماده کرد. داستان اختلاف با ستارههای نامدار تیم ملی هم از اینجا شروع شد. وقتی تیم ملی از سئول باز میگشت نامهای توسط ۱۴ بازیکن امضا شده بود که پس از رسیدن به فرودگاه مهرآباد، به بمب خبری تبدیل شد. استعفای ۱۴ بازیکن از حضور در تیم ملی جنجالیترین رخداد فوتبالی دهه ۶۰ بود.
لیست بهترین فیلم های فوتبالی سینما
دهداری تیم ملی تازهای با جوانان گمنام تشکیل داد که از میانشان تعدادی جزو ستارههای بزرگ فوتبال شدند؛ از احمدرضا عابدزاده و مجتبی محرمی تا جواد زرینچه و صمد مرفاوی. تیم جوان دهداری پس از کسب مقام سومی در جام ملتهای آسیا، آماده رقابتهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۰ میشد که حاشیههای دیدار دوستانه ایران و ژاپن در استادیوم آزادی، پرونده حضور دهداری در تیم ملی را بست. روزی که تعدادی از تماشاگران با گلولههای برفی از معلم اخلاق استقبال کردند. دهداری در اوایل دهه ۷۰ از دنیا رفت و حالا قرار است زندگی و زمانهاش در یک فیلم قصهگو با نام فیلم پرویز خان به تصویر کشیده شود.
بازیگران و عوامل فیلم پرویز خان
سعید پورصمیمی، مریم سعادت، خسرو احمدی، حمیدرضا پگاه، بهنام تشکر، علی باقری، المیرا دهقانی، مهدی قربانی، یاسین مسعودی، محمد صادق ملک، نیما نادری، یدالله شادمانی، مهدی فریضه، روزبه رئوفی، منوچهر علیپور، امیر دانشجو، سید ابوالفضل موسوی، نصیر ساکی، امیرمهدی کوشکی، اسکندر کوتی بازیگران این فیلم بیوگرافیک هستند.
سایر عوامل «پرویز خان» هم عبارت است از کارگردان: علی ثقفی، تهیه کننده: عطا پناهی، مدیر تولید: رضا زنجانیان، مجری طرح: استودیو بادبان، مدیر فیلمبرداری: وحید ابراهیمی، مدیر صدابرداری: میثم یاردیلو، طراح صحنه: محسن خدابخشی، طراح لباس: آزاده قوام، طراح چهرهپردازی: امید گلزاده، تدوین: حسن حسندوست، طراح جلوههای بصری: سیدهادی اسلامی، صداگذار: حسین قورچیان، آهنگساز: بامداد افشار، دستیار اول کارگردان: علی غیاثوند، برنامهریز: سحر زرندی و عکاس: حبیب مجیدی.
جایزه ها و افتخارات فیلم پرویزخان
سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول (بخش نگاه نو) | چهل و دومین جشنواره فیلم فجر – ۱۴۰۲
علی ثقفی | دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه | چهل و دومین جشنواره فیلم فجر – ۱۴۰۲
حسن حسندوست | سیمرغ بلورین بهترین تدوین | چهل و دومین جشنواره فیلم فجر – ۱۴۰۲
نقد و بررسی فوری فیلم پرویز خان
نکته: این نقد و نوشتهها، نظر کوتاه ولی دستاولِ منتقدان و نویسندگان سینمایی است؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند! در ضمن، انتشار آنها -لزوما- به معنای تایید فیلیموشات نیست.
