یک فیلم نیمه‌موزیکال که اصلا هم عاشقانه نیست!

نقد و معرفی فیلم آغوش باز

ستاره‌های فیلم تازه بهروز شعیبی؛ حامد کمیلی، محسن کیایی، گلاره عباسی و...

بهروز شعیبی در ششمین تجربه سینمایی خود به سراغ یک داستان عاشقانه رفته است و آغوش باز را با حضور تعداد زیادی از بازیگران مطرح تولید کرده است. در اینجا نگاهی به این فیلم می‌اندازیم.

اطلاعات کامل از چهل و دومین جشنواره فیلم فجر

خلاصه داستان فیلم آغوش باز

داستان فیلم آغوش باز درباره خواننده‌ای است که در روز کنسرتش با قهر همسرش درمی‌یابد زندگی علاوه بر کارها و مشغله‌های شخصی، ابعاد دیگری هم دارد و می‌توان بدون آنکه خللی در حرفه پیدا شود به خانواده و همسر و پدر و مادر هم عشق ورزید.

اما در خلاصه داستان رسمی فیلم آمده است: سه‌ قصه از سه زوج در فراز و نشیب روابط عاطفی که فرصت می‌یابند به تعریف جدیدی از عشق برسند…

 

نقد و بررسی فوری فیلم آغوش باز

نکته: این نقد و نوشته‌ها، نظر کوتاه ولی دست‌اولِ منتقدان و نویسندگان سینمایی است؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند! در ضمن، انتشار آن‌ها -لزوما- به معنای تایید فیلیموشات نیست.

علی نعیمی

علی نعیمیبرای فیلمسازی که اولین ساخته سینمایی‌اش بهترین فیلم کارنامه کاری او است ساخت فیلم آغوش باز تنها یک عقبگرد نیست بلکه سقوط آزاد به انتهای بی‌انگیزگی و بی‌سلیقگی است. شعیبی حتی در آثار قبلی خودش هم تا این اندازه از داستان‌ گفتن جدا نشده بود که در آغوش باز آنچنان سردرگم و بی‌هویت به سراغ فیلمنامه رفته است که نه تنها هیچ نشانه‌ای از کارگردان دهلیز درون خودش ندارد که گمان می‌رود فیلم را یک کارگردان درجه چندم گیشه‌پسند ساخته است. فیلم سرشار از تصاویر و سکانس‌های کارت پستالی است که به سختی می‌توان میان روابط و علت و معلول میان آن‌ها منطق پیدا کرد. فیلم ۳۰ سالی دیر ساخته شده است و اگر این میزان از دغدغه در دهه ۷۰ روی پرده می‌رفت احتمالا نظر دیگری می‌توانستیم درباره فیلم داشته باشیم و اشکال دقیقا همین‌جاست که فیلمساز از روح جمعی جامعه امروز کاملا به دور است و این را می‌توان از لحظه لحظه فیلم فهمید.

۳ نکته از فیلم:

  • بازی بد و غیرقابل باور حامد کمیلی و محسن کیایی
  • بازی خوب احترام برومند که احترام برانگیز است
  • کاش به جای حامد کمیلی یک خواننده – بازیگر این نقش را بازی می‌کرد

کمال پورکاوه

کمال پورکاوهآغوش‌باز جدیدترین ساخته بهروز شعیبی با آن ساختار شلخته و روایت پر از لکنتی که برای داستانگویی دارد، دوباره این سوال مهم را در ذهن علاقمندان سینما تکرار می‌کند که در این شرایط اقتصادی ملتهب که هزینه‌های تولید فیلم سینمایی روز به روز افزایش می‌یابد، تهیه کننده‌های حرفه‌ای و فیلمسازان شناخته شده بر اساس کدام متر و‌معیاری حاضر به صرف بودجه و هموار کردن مسیری دشوار برای به ثمر نشاندن فیلمنامه‌هایی می‌کنند که حتی روی کاغذ هم امیدی به موفقیت آنها وجود ندارد.

