داستان انیمیشن «سوپرمن : مردی از فردا» بدون اشاره به داستان تکراری سیارۀ کریپتون، سرگذشت پسری کانزاسی را روایت میکند که در نهایت به قهرمان شهرش تبدیل میشود.
هشدار: آنچه در ادامه خواهید خواند قسمتهایی از داستان انیمیشن «سوپرمن : مردی از فردا» را افشا خواهد کرد.
انیمیشن «سوپرمن: مردی از فردا» یا «سوپرمن: مرد فردا» (با عنوان اصلی Superman: Man of Tomorrow) ساخته شده است. این اثر از تاریخ هشتم سپتامبر در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
بسیاری از فیلمها و انیمیشنهای مجموعۀ «سوپرمن» متعلق به لاین انیمیشنهای ابرقهرمانی انتشارات دیسی هستند که بهطور مستقیم یا حتی با بیانی استعاری و کنایی، به نوعی با مرگ شخصیت سوپرمن همراه بودهاند. در این میان، برخی از طرفداران فیلمهای ابرقهرمانی نمیتوانند با شخصیت اصلیِ قدرتمند و جذاب داستان، بهخوبی همذاتپنداری کنند؛ به همین دلیل، کمپانی انیمیشنسازی دیسی با درنظرگرفتن احتمال مرگ برای شخصیت اصلی در فیلم «مرد پولادین» (با عنوان اصلی Man of Steel) تلاش کرده است مخاطبان را به شخصیت اصلی نزدیکتر کند.

خبری خوشحالکننده دربارۀ داستان انیمیشن «سوپرمن : مردی از فردا» وجود دارد: در این اثر، بدون اشاره به داستان تکراری سیارۀ کریپتون، سرگذشت پسری کانزاسی روایت شده است که در نهایت به قهرمان شهرش تبدیل میشود.
فیلم «لیگ عدالت تاریک: جنگ آپوکالیپس» (با عنوان اصلی Justice League Dark: Apokolips War) در اوایل سال ۲۰۲۰ منتشر شد. پس از این فیلم، «سوپرمن: مردی از فردا» اولین تلاش کمپانی دیسی برای پخش فیلمهایش در شبکه نمایش خانگی است.
دوران طلایی انیمیشن و قانون نابودکننده آن
بازگشت به نقطۀ آغازین و ابتدایی داستانِ مجموعه فیلمها و انیمیشنهای «سوپرمن» برای شروع احتمالی یک مجموعۀ انیمیشنی جدید، انتخابی درست بود. فیلم «مردی از فردا» داستان روزهای ابتدایی قهرمانشدن کال-ال (با صداپیشگی دارن کریس) را به ما نشان میدهد. روزهایی که ابرقهرمانِ داستان هنوز لباس قهرمانیاش را نپوشیده است و حتی از تمام ویژگیها و امکانات شخصیت جدیدش آگاه نیست. او برای همراهکردن و آشتیدادن بُعد انسانی وجودش با شخصیت فرازمینیای که بهتازگی به او اضافه شده است، پیچیدگی و معمای اصلی داستان را شکل میدهد.
نوآوری در سبک بصری و انیمیشنسازی و همراهی صداپیشگانی توانمند، «سوپرمن: مردی از فردا» را به انیمیشنی قدرتمند برای شروع دنیایی جدید تبدیل میکند.
در این فیلم، مجموعهای از تمام شخصیتهای جذاب و هیجانانگیز حضور دارند که مخاطبان را بر سر شوق میآورند: از لکس لوتر (با صداپیشگی زکری کینتو) گرفته تا لوئیس لین (با صداپیشگی الکساندرا داداریو)، ماراتا کنت (با صداپیشگی بلامی یانگ)، جاناتان کنت (با صداپیشگی نیل فلین) و شخصیت انگل (با صداپیشگی برت دالتون). در واقع، شخصیت انگل اولین حریف ابرقهرمان نوپای داستان است.