علی نعیمی
امسال جشنواره فجر لب به لب سرشار از فیلمهای زندگینامهای است و پرویز خان شاید گل سر سبد این فیلمها باشد. روایتی از بخشی از زندگی پرچالش پرویز دهداری سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در دهه ۶۰ که در روزهای تنهایی و بیکسی و پشت کردن ستارههای تیم ملی تلاش کرد با بازیکنان گمنام حماسه بیافریند. فیلم در صحنههای فوتبالی خوب عمل کرده و تلاش میکند تصویری پرهیجان و سینمایی از زمین فوتبال ارائه دهد و ۱۱ بازیکن زمین را در یک روح واحد به عنوان قهرمان معرفی کند. بازی سعید پورصمیمی یکی از برگ برندههای فیلم است که با گریم خوبی که دارد به خوبی در قامت پیرمرد منضبط فوتبال نشسته است. فیلم با همه توفیقی که در روایت دارد اما به واسطه جنبه سفارشی بودن آن و ورود بیمنطق مقوله جنگ درون قصه دو پاره میشود و برخی از سکانسهای آن کاملا بیمنطق است. با این حال تماشای پرویز خان چند تجربه دلنشین برای تماشاگر به ارمغان میآورد که مهمترینشان بازی دلنشین عالیجناب سعید پورصمیمی است.
۳ نکته از فیلم:
- گریم رسول کربکندی
- استفاده از اسکندر کوتی در مقام گزارشگر
- کاراکتر احمدرضا عابدزاده
احسان ناظم بکایی
اگر جشنواره امسال با دو بازی فوتبال، ساعات پرهیجانی را سپری کرد با فیلم پرویزخان، پایانی خوش با طعم فوتبال داشت. فوتبال ایران اگرچه از جام ملتهای آسیا حذف شد اما پرسابقهترین تیم در ادوار جام ملتهاست و همیشه از قدرتهای فوتبالی آسیا بوده است. پرویزخان گواه این ادعاست که فوتبال سینوسی و پرهیجان ایران، همیشه با همه تلاطمهایش درخششی مستمر داشته است. اگر روزی کویت، ناگهان میدرخشید، بعد از چند سال خاموش میشد چنانچه هم اکنون سالهاست حتی در سطح دوم فوتبال آسیا هم نیست. ماجرایی که برای قطر هم قابل پیشبینی است.
پرویزخان در روزهای تلخکامی حذف از جام ملتهای آسیا، سرخوشی سینمایی خوبی تزریق کرد تا دلمان به فوتبالمان خوش باشد. تا یادمان نرود آنچه تیمی را بالا نگه میدارد، پول و امکانات، تعصب، جمعیت، قدرت نظامی و اقتصادی و… نیست و تنها اصالت است که نجات میدهد و الا الان میبایست امثال عربستان، ترکیه، چین، هند و آمریکا قهرمان فوتبال شوند. اتفاقا همین اصالت است که آلمان و ایتالیا را با وجود افت همچنان در میدان فوتبال نگه میدارد و خود فوتبال ما را با حدود نیم قرن ناکامی در قهرمانی جام ملتها، همچنان در میدان مانده و همیشه در جمع مدعیان نشسته است.
پرویز خان، مصداق عینی استمرار اصالت فوتبالی ماست که حرکتی سینوسی فوتبالمان را نشان میدهد. فوتبالی که در آن فاصله شادی و غماش خیلی کم است و از قضا جفتش را در همین جشنواره امسال در دو بازی با ژاپن و قطر لمس کردیم. دیدار رفت با کویت در مرحله مقدماتی المپیک ۱۹۸۸ سئول یکی از نقاط اوج فوتبال سینوسی ماست که پایه ساخت فیلم پرویز خان بوده. دیداری که بعد از یک دهه و بعد از چهار شکست تلخ با جمعی جوان، تیم ایران موفق شد در دیداری دراماتیک در دوحه قطر، کویت را ببرد. فیلم همین جا تمام میشود اما تاریخ فوتبال میگوید ما یک هفته بعد بازی برگشت را در همان دوحه باختیم و کویت، حذفمان کرد.
جالب اینکه همین تیم یک سال بعد با سرمربیگری پرویز دهداری در جام ملتهای آسیا ۱۹۸۸ که در قطر برگزار میشد، سوم شد و از قضا قطر میزبان را هم دو به صفر برد و دو سال بعد با سرمربیگری علی پروین، قهرمان بازیهای آسیایی ۱۹۹۰ پکن شد. فوتبال ایران به خاطر همین حرکت سینوسیاش، قابلیت پرداخت دراماتیزه سینمایی دارد. برای همین بازیهایی مثل استرالیا در مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ یا آمریکا در همان جام، چنین ظرفیتی دارد. پرویزخان، معبری به بخشی از تاریخ فوتبالمان باز کرد که این ورزش با جنگ و سیاست در هم آمیخته بود. معبری که پرداخت درست فوتبالی آن، هیجان دیگری در جشنواره ساخت.
٣ نکته از فیلم:
- پرویزخان پورصمیمی
- بازی با قطر را هم داده بودیم اسکندر کوتی گزارش کرده بود، برده بودیم
- واقعاً ارتش اینقدر قدرت داشت که جلوی رفتن تیم ملی را بگیرد، آقای اوج؟
سید مهرزاد موسوی
در این بخش از نوشتهام، همه ابهامات تاریخی را از فیلم بیرون میکشم؛ مثل اینکه آیا اساسا عملیات جنگی در هنگام بازی فوتبال واقعیت داشته؟ اگر بله، نماینده ارتش(!) این وسط چکاره بود در حالیکه همه جا سپاه جنگگردان است؟ چرا همه جا در همه جلسات هست؟ رفتار زندهیاد دهداری اینگونه بوده؟ آن بازیکنان نامی، واقعن همینطور کشف و به تیم ملی اضافه شدند؟ به روایتهای دیگر (از جمله فیلم مستند «پرویز خان» به کارگردانی سجاد ترابی) چقدر در این داستان توجه شده؟ چرا انتخاب بازیگران با حداقل شباهت به نسخه اصلی انجام شده و…
اگر این سوالها و ابهامها را از فیلم کنار بگذاریم، پرویز خان فیلم موفقی است در نمایش صحنههای فوتبالی در ابعاد سینما ما. فیلم یا حتی سریال دیگری را به یاد نمیآوردم که در تصویر هیجان و تعلیق ورزش (آن هم فوتبال) اینقدر موفق بوده باشد. با اینکه رفتارها و گفتههای شخصیتهای فیلم کلیشهای و قابل حدس است (مشابه کارتن فوتبالیستها) و نتیجه تیم ملی هم در تاریخ مشخص است ولی کارگردان موفق شده هیجان و ریتم را به خوبی در فیلمش مدیریت کند. حالا همه اینها را بگذارید کنار تجربه اول کارگردانش که نشان از تولد کارگردانی ریتمشناس و قصهگو میدهد.
فیلم در مشابهسازی صحنههای گل موفق است، در بازیهای سینوسی هم خوب عمل میکند، تصویر خانواده در فیلم اگرچه کم و ناچسب ولی اغماض کردنی است ولی منتخب من، دکوپاژ و طراحی فیلمبرداری گل دوم ایران است. مدل تصویرسازی این سکانس و سپس مقایسهاش با تصویر گل اصلی، جاهطلبی مطلوب تیم تولید را نشان میدهد و یکی از دستاوردهای فیلم از نظر طراحی محسوب میشود. کاش فیلم در آغاز اینقدر خساست به خرج نمیداد، از متن اولیه کم میکرد و ریتم پایانی را به کل فیلم بسط میداد.
اسم پیشنهادی دیگر برای فیلم: همین پرویز خان اسم مناسبی است ولی حالا ما دقیقا دو فیلم با یک نام و یک موضوع داریم…
سطح فیلم: پذیرش در جشنواره و کاندیدای بازیگری (در متن به آن اشاره نکردم که فیلم، به تجربه و بازی ملیح پورصمیمی مدیون است)
۳ نکته از فیلم:
- تد لاسوی مناطق محروم
- موسیقی خوب فیلم از نکاتی است که همه یادشان رفته
- جلوههای ویژه رایانهای هم نکته مغفول مانده مهمی است
حمیدرضا محمّدی
ریتم «پرویز ثقفی» با علم به موضوعش یعنی فوتبال، قابل قبول است و میکوشد از اضافهگویی پرهیز کند. سعید پورصمیمی، که چند روز دیگر (نهم اسفند)، به هشتادمین پلۀ نردبان زندگی گام میگذارد، در پنجاهوششمین سال فعالیت حرفهای و سیاُمین فیلم سینماییاش – اگرچه بازیهای بسیار ویژهتر مانند «ناخدا خورشید» از او دیدهایم – در نقشی متفاوت، استادانه ظاهر شده است و یک قهرمان مقبول و محبوب است. اگرچه در ماجرای استعفای آن چند نفر از اعضای تیم ملی فوتبال ایران هنوز هم حرف و حدیثهایی وجود دارد، اما یک فیلم ورزشی، آن هم در ایران که فیلمهای ورزشی چندانی ساخته نشده است، تماشاگر را همراه با خود تا پایان میکشاند. هرچند در سکانسهای مسابقۀ فوتبال، فیلمبرداریِ موفقی ندارد.
