فیلم درب، به کارگردانی و نویسندگی هادی محقق، یکی از ۲۲ فیلم نامزد در جشنواره فیلم فجر است که فضای متفاوتی با باقی آثار سینمای ایران دارد و به نوعی فضای فیلمهای مرحوم عباس کیارستمی را زنده میکند.
همه چیز درباره جشنواره فجر ۱۴۰۰
اولین واکنش منتقدان به فیلم درب
رضا صائمی
درب به کارگردانی هادی محقق از جنس فیلم های هنر و تجربه بود. درب فیلمی متاثر از سینمای سهراب شهید ثالث و عباس کیارستمی. پلان های طولانی و ریتم کند آن قطعا برای مخاطب جشنواره ملال انگیز است اما بسیاری از مفاهیم فیلم در همین ملال قابل کشف است. در تجربه درونی مخاطب با فضای فیلم و آدمهایش. قصه کم رمق است و مصالح داستانی کم دارد اما مخاطب را با خود به جهانی می برد به یک سفر درونی تا او را با وجوه فراموش شده انسان و انسانیت در عصر پرهیاهوی مدرن مواجه کند. در واقع درب دعوت به مهربانی است.
اوج این مهربانی را می توان در جایی جست که مامور برق از جیب خود موتور برق می خرد تا مرد روستایی و فرزندانش شب را بی برق نباشند. اما آنچه در پس قصه در درب به چشم می آید تصاویر و قاب های چشم نواز آن از طبیعت است. طبیعتی با جان که زلالی و بکر بودن فطرت آدمی را در خود نشانه شناسی کرده و به یادش می آورد. فیلم داستانی مینمالیستی دارد و برای فهم جهان داستانی آن باید حوصله به خرج داد و صبوری کرد. گرچه نمی توان ضعف های دراماتیک و فیلمنامه لاغر و کم بضاعت را در نظر نگرفت. به نظر می رسد درب بیشتر بر احساسات انسان در نسبت با طبیعت تاکید می کند و آن را به طبیعت انسانی آدمها پیوند می زند. در واقع درب نوعی دعوت به بازگشتن به خویشتن است.
۳ برگزیده از فیلم درب
- ریتم کند و کسالت بار
- متاثر از سینمای شهید ثالث و کیارستمی
- قاببندی های جذاب از طبیعت
سید آریا قریشی
محقق در تازهترین ساختهاش مستقیماً به منبع ارجاع اصلیاش اشاره میکند: آنجا که نخکردن سوزن بلافاصله میتواند ما را به یاد «طبیعت بیجان» (سهراب شهیدثالث) بیاندازد. این ارجاع هوشمندانه، به ما میفهماند که قرار است با چه فیلمی روبهرو باشیم: یک روایت مینیمال از روزمرگی زندگی آدمها. «درب» در مورد یک مأمور برق در بخشی از کهگیلویه و بویراحمد است که برای تعمیر مشکل برق یک منطقه به آنجا رفته و این مأموریت کاری، بعد از مشاهده شرایط پدر و پسری که در آنجا زندگی میکنند، برای او به یک پروژه شخصی تبدیل میشود. اما فیلم هم در فیلمنامه و هم در اجرا به مشکل برمیخورد.
در مرحله فیلمنامه، مشکل به خالی بودن دست فیلمنامهنویس برمیگردد. «درب» میتوانست زمانی کوتاهتر از نسخه فعلی داشته باشد بدون اینکه چیز چندانی از دست برود. استراتژی بصری کارگردان هم بهتدریج به تکرار میافتد. استفاده از دوربین ثابت، برداشتهای بسیار بلند، قطع میان طبیعت زیبا و محیط رنگپریده زندگی شخصیت معلول، و تأکید بر لحظات مرده، شاید الگوی مناسبی برای شروع داستان و شناساندن زندگی راکد یک شخصیت باشد اما وقتی در ادامه (حتی زمانی که شخصیت اصلی دارد مسیر تحول را به شکلی آرام و درونی سپری میکند) با الگوهای بصری مشابهی روبهرو میشویم، حقیقت ناامیدکننده ای را درمییابیم: دست محقق در مقام کارگردان هم چندان پر نیست. با این ویژگیها، «درب» گرچه یک اثر ادایی محسوب نمیشود (به این معنا که رویکرد رواییاش در کلّیّت درست، قابل درک و قابل توجیه است) اما چیزی بیش از نسخه درجه دوم مهمترین فیلمهای سهراب شهیدثالث هم نیست.
۳ برگزیده از فیلم درب
- توانایی کارگردان در ساخت تصویری از فضای استان کهگیلویه و بویراحمد
- روایت بسیار کند (که در مواردی غیرضروری بهنظر میرسد)
- کاهش نقش تدوین و تمرکز روی نماهای ثابت و بسیار طولانی
کمال پورکاوه
فیلم درب در کنار فیلم برف آخر دو فیلم حاضر در جشنواره فیلم فجر هستند که از لحاظ رویکردهای فرمی و تاثیرپذیریهایی که از سینمای کیارستمی از خود نشان میدهند (در هر دو فیلم با ریتمی کند و لانگشاتهایی روبهرو هستیم که موقعیت یک کاراکتر را در دل طبیعت نشان میدهد و با یک داستان ساده، تصویرساز مبارزه و یا همزیستی شخصیتها با محیط اطراف هستند) تشابهات عجیبی پیدا کردهاند.
اما چیزی که درب را از برف آخر متمایز میکند، داستان تکخطی آن است که در کنار دیالوگهای کم و کوتاهش توانسته تمرکز خوبی بر روی سوژه خود داشته باشد و همانند اکثر آثار این روزهای سینمای ایران از این شاخه به آن شاخه نپرد. اما چیزی که ضربه اساسی را به این ساخته هادی محقق وارد کرده است، بیاعتنایی آشکار او به فیلمنامه و طراحی هوشمندانه حوادثی است که بر سر راه کاراکتر اصلی فیلم قرار داده است. واقعیت این است که تکرار چند باره ایده خرابی یا گیر کردن اتومبیل در میان جاده در کنار ایستگاههایی چون ملاقات با پیرزنی که مانع از فعالیت او میشود، نمیتواند جز سختی و مشقت رسیدن به هدف، سویهای از شخصیت کاراکتر اصلی فیلم را برای ما آشکار کند. درب بیشتر از هر چیز برای ما فیلمهای موسوم به جشنوارهای را به ذهن متبادر میسازد . فیلمهایی که با یک داستان ساده و یک خطی و اتکا به مناظر زیبای طبیعت بکر یک منطقه دورافتاده، میکوشد نوعی از سینما را به مخاطب پیشنهاد دهد که با وجود گذشت سالها، چندان تازه و بدیع هم به نظر نمیرسد.
۳ برگزیده از فیلم درب
- فیلمبرداری متناسب
- صداگذاری خوب
- فیلمنامه ضعیف
خلاصه داستان فیلم دِرب
فیلم درب، روایتی از یک ماجرای ساده و سلیس است که با ورود یک مامور برق به روستا و پیگیری وصل کردن برق برای آن محیط آغاز میشود. جدیدترین فیلم محقق در دهدشت، سوق و مناطق استان کهگیلویه و بویراحمد فیلمبرداری شده و تیم تولید آن کمتر از ده نفر بوده است.
بازیگران و عوامل فیلم درب
محمد اقبالی، سیدهادی محقق. نویسنده و کارگردان: سیدهادی محقق، تهیهکننده: سیدرضا محقق.
صحبتهای عوامل فیلم درب
رضا محقق، تهیهکننده: در ابتدا از تمام عوامل فیلم تشکر میکنم چون در شرایط سخت کار کردند. از کسانی که حامی ما بودند تشکر میکنم. همه بچههایی که در اینجا حضور دارند با تمام وجود برای این کار مایه گذاشتند. هادی محقق راه سینما را به من نشان داد و دوست دارم باز هم این همکاری ادامه داشته باشد.
هادی محقق، کارگردان: استفاده از بازیگر باعث میشود حس همزادپنداری را کاهش بدهد. سینما باعث میشود که به سراغ نابازیگر برویم. استفاده نکردن از بازیگر ارتباطی با مناسبات مالی نداشت. نمایشگری یک لطمه جبرانناپذیری به تصاویر میزند. ما میخواهیم هنر را ببینیم تا باور کنیم. استفاده از بازیگر آن حس باورپذیری را کاهش میدهد. رسیدن به یک نقش سختیهای فراوانی دارد و شاید بههمین دلیل است که خیلی از بازیگران در یک تیپ باقی میمانند. محتوا است که باعث شکلگیری فرم میشود. ما اول باید به یک محتوای مناسب برسیم. اگر یک محتوای درست نداشته باشیم به فرم خوبی هم نخواهیم رسید.
او درباره استفاده از بدل در فیلم سینمایی «درب» بیان کرد: در فیلم بدل نداشتیم و در نقش مامور اداره برق به میزان ترسهایم غلبه کردم. اگر از بدل استفاده میکردم حس باورپذیری را کاهش میداد. این شخصیت شباهتهایی به یکی از دوستانم داشت اما مابهازای کاملی برای آن وجود نداشت. ما حق نداریم بگوییم نظراتمان درست است. من کل زندگیم در اشتباه گذشت. اهمیت عباس کیارستمی در سینمای ما بسیار زیاد است. کاش ترجمه درستی از کیارستمی در سینما وجود داشت و به او دقیقتر نگاه میکردیم. اولین سفیر تصویر بازیگر است و کیارستمی در بازی گرفتن از بازیگران بینظیر بود و نمونه آن بازی همایون ارشادی است. ما قصه کار نمیکنیم و اهمیت روایت در پلانهای طولانی است. این مسئله وجود دارد که شاید فیلم «درب» باب میل برخیها نباشد اما این ضرورت جنسی از سینما است. اگر پلانها را کوتاه بگیریم، حس را نمیتوان از آن انتقال داد. روایت این را از ما میخواهد و باید به واسطه پلانهای طولانی زمان دهیم تا احساسات بیان شود.