آخرین ساخته بهروز شعیبی بدون اینکه بتواند داستان منسجم و درگیرکننده‌ای برای مخاطب روایت کند، شخصیت‌هایی را پیش روی ما می‌گشاید که نه دغدغۀ مشخصی دارند و نه می‌توانند کشمکش دراماتیکی با دیگر کاراکترهای حاضر در فیلمنامه بوجود آورند.

ایده برگزاری کنسرت یک خواننده مشهور که درگیری‌هایش با همسر و خانواده‌اش (فیلمساز نه در نمایش شهرت خواننده به موفقیتی دست پیدا می‌کند و نه در ترسیم رابطه‌ آسیب دیده‌ای که با همسر و خانواده‌اش دارد ) اجرای نهایی او را تحت‌تاثیر قرارداده و باعث می‌شود به ناگهان مشکلات اجرایی کنسرت را نادیده گرفته و با شور و شوقی عجیب، نوای عاشقانه‌اش را به گوش اطرافیان و هوادارانش برساند، آنقدر سطحی و باری‌ به هر جهت ساخته و پرداخته شده که حتی حوصله هواداران دو آتشۀ فیلم هندی را هم سر می‌برد.

رابطه محسن کیایی و نامزدش، خرابکاری‌های صورت گرفته در سالن اجرای کنسرت، ظهور ناگهانی حسین معجونی به همراه ایده سنجاق شده مادرِ دچار آلزایمر و پدری که تصمیم گرفته بیشتر اوقاتش را با خانواده‌اش بگذراند، همه و‌همه در سایه شتاب نویسنده فیلمنامه نتوانسته مسیر روایی فیلم را به سمت یک درام منسجم سرازیر کند.

۳ نکته از فیلم:

  • فیلمنامه و شخصیت پردازی ضعیف
  • بازی نه چندان درگیرکننده حامد کمیلی
  • کارگردانی تلویزیونی فیلمساز

محمد تقی‌زاده

محمد تقی زادههر چقدر بهروز شعیبی با فیلم بدون قرار قبلی، امیدوارمان کرده بود که می‌توان به عنوان یک سینماگر نسل نوی سینمای اجتماعی ایران رویش حساب کرد، آثار اخیر وی از جمله آغوش باز ذهنیت نسبت به او را تغییر داد. آغوش باز فیلم سانتی‌مانتال و کلیشه‌ای است که شعارهایش، پیام انساندوستانه‌‌اش و عشق ناقصش نه تنها به بار ننشسته بلکه کمدی ناخواسته‌ای شده که فقط قصد دارد کشدار شود و نتیجه‌ این اتفاق، ملال تماشاگر از تماشای آن است.

کلیشه بهترین واژه برای روایت و شخصیت‌پردازی فیلم است؛ زن آلزایمری، مرد مهربان و فداکار، مدیربرنامه‌های تیز و بز، سرمایه‌گذار زبان باز، مافیای موسیقی و… همه و همه حتی تیپ‌های خوبی هم نبودند تا فیلم در متن و اجرا به طور توامان شکست خورده باشد.

۳ نکته از فیلم:

  • روایت کلیشه‌ای
  • احساس‌گرایی با موسیقی و روابط تکراری
  • تعلیق دروغین و روشدن دست فیلمساز

سیدمهرزاد موسوی

سید مهرزاد موسویاین تنوع‌طلبی بهروز شعیبی در انتخاب ژانر فیلم و نماندن در هیچ شیوه و سبکی، قابل تقدیر است اما کاش این تغییر و تحولِ موضوعی منجر به تجربه قابل قبولی شود. فیلم آغوش باز دقیقا از همین نقطه (بی‌تجربگی سازنده‌اش در ساخت فیلم کمدی-درام یا همان خانوادگیِ خوشحالِ خودمان!) ضربه می‌خورد. تازه‌ترین اثر شعیبی، سردرگم است، پر حرف است، بی‌ارتباط است، آشفته است، نامتوازن است و افسوس که برای همه این حرف‌ها نمی‌شود مثال آورد. مثال زدن کل فیلم را اسپویل می‌کند!

