فرانچسکو توتی، بازیکن افسانهای فوتبال، در فیلم مستند الکس اینفاسلی با عنوان اسم من فرانچسکو توتی است از تجربه ۲۴ سال حضور و کاپیتانی در تیم رُم میگوید.
فرانچسکو توتی، بازیکن افسانهای فوتبال، در فیلم مستند الکس اینفاسلی با عنوان اسم من فرانچسکو توتی است از تجربه ۲۴ سال حضور و کاپیتانی در تیم رُم میگوید.
تنها چند گل از رکورد ۳۳۴ گل فرانچسکو توتی (۳۰۷ گل در رُم، تنها باشگاهی که در آن بازی کرد) در مستند بیوگرافی الکس اینفاسلی با عنوان اسم من فرانچسکو توتی است (My Name is Francesco Totti) نشان داده میشود. اطلاعات زیادی هم از زندگی خصوصی این ستاره فوتبال گفته نمیشود، این فیلم قصد ندارد تا به افشای مراودات و روابط شخصی وی بپردازد. اما سوژه فیلم خودبهخود آنقدر جذاب و گیراست و زندگی ورزشی و روایت فیلم چنان خوب از کار درآمده، که آن را تبدیل به اثری دلانگیز و باارزش کرده؛ حتی برای کسانی که چندان علاقهای به این تیم زرد و قرمزپوش ندارند.
فیلم که از ضرباهنگ ملایمی برخوردار است، محصول کار اینفاسلی کارگردان ویدیوکلیپها و فیلمهای معروف و جایزهبردهای مثل سین مثل استنلی (S Is for Stanley) است. این مستند که بسیار دقیق ساخته شده، احساس روایت شخص اول به بیننده میدهد. که البته جای تعجب هم نیست، زیرا فیلم براساس کتاب خاطرات توتی ساخته شده است. بنابراین در این اثر ما با نقاط روشن و واضح، بسیار بیشتر از نقاط مبهم مواجهیم و همین موضوع، این اثر را به انتخاب اول بسیاری از بینندگان تبدیل کرده است.
جشنواره فیلم رم جایگاه ایدهآلی برای این فیلم بود. اما متأسفانه توتی بخاطر فوت پدرش بر اثر کووید-۱۹ نتوانست به این مراسم برود. فقدانی که بهواسطه حضور قدرتمند خاندان این بازیکن در فیلم و نقش آنها در شکلگیری دوران فوتبالی، شخصیت و تصمیمات فرانچسکوی جوان، تأثیری تکاندهنده بر توتی و این فیلم داشته است. پدر، مادر و برادرانش اولین و بزرگترین مشوقهای او بودند. در کنار آنها دوستان قدیمی خانواده و بعدها همسرش ایلاری بلاسی (یکی از مطرحترین مجریان تلویزیونی ایتالیا در زمان ازدواجشان) هم به این جرگه پیوستند. بعد از همه هم، خانواده نوپای خودش از فرانچسکو شدیداً حمایت میکردند. این بازیکن افسانهای بسیار تحت تأثیر شمار افرادی بود که مدام دور او را گرفته بودند، تشویقش میکردند و برایش بهترینها را میخواستند.
چرا باید مستند کرونا ویروس: تشریحشده را تماشا کنیم؟ خطر حی و حاضر
فرانچسکو توتی ستاره تیم آ.اس.رُم در سال ۲۰۱۷ و در هنگام بازنشستگی، در دل تاریکی استادیومی ماند که خیلی زود باید در آن بازنشستگیاش را جشن میگرفت و به رسم ادب و خداحافظی، به هواداران تعظیم میکرد. این قابی ساده درباره پسری رمی است که پای راست اعجابانگیزش هنگام گلزنی، حتی از همان سال اول دبستان هم، چشم همه را به خودش میدوخت. از زمان تولدش در کانون گرم خانوادهای پرجمعیت و اولین تجربیاتش بهعنوان بازیکن جوان، تا دورانی که گلهایش یک ورزشگاه را منفجر میکرد و به کاپیتان تیم رُم تبدیل شد، توتی برای همتیمیهایش در مقام یک بازیکن خوشپوش و وفادار جلوه کرده است.
نگاهی به گرندتور؛ سفرهای بزرگ همراه با سه پیرمرد
یکی از برترین بازیکنان در کشوری که به فوتبالیستهایش شهره است، در تاریخ لیگ ایتالیا به رتبه دومین گلزن تمام ادوار رسید و باعث شد تا هم تیم باشگاهیاش و هم تیم ملی ایتالیا به پیروزیهایی حساس و بهیادماندنی از جمله قهرمانی سری آ در سال ۲۰۰۱ و قهرمانی جام جهانی ۲۰۰۶ برسد. در طول فیلم میبینیم و میشنویم که تماشاچیان چطور با هر گل توتی فریادکشان سر شوق میآیند و زمانی که او پیشنهادهای خیرهکنندهای از تیمهایی مثل رئال مادرید و منچستر یونایتد داشت، چگونه تصمیم گرفت در باشگاه اولیهاش، در رُم بماند. حتی غیرورزشیترین تماشاگران هم در طول این مستند، همراه احساسات گرم ستارهای فروتن میشود که رساندن توپ به تور دروازه را کاری بسیار آسان جلوه میدهد.
با وجود این که بخشهای شخصی و خانوادگی فیلم بسیار کم و پراکندهاند، اما برای فیلمساز کاملاً واضح و روشن بوده است که چه هنگام باید به سراغ این موضوع در زندگی سوژه فیلمش برود. فیلم سوپر ۸ پیشگویانهای از فرانچسکوی خردسال وجود دارد که در ساحل به توپی بزرگتر از خودش شوت میزند. اولین کلمهای که به زبان آورد: توپ (جای تعجب هم ندارد). هنگامی که استعدادیابها او را کشف کردند، پسر دوازدهساله خوشسیما و چشم آبیای بود که با دوستانش در کوچهها فوتبال بازی میکرد. با وجود اینکه هم از تیم رُم و از رقیب همشهری یعنی لاتزیو پیشنهاد داشت، میراث خانوادگی وی را بر آن داشت تا «رومانیستا» (رمگرا) بشود و اینگونه بود که برای انتخاب تیم باشگاهیاش هیچ تردیدی احساس نکرد.
اما در قسمتهایی حیاتی از مستند اسم من فرانچسکو توتی است بیننده بخاطر کمبود اطلاعات پایهای، احساس ناهماهنگی با ریتم فیلم و به تعبیری «جاماندن» پیدا میکند. بههمریختهترین لحظه فیلم آن جایی است که توتی با مربی تازهوارد تیم، لوچیانو اسپالتی دچار مشکل میشود. روابط صمیمانه بازیکن و تیم و باشگاه پس از بازگشت بازیکن پس از یک دوره مصدومیت به زمین، رو به زوال میرود. ناگهان فرانچسکو درمییابد که کمترین نقش را در تیم داشته و تنها در دقایق پایانی بازی به میدان میآید تا در لحظات آخر به شکلی معجزهآسا گل بزند. صورت خالی از خشنودی مربی نشانگر این نکته است که ستاره تیمش دیگر هیچ وزن و ارجحیتی بیش از دیگران در تیم ندارد. شکی نیست که طرفداران درباره این دشمنی تازه، چیزهایی آموخته و خواندهاند؛ اما مخاطبان عمومی فیلم بههرروی، هیچ ایدهای ندارند که چه اتفاقی در حال وقوع است.
این البته یکی از معدود لحظاتیست که در زندگی آرام فرانچسکو درگیری پیش آمده است. البته که خشم وجودی قهرمان فیلم از سر سن و سالش نیز بوده است (وی در سال ۲۰۱۷، چهل ساله شد) و از دنیای ورزش و از تیمی که عاشقش بود و زندگیاش را حول محور آن ساخت، خداحافظی کرد. اینفاسلی به دفعات به همان شب تاریک در ورزشگاه بازمیگردد، همزمان با کاپیتان که در ذهنش خاطرات را مرور میکند و به عقب هم برمیگردد تا برای بار آخر از طرفدارانش خداحافظی کند.
حجم خوبی از موسیقی متن و آهنگهای معروف سالهای گذشته در طول مستند اسم من فرانچسکو توتی است همراهیمان میکند؛ چه در هنگام نمایش زمین بازی و مسابقات فوتبال چه در زمان مواجهه توتی با قوزک شکسته پا و دوران هشتماه نقاهتش و روزهای بعد از آن که باعث شد ستاره تیم حتی گاهی برای زدن ضربات پنالتی با مشکل مواجه شود. این مستند با تدوین عالی کارگردان و امانوئله اسوزیا از ریتم بسیار خوبی برخوردار است و پیشنهاد جذابی برای تماشا در یک بعدازظهر زمستانی به نظر میرسد.
منبع: Hollywood Reporter