نگاهی به ارادتمند نازنین بهاره تینا ساخته عبدالرضا کاهانی

رکب خوردن از پوچی

فیلم ارادتمند نازنین بهاره تینا یک فیلم به شدت لوس، بی‌مزه، بلاتکلیف، کهنه، گل درشت و از بیخ بی‌سر و ته، پا در هوا، فاقد هر نوع هدف و معنایی (حتی معنای بی‌معنایی) است که تماشای آن تا انتها حقیقتا کار دشواری است. هیچ بخشی از فیلم حتی اندکی امید برای همراهی با آن را در مخاطب ایجاد نمی‌کند. ایده و خط روایی و داستان افتضاح آن در کنار بازی‌های نچسب و پراطوار و بیرون زننده و نچسب بازیگرانش و البته موقعیت‌های از مد افتاده و کهنه‌اش صرفا با یک هدف می‌تواند به عنوان یک اثرسینمایی به مخاطب عرضه شود، و آن هدف چیزی جز منزجر کردن و فراری دادن مخاطب از سینما نیست. سوال اینجاست که این همه به شکل عمدی رقم نخورده است؟ کاهانی بنا نداشته تا پوچی و بیهودگی اطراف جهان ذهنی این شخصیت‌ها و زندگی‌شان را به شکلی طعنه‌آمیز به نمایش بگذارد؟ پاسخ تنها یک نه بزرگ است.

فهرست فیلم اجتماعی برتر سینمای ایران

کاهانی در کارهای ابتدایی‌اش تا حد همراهی‌برانگیزی موفق شده بود تا امتزاج میان روایتگری و داستان‌گویی و پوچی و تباهی و بیهودگی و سربه هوایی و باری به هرجهت بودن جهان شخصیت‌های اثرش را به نمایش بگذارد. تباهی و پوچی‌ای که در یک فیلم غیر تباه و غیر پوچ به مخاطب منتقل می‌شد. اما ارادتمند نازنین، بهاره و تینا نه تنها در نمایش پوچی و تباهی و بلاتکلیفی موفق نبوده است، بلکه خود فیلم به نمادی از شکست و بلاتکلیفی و الکن بودن و بیهودگی تبدیل شده است.

کاهانی فیلمسازی است که در کارنامه‌اش فیلم‌هایی مثل «هیچ»، «اسب حیوان نجیبی است» و حتی «بی‌خود و بی‌جهت» را دارد. اما هیچ و اسب حیوان نجیبی است کجا و این ملقمه که نامش طولانی است اما جانی در تن ندارد کجا. آنچه آثار قابل اعتنای کاهانی را شکل داده بود، ترکیبی از موقعیت‌های پوچ بر بستر یک مفهوم و باوردرونی و چاشنی جنسی از تفکر بود که مایه طنز و تراژدی همزمان را تداعی می‌کرد. در جهان آن آثار شخصیت‌ها بعد و عمق پیدا می‌کردند، مختصات جهان پوچ و بی‌معنای اثر برای مخاطب تبین می‌شد و سیر کردن در آن جنسی از ماجراجویی را رقم می‌زد. در کنار این همه لایه‌های چندگانه تفکرات و زیست شخصیت‌ها به پوچی و سرگشتگی آن‌ها بعد می‌داد و جنسی از طغیان و انتقاد به مسائل وجودی در آن‌ها جاری بود.

فیلم ارادتمند نازنین بهاره تینا ساخته عبدالرضا کاهانی

فیلم‌های ابتدایی کاهانی به مدد همراهی نویسندگانی چون حسین مهکام و بعدتر نویسندگی و کارگردانی توامان توسط خود کاهانی، جنسی از جهان بینی و سبک و سیاق را تداعی می‌کرد. اما در ارادتمند نازنین… به جای نمایش خالی بودن از معنا و پوچی مطلق، خودش نماد خالی از معنا بودن و پوچی است. جدای از موقعیت دور دور کردن و کندن از این و آن توسط سه دختر و زن شکست خورده در زندگی و بی‌اتصال به مغز و حیات که می‌توانست ایده چند خطی یک اثر از جنس آثار قابل قبول کاهانی باشد، در مرحله بسط داستان هیچ مولفه‌ای به ایده دو خطی ابتدایی اضافه نشده است. بازی و اجرای بازیگرانش یعنی طناز طباطبایی (بهاره)، مهناز افشار (تینا) و آیدا ماهیانی (نازنین) چنان اغراق شده و زشت و لوس و پرادا و نچسب و غیرقابل تحمل است که با هیچ توجیه و توضیحی نمی‌توان روی بد بودن آن سرپوش گذاشت.

اجرای این سه بازیگر چنان بد و بی‌ربط به شخصیت‌هایی است که بنا بوده باشند که حضور اندک مهران غفوریان و سحر دولتشاهی در فیلم بسیار درست‌تر و قابل تماشاگر است از این سه نماد اجرای افتضاح در بازیگری. آش بد بودن چنان شور شده که تفاوت میان عشوه و ادا و بانمک بودن و شاد بودن و مموش شدن با ننر و بی‌مزه بودن و غیرقابل تحمل بودن درک نشده و جانب دومی گرفته شده است. تنها توجیهی که ساخت چنین فیلمی می‌تواند داشته باشد این است که یک کارگردان تصمیم گرفته باشد خودش با دست خودش هرآنچه داشته را نابود کند و با یک دهن کجی علنی به فیلمسازی و سینما هم خودش هم سینما را به سخره بگیرد.

در پایان باید گفت ایده زندگی به شدت پادرهوا و بی‌هدف و شکست‌خورده ۳ زن و دختر در فیلم در حد یک ایده دو خطی که در خیابان آغاز می‌شود و در خیابان پایان می‌یابد باقی مانده و قطعا خواندن این دو خط از تماشای کامل اثر شدنی‌تر و قابل درک‌تر است. فیلم با یک سوال در انتها پایان می‌یابد که «امشب چی بچه ها؟!» اما حقیقتا این سوال و معنا و تعبیری که باید بابت گذراندن زمان و کشتن وقت و صرفا جلو رفتن توسط دخترهای فیلم مطرح شده اصلا و قطعا در فیلم مستتر نیست و فیلم حتی نزدیک جایی که این سوال منجر به سیلی آخر به مخاطب شود هم نشده است. گویی خود کاهانی در مسیر نقد پوچی و به سخره گرفتن آن، خودش رکب خورده و به دل پوچی غلتیده است.

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

31 نظر
  1. مسیح می‌نویسد

    اینقدر چندش بودن این سه زن که دو دقیقه اش هم نمیشه دید

  2. امین می‌نویسد

    واقعا حیف وقتی که گذاشتم این فیلم رو دیدم

  3. سوسن می‌نویسد

    با تشکر از کارگردان محترم آقای کاهانی. این فیلم صد درصد از واقعیت جامعه گرفته شده و کم نیستند زنان و دختران اینچنینی که به هر دلیلی انگل جامعه هستند و به جای زحمت کشیدن کار کردن ،دنبال تیع زدن جوانان و مردان پولدارند که البته در این میان قطعا مواردی هم در سر راهشون هست که پدرشونم در بیاره و همیشه برد با اونها نیست و ممکنه بارها و بارها گوش مردها رو ببرند ولی خب یه جایی هم یه مردان افعی هم پیدا میشن که هربلایی ممکنه سرشون بیارن حتی مرگ. و چقدر بهتر بود کارگردان در آخر عاقبت تلخ این زنان رو به تصویر می کشید تا در نهایت کسانی که بیننده فیلم بودند متوجه سرانجام این زنان و کارشون میشدند و درسی بود برای دختران، که دنبال این کار نروند

  4. آذین می‌نویسد

    هر چقدر دیدم نتوجه موضوع فیلم نشدم

  5. مجید می‌نویسد

    به معنای واقعی زباله
    بازی ها به معنای کلمه چرک و چندش
    حتی اگر به یکی بگن آشغال ترین فیلم رو بساز ابدا نمیتونه همچین چیز تهوع آوری بسازه.

  6. سیمی می‌نویسد

    دیدن این فیلم بسیار بسیاربسیار مزخرفه.حیف یک دقیقه وقت برای دیدن این فیلم.

  7. ساناز می‌نویسد

    به نظر من فیلم مسخره نبود و یه سری چیزارو به مخاطب نشون میده که هر کسی شاید درک نکنه،تو جامعه ما خیلی اینجور زندگی های بی هدف و پوچ هست،و اینکه بعضی پدر و مادر ها هرچقدرم با بچه هاشون رفیق باشن بازم اون بچه به بیرون کشیده میشه، مثل نازنین،و یه نکته جالب اینکه هرچقدرم صمیمی باشی و از دل مایه بذاری بازم دوستت خیانت میکنه،مثل بهار،

  8. علی تحریری می‌نویسد

    فیلم کاملا گویاست بر خلاف نقدهایی که با هدف تخریب کارگردان و سازندگان بخاطر مجوز نگرفتنش نوشته میشوند متاسفانه باید همین نقد هارو نقد کرد که هیچ کمکی به درک درست فیلم نکردن ، این فیلم کاملا بی محتوایی و پوچی و بی هدفی دختران نسل فعلی و وضعیت فعلی کشور رو نشون میده ، در نقد کردن فنی صحبت کردن میتونه به مخاطب احترام بگذاره و ارزش قائل بشه که فیلیمو این کار رو انجام نداده*

  9. نگار می‌نویسد

    وای خدایا حیف وقتم که برا این فیلم مزخرف گذاشتم همش میگفتم نه مگه میشه یه فیلم اینقدر بد باشه

  10. محمد می‌نویسد

    خیلی خوشحالم واقعا که نصف فیلم رو دیدم و باقی وقتم رو صرف لم دادن و نگاه کردن به در و دیوار کردم و پای این فیلم مزخرف حروم نکردم

  11. فاطمه باقری رامین می‌نویسد

    یه سری
    یه وسطی
    یا حداقل یه تهی
    آقای کارگردان شما خواستید یه واقعیت هایی رونشون بدید
    درست ولی جوری نشونش دادید که زود فراموش میشه
    خیلی زود

  12. محسن درویش می‌نویسد

    کسی این حرفها رو میزنه نصف سریالهایی که میسازه وسط کار به این نتیجه نرسه بقیش رو برا این همه مخاطب نمایش نده،
    یا این همه سریال بی سرو ته خودش نسازه،با اینکه رایگان هم شدی بگیم وقتمون بیشتر ارزش داشت
    با رزومتون در جایگاه چنین انتقادی نیستین شماهااا

  13. محسن می‌نویسد

    سلام اتفاقا بنظر من فیلم بشدت با هدف ساخته شده ، ازاین پهلوان پنبه ها بخصوص در آثار هنری وبخصوص تصویردرفضای یله ورهابسیارکارآمدبوده وهستندوالبته با حمایت داخل وخارج مثل سازنده برادران لیلا این روزا که باحمایت ها نام داران سینما دم خروس زده بیرون وچه با جایزه هایی که فیلمهایشان میدهند ،مگربه فیلم بسیارنازل بن افلک اسکارندادن وسایر ،بماند

  14. انی می‌نویسد

    پوچی زندگی اینجور آدمها رو که تو جامعه وجود داره رو نشون میده ،تیغ زدن ومصرف شدن وکنار گذاشتن و خیانت و پوچی که دلیلش شاید پرستاری که تو خونه ی تینا بود وشاید پدر نازنین بااون رفتار عجیبش بوده باشه،فقط یاد گرفتیم همدیگه رو نقد کنیم،کاش جای نقد یه کم درک داشتیم

  15. آمیرزا می‌نویسد

    خیلی نقد درست و به جایی بود
    آقای کاهانی خودش و کارنامه ش رو به فنا داد

  16. مونسان می‌نویسد

    حیف وقتی که برای خواندن این نقد تلف شد

  17. عذب اوغلو می‌نویسد

    واقعیت جامعه رو نشون میده، یک عده دختر پسر اینجورین دیگه، چرا فکر می کنید اینجور افراد وجود ندارند! تا دلت بخواد این سبک زندگی در بین دخترها وجود داره، اگر اینگونه نبود که انقدر طلاق صورت نمی گرفت! یکسری دخترها به فکر کار کردن درست نیستند که فقط تو فکرشون تیغ زدن پسرها و مردهای متاهل هست. انحطاط فکری در جامعه شاهدش هستیم و خواهیم بود دلیلش هم خیلی واضحه ولی فقط بلدیم تقصیر رو گردن دشمن بیاندازیم و با گفتن این کلمه خودمان را توجیه و بی تقصیر جلوه دهیم.

  18. مونسان می‌نویسد

    نقد بر اساس غرض شخصی بود و نشان از ذهن بسته نقاد فیلم داشت
    متفاوت ترین بازی رو از همگی بازیگران داشتیم که نشان ار کارگردانی قوی در کنار فیلم نامه ایی که نشان از کاری سخت و پشتکار داشت میداد
    البته نقاد عزیز ظاهرا فیلم اجتماعی رو با فیلم ارزشی اشتباه گرفتن
    جامعه احتیاج به آینه داشت و داره که لایه های کف نفرات خودش بیرون بکشه و به خودشون نشان بده کاش همه فیلم های اجتماعی داری همچین فیلم نامه و شخصیت پردازی های قوی میبودن
    بازی آقای غفوریان و کاراکتری که ساخته بود واقعا خیره کننده بود
    وقتی جامعه و فرهنگ روزمره پر شده از موضوعات پوچ و سطحی
    موسیقی پوچ سینما پوچ گالری هنری پوچ سریال پوچ و در این شرایط فیلمی همین شرایط در حال اتفاق رو به بیننده نشان میده و متوجه اطراف خودش میکنه ظاهرا نقاد عزیز هم درگیر همین روز مرگی های پوچ هستش که چنین نقد احمقانه ایی رو روی این فیلم گذاشته