فیلم سکانس‌های خوب هم دارد، برعکس حرف‌های قشنگی هم دارد ولی دغدغه پسِ فیلم گم است. شخصیت اصلی آنقدر که باید قوت ندارد و نتیجه اینکه سیر تحولش ساختگی به نظر می‌رسد، ایده شخصیت غایب فیلم هم با آن همه اشاره و شگفتی، به سرانجام نمی‌رسد. فیلم اصرار دارد تا تمام شود؛ هم در ذهن ما و هم در سرنوشت تک‌تک قصه‌ها و این اتفاق مبارکی برای یک فیلم امروزی نیست. شاید خنده‌تان بگیرد ولی باور کنید که برای همین دلایل ساده، فیلم حال و هوا و حس دهه هفتادی دارد! انگار کمی دیر ساخته شده. مثل یک آهنگ قدیمی که دیدنش خالی از لطف نیست ولی چیزی به شما و زندگی‌تان اضافه نمی‌کند. ولی عصر جمعه خوبی برایتان می‌سازد.

اسم دیگر برای فیلم: در جست‌وجوی زهره
سطح فیلم: پذیرش در جشنواره (کاندیدای موسیقی و طراحی صحنه و لباس)

۳ نکته از فیلم:

  • یک فیلم معمولی معمولی معمولی
  • سکانس‌های پیرمرد و پیرزن داستان (که اگرچه قابل‌حدس است و ضد ریتم ولی افسوس که می‌شد ایده محوری باشد نه حاشیه‌ای)
  • کاش یک خواننده بازیگر می‌شد، نه برعکس!

سعیده نیک اختر

سعیده نیک اختر

آقای شعیبی ما از شما توقع داریم. لطفا دقت کنید. شما همان فیلمساز فیلم محبوب ما، سیانور هستید. همان فیلمی که از صمیم قلب درکش کردیم و با آن گریستیم. به دیالوگ‌ها و آرمان هایتان فکر کردیم. حالا چه شد که به آغوش باز تنزل پیدا کردید. فیلم، فقط این نیست که در انتهایش بیاید و پیامش را بدهد و برود. لحظه به لحظه و قاب به قابش مهم است. پیچش‌ها و داستانک‌های داخلش مهم است.

دست‌کم ما به عنوان مخاطب فیلم‌های شما توقع داریم متن بهتری دست بگیرید و برایش هزینه کنید. لطفا با سرعت فیلم نسازید. کمی وقت بگذارید و برایش از دیگران مشورت بگیرید. همه ما در روزمره‌گی‌هایمان عصبیت‌هایی داریم اما به زمین و زمان فحش نمی‌دهیم. عصبانی‌ترین آدم‌ها هم گاهی با خودشان خلوت می‌کنند و به رفتارشان فکر می‌کنند. اینکه یک سلبریتی و چهره معروف خوانندگی اینقدر سرگرم کارهایش باشد که از خانواده غافل شود نه ایده جدیدیست نه مساله این روزهای جامعه ماست.

اولا مگر چندبار در طول عمرش پیش می‌آید که کنسرت برگزار کند و روی استیج برود پس کمی به عصبیت‌هایش حق بدهید. حتی به نظر من مخاطب هم، همسرش باید در خانه می‌ماند و کمک می‌کرد و کمتر پاپیچش می‌شد. ثانیا زندگی مرفهی برای همسر و بچه‌هایش فراهم کرده و در بهترین مدارس و کلاس‌ها تحصیل می‌کنند همین جای شکرش باقیست. مگر پدرهای دیگر همینقدر گرفتار نیستند؟ ما از آقای پیام بیشتر کار می‌کنیم و کمتر درآمد داریم. بگذریم که پیام را بهانه کردید تا جای جای تهران را به نمایش بگذارید. برج آزادی و میلاد و بیلبوردهای شهری را قشنگ و تمیز نشان بدهید. دستتان درد نکند که به ما نشان دادید تهران شهر قشنگیست و اصلا ترافیک هم ندارد.

هومن و نگین و شادی، برای گرفتن هارد، در طول کمتر از ۲۴ ساعت به چند جای تهران سفر کردند و اصلا هم دیرشان نشد. تیم آقا وحید هم در این وانفسای بی‌پولی و بی حوصلگی، چند ساعته یک دکور سوخته را هم ترمیم کردند. دستشان درد نکند. واقعا تهران شهر قشنگیست ولی لطفا شما بیشتر دقت کنید.

۳ نکته از فیلم:

  • خانم عباسی تو دیگه چرا؟
  • کیایی خوب لاغر کرده
  • شعیبی دوست داریم ولی مراقب خودت باش

 

بازیگران و عوامل فیلم آغوش باز

حامد کمیلی، محسن کیایی، گلاره عباسی، شبنم گودرزی، جواد خواجوی، وحید نفر، علی عطایی، روژین فاطوری‌فر، ساینا توکلی، میثم نوروزی، سهیل هژبر، مسعود خانی و با حضور هنرمندانه: مهدی هاشمی، احترام برومند و حسن معجونی. بازیگران کودک: هاتف شعیبی و نفس‌ نکی بازیگران این فیلم سینمایی هستند.

عوامل فیلم

تهیه‌کنندگی این کار را علی سرتیپی به عهده دارد و فیلمنامه آن را مهرداد کوروش‌نیا و محمدسجاد نجفی به‌طور مشترک نوشته‌اند.

بهروز شعیبی در پشت صحنه فیلم آغوش باز

همچنین برخی از عوامل فیلم سینمایی آغوش باز عبارتند از؛ کارگردان: بهروز شعیبی، تهیه‌کننده: علی سرتیپی، مجری طرح و سرمایه‌گذار: محمدمهدی عسکری، نویسندگان فیلمنامه: مهرداد کوروش‌نیا و محمدسجاد نجفی (بر اساس طرحی از بهروز شعیبی)، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، تدوین: خشایار موحدیان، مدیر تولید: مسعود زمانی، موسیقی: مسعود سخاوت‌دوست، طراح چهره‌پردازی: فاطمه کمالی و زهرا کمالی، طراح جلوه های بصری: محمد برادران، طراح صحنه: محمدرضا میرزامحمدی، طراح لباس: شیوا رشیدیان، طراحی و ترکیب صدا: حسین قورچیان، صدابردار: عباس رستگارپور، دستیار اول کارگردان: نگار جنیدی، مدیر تدارکات: مرتضی اسکندری، برنامه‌ریز: حامد مختاری، منشی صحنه: غزل رشیدی، عکاس: مسعود اشتری، روابط عمومی: محمد کفیلی، طراح لوگو: روح الله موحدی.

 

نکته‌هایی درباره فیلم

  • بهروز شعیبی پیش از این آثار سینمایی چون بدون قرار قبلی، روز بلوا، دارکوب، سیانور و دهلیز را ساخته است و حالا ششمین فیلم خودش را در جشنواره چهل‌ودوم رونمایی خواهد کرد.
  • هم‌آهنگ  اسم اولیه‌ای بود که شعیبی برای فیلمش انتخاب کرد و بعد به آغوش باز تغییر نام داد.
  • شعیبی پیش از این در جشنواره جهانی و ملی فجر داوری کرده و با تمام فیلم‌های کارنامه کارگردانی‌اش در جشنواره فیلم فجر حضور داشته است.

 

حرف‌های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر

علی سرتیپی | تهیه‌کننده: پیشنهاد ساخت این فیلم از سوی بهروز شعیبی و محمدمهدی عسگری بود. من هم باتوجه به شناخت آقای شعیبی فیلمنامه را خواندم و این اثر ساخته شد. شایعه بود که بهروز شعیبی وسواس دارد و مراحل تولید طول می‌کشد اما در این پروژه همه‌چیز سر زمان مناسب انجام شد. این فیلم صد در صد در بخش خصوصی تولید شده و یک ریال هم یک ارگان دولتی به آن کمک نکرده و حمایتی هم نشده است. من و محمدمهدی عسگری بودجه فیلم را تامین کردیم. بهروز شعیبی هم تمایلی نداشت که از ارگان دولتی کمک گرفته شود. ما فکر می‌کردیم خود قصه و شرایط تولید این فیلم طوری است که به امید خدا بازگشت سرمایه خواهد داشت.

بهروز شعیبی | کارگردان: آغوش باز یک روی جدید از سینما برای من بود؛ هم در نوع فیلمسازی و هم در شکل اجرایی. من مدت ها طرحی در ذهن داشتم تا اینکه سجاد نجفی یکی از نویسندگان فیلم و محمدمهدی عسگری خواستند که با هم همکاری داشته باشیم. من فیلمنامه‌های آماده داشتم اما وقتی این طرح را برایشان تعریف کردم، بسیار از آن استقبال کردند. صادقانه بگویم آغوش باز کار سخت و پُربازیگری بود‌ و اگر همدلی و همکاری این گروه نبود، این فیلم حتما امتیازاتی را از دست می‌داد.

دغدغه‌ها خیلی محاسبه شده نیست و من طوری کار می‌کنم که زندگی و فکر می‌کنم. این بخش باعث شده است که خیلی دچار محاسبه نمی‌شوم‌. فکر می‌کنم دغدغه همه ما چیزهایی است که ما در روابط انسانی با آن مواجه هستیم. ما احتیاج داریم که به یکدیگر یادآوری کنیم که در مشکلات و هنجارها و ناهنجاری‌های اجتماعی دچار غفلت نشویم. به نظر من وظیفه سینما همین است که هنجارهای اجتماعی را به ما یادآوری کند. به عقیده من یادآوری یکی از کلیدواژه‌های اصلی فیلم بود. معتقدم که بخش مهم کیفی جامعه ما در دست خانم‌ها است. از بدو تولد ما با یک زن همراه هستیم تا روز آخر. هرچقدر بخواهیم این رابطه انسانی را نادیده بگیریم یا سرکوب کنیم، عشق و علاقه در جامعه جایش را به خشم و اعتراض می‌دهد.

ما در درام می‌توانیم هر پرسوناژی را تعریف کنیم اما در ناخودآگاه ما اینگونه است که برای بانوان احترام زیادی قائل هستیم. خانم‌ها در آثار من فقط حضور کمی نداشته و شخصیت‌های تاثیرگذاری داشته‌اند. من خودم هیچوقت مقید به یک گونه خاص سینمایی نبوده‌ام. به همین دلیل فکر می‌کنم بهترین اتفاق من در این سال ساخت «آغوش باز» با یک گروه درجه یک بود. همچنین یک تهیه‌کننده خوب و کاربلد در کنار ما بود تا این ژانر را به درستی ارایه کنیم. کارگردانی نمی‌تواند در کنار یک تهیه‌کننده خوب، فیلم بد بسازد و همچنین نمی‌توان کنار یک تهیه‌کننده بد، فیلم خوب ساخت. دوست داشتیم فیلم خوش آب و رنگی داشته باشیم. واقعیت امر این است، زمانی که فیلم شروع می‌شود، فیلمنامه تمام شده است و توجه به رنگ و فرم به محتوای فیلم لطمه نمی‌زند. نزدیک‌ترین ژانر به «آغوش باز» کمدی درام است که درباره روابط انسانی صحبت می‌کند و تیزی‌های ناهنجاری‌های اجتماعی را کمی نرم می‌کند. این خاصیت این ژانر است.

