فیلم فسیل در راه رسیدن به هدفش برای فتح گیشه، از فرمول ساده و امتحانپسدادهای استفاده کرده است: اول بردن بخشی از قصه به پیش از انقلاب، با نمایش تصاویری پر از رنگ و نور و رقص و شادی: شلوارهای دمپا گشاد، خط ریشهای بلند، کراوات و پاپیون، مردان خوشپوش و زنان زیبا. چیزهایی که با موج «تونل زمان» این سالها، هنوز تماشایش روی پرده برای بینندگان لذتبخش است. حتی «شهرام شبپره» و «سیاوش قمیشی» را بیدلیل و بهانه خاصی، در حد چند پلان کوتاه توی فیلم گنجاندهاند تا بشود از آنها در تیزر فیلم استفاده کرد و ای بسا چند نفر بیشتر را به سالن کشاند.
کافه و ساز و آواز، ماشینهای بزرگ و خوشرنگ و لعاب آمریکایی، و البته شوخی با مُسکرات و مُحرّمات زندگی امروزمان در ایران -که قبل از انقلاب قانوناً آزاد و بیمشکل بوده- نیز از قلم نیفتاده است. در عین حال فیلم حواسش بوده که در عوض نمایش چنین تصاویری، نباید از رویکرد «همراه با مردم، همگام با مسئولان» غفلت ورزد و لازم است که از دریچهای منتقدانه به «دوران طاغوت» بنگرد: شکنجههای ساواک، سانسور هنر، حمایت رژیم از ابتذال و البته وجود فضای انقلابی بین مردم. از حق نگذریم، از دل این «نگاه مسئولانه» شوخیهای بامزهای هم ساخته شده است: مثل آویزان نشدن اسی از دستبندهای شکنجه، یا سیر تطور ترانههای گروه «بلک داگز»؛ از «توده و داس و تیشه» به «اعلیحضرت عزیز».
دوم تیم بازیگران اصلی فیلم، که همان اعضای تشکیلدهنده گروه موسیقیاش باشند: اسی، سعید و صفا. هرچند اینجا هم مثل «بخارست» (فیلم ۵۰ میلیادری قبلی همین گروه) چندان از نمک و شیطنتِ بازی هادی کاظمی استفاده نشده و گذاشتنش در نقش «بچه خوبه» قصه -جوان نیمهمذهبی صالحی که به یُمن انقلاب، به سلک ارزشیهای مخلص و ایثارگر درآمده- بخش عمده توان او در خلق کمدی را سوزانده.
بهرام افشاری در این فیلم هم همچنان شیرین و دوستداشتنی است. او به خوبی یاد گرفته چطور در موقعیت احمقانهای که گرفتارش شده، با جدیت کامل بازی کند و از این تضاد، کمدی بسازد. نمونهاش وقتی با حرکات بدن، ادای «فتانه» را درمیآورد یا موقعی که با کمربند، سعید را تهدید میکند.
فیلم فسیل بدون دنگ و فنگ خاصی به اهدافش دست یافته: هم از سد ممیزی و نظارت عبور کرده و رنگ پرده را به خود دیده، هم تا امروز با فروش میلیاردیاش، دل مخاطبان را برده است؛ آن هم در این شرایط نابسامان اقتصادی و احوالهای پریشان روانی
ضلع سوم این مثلث یعنی ایمان صفا نیز یک بار دیگر استعدادش را در جان بخشیدنِ شوخطبعانه به کاراکترهای خاص، مریض و پریشاناحوال به رخ میکشد: چه پیش از انقلاب در قامت مبارز تودهای، چه بعد از انقلاب در قالب مجاهد معاند. و در آخر یک هسته مرکزی (در واقع یک ایده یکخطی) وسوسهانگیز: جوان آس و پاسِ عشق آوازی که قبل از انقلاب به کما میرود و بعد از چند سال، در میانه دهه ۶۰ از خواب برمیخیزد؛ الگویی آشنا و مطمئن برای خلق کمدی: غریبهای در میان جمع. بستری که امکان ایجاد خردهموقعیتهای طنزآمیز متعددی را به فیلمنامهنویس میدهد.
اسی مدام در جستوجوی گذشتهای است که در دور و برش اثری از آن نمییابد و از دل همین تضاد و تناقض، لحظههایی احتمالاً خندهدار ساخته میشود؛ دعوت از برادران سپاهی برای بزم پنج سیری، ترانه ضدامپریالیستی با ریتم شش و هشت، یا پاک کردن شعار «مرگ بر شاه» از روی دیوار محل. البته «همگامی با مسئولان» در این مرحله نیز از یاد نمیرود. انقلابیون را باید به دو زیرگروه «تندروها» و «معقولها» تقسیم کرد تا بتوان همه فشارها و داغ و درفشها را به گردن تندروها انداخت و دامن انقلابیون راستین را از هر خطا و اشتباهی زدود.
فسیل با اجرای این فرمول، بدون دنگ و فنگ خاصی به اهدافش دست یافته: هم از سد ممیزی و نظارت عبور کرده و رنگ پرده را به خود دیده، هم تا امروز با فروش بیش از ۵۰ میلیارد تومانیاش، دل مخاطبان را به قدر کافی برده است؛ آن هم در این شرایط نابسامان اقتصادی و احوالهای پریشان روانی. زیر ذرهبین بردن چنین فیلمی با متر و معیارهای معمول سینمایی بیمعناست.
واضح است که از به هم چسباندن چند موقعیت ساده بعضاً بامزه که بیربط و بدون قاعده خاصی صرفاً با هدف خنداندن تماشاچی کنار هم قرار گرفتهاند، فیلمنامهای درست نمیشود که بتوان نقدش کرد. داستان خط سیر خاصی را دنبال نمیکند و به همین دلیل میتواند تا ابد ادامه یابد یا هر لحظه تمام شود. پایان بیدلیل و منطق فسیل هم از همینجا میآید. اصولاً فیلمی را که قهرمانش اشتباهاً سیانور میخورَد و بعد با سر و ته کردن و بالا آوردن محتویات قرص، زنده میمانَد چقدر و چطور میشود جدی گرفت؟ فیلمی که حتی وقت و وسواسی خرج جلوههای ویژهاش نشده تا لااقل نماهای خارجی حضور اسی و سعید و صفا در تهران قدیم را دقیق و تر و تمیز از کار درآورد.
در مواجهه با فیلمهایی همچون فسیل، صرفاً باید به لحظاتی مثل ملاقات با «فرنگیس» (الناز حبیبی) در پارک و اشارههای اسی به کارت سپاه -که «هماهنگه»- دلخوش کرد، یا به این وضعیت که چطور خواننده محبوب «ملوسِ جاده چالوس» به جای ترانههایش، با ایفای نقشی کوتاه بهعنوان «دزد ناموس» در یادها مانده. همین که فسیل زیاد کارش را با شوخیهای سخیف جنسی پیش نمیبَرد یا بیشتر از یکی دو صحنه، روی اسافل اسی برای خنداندن تماشاگر حساب نکرده، برای اثری در این لیگ کافی است. وگرنه اگر فیلم قد و قواره بزرگتری داشت، میشد به داستان جوانی سادهدل که یگانه آرزویش آواز خواندن و رسیدن به وصال محبوب بوده فکر کرد، و بر اینکه هر بار در هر حکومت، آدمهایی که برای «آرمانی والا» مبارزه میکردند او را از رسیدن به عشقش بازداشتهاند، افسوس خورد.
میدونم شما نمیتونید تاریخ بگید ولی شما بهتر از ما خبر دارید خواهش میکنم بگید فسیل تا چندماه دیگه میتونه اکران بمونه و ایا میدونید پایان اکران سینمایی اش چند ماه دیگه طول میکشه
عاشقتونم فیلیمویی ها منتظر فسیل هستیم….
سلام
قاعده خاصی نداره… تصمیم با تهیهکننده محترمه.
این فیلم تا حالا ۱۵۶ میلیارد تومان فروش داشته به این زودی ها اکران آنلاین نمیشه
اکران آنلاین نشده هنوز؟
امیدواریم به زودی…
نسخه آنلاینش منتشر شد
آخه یه همچنین ( اگه بگیم فیلم ) آشغالی اصلا ارزش بحث داره چه برسه به نقد و بررسی ؟!
این سطح شعور سینما رو های ماست که این چیز! ۵۰ میلیارد فروش و درامد کسب میکنه . هنوز خیلی مونده تا این ملت به الفبای شعور سیاسی و غیر سیاسی برسند . خلایق هرچه لایق .
خداییش این آقای بهرام افشاری خیلی بانمکه به خصوص تو پایتخت که بود من که هنوز فیلم و ندیدم ولی آقای افشاری رو خیلی دوست دارم آفرین به کارگردان و عوامل فیلم که خنده رو به لب مردم آوردند و اونی که نقد میکنه به جای اینکه این بازیگر های جوان رو تشویق کنه و خوشحال باشه که این فیلمها باعث فروش بالا و رونق سینما میشه میاد نقد میکنه و گله میکنه حالا از حسادت هست یا هر چیز دیگه ای نمیدونم ولی من به عنوان یک بیننده دیدم که تو مراسم اسکار که جهانی هم هست پیش کسوتها جوونها رو خیلی تشویق میکنند درستش هم همینه ولی متاسفانه اینجا بعضی ها از پیشرفت بقیه خوشحال نمیشن
فسیل عالیه فیلیمو اکران آنلاین را آغاز کن
فیلیمو زودتر اکران آنلاین اختصاصی فسیل رو آغاز کن
به این زودی، بعیده…
بعد از پایان اکران سینمایی، به تصمیم تهیهکننده محترم زمان اکران آنلاین مشخص میشه.
شوربختانه اشاره ای نکردند
من جستجویی هم کردم اما سایت روزیاتو چیزی ننوشته بود شاید جستجوی من ناکافی بوده
در این صورت سایت راهنماتو قطعا سرقت محتوا کرده
حالا روزیاتو رو نمی دونم
فیلیمو من در سایت راهنماتو این نقد رو با اسم
فریبا شاه نوری که نوشته به نقل از روزیاتو
خوندم مگه احسان عمادی اختصاصی برای شما ننوشته؟
سلام
اگه اشاره نکرده باشند که این متن رو از فیلیموشات برداشتند، حتما سرقت محتوا محسوب میشه. متن بهطور اختصاصی برای ماست و نویسنده مشخصی داره.
آقا احسان درود بر شما
با بیشتر نقدت همراه و همسازم
جز اونجا که گفتی زیاد از چیزای جنسی استفاده نکرده
در مقایسه با مزخ فات قبلی درست میگید اما همچنان مبتذله
در بین برخی سایت های پرمدعا که از صفات درخشان و لازم برای این روزها استفاده کردند به نظرم این نقد نیاز بود چون باعث شد مخاطب احساس جداماندگی کامل از منتقد نکنه
چون واقعا در طول فیلم که به اصرار یک شخصی مجبور شدم برم احساس توهین کردم خواستم بغض کنم
چرا سینمامون از کره و فرانسه و دانمارک و انگلیس و فرانسه و…کیلومترها دوره
دیگه آمریکا پیشکش
چرا اینقدر قانع شدیم
مثلا بااینکه به آکتور نقد جدی دارم اما ایدش نشون میده که مث بعضی سریالا ی پرصدا تقلید نمی کنه و دست کم شجاعت داره
اما اینقدر که شعار میدن سینمای قبل انقلاب مبتذله
خب فیلم پرفروش اون موقع قیصر بود اما الان فیلمای پرفروش تاریخ بعد انقلاب اوج ابتذالن
اونوقت پرفروش های ینمای منطقه غرب جهان که به اخلاقیاتش توهین میکنیم پر از آثار سرگرم کننده محترم یا هنری جذاب انسن گرا و اخلاقی هستن
جلوه گری در اینجا نتیجش همینه
سلام تاریخ انتشارشو کی پیشبینی می کنید
به تصمیم تهیهکننده محترم ربط داره. ما هم منتظریم شدید!
علی طلوعی تهیه کننده بخارسته نه عامریان
سلام
فیلیمو میشه بگی تهیه کننده بخارست چه تصمیمی واس اکران آنلاینش گرفته؟
آهان نکنه اینم میخواد اکران آنلاین بشه اونم اختصاصی فیلیمو بعدم مثل بخارست دائمنا تاریخش تغییر کنه
سلام
برای بخارست ما تاریخی اعلام نکردیم که تاخیر بیفته. اکران آنلاین تصمیم تهیهکننده هر فیلمه.
سلام خسته نباشید . کی اطلاعات سریال مگه تموم عمر چند تا بهاره را منتشر می کنید ؟
سلام
منتظریم به پخش نزدیک بشه، چشم
سلام خسته نباشید . کی اطلاعات سریال مگه تموم عمر چند تا بهاره را منتشر می کنید ؟
سلام خسته نباشید.
وقتی بیاد هروقت اختصاصی فیلیمویه؟؟؟
سلام
به تصمیم تهیهکننده محترم ربط داره. امیدواریم اینطور باشه.