٣ نکته از فیلم:
- ریتم منطقی بیحرف اضافی
- نقش متفاوت و ایفای درخشان سعید پورصمیمی
- سکانسهای ضعیف مسابقۀ فوتبال
محمد تقیزاده
پرویز خان بیش از آنکه از سینما و واقعیت وام بگیرد از فوتبال و موسیقی بهره برده است و جذابیت پایان بندی آن وامدار فوتبال است نه سینما.
سانتیمانتالیسم و شعارزدگی در سرتاسر فیلم موج میزند و در تمامی لحظات شاهد نصیحتهای پرویز خان دهداری هستیم. خانواده وی و احساساتگرایی دختر و مادر بیش از باندپیچی دست پرویز کار نمیکند و همراهی دختر با پدر اندک است و سمپاتی ایجاد نمیکند. پرویز خان به جای شخصیت اکسسوار میسازد، این ادعا و اتهام نیست چرا که بیش از هرچیز از کاراکتر فیلم پرویز دهداری کلاه و قمقمه او به ذهن میماند.
اتفاقات فیلم نه انسجام دارند و نه دراماتیک میشوند. اصرار فیلمساز در به تصویر کشیدن موقعیتهای مختلف باعث شده، هیچ روایت منسجمی را شاهد نباشیم و شخصیت پرویز دهداری به عنوان کلیدیترین کاراکتر فیلم به کلیشهای و شعاریترین شکل ممکن تصویر شود. بازی سعید پورصمیمی نه تنها شایسته نامزدی نیست بلکه از بدترین و مصنوعیترین بازیهای کارنامه بازیگری وی است که بدون شک ناشی از فیلمنامه ضعیف و ناتوانی در اجرا بوده است. ای کاش سازمان اوج این همه تاکید نمیکرد که فیلمهای به هر نحوی به جنگ ارتباط پیدا کند. لحظات جبهه در انتهای فیلم به شدت اضافی و شعاری است.
۳ نکته از فیلم:
- خراب کردن سوژه پرویز دهداری
- مقایسه جنگ با فوتبال
- سواستفاده از جذابیت فوتبال در سینما
سعیده نیک اختر
تابحال دوربین را از چشم یک توپ فوتبال دیده بودید؟ اگر مشتاقید از میان پای فوتبالیستها رد شوید و با توپ وارد دروازه شوید، حتما فیلم پرویز را ببینید. انتخابهای درست و نداشتن ادعا منجر به یک تجربه خوب و موفق برای علی ثقفی شد. فیلمی که در روز پایانی جشنواره حال همه را خوب کرد. کمتر کسی بود که در سالن برای گل پیروزی دست نزد و جیغ و هورا نکشید. هرقدر در بازی ایران و قطر از سالن دمغ بیرون آمدیم، پروزی ما را با حال خوب به بیرون سالن فرستاد. بازی خوب سعید پورصمیمی آن هم در سن ۸۰ سالگی قابل تحسین بود تا جایی که امید میرود، پرویز دهداری، سیمرغ را بر شانهاش بنشاند.