شخصیت جیمی اولسن، رفیق سوپرمن، یکی از شخصیتهای جذاب در این مجموعه فیلم به حساب میآید؛ اما در کمال تعجب، این شخصیت در فیلم جدید حضور ندارد. به نظر میرسد فیلم «سوپرمن : مردی از فردا» به دنبال برپاکردن دنیایی جدید به کمک زیربنایی مشترک با مجموعههای قبلی است. دو شخصیت لوبو (با صداپیشگی رایان هرست) و مارشن منهانتر (با صداپیشگی آیک امدی) نقشهای اصلی این فیلم را بر عهده دارند و از یک دنیای جدید، بزرگتر و هیجانانگیزتر خبر میدهند.
مروری بر سریال جادوگران | انفجاری از گذشته در مجموعۀ پایانی داستانهای آرکادیا
داستان انیمیشن از نقطۀ آغازین و مبدأ مجموعهفیلمهای «سوپرمن» چندان دور نمیشود و بالطبع این رویکرد محافظهکارانه، سود و زیانهای خاص خودش را دارد. اگر پیشتر نمونههایی از کتابهای کمیک این ژانر مثل «مرد پولادین» و کتاب «Superman: Birthright» را خوانده باشید یا حتی فیلم اکشن سال ۱۹۷۸ را دیده باشید، بیشک میدانید که از ماجراجوییهای کلارک کنت، چه انتظاری باید داشته باشید. خوشبختانه داستان درگیر خط داستانی سیارۀ کریپتون و کودکی شخصیت کلارک نمیشود و بیشتر حوادث و اتفاقاتِ فیلم «سوپرمن : مردی از فردا» در یک بازۀ زمانی مشخص رخ میدهد. چنین رویکردی مانع از پردازش بیشازحد کلیشهها و حوادث تکراری در انیمیشن شده است. هرچند فیلمهای همژانر و همموضوع با این انیمیشن فراوان است، این رویکرد با تمرکز کافی بر داستان موفق شده است که در مدت زمانی کوتاه، داستانی هیجانانگیز و متفاوت را روایت کند.

در نتیجۀ حفظ این رویکرد محافظهکارانه (که از حاشیۀ امن خود خارج نمیشود) اتفاقی بسیار مثبت روی داده است؛ یعنی، خلق لحن و شخصیت بسیار متفاوت و جدیدی برای سوپرمن و به طبع آن دنیای دیسی. بسیاری از فیلمها، انیمیشنها و مجموعههای اینچنینی، پیشتر، فضایی ترسناک و لحنی آمیخته با خشونت داشتند. آنها بهجای تمرکز بر ویژگی امیدبخشی و الهامبخشبودن قهرمانان سعی میکردند با تأکید بر لحنی ناخوشایند که منشأ آن مجموعه کمیکهای «New 52 comics» است، این ابرقهرمان را به مخاطبان معرفی کنند. (البته این مشکل فقط به فیلمهای دنیای دیسی مربوط نیست و انیمیشنها نیز از آن رنج میبرند.)
خوشبختانه، انیمیشن «سوپرمن : مردی از فردا» بهجای اینکه زمان خود را با نمایش صحنههای خیرهکننده از توانایی شخصیت اصلی هدر بدهد، بیشتر به مردی میپرداز که پشت لباس قهرمانیاش پنهان شده است.
مشکل بزرگ انیمیشنهای این سبک، زمان کوتاه آنهاست. بههیچ وجه، هشتاد دقیقه زمان کافی و وافی برای بیان داستانی هیجانانگیز و ابرقهرمانی با پیچیدگیها و بالا و پایینهای گوناگونش نیست.
مشکل بزرگ انیمیشنهای این سبک، زمان کوتاه آنهاست. بههیچ وجه، هشتاد دقیقه زمان کافی و وافی برای بیان داستانی هیجانانگیز و ابرقهرمانی با پیچیدگیها و بالا و پایینهای گوناگونش نیست. اگرچه فیلمنامۀ تیم شریدن روابط و جزئیات هر شخصیت را بهخوبی نشان میدهد، در بسیاری از لحظات میتوانست با اضافهکردن چند سکانس کوتاه ضمیمهای به انیمیشن عمق بیشتری بدهد. کمبود این صحنهها، بهویژه، در رابطۀ میان سوپرمن و لوتر بیشتر به چشم میآید؛ درواقع، به این رابطه بهدرستی پرداخته نشده است. در نتیجه، در سکانس آخر مجبوریم صحنهای را تماشا کنیم که پیشفرض درستی از آن نداریم. البته امیدواریم در انیمیشنهایی که قرار است دیسی بهزودی بسازد، ابعاد گوناگون و جذابتری از شخصیتها را ببینیم.
