بهترین فیلم های الایجا وود
۲۸ ژانویه تاریخ تولد این ستاره سینمای هالیوود است
اگرچه بسیاری از مخاطبان سینما الایجا وود را تا همیشه با نقش فرودو بگینز به یاد خواهند آورد، اما او از زمان نخستین حضور سینماییاش در ۸ سالگی، در نقشهای بسیاری درخشیده است. الایجا وود با اینکه هنوز در اوایل دهه پنجم زندگی خود بسر میبرد، بیش از ۳ دهه است که بازیگری میکند. او با چشمان آبی درشت خود و چهره پسرانهاش، در نقشهای بسیاری قلب مخاطبان را تسخیر کرده است. وود از شروع دوران کاریاش به عنوان یک بازیگر کودک در اوایل دهه ۹۰ تا علاقهاش به فیلمهای ترسناک پر از خون و خونریزی و تا نقش مشهورش در سه گانه ارباب حلقهها، خود را به عنوان بازیگری ثابت کرده است که توانایی حضور در طیف متنوعی از نقشهای جذاب را دارد. در این مطلب به بهانه تولد این بازیگر هالیوودی برخی از بهترین فیلمهای او را مرور کردهایم.
لیست بهترین فیلم های الایجا وود Elijah Wood از کودکی آغاز میشود؛ او زمانی که تنها ۸ سال داشت با فیلم بازگشت به آینده قسمت ۲ (Back to the Future Part II) نخستین حضور خود به عنوان بازیگر را در نقشی کوچک مقابل دوربین تجربه کرد. پس از آن، او با بازی در فیلمهایی مانند آوالون، بهشت (Paradise)، رادیو فلایر (Radio Flyer) و ماجراهای هاکلبری فین، به یک بازیگر کودک مشهور تبدیل شد. اما به تدریج در نقش نوجوانان بالغتر درخشید تا اینکه با انتخاب شدن برای بازی در قالب شخصیت فرودو در سه گانه حماسی ارباب حلقهها، نقش عمر خود را ایفا کرد. ایفای نقش چنین شخصیت آیکونیکی میتواند یک بازیگر را به شمایلی خاص محدود کند، اما وود پس از تجربه بسیار موفق ارباب حلقهها توانست در پروژههای هیجانانگیز زیادی در نقشهایی متفاوت حضوری برجسته داشته باشد.
کادر آموزشی | The Faculty | 1998
کارگردان: رابرت رودریگز
یک فیلم ژانری پرطمطراق و ارزان از رابرت رودریگز که در اواخر دهه ۹۰ عرضه شد. کادر آموزشی مدل فیلمهای دبیرستانی را با رجعتی عاشقانه با الگوی فیلمهایی مانند موجود (The Thing) و هجوم ربایندگان جسم (Invasion of the Body Snatchers) ترکیب میکند. این فیلم تماشایی بیشتر از فیلمبرداری بازیگوشانه رودریگز و گروه بازیگری جذاب خود بهره میبرد. علاوه بر وود میتوان به حضور جوردانا بوروستر، کلیا دووال و جاش هارتنت اشاره کرد. حتی یک پایان کم رمق هم نمیتواند لذت تماشای کادر آموزشی را از بین ببرد.
۹ | nine | 2009
کارگردان: شین اکر
الایجا وود در اینجا استعداد صداپیشگی خود را به شخصیت ۹، موجودی عروسکی با پوششی پارچهای که در دنیای دیستوپیایی عاری از انسان و پر از ماشینهای بدجنس بیدار میشود، میبخشد. داستان فیلم احتمالا بیشتر برگرفته از انیمیشن کورالاین (Coraline) و فیلم ماتریکس (The Matrix) است. همچنین بافت آن پایینتر از چیزی است که میتوان انتظار داشت، اما پویانمایی، شخصیت پردازی و طراحی جهان بینهایت خیالانگیز آن، ۹ را به یک سرگرمی ارزشمند برای علاقهمندان به انیمیشن تبدیل میکند.
زنجیره احمقها | Chain of Fools | 2000
کارگردان: پاتریک فون کروسنسترنا، پونتوس لوونیلم
این کمدی سیاه خندهدار مستقل از حضور درخشان وود در نقش یک آدمکش ۱۷ ساله بهره میبرد. وود در اینجا کاملا گیرا، بهطرز شرورانهای بامزه و همچنین ترسناک است و به تنهایی در هر لحظهای که در فیلم حضور دارد آن را ارتقا میدهد. برای تکمیل فهرست نقشآفرینیهای برجسته وود این فیلم را نیز باید در برنامه خود بگذارید.
مجنون | Maniac | 2012
کارگردان: فرانک خلفون
با اطمینان میتوان گفت که کاریزما و جذابیت همیشگی الایجا وود هیچ وقت به اندازه حضور او در نقش قاتل زنجیرهای فرانک زیتو در مجنون، واژگون نشده است. فیلم فرانک خلفون بازسازی فیلم جنجالیای محصول ۱۹۸۰ به همین نام است و عمدتا از دیدگاه قاتل فیلمبرداری شده و چهره وود فقط در بازتابها قابل تشخیص است. نتیجه شبیه برداشتی تاریکتر از فیلمی مانند هنری: تصویر یک قاتل زنجیرهای (Henry: Portrait of a Serial Killer) بنظر میرسد. مطمئنا فیلم برای همه مناسب نیست، اما برداشت خلفون باعث میشود که فیلم هرگز به سمت وحشیگریهای بیارزش مایل نباشد. بلکه برعکس، توانایی مجنون در مشارکت دادن بیننده در قتلهای وحشتناک زیتو، از آن فیلمی آزاردهنده درباره زنستیزی و چشمچرانی میسازد.
ماجراهای هاکلبری فین | The Adventures of Huck Finn | 1993
کارگردان: استیون سامرز
الایجا وود یکی از محبوبترین ستارههای کودک دهه ۹۰ بود. بنابراین حضور او در نقش شخصیت اصلی هاکلبری فین در این اقتباس از رمان مشهور مارک تواین به نوعی اجتناب ناپذیر بود. این یک بازخوانی برجسته و تقریبا بینقص از دیزنی به کارگردانی استیون سامرز است. در واقع ماجراهای هاکلبری فین دومین فیلم بلند داستانی سامرز پیش از ساخت فیلمهایی مانند مومیایی (The Mummy) و ون هلسینگ (Van Helsing) بود. وود به شکل قابل توجهی قدرت فیلم را حفظ میکند و مانند یک بازیگر کارکشته سیر تغییر هاک جوان را ترسیم میکند.
تاثیر عمیق | Deep Impact | 1998
کارگردان: میمی لدر
تاثیر عمیق در زمان انتشار خود بطرز نامطلوبی با پدیده آرماگدون مقایسه شد. این مقایسه لزوما منصفانه نیست. زیرا این فیلم ژانر فاجعه درباره مصیبت قریبالوقوع برخورد یک دنباله دار با زمین است که بسیار بیشتر از ابعاد کلان این اتفاق بر جزئیات کوچک متمرکز است و مجموعه بزرگی از داستانهای شخصی و صمیمانه را به هم پیوند میزند. یکی از دلنشینترین آنها داستان وود است که در آن او و دوست دبیرستانیاش تصمیم میگیرند پدر و مار خود را در حال مرگ رها کنند و به یک پناهگاه زیرزمینی عقب نشینی کنند. تاثیر عمیق ممکن است رقابت را به فیلم بلاک باستری بزرگ دهه ۹۰ یعنی آرماگدون به شکل محتومی باخته باشد، اما به عنوان یک فیلم ژانر فاجعه، بیاندازه جذابتر و انسانیتر از آن چیزی است که منتقدان در آن زمان به آن اعتبار میدادند.
همه چیز روشن شده است | Everything Is Illuminated | 2005
کارگردان: لیو شرایبر
از چشمان درشت و آبی وود هرگز بهتر از این استفاده نشده است. اقتباسی از اولین رمان خندهدار و تکاندهنده جاناتان سفرن فور به کارگردانی لیو شرایبر که در آن وود نقش شخصیت جاناتان را بازی میکند. شرایبر، بازیگر فیلم برنده اسکار اسپاتلایت (Spotlight)، به شکل تقریبا ناامیدکنندهای بسیاری از فلاشبکهای رئالیسم جادویی که به رمان حس وهمانگیزی و وسعت بیشتری بخشیدهاند را حذف میکند. او تصمیم میگیرد بطور کامل بر سفر جاناتان به اوکراین برای کشف اسرار آنچه که برای پدربزرگش در طول جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده است تمرکز کند. این البته در نهایت انتخاب مناسبی است، زیرا همراهان جاناتان در این سفر، یک راهنمای تور شیفته موسیقی رپ به نام الکس (اوجن هوتز)، پدربزرگ بداخلاقش (بوریس لسکین) و سگی به اسم سامی دیویس جونیور، به اندازه کافی به فیلم حال و هوایی دلپذیر میبخشند.
دیگر در این دنیا احساس در خانه بودن نمیکنم |I Don’t Feel at Home in This World Anymore | 2017
کارگردان: میکن بلیر
میکن بلیر، منبع الهام جرمی سالنییر (بازیگر ۲ فیلم قراضه آبی و اتاق سبز از سالنییر)، نخستین تجربه کارگردانی خود را با این کمدی مستقل پشتسر گذاشته است. فیلم درباره زنی است که آنچنان از بیرحمی و خودخواهی بشر ناامید میشود که تصمیم میگیرد برای مراقبت از خودش دست به اقدام بزند. همکاری ملانی لینسکی در نقش این زن با شخصیت تونی با بازی وود جذابترین بخش فیلم است. وود در نقش تونی، مدل موی دم موشی دارد و عاشق هنرهای رزمی و هوی متال است. وود بطرز شگفتانگیزی خارقالعاده است و با اینکه فیلم در بخش انتهایی خود کمی به بیراهه میرود، شیمی میان او و لینسکی فیلمی را پایهگذاری میکند که در بهترین حالت عناصر یک تریلر تاریک را با برخی تفسیرهای اجتماعی سرگرمکننده ترکیب میکند.
پیانوی بزرگ | Grand Piano | 2013
کارگردان: ائوخنیو میرا
دیمین شزل پیش از شروع غافلگیرکنندهاش با فیلم ویپلش در سال ۲۰۱۴ و قبل از اینکه اسکار کارگردانی را برای لا لا لند دریافت کند فیلمنامه این تریلر تاریک و جذاب را نوشت. داستان پیانیستی که دوباره روی صحنه برمیگردد، اما هدف تک تیراندازی قرار میگیرد که اگر یک نت اشتباه بزند او را خواهد کشت. الایجا وود نقش تام سلزنیک یک پیانیست کنسرت با استعداد را بازی میکند که فعالیت حرفهای خود را به دلیل ترس از صحنه متوقف کرده است. او که به عنوان بزرگترین پیانیست نسل خود شناخته میشود با اما سلزنیک (کری بیشی) ستاره جوان هالیوود ازدواج کرده است.
او پس از اجرای ناموفق یک قطعه به مدت ۵ سال از صحنه دور میشود اما در نهایت برای پس گرفتن تاج و تخت خود به عنوان یک پیانیست بزرگ برای نواختن یک قطعه موسیقی بسیار دشوار و پیچیده بازمیگردد. فیلم در لحظاتی که تام سعی میکند خود و همسرش را زنده نگه دارد بسیار پرتنش است. اگرچه فیلم مدت زمان کوتاهی دارد، اما ائوخنیو میرا با کارگردانی هوشمندانهاش تعلیق را پیوسته حفظ میکند و پیوندی لذت بخش میان هنر والا و عامهپسند در فیلم به وجود میآورد. وود نیز تمام تلاش خود را برای به تصویر کشیدن یک نابغه نوازنده پیانو بکار میگیرد و با همراهی جان کیوساک (در نقش تک تیرانداز)، یک طرح داستانی نه چندان هوشمندانه را به رقصی پرتنش میان شکارچی و طعمه احتمالی تبدیل میکنند.
خدانشناس | No Man of God | 2021
کارگردان: امبر سیلی
آخرین حضور سینمایی الایجا وود یکی از بهترین اجراهای دوران حرفهای او است. خدانشناس، براساس رونوشتهای واقعی از مکالمات میان مامور ویژه افبیآی بیل هاگمایر و قاتل زنجیرهای تد باندی، یکی از دلهرهآورترین و هولناکترین ماجراجوییها درباره ذهن یک قاتل از زمان سکوت برهها (The Silence of the Lambs) است. کارگردانی خوددارانه امبر سیلی به همراه فیلمنامه هوشمندانه کیت لسر در کنار نقشآفرینی وود در نقش هاگمایر و بازی تحسینبرانگیز لوک کیربی در نقش باندی، برای اینکه مطمئن باشیم با چه فیلم جذابی روبرو هستیم کفایت میکنند. وحشت واقعی فیلم، تبدیل مکالمات هاگمایر و باندی به چیزی شبیه یک دوستی معمولی است. رابطهای پیچیده و غیرمنظرهای که در لحظاتی به شکل ناخوشایند و هولناکی معکوس میشود. زمانی که باندی دریچهای از جنونش را به روی هاگمایر باز میکند.
شهر گناه | Sin City | 2005
کارگردان: فرانک میلر، رابرت رودریگز
این اقتباس فوقالعاده وفادارانه رابرت رودریگز از رمان گرافیکی فرانک میلر قواعد نحوه برگردان کتابهای کمیک به سینما را تغییر داد. سبک خیرهکننده فیلم که رمان را تقریبا قاب به قاب به روی پرده میآورد و آن را با حرارت نئو نوآر در هم میآمیزد جذابیت اصلی فیلم را شکل میدهد. بازیگران بسیار جذاب هستند و وود نیز در نقش قاتل سریالیای به نام کوین حضوری برجسته دارد. هرچند این فیلمی است که زیباییشناسی را به شخصیت ترجیح میدهد.
آوالون | Avalon | 1990
کارگردان: بری لوینسون
وود در اینجا در اصل نقش بری لوینسون جوان را در سومین قصیده این نویسنده و کارگردان برای دوران نوجوانیاش در بالتیمور، به تصویر میکشد. زیرا داستان فیلم در واقع درباره خانواده مهاجر روسی لوینسون در دهههای ۴۰ و ۵۰ و تضاد فرهنگی بین نسل قدیمیتر و نسل جوانتر است. الیزابت پرکینز، جوآن پلورایت و آیدان کوئین، در اینجا یکی از بهترین بازیهای خود را به نمایش میگذارند. با اینحال، قلب تپنده واقعی آوالون در رابطه بین شخصیت مایکل با بازی وود و آرمین مولر-اشتال در نقش پدربزرگش سم قرار دارد.
طوفان یخ | The Ice Storm | 1997
کارگردان: انگ لی
این درام بزرگسالانه به کارگردانی انگ لی فیلمی مفرح و جذاب است. طوفان یخ داستان یک خانواده نابسامان را روایت میکند که در ظاهر خوب بنظر میرسند. همچنین این فیلمی است که وود در آن از یک شخصیت کودک به یک نوجوان انتقال مییابد. در این فیلم که داستان آن در دهه ۷۰ اتفاق میافتد، کوین کلاین در نقش بن، مردی سرخورده است که با همسایهاش جینی (سیگورنی ویور در یکی از دست کم گرفته شدهترین نقشآفرینیهایش) به همسر خود (جوآن آلن) خیانت میکند. کاری که بن انجام میدهد توسط دخترش وندی (کریستینا ریچی) تقلید میشود و او با پسر جینی، مایکی کارور (الایجا وود)، شروع به برقراری رابطه میکند. وقتی یک طوفان یخ رخ میدهد این دو خانواده واقعیت تلخی را تجربه میکنند.
درخشش ابدی یک ذهن پاک | Eternal Sunshine of the Spotless Mind | 2004
کارگردان: میشل گوندری
الایجا وود در درخشش ابدی یک ذهن پاک که یکی از بهترین فیلمهای قرن بیست و یکم محسوب میشود، نقشی کوچک اما مهم دارد. فیلمنامه برنده اسکار آن به قلم چارلی کافمن درباره زوجی با حضور کیت وینسلت و جیم کری است که به دنبال یک جدایی ناخوشایند برای پاک کردن خاطراتی که از یکدیگر دارند، از یک روش آزمایشی کمک میگیرند. اما در حالیکه تکنسینها، استن (مارک رافلو) و پاتریک (الایجا وود) شروع به پاک کردن خاطرات جوئل (جیم کری) میکنند، او متوجه میشود که میخواهد خاطراتش را نگه دارد. در نتیجه او ناامیدانه از لحاظ ذهنی میجنگد تا عشق واقعی خود را هرگز فراموش نکند.
فیلمنامه خلاقانه و دوست داشتنی چارلی کافمن در کنار کارگردانی استادانه میشل گوندری، عشق و خاطره را در داستانی غیر خطی به شکلی جذاب به تصویر میکشد. درخشش ابدی یک ذهن پاک از آن فیلمهایی است که باید در آرامش و سکوت به تماشای آن بنشینید. اگرچه ممکن است دنبال کردن داستان آن در لحظاتی سخت باشد، اما تلاش برای همراه شدن با خط داستانی پیچیده فیلم ارزشش را دارد. وود خود را کاملا با فیلمنامه کافمن که از لحاظ احساسی تاثیرگذارترین و ویرانگرترین اثر او است، تطبیق میدهد. همچنین در اینجا یکی از بهترین بازیهای عمر کیت وینسلت، جیم کری و کیرستن دانست را مشاهده میکنیم. فیلمی که در درجه اول و بیش از هر چیزی کاوشی درباره رنج دوست داشتن است.
سه گانه ارباب حلقهها | The Lord of the Rings | 2001، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳
کارگردان: پیتر جکسون
انتخاب کردن بین فیلمهای ارباب حلقهها تقریبا یک کار غیرممکن است. کافی است بگوییم که هر ۳ آنها از خارقالعادهترین دستاوردهای تاریخ سینما و شاهکارهای مدنی هستند که در کنار حماسههای کلاسیک هالیوود مانند بن هور و لورنس عربستان قرار میگیرند. پیتر جکسون درباره علت انتخاب الایجا وود در نقش فرودو گفته است:«به اعتقاد من او خودش را به عنوان بزرگترین بازیگر گروه سنی خود نشان داده بود». اگرچه وود در هر ۳ فیلم این حماسه فانتزی میدرخشد، اما او در فیلم اول، یاران حلقه، در اوج خود قرار دارد. زمانی که او به عنوان یک هابیت ساده دل و خوشحال مامور میشود تا حامل حلقهای باشد که باید از بین برود. وود با فرودو صاحب نقشی شد که همه نقاط قوت او به عنوان یک بازیگر را در بر میگرفت. از آنجایی که دنبالههای بعد، دو برج و بازگشت پادشاه، جهان شخصیتها را گسترش میدهند، فرودو همیشه در کانون توجه قرار ندارد، اما با اینحال وود تا پایان سه گانه به حضور چشمگیر خود ادامه میدهد. این فرانچایز که نیازی به معرفی ندارد در مجموع ۳۰ نامزدی اسکار به دست آورد و ۱۷ جایزه از جمله اسکار بهترین فیلم برای بازگشت پادشاه کسب کرد.