حرکات خاصی مثل راه رفتن محکم و استوار، دیالوگهای محکم و موجز، اندکی شوخ طبعی، درست است که هدایت کارگردان را میرساند، اما تجربه خود پورصمیمی هم دست به دست هم داد تا چهره جدیدی از این بازیگر ببینیم. بازسازی بازی با کویت و تطابقش با فیلمهای آرشیوی، هم ایده خوبی بود هم در اجرا خوب جواب داد. هرچه بود هیجان لازم را به مخاطب منتقل کرد. طراحی صحنه آن هم در فضای خارجی کار دشواری است بازسازی اتوبوسهای شلوغ، ماشینها، کیوسکهای روزنامه فروشی، فضای فدراسیون، داخل خانه دهداری، همه چیز یادآور دهه ۶۰ درست و درمان بود.
از ریتم تند و منظم فیلم هم نباید غافل شد. یک شروع پر قدرت، توالی منظم اتفاق ها، وجود چندین نقطه اوج و فرود، داستانهای موازی، تماشاگر را خوب میخکوب صندلیاش کرد و تا پایان، فیلم از نفس نیفتاد. خیلیها به قد و قامت احمدرضا عابدزاده و شباهت وعدم شباهت بازکنان به چهره واقعیشان معترض شدند که باید گفت تنها دیکته نانوشته است که غلط ندارد و لطفا همین میزان تلاش فیلمساز را در این سینمای غبار گرفته و از نفس افتاده، غنیمت بشمارید.
۳ نکته از فیلم:
- یک خاطره بازی درست
- متن خوب همیشه جوابه و راهشو باز میکنه
- من اصلا فوتبالی نیستم اما عاشق این فیلم شدم
کمال پورکاوه
پرویزخان اولین ساخته بلند سینمایی علی ثقفی، علیرغم همه نقصها و کمبودهایش یکی از بهترین و قابلتحملترین آثار به نمایش درآمده جشنواره چهل و دوم به حساب میآید. در روزهایی که در مواجهه با بسیاری از آثار پر سروصدای به نمایش درآمده، ناگزیر از یادآوری اصول ابتدایی فیلمنامهنویسی و منحنی درام و ضرورت ایجاد کشمکش میان شخصیتها هستیم، «پرویزخان» ساخته بیادعای علی ثقفی، اتفاقی خوشیمن در سینمای ایران محسوب میشود.
فیلمساز با دوری از شاخ و برگهای اضافه و با اصرار بر تمرکز روی کاراکتر اصلی خودش، حوادث طراحی شده را حول محور شخصیت اصلی قرار داده و با اتکا به وقایع مختلف و زیر ذرهبین بردن واکنشهای او، قسمتی از روحیه، اعتقاد وکاراکتر درونی شخصیت مرکزی فیلم را برای تماشاگر آشکار میکند.
علی ثقفی با محوریت قراردادن یک کاراکتر واقعی (پرویز دهداری مربی شاخص تیم ملی فوتبال ایران در دهه شصت) ضمن بازگویی بخشی از تاریخ معاصر فوتبال و حوادث ریز و درشتی که درسالهای اولیه پس از انقلاب و هنگام وقوع جنگ تحمیلی بر فضای ورزش کشور سایه افکنده بود، درامی را بوجود میآورد که قهرمان تنها و تک افتادهاش در کشمکشی چند سویه (درگیری او با مساله بازیکنسالاری، فدراسیون فوتبال، نمایندگان تندرو مجلس، تمایل و درخواستهای نیروهای نظامی، شائبه غربگرا بودنش در آن سالها و…) با لایههای مختلف اجتماع و ورزش آن سالها، در تصمیمی شجاعانه و با سختکوشی همیشگیاش، موفق به انجام کاری میشود که حتی در نزدیکترین دوستانش هم امید چندانی برای به سرانجام رسیدن آن نمیرفت.
شاید اگر کشمکش میان نیروهای سیاسی -نظامی و مسئولان برگزاری بازی فوتبال در متن فیلمنامه قوام بیشتری پیدا میکرد، آنگاه با اثر در خوراعتنایی در ژانر ورزشی روبرو میشدیم.
۳ نکته از فیلم:
- بازی درخور اعتنای سعید پورصمیمی
- کارگردانی قابل تامل بازی فوتبال
- مواجهه خاطرهانگیز با نامهای معتبر فوتبال ایران
چند نکته درباره فیلم
- سازمان هنری رسانهای اوج درادامه روند ساخت فیلم اقتباسی از زندگی بزرگان ایران زمین اینبار به ساخت روزهای پرتلاطم زندگی این مرد بزرگ و اخلاقمدار فوتبال ایران پرداخته است.
- پرویز خان تنها فیلم ورزشی این دوره از جشنواره است. پیشتر سهیل بیرقی با دستمایه قرار دادن زندگی یک فوتبالیست زن در فیلم عرق سرد سری به دنیای فوتبال زده بود.
- در سالهای اخیر، ماجرای پرداختن به زندگی پرویز دهداری به ذهن خیلیها رسید. جدای از گزارشهای تلویزیونی، مهمترین فیلم در این زمینه مستند «پرویز خان» به کارگردانی سجاد ترابی بود که نمایش موفقی هم در ششمین جشنواره تلویزیونی مستند داشت.
- سعید پورصمیمی که سال گذشته با بازی در فیلم برادران لیلا و قاچاق نسخه سینمایی این اثر مورد توجه مجدد مخاطبان سینما قرار گرفته بود با گریمی متفاوت و نزدیک به چهره واقعی پرویز دهداری در این فیلم بازی میکند.
اطلاعات کامل از چهل و دومین جشنواره فیلم فجر
حرفهای عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر
علی ثقفی | کارگردان: ساختن فیلم سخت و تولید فیلم فوتبالی هم سختتر. توپ غیرقابل پیشبینی است و باید از سازمان اوج و از اعتماد آقای پناهی تشکر کنم. ضمن آن که ما تجربه پیشینی از ساخت فوتبالی نداشتیم. بحرانهای زیادی در فیلمبرداری پلانهای فوتبالی داشتیم بود و ما به دنبال این بودیم که راههایی را پیدا کنیم که بتوان پلانهای فوتبالی را بگیریم. فرض کنید ما در سرما کات میدادیم و بدن این بچهها سرد میشد. سرد و گرم شدن بدن آنها تا پلان بعدی باعث میشد مدام مصدوم دهیم. هوا سرد بود و زمانی که کات میدادیم، بازیگران فوتبالیستمان به سمت بخاری میدویدند. گرفتن این پلانها واقعا دشوار بود. تاکنون چند مستند فوتبالی ساختم و دغدغه ساختن فیلم فوتبالی هم داشتهام. در نتیجه برای نوشتن فیلمنامه سختی زیادی کشیدم و این فیلم حاصل کار یک تیم بزرگ است. ما امکان پیدا کردن بازیگری را که شبیه به آقای دهداری باشد، نداشتیم. البته برای بنده و تهیهکننده مهم بود که بازیگر بتواند شخصیت پیچیدهای را خلق کند. در واقع توانایی بازی برای این نقش خیلی مهم بود به سراغ آقای پورصمیمی رفتیم. با وجود این که ایشان در پذیرش فیلم سختگیری دارد؛ خوشبختانه دو روز بعد از ارسال فیلمنامه با ما تماس گرفتند و نقش را پذیرفتند. آقای پورصمیمی در کار ما معلم بود و با ایشان سه ماه تمام دورخوانی داشتیم. سعید پورصمیمی وقت و انرژی زیادی در زمان پیشتولید گذاشت و در هنگام تولید هم به یاد ندارم که یک روز دیالوگها را حفظ نباشد یا بدون آمادگی سر صحنه بیاید. با احترام به همه بازیگران و هنرمندان، آقای پورصمیمی شانس کسب سیمرغ را دارد.
عطا پناهی | تهیهکننده: زمانی که ایده مطرح شد، میشد که از آن سوژه یک فیلم بینظیر درمیآید و هر که فیلمنامه را میخواند همین نظر را داشت. ما مرز بیخطرِ عبور تبدیل شدن به کمدی در بخش فوتبالی فیلم را رد کردیم و تقریبا باید بگویم که از خروجی فیلم راضیام.
