سالهاست که بحث نظارت بر فیلم، سریال موضوع لاینحل و پیچیدهای در نظام جمهوری اسلامی شده است. عمده دلیل آن، حاکمیت سلیقه، جناحی و عدم بهروزرسانی قانون است. در هر دوره، حاکمان فرهنگی با تشکیل شوراهایی همسو با ایدئولوژی خود، نگاهی را اعمال کردند که شواهد ثابت کرده نه تنها بر مبنای قانون مکتوب و مصوب نبوده حتی بر اساس نگاه فقهی ولی فقیه هم نبوده است!
به همین دلیل، همیشه در یک دوره شاهد توقیف، سانسور و حذف فیلم و سریالی بودهایم که در حاکمیت بعدی، رفع توقیف شده است! و همیشه هم ادعا دارند بر اساس قانون یا بر اساس نظرات ولی فقیه بوده، اما گذشