«چپ-راست» شروع غافلگیرکنندهای دارد (البته اگر بعداً معلوم نشود ایدهاش اوریجینال نبوده و سازندهاش آن را از فیلم دیگری برداشته!): نمای از بالای صحنه سزارین دو زن باردار در کنار هم، تا لحظه تولد نوزادهایشان. موقعیت مرکزی فیلم هم جذاب به نظر میرسد: بچههایی که در همان بیمارستان جابهجا میشوند و والدینشان –که رقیب سیاسی همدیگرند- تا سالها بعد از این موضوع خبر ندارند. با این حال، اتفاقات سیاسی کشور در سالهای اخیر (بهخصوص طی چند ماه گذشته)، باعث شده که فیلم به لحاظ مضمونی (از همان اسمش تا سکانس پایانی) حالا دیگر یخکرده و از دهن افتاده به نظر برسد. شاید خیلی هم نشود این موضوع را به حساب بدشانسی پدر و پسر محمدی گذاشت. چون مستقل از موج پرشتاب رویدادهای پاییز تاکنون، حتی موقع تولید چپ-راست هم بعید به نظر میرسید که سکه حرفش دیگر بین مخاطبان خریداری داشته باشد. فیلمی که سه سال قبل ساخته شده و اکرانش به دلایل مختلف تا به امروز به تعویق افتاده تا درنتیجه، یکی از اتفاقات نادر تاریخ سینما رقم بخورد: تاریخ مصرف فیلم قبل از رسیدنش به پرده به سر رسیده!
فهرست بهترین فیلم های کمدی ایرانی
فیلم چپ، راست همان مسیری را دنبال میکند که با «نان و عشق و موتور هزار» در سینمای ما آغاز شد و بعدها به شکلهای مختلف در کمدیهای خوب و بد دیگری ادامه پیدا کرد: از «مکس» و «اخراجیها ۳» دهه ۸۰ تا «دینامیت» همین اواخر. تقابل دو مشی سیاسی و دو نگاه اجتماعی و سبک زندگی شخصی، که قرار است از دل مواجهه افراطهای یکی با تفریطهای دیگری کمدی ساخته شود. در خلق چنین فضای طنزآمیزی، البته که «اغراق» یکی از ابزارهای اصلی است. اما محمدی چه در فیلمنامه چه در اجرا، این اغراقها را بیهیچ ظرافت و وسواسی، زمخت و دمدستی پرداخته و تحویلمان داده. گویی با سیناپس لُخت و بیجزئیاتی طرفیم که صرفاً قرار بوده خلاصه داستانش را برایمان تعریف کند و پررنگ کردن طرح و نقشهای این اتود خام و رنگآمیزی شخصیتها و موقعیتها و درآوردن ریزهکاریهایش را به ادامه کار موکول کرده؛ اما فیلمساز به جای اینکه مرحله تبدیل این سیناپس ساده و مختصر به فیلمنامه را پشت سر بگذارد و اجازه دهد تا با نمک و فلفل و ادویه لازم، با حرارت ملایم در زمان کافی پخته شود، یکراست آن را جلوی دوربین برده است. نتیجه هم شده شوخیهای بینمک و گاه لوسی که بعضاً از فرط سادهانگاری، فهم و درک مخاطبش را به چالش میکشد و حتی شاید او را به جای کارگردان، دچار شرم نیابتی کند.
مثلاً نگاه کنید به ایده مصاحبه خبرنگار خارجی با «بشیر کشاورز» (رامبد جوان) و حضور «اصلان دهقان» (پیمان قاسمخانی) بهعنوان مترجم در کنار او. موقعیتی اغراقآمیز که در جان خودش تضاد طنزآلودی دارد، ولی صحبتها و جزئیاتش چنان سطحی و سادهلوحانه پیش میرود که انگار داریم یک نمایش مدرسهای از بچههای دبیرستانی میبینیم، نه یک فیلم سینمایی بزرگسالانه.
از این دست اغراقهای نتراشیده و تکرارهای دستمالیشده در فیلم فراوان است. از سکانس مناظره تلویزیونی (بعد از تیتراژ) و «بگم بگم»هایی که دو رقیب سیاسی علیه هم راه انداختهاند بگیر تا سکانس بیموقع سر رسیدن مدیر اصولگرا به خانه کشاورز و تلاش ناکام او برای پنهان کردن دهقان. حتی گاهی در میزانسنها نیز این اغراقها شکلی مزاحم و آزارنده به خود میگیرند، مثل مصاحبه تلفنی کشاورز، وقتی خودش همراه فرزندش کنار سنگ توالت نشستهاند (برای روشنتر شدن منظور از «ظرافت و ریزهکاری در پرداخت جزئیات موقعیتهای آشنا»، شاید مقایسه شکل استفاده از توالت در این سکانس با «شوخیهای توالتی» عطاران بد نباشد).
روایت اصلی داستان فیلم چپ راست بعد از تن دادن دو طرف دعوا به توصیه بازپرس و همخانه شدنشان، عملاً دیگر درجا میزند و جز شاخ و برگ دادن به موقعیتهای فرعی و تعریف خردهقصههای حاشیهای، در طول پیش نمیرود؛ یعنی ما در فیلم چیزی از این موضوعِ (ظاهراً) مهم نمیبینیم که این همخانگی، درنهایت چقدر بر ارتباط هر کدام از والدین با بچههای دیگری مؤثر بوده یا نزدیک شدن بچهها به هم، چه تأثیری روی پدر و مادرهایشان گذاشته است
خود شخصیتها و بازیهایشان هم از این آفت دور نبودهاند. هر چهار شخصیت اصلی (و همینطور دو مدیر سیاسی بالادستیشان) تیپهایی نخنما و کلیشهایاند و جزئیاتی که به هر کدام طعم و رنگ و عطر خاصی بدهد -چه بر روی کاغذ چه در اجرایشان- وجود ندارد. شاید در این بین فقط آشپزی کردن (و کلاً خانهدار بودن) دهقان استثنا باشد، که اتفاقاً در همین حد هم گاه به شوخیهای بامزه و متفاوتی منجر شده؛ مثل تأکید کشاورز به او برای پرهیز از خوردن سردیجاتی که برای درست کردن سالاد و ترشی روی میز چیده است.
خود بازیگران هم در ایفای نقشهایشان معمولاً چیزی بیش از آنچه قبلاً در شخصیتهای مشابه نشانمان داده بودند، ندارند. پیمان قاسمخانی را در «سنپترزبورگ»، و ویشکا آسایش را در «خوب بد جلف» -وقتی در حضور مسئولان دولتی، در جلد مدیرپسندش فرو میرفت- در قالبهای مشابه دیدهایم. بازی سارا بهرامی گرچه بهتر از بقیه است اما هم شخصیتش در فیلمنامه آنقدری پرداخت نشده (نهایت آنچه از او در خاطرمان میماند، گیر دادنش به بدحجابی دیگر زنان است) هم آنقدرها وزن مهمی در قصه ندارد. اما جدا از بازی این سه نفر، چپ-راست به وضوح از بازی اشتباه رامبد جوان ضربه خورده است. ایده او برای تُکزبانی حرف زدن در نقش کشاورز، بیش از حد پیش پا افتاده و کهنه به نظر میرسد و تأکیداتش در گفتار و رفتار این مرد، به منظور پررنگ کردن زاویههای شخصیتی یک چهره سیاسی دگم و بیمنطق و زباننفهم، ابداً روی کاراکتر ننشسته و حتی همان اندک تلاش محمدی برای خلق چنین موجودی در فیلمنامه را هم به باد داده است. با این حال در میان شخصیتهای فرعی فیلم، لحظاتی که «آقای بازپرس» (سروش صحت) و «خانم پرستار» (ستاره اسکندری) جداجدا خلق کردهاند، احتمالاً تنها یادگاری بیننده از تماشای چپ-راست باشد. ایدههای کوچک اما خلاقانهای در فیلمنامه –بازپرس رندی که با تصویر همیشگیاش در فیلمهایمان فرق دارد، و پرستار «شیطون»ی که از بیمارستان سر از سالن آرایشگری درآورده- که با بازی هر دو نفر، به خوبی به ثمر نشسته است. به خصوص جملات قصار تلگرامی آقای بازپرس.
اما شوخیهای چپ-راست (مثل همین یکی) عموماً در حد متن و دیالوگها باقی میماند و در معدود دفعاتی هم که به تصویر میرسد –مثل نگه داشتن کله دهقان زیر آب استخر- چنگی به دل نمیزند. روایت اصلی داستان نیز بعد از تن دادن دو طرف دعوا به توصیه بازپرس و همخانه شدنشان، عملاً دیگر در جا میزند و جز شاخ و برگ دادن به موقعیتهای فرعی و تعریف خردهقصههای حاشیهای، در طول پیش نمیرود؛ یعنی ما در فیلم چیزی از این موضوعِ (ظاهراً) مهم نمیبینیم که این همخانگی، درنهایت چقدر بر ارتباط هر کدام از والدین با بچههای دیگری مؤثر بوده یا نزدیک شدن بچهها به هم، چه تأثیری روی پدر و مادرهایشان گذاشته.
فیلم چپ راست در پایان، باز به یک حرف کهنه و تکراری میرسد: «دو جناح سیاسی کشور، به هیچوجه به فکر ملت نیستند و کشاورز و دهقان راهی جز اینکه به خودشان برگردند ندارند.» حرفی که حتی در زمان ساخت فیلم (دی ماه ۹۸) بیات و منقضی شده بود، چه رسد به امروز. انگار حامد محمدی بعد از دو قلقگیری موفق برای گیشه در «اکسیدان» و «چهار انگشت»، حالا در چپ-راست با یک اشتباه محاسباتی بزرگ در جهتیابی، به زمین سفتی خورده است.
خاک تو سرتون با این فیلم های مزخرف و بی محتوایی که میسازید یک ساعت و نیم اگه دوربین رو به یه سگ بسته بودین چیز های قشنگ تری میدیدیم تا این فیلم بی ارزش و مخرب ارزش ها
واقعا متأسفم برای سینمای ایران
به کجا داریم میریم ما
چه قدر بی محتوایی
چه قدر ابتذال
هیچ جلمهای توصیف کننده این افتضاح نیست.
فقط میتونم بگم واقعا متاسفم ،حیف این همه ازبهترین جوونای این مردم که پرپر شدن ،حالا اینا بیان مسخره کنن آرمانهامونو،بعد وزارت ارشاد هم مجوز بده
سلام..واقعا فیلم افتضاح و مسخره ..حال آدم رو بد میکنه .
انتقاد با این وضع ، از کجا و چه فرهنگی میاد ؟!..
متاسفانه سینمای خانگی رو به اضمحلاله ..
ممنون
سلام
تولید فیلم سینمایی، ربطی به نمایش خانگی نداره.
سلام.فیلم بی ارزش که با تمسخر ارزش های الهی سعی میکنه مخاطب روبخندونه. در کشورهای غربی برخی به اهمیت بسیار بالای امر به معروف و نهی از منکر پی برده اند اما انسان های جاهل نمیتونن درک کنند که جامعه یک کشتیها که اگه یک نفر زیر خودش رو سوراخ کنه همه غرق میشن. و وای وای وای بر این وزارت ارشاد ما…
من در سینما رو گل بگیرم
سازندگان این فیلم ارزنی از سینما چیزی نمیدونن
حیف اینترنت
شوخی به چه قیمتی . حال به هم زن ترین فیلم کل جهان. خواستن مثلا با شوخی های جنسی خنده بر لب مردم بیارن خاک بر سر تون که چیزی از طنز نمیدونید چرا چرا اجازه نشر دادند . و به شعور مردم توهین کردن . با اون دیالوگ های مسخره اندر مسخره رامبد جوان …چقدر یه فیلم مشمئز کننده میتونه باشه ما که تا اخر ندیدیم متاسفم نمره از ۱۰ ۱ هم زیادشه زیر ۰ باید بدن
شرم برکسانی که به این فیلم مجوز دادن
آقایان مسئول واقعا خودتون میتونید با خانواده این فیلم نگاه کنید ؟!!!
شوخی های ناجوری داره .
آقای اسماعیلی تا کی میخواین سرتون بذارید تو برف ؟!!!!
محتوای این فیلم از بالا تا پایین به جز مسخره کردن افراد باحجاب ، مردان متدین و فریضه ی امر به معروف ونهی از منکر هیچی نداره .
حیف این زمانی که آدم برای این فیلم هدر بده در ضمن اونایی که ندیدن فیلم رو با خانواده نبینن شوخی های بی محتوا داخلش هست
خجالت آوره اگه می خواید یه فیلم رو توقیف کنید تا تهش وایسید اینجوری که یه مدت توقیف و بعد مجوز پخش می دید که بدترهه مثل پلمپ کردن هاتون
واقعاا تاسف آوره همچین آدمایی شدن وزیر ارشاد
تغییر فرهنگ مردم با همین فیلم ها شروع میشه
از اینا توقعی نداریم (سلبریتی های بی خاصیت)ولی وزرات ارشاد …
مسولین پی گیری کنن
انشاالله که خود امام حسین علیه السلام جوابتون بده
واقعا فیلم مزخرفی بود. برای وزرات ارشاد این مملکت متأسفم که یا خوابه یا جفاکار…
حیف بودجه که پای این فیلمنامه های سخیف و بی ارزش هدر میره.
فیلم بسیار خرابی است وزارت ارشاد چرا اجازه میدهید این فیلم ها به همین راحتی مجوز بگیرند این فیلم رسما داره افراد مذهبی و امر به معروف و نهی از منکر رو مسخره میکنه واقعا برای سازنده این فیلم متاسفم دقیقا همین طوری باعث میشن که وقتی به یک بانو بی حجاب میگیم خانم روسری سرت کن میگه وضعیت مملکت الان این طوریه دیگه آدم میتونه حرفی بزنه وقتی خود مسئولین اجازه میدن این فیلم ها به همین راحتی پخش بشن
توهین به بانوان بی حجاب نمایان است
ینی مزخرفترین فیلمی بود ک به عمر دیدم.سراسر لودگی و بی سرو ته و چندش اور.حیف بودجه که واسه این فیلمای بیشعوری میکنن-ـ-
واقعا این فیلم هارا انگار یه بچه ساخته، دیدن این فیلم توهین به شعور و شخصیت آدم است
یه سوال فنی:
خانوم ارزشی داستان در سکانس پایانی، هم چادر به سر دارد و هم از ارتباط نامتعارف و نامشروع دخترش با مرد غریبه به وجد می آید و تعریف می کند؟!
افراط و تفریطی که جناح چپ در طول تاریخ انقلاب داشته (از ماجرای دیوار کشیدن بین خانوم ها و آقایان در سالهای نخستین در دانشگاه و قضیه ی پونز و روسری در خیابان! تا نطق های صریح و غیر صریح در حمایت از بی بند و باری جوانان در سالهای اخیر) را به اصولگرایانی که آرمانهایشان برای شما ناخوشایند است، نسبت ندهید که مضحک است.
به اقتضای موضوع داستان، طنز های زننده و جلف فیلم، نسبت به سایر فیلم های سابق این خط فکری، کمتر شده. (بماند که اگر به هر کارگردان آماتوری به اندازه بعضی از این آقایون بها داده شده بود، یه اسپیلبرگی نولانی چیزی در اومده بود)
کینه ای که این افراد از قوه ی قضائیه دارن رو میشه در طراحی شخصیت بازپرس (سروش صحت) دید.
به عقیده ی این فیلم، تفکر حفظ وقار و ارزش زن (در قالب حجاب ظاهری و عفت زبانی و رفتاری)، تفکری پوسیده و غیر واقعی جلوه داده شده و در آینده کاملا نابود خواهد شد… (باشه، شما راست میگی)
در واقعیت کنونی جامعه، اگر جناح چپ ذره ای مقبولیت در بین توده مردم داشت، هیچوقت با این فیلم دستوری، خودش و جناح رقیب رو به نفع تفکر ضد دینی منهدم نمی کرد. (انتحاری هوشمندانه ای بود جناب رئیس!)
افراط و تفریط با تهوع ترین ، افتضاح ترین شکل ممکن به نمایش گذاشتن
چرا گروه سنی نداره فیلم
یه جا به زنش میگه بیا می خوام ببوسمت
اون وری هم که هی یا زنش رو می گیره یا دست می ذاره رو شکمش
اینا چین تو فیلم های ایرانی؟؟؟؟!!!!
اصلا فیلم چی می خواد بگه
کسی فهمید به ما هم بگه
تهش هم که یعنی چی دو تا دخترا پشت فرمون اونجوری؟!؟!؟
حداقل مرد باشین تا آخرش سر حرفتون بمونین یا یه سمت رو انتخاب کنین یا اگر می خواین بگین که همه باید با هم باشیم تو این کشور … اینجوری که قابل قبول نیست این حرفا
همون دم دستی دقیقا بهترین حرف هست
واقعا خجالت نکشیدن جلوی کودک گفتن کمک جنسی و تازه بچه رو هم وادار کردن همون کلمه رو به زبون بیاره ؟ رامبد جلوی بچه میگه گ خوردی.
بیش از مد مزخرف بود
مزخرف ترین فیلمیه که به عمرم دیدم
خاک تو سرشون با این فیلم ساختن😡