مریم سعادت | بازیگر نقش همسر پرویز دهداری: مهمترین ویژگی این فیلم برای من این بود که کاراکترها واقعی بودند. البته من آنها را ندیده بودم و ای کاش که فرصتی پیش میآمد تا آقای دهداری و همسرش را میدیدم. سعی کردم در ایفای این نقش حرف گوش کنم و به وظیفهام عمل کنم و به نقش نزدیک شوم. ضمن این که بازی در این نقش و فیلم برای من بسیار جذاب بود.
خسرو احمدی | بازیگر: من زیاد فوتبالی نیستم و زمانی که آقایان ثقفی و پناهی پیشنهاد کار را دادند، متوجه شدم که با چه شخصیتهای بزرگی مواجه هستیم. شبی که فیلمنامه را خواندم، فردایش جلوی دوربین رفتم. تنها یک شب وقت داشتم که به این نقش برسم. من کیف کردم و خوشحالم که در «پرویز خان» حضور داشتم. خرسند هستم که یک جوان نازنین درباره فوتبال ملیمان فیلم ساخته است.
مهدی قربانی | بازیگر نقش جواد زرینچه: روزی دستیار آقای ثقفی با من تماس گرفت و حضوری رفتم تا صحبت کنیم. ۷۰ درصد از حضورم در «پرویز خان» به خاطر حضور و هم بازی شدن با آقای پورصمیمی بود.
المیرا دهقانی | بازیگر نقش دختر پرویز دهداری: زمانی که فیلمنامه به دستم رسید، بیشتر از نقش، خود داستان و رابطه پدر و دختری برایم جالب بود. پدر در این فیلم با دختر خودش رفیق است و به رشد فردی او توجه دارد و فکر میکند. این جریان، نقش شیدا را برایم جذابتر میکرد.
محسن خدابخشی | طراح صحنه: بازسای فضای دهه شصت سختی خودش را دارد و سعی کردیم با منابع و اسناد تاریخی که در اختیار داشتیم نعل به نعل کار را طراحی و بازسازی کنیم. گروه تحقیقاتی ما فریم به فریم بازی ایران و قطر را از آرشیوها در آورد و در فیلم همان را نشان دادیم.
وحید ابراهیمی | مدیر فیلمبرداری: وقتی فیلمنامه را خواندم، به سرعت به دفتر رفتم و درباره کار صحبت زیادی کردیم. ما در پشت صحنه با آقای ثقفی خیلی گپوگفت داشتیم. زیرا قصد داشتیم که این اثر، مستندسینمایی باشد و در پیشتولید به پیشنهاد آقای ثقفی دوربین را به زمین بریدم. همانطور که در فیلم مشاهده کردید، دوربین همچون یکی از بازیگران حضور دارد.
آزاده قوام | طراح لباس: پرویز خان از جمله کارهای پرچالش بود و روزی سه بار از دست آقای ثقفی اشکم در میآمد. اکنون که نتیجه کار را دیدم، بسیار راضی از آن سختیها و گریهها هستم.
فیلم تاثیر گذاری بود
به عنوان مخاطب از کارگردانان میخواهم که در مورد این آدم های بزرگ و افتخار آفرین فوتبال فیلم بسازن
من واقعا از فیلم پرویز خان لذت بردم
و بازی قوی سعید پور صمیمی
باسلام و احترام خدمت جنابعالی، فیلم پرویزخان بصورت مستند در سایت فیلیمو قرار دارد . اما فیلم سینمایی آن موجود نیست. لطفا راهنمایی بفرمائید
بله مستند پرویزخان درباره زندگی مرحوم دهداری در فیلیمو موجوده ولی فیلم هنوز روی اکران هست…
یه سوال خیلی مهم چرا اصفهان شبیه یک ده مرزی بود ؟؟؟!!!احمد رضا عابدزاده شروع فوتبالش در تیم تام اصفهان یه تیم درست حسابی زمین چمن عالی با مربیگری چرخابی بود واقعا کسی نبوده این موضوع را تذکر بده عجیبه !!!