  19. Papanazia می‌نویسد

    افتضاح و بی هدف
    حتی در نشان دادن بی هدفی و از هم پاچیدگی اخلاقی وبی فرهنگی این زنان و دختران هم نا موفق
    و نویسنده ی مقاله چه جسورانه توصیف کرده
    حیف وقت

  20. شادی می‌نویسد

    سلام با احترام به خانم طناز طباطبایی عزیزولی واقعا فیلم بی معنی و بی هدف با ادا و اطوار های غیرطبیعی بازیگران.از اون فیلمهایی هستش که اصلا دوس نداری دوباره وقتتو صرف دیدنش کنی

  21. شمیم می‌نویسد

    خیلی فیلم خوبی بود بعد هفت هشت سال،برادران لیلا و این فیلم .واقعیت زندگی را نشان داد

  22. امین می‌نویسد

    درود ، این تفسیر که شما نوشتین شاید از دید جامعه ایی پویا و پرامید درست باشه ، جامعه ایران کاملا سطحی شده و افکار دختران کاملا روزمره و بی پس انداز فکری هست، فیلمو کوبیدن و فکر نکردن به اینکه آیا در طبقات مختلف جامعه این خبر هست ، از حکومتی ها و آستان بوسها برمیاد ، در بین اقشار مختلف دختران از نظر پول و … یک واماندگی هست، انشالا درست میشه، فعلا میریم جلو ، فقط ۱۰ ثانیه فکر کنین این فیلم انعکاس نسل جدید و طرز فکر ایران هست ، حکومت اسلامی ، با تمام توان مالی و…. نتونسته به جوانان خط بده، خطی بده که با زمانشون و کشورشون و رسومشون یکی باشه ، نه، ۵۰٪ نزدیک باشه ، ورشکستگی به تقصیر همینه

  23. لیلا می‌نویسد

    من از دیروز که فیلم دیدم واقعا هنگ کردم از بازیگران فیلم که سابقه حرفه ای بودن به یدک می‌کشن ، و خود کارگردان
    واقعا تمام عوامل با فریاد خواستن پوچی و بی هدفی بما نشون بدن ولی چرا آخه !!!!!

  24. نگار می‌نویسد

    همه مطالب رو دو بار تکرار کردند همین دلیلیست بر اشتباه بودن نقدشان ،چون نشانی از تعصبات فکریشان دارد،و درست فیلم رو نگاه نکردند،،فیلم برای منی که یه جورایی شبیه هر کدوم از این سه نفرم بسیار آموزنده بود و من رو سوق داد به سمت اینکه تا کی و تا کجا؟؟؟
    اما یه جای فیلم که بهاره رفت در تراس که اس بده ای کاش یه جوردیگه ساخته میشد و ای کاش مثلا به همسر سابق تینا اس میداد نه به پویان چون ضربه هایی که هر کدوم از ماها ازاین دوستان خورده ایم واقعا جا خوردنیه اینم باید یه واقعه ای عمیقتر رونشون میداد در این باب.

  25. نازنین زهرا می‌نویسد

    افتضاح بود فیلمش …مزخرف ..بی سر و ته …فقط بلدی.

  26. مریم می‌نویسد

    والا منم هر چی فکر کردم‌نفهمیدم هدف ساخت فیلم چی بوده

  27. شهاب می‌نویسد

    کاملا موافقم. بسیار پوچ و بی محتوا و بی هدف با نمایش رفتار و حرکات لوس و ننر و بیمزه

  28. حمید می‌نویسد

    واقعا حیف وقتی که آدم بذاره برای دیدن همچین فیلمی
    و یا حتی وقتی که بخوای نقدش کنی؟ اصلا چیزی نداره که بخوای نقدش کنی!

  29. امیر می‌نویسد

    چند دقیقه از فیلم رو دیدم دلم می خواست یه جایی هااااااا بزنم . آمدم در گوگل سرچ کردم ببینم این همه مزخرف در بازی و کارگردانی و مثلا فیلمنامه را در مغز چه کسی و کسانی انباشته شده بود و تراوش ش را قرار است به بیننده تحمیل کند. وارد ویکی پدیا شدم و بعد از اینجا سر در آوردم و نقد را خواندم.
    دیدم همه آنچه که اذیتم می‌کرد را یکجا و تمام و کمال خواندم. بیشتر از این روده درازی خواهد بود . تهوع آور بود.

  30. Sahar می‌نویسد

    به شدت فیلم چرت و بی محتوا، دقایق اول به بی محتوایی فیلم میشه پس برد، واقعا چه فکری کردن نویسنده و کارگردان!!!! بدتر از همه بازیگران بودن که این فیلم و بازی کردن،

  31. کیمیا می‌نویسد

    آقای مقدسیان همیشه عالی مینویسین ، این یکی هم عالی تر.