در انیمیشن «سوپرمن : مردی از فردا» از سبک جدید و متفاوتی در طراحی انیمیشن پردهبرداری شده است. سبک قدیمی که در بیشتر انیمیشنها استفاده میشد، حالا جای خود را به سبکی جدید داده که در آن، دور هر المان از خطوطی ضخیم و سیاهرنگ استفاده میشود؛ به این سبک جدید در انیمیشنسازی، طراحی سایهزنی طلقی (cel-shaded style) گفته میشود. هرچند این سبک از انیمیشنسازی در تصاویر ثابت چندان جالب به نظر نمیرسید، پس از انتشار و عرضۀ انیمیشن مشخص شد که این نوع طراحی گامی بلند و موفقیتآمیز برای کمپانی انیمیشنسازی دیسی بوده است.

رنگآمیزی یکدست، بدون سایهسازیهایی با خطوط ضخیم به دور المانها، حس کتابهای کمیک را به بیننده القا میکند. از سوی دیگر، ترکیب اشکال دوبُعدی با جلوههای ویژۀ کامپیوتری نوعی حس درۀ وهمی به مخاطب میدهند. (درۀ وهمی احساسی ناخوشایند است که از تفاوت جزئی تصویری مصنوعی با نمونۀ واقعیاش حاصل میشود؛ مثل احساسی که انسان از تماشای یک ربات انساننما خواهد داشت.) رویکرد جدید کمپانی انیمیشنسازی دیسی در طراحی باعث شده است تصاویر و المانهای درون انیمیشن با محیط خود سازگاری بیشتری داشته باشند و به چشم مخاطب طبیعیتر جلوه کنند.
گروه صداپیشگان نیز قوی ظاهر شدهاند. لوتر (زکری کینتو) و در کنار او، امدی (مارشن منهانتر) در صدر دیگر صداپیشگان، بار دیگر توانایی خود را در این عرصه به ما ثابت میکنند. پس از سالها گوشدادن به صدای تودماغی و نقنقوی رین ویلسون، حالا اجرای چندبعدی زکری کینتو، با آن لحن مغرورانه، به گوش مخاطب خوب مینشیند.
دارن کریس نیز بهخوبی از عهدۀ اجرای صدای ابرقهرمانی جوان و بیتجربه برآمده است که از قضا، اعتمادبهنفس کمتری از دیگر همتایانش در نسخههای پیشین دارد. اگرچه فلین در صحنههایی بسیار کوتاه در نقش جاناتان کنت ظاهر میشود، اما لحن انتخابیاش برای اجرای این شخصیت بینظیر است. متأسفانه الکساندرو داداریو بزرگترین نقطهضعف فیلم «سوپرمن: مردی از فردا» به حساب میآید. شخصیت لوئیس لین صدایی یکدست ندارد و اجرای بیروح و بیرمق داداریو موجب شده است رقابت کاری و دوستانۀ لوئیس و کلارک به چشم نیاید.
انیمیشن «سوپرمن : مردی از فردا» برداشتی محتاطانه از مبدأ و نقطۀ آغازین «مرد پولادین» است که روند آن را میتوان بهخوبی پیشبینی کرد. هرچند روایت این فیلم چندان بلندپروازانه نیست، به هر حال با اقبال مخاطبان روبهرو شده است؛ پس حتماً دلیلی وجود دارد که پس از گذشت چندین دهه، همچنان این داستان پرطرفدار است. انیمیشن «مردی از فردا» با تمرکز روی شخصیت کلارک کنت سعی دارد او را برای تبدیلشدن به قهرمانی پُرآوازه و مشهور آماده کند. نوآوری در سبک بصری و انیمیشنسازی و همراهی صداپیشگانی توانمند، «سوپرمن: مردی از فردا» را به انیمیشنی قدرتمند برای شروع دنیایی جدید تبدیل میکند.

منبع: IGN