فهرست بهترین فیلم های دیوید فینچر
دیوید فینچر به خاطر سبک تریلرهای سیاه فیلمهایش مانند هفت، باشگاه مشت زنی و زودیاک شهرت یافت. اگرچه در کارنامهاش ۹۳ فیلم به عنوان کارگردان وجود دارد اما بیشتر آنها فیلمهای کوتاه و موزیک ویدیو و حتی سریال هستند و فقط ۱۱ فیلم بلند تا امروز ساخته است. با این حال در ۳ دهه اخیر دیوید فینچر یکی از تحسینشدهترین کارگردانان از سمت منتقدان است. نکته جالب اینکه هر کدام از ۱۱ فیلم او را یک فیلمنامهنویس نوشته است. دیوید فینچر با تماشای فیلم بوچ کسیدی و ساندنس کید به فیلمسازی علاقهمند شد و در ۸ سالگی شروع به فیلمبرداری با دوربین ۸ میلیمتری کرد. او در سن در ۱۷ سالگی بهعنوان کارآموز در استودیو متعلق به استیون اسپیلبرگ و جورج لوکاس مشغول به کار شد. پس از پایان دوره آموزشی، فینچر رسما به ساخت فیلمهای تبلیغی برای تلویزیون رو آورد. عملکرد او چنان چشمگیر بود که کمپانیهای بزرگی چون نایک برای ساخت تبلیغات به او سفارش کار دادند.
کارنامه کوتاه و مختصر فینچر بهقدری قوی و موفق بود که کمپانی فاکس قرن بیستم بدون توجه به اینکه او تجربه ساخت فیلم بلند را نداشت، ساخت قسمت سوم بیگانه را در سال ۱۹۹۲ با هزینه ۶۰ میلیون دلار به او واگذار کرد. ۲ قسمت قبلی بیگانه را ۲ کارگردان مطرح یعنی ریدلی اسکات و جیمز کامرون ساخته بودند و کارگردانی قسمت سوم برای فینچر موقعیت بسیار خوبی بود تا خود را مطرح کند. دیوید فینچر جزو کارگردانانی است که در سینمای امریکا به نسل ام تی وی مشهورند. آنها فیلمسازی را از ساخت موزیک ویدئو برای ام تی وی آغاز کردند و به همین دلیل هم، فرم و استایل فیلمهای آنان تا حدودی به موزیک ویدئو شبیه است. او ویدئوهایی ساخته که معلوم است از همان ابتدا هدفش سینما و فیلمسازی بوده و ساخت موزیک ویدئو را به نوعی یک تجربه و دست گرمی برای خودش میدیده است. البته خودش اعتقاد دارد که هالیوود همیشه تظاهر میکند که به شما توجهی ندارد و خیلی هم عجیب است.
باید مدت زمان زیادی را در همان منطقه زندگی کنید تا بدانند که شما واقعا میخواهید فیلمساز شوید. شما اگر آن دور و بر نپلکید آنها هم زیاد شما را جدی نخواهند گرفت. من سال ۱۹۹۳ بود که تصمیم گرفتم به آنجا بروم و در سال بعد نیز این اتفاق برایم افتاد و بالاخره وارد لس آنجلس و هالیوود شدم. شاید بین ۷ تا ۱۱ سال طول کشید که بالاخره یک نما از یک فیلم سینمایی را اجازه بدهند من کار کنم و همیشه هم بابت ساخت آن فیلم ناراحت هستم. آن فیلمی است که دوست ندارم حرفش را با کسی بزنم و بهتر است که کسی در آینده نیز آن را نبیند. از سوی دیگر فینچر بسیار علاقهمند بود بیشتر درباره ضمیر ناخودآگاه فیلم بسازد. او سعی داشت مخاطب خود را با یک موضوعی رو به رو کند که مخاطب هرگز تصور نمیکرد با آن درگیر شود. فینچر به نحوه تاثیرگذار بودن و تضاد آن با خواسته مخاطب علاقهمند بود. این امر همان چیزی است که او را جذب سینما کرده است. تم اصلی در فیلمهای این کارگردان همیشه انسانهایی با آداب معاشرتهای ضعیف و دارای دوستان کم است برای مثال راوی در باشگاه مشت زنی، مارک زاکربرگ در شبکه اجتماعی، لیست سلندر در دختری با خال کوبی اژدها و امی دان در دختر از دست رفته.
اما مهمترین چیز نوع روایت خلاقانه این کارگردان از شخصیت است. باشگاه مشت زنی، نام مشهورترین فیلم دیوید فینچر است که داستان دو دوست را روایت میکند که تصمیم میگیرند یک باشگاه مشت زنی زیرزمینی تاسیس کنند. این فیلم به عنوان یکی از برترین فیلمهای تاریخ سینما انتخاب شد. هشدار ابتدایی فیلم باشگاه مشت زنی فبنچر دیباچهای از آنچه که میخواهد بگوید را پیش از نمایش فیلم در صحنه هشدار به نمایش میگذارد و مخاطب را منع از دیدن فیلم میکند. از دیالوگ برتر فیلم باشگاه مشت زنی میتوان به این ضربالمثل اشاره کرد: «همیشه کسی رو که دوست داری بیشتر آزار میدی». با این حال اغلب مردم او را با فیلم «سرگذشت عجیب بنجامین باتن» میشناسند. فیلمی که فینچر آن را بعد از تجربههای گوناگون ساخت. داستان روایتی از مردی به نام بنجامین باتن است که برخلاف انسانهای معمولی پیر به دنیا آمده و با گذشت زمان جوانتر میشود. نقش آفرین این شخصیت به دست برد پیت بود که قوام فیلم را دوچندان کرد. این فیلم توانست در ۱۳ رشته نامزد دریافت اسکار شود که موفق به کسب ۳ اسکار شد.
از نکات مهم در کارگردانی و قاببندی فینچر میتوان به نماهای لانگ شات اشاره کرد پایانبندیای که مخاطب نباید انتظار این را داشته باشد تا فیلم خوب و خوش به پایان برسد! او در انتخاب بازیگران خود بسیار هوشمندانه عمل میکند و بازیگیر فوقالعادهای است. دنیای او پیچیده است. تعلیق و هیجان در فیلم هایش او را به سینمای هیچکاک نزدیک میکند. بسیار از منتقدان او را با کاگردان بزرگ تاریخ آلفرد هیچکاک مقایسه میکنند. فینچر کارگردانی است که فیلمهای او میتواند آدم را غافلگیر کند و با هر کدام از داستانهای فیلم ما را وارد جهانی متفاوت و جدید کند؛ گاهی مر موز و گاهی ترسناک! برخی از منتقدان او را روایتگر تباهیهای جهان معاصر میدانند.