با اینکه خیلی از چهره ها شبیه هستند مثل احمد عابدزاده،باید بگم که چهره خود پرویزخان دهداری اصلا شبیه نیست و نمیدونم چرا از بازیگران دیگری استفاده نشده!! این همه به این فیلم زحمت کشیدید لااقل یه هنرپیشه میاوردید که اسکلت بندی چهره ایش شبیه بود و با گریم کامل میشد!🤔
خیلی دوس داشتم تهران ببینمش ولی اکران نشد متاسفانه
در تهران اکران شدهها. مطمئنید؟
فیلم عجیب و پور سوتی مخصوصا لباس تیم ملی که آرم آدیداس داره و به قد اصلی عابدزاده توجه ای نشه
یکم به کم توی پوشش و دکور و مخصوصا موزیک دقت می شده بهتر مخصوصا تشویق بندری و جنوبی تماشاچیان برای تیم عربی که عجیب بود
در مجموعه فیلم قشنگی ولی ای کاش در حد بیرو ساخته می شد
سلام. فیلم را دیدم. اثری از ضربه های مرحوم دهداری به فوتبال ایران در آن نبود. حیف که این اسطوره خیالی است و جامعه نیازمند استاد اخلاق در شناخت مصداق اشتباه دارند. از کیفیت فیلم حرف نمیزنم چون اهل فن نیستم اما موضوع اخلاق در این اسطوره کاملا تخیلی و ساختگی است. کار در ژانر تخیلی است بقول سینماییها
برای من واضحه که هرچه منتقد بی نام و نشان تر نقدهای منفی و غیرمنطقی بیشتر یکیش آقای تقی زاده که معلومه از سینما بویی نبرده بدترین بازی برای آقای پورصمیمی! فیلمنامه ضعیف! طبیعی است که در جشنواره ای که این همه فیلمهای فاجعه با بودجه های کلان تباه میشود چنین به اصطلاح منتقدینی هم باید حضور داشته باشند و اجازه اظهار نظر پیدا کنند.
والا ما که فیلمای جشنواره رو ندیدیدم و کاملا هم از این موضوع راضی هستیم
ولی خانم نیک اختر و آقای بکایی
برای بار چندمه دارن حماسی تعریف می کنن و فیلم آخرش فراموش می شه و می ره در پستوها
مخصوصا آقای بکایی که گفتن ایران با روند سینوسی همیشه از قدرت ها بوده
مرد مومن میلیون ها نفر جمعیتمون از کویت و قطر بیشتر
ثروتمون هزاران بار بیشتره
هنوز تا فینالم نرفتیم که دلیلش فسادهای ساختاری اساسیه
عربستان قبل از آوردن رونالدو تیمای باشگاهیش بارها نتیجه عالی گرفتن
چین در المپیک همیشه اوله ولی در فوتبال سرمایه گذاری نکرده
و همه چیز که فوتبال نیست
ترکیه یه بار سوم جهان شده
توی اروپا داره بازی میکنه تیمهای باشگاهیش با تیمای مطرح جهان بازی میکنن
فوتبال رو با یه جام نمی بینن
چقدر شما سطح پایین نقد می کنید
و خانم نیک اختر انشالله که جوابگوی هر تعداد خواننده ای که متنتون رو خونده باشه
البته بعد از اکرانش و در صورت تفاوت بیش از اندازه با گفته هاتون
که فکر نکنم بعید باشه
چون سالهاست از فیلمای ایرانی دلزده شدیم
اپور صمیمی بدترین انتخاب برای بازیگر فیلم پرویز خان . نه سن وسال نه قیافه و هیکل مناسب بودند
چقدر فیلم خوبی بود. مخصوصا آخراش که بازی ایران بود مردم تو سینما همش تشویق میکردن و انگار داخل فیلم رو سکو ها بودن. آخراش خیلی حماسی و جذاب درومده بود. یه فیلم با کیفیت و درجه یک. پشیمون نمیشید یه خاطره خیلی خوش میشه با خانواده و دوستان