محمدرضا میرزامحمدی | طراح صحنه: فیلمنامه شرایط جالبی در صحنه سازی و دکوری داشت که به یک تکاملی می‌رسید. این برای ما مهم بود که تا جای ممکن به قصه و فیلمنامه وفادار بمانیم. ما سعی کردیم که تمام لوکیشن‌های فیلم از فرم و رنگ بهره ببرد و اگر دقت کنید هر کاراکتر در فرم و رنگ خاصی قرار دارد که به آن شخصیت کمک می‌کند.

محمدمهدی عسگری | مجری طرح: ما روزی دور هم نشستیم و تصمیم گرفتیم که یک فیلم عاشقانه و خانواده محور بسازیم‌ که امیدوارم نظر شما و مخاطبان را جلب کرده باشیم. قدم اول ما هم یک قصه خوب بود. کار سخت اما شیرین بود و توانستیم با سرمایه شخصی کار را به پایان برسانیم‌.

مهرداد کوروش‌نیا | نویسنده: نگارش این فیلمنامه مانند دو امدادی بود. بهروز شعیبی و سجاد نجفی یکی دیگر از نویسندگان در ابتدا طرحی را آماده کرده بودند و این خود مساله‌ای است که به فیلمنامه‌نویس کمک می‌کند. بعد از ۳ ماه بهروز شعیبی با من تماس گرفت و به دوستان اضافه شدم. ما ۳ ماه بعد را بیشتر به فرم و ساختمان فیلمنامه پرداختیم.

سجاد نجفی | نویسنده: بهروز شعیبی یک کارگردان صاحب سبک است و به عنوان یک فیلمنامه‌نویس دوست داشتم ببینم که ایشان علاقه‌مندند، چه فیلمی بسازند. به همین دلیل به سمت مسیر داستان و قصه سوق پیدا کردیم. حس و حال خوب در همه جای این فیلم و فیلمنامه حضور داشت.

شبنم گودرزی | بازیگر: نمی‌توانیم بگوییم که ارزش زن‌ها پایین می‌آید. همان‌طور که خانم‌ها می‌توانند پول‌پرست باشند، آقایان هم می‌توانند. نمی‌توانیم به این صفات به صورت جنسیتی نگاه کنیم.

مسعود سخاوت دوست | آهنگساز:  موسیقی پاپ مستقیما با خلقیات مردم یک جامعه در ارتباط است و اگر جنس دیگری از ادبیات را در موسیقی پاپ امروز می‌بینید، آیینه‌ای از خلقیات مردم همان جامعه است. باید بررسی کنیم که موسیقی پاپ ما هرچقدر از گذشته به حال حرکت کرده، چه تغییراتی داشته است. مردم در سطح جامعه با یک بررسی ساده می‌توانند متوجه وضعیت اسف‌بار موسیقی پاپ باشند. من به عنوان مخاطب عام‌ فکر می‌کنم که موسیقی پاپ با عواطف عوام جامعه در ارتباط و دلیل انتخاب این موسیقی برای فیلم‌ همین بوده است.

خرید بلیت فیلم های جشنواره فیلم فجر

پوستر و عکس های فیلم آغوش باز بهروز شعیبی

پوستر فیلم آغوش باز بهروز شعیبی

حامد کمیلی در فیلم آغوش باز

بهروز شعیبی در پشت صحنه فیلم آغوش باز
بهروز شعیبی در پشت صحنه فیلم آغوش باز

محسن کیایی و گلاره عباسی در فیلم آغوش بازمحسن کیایی در فیلم آغوش بازحامد کمیلی در فیلم آغوش باز

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

1 دیدگاه
  1. داود می‌نویسد

    از بهروز شعیبی انتظار بیشتری داشتم. می توانست یک قدم به جلو باشد که این چنین نشده.

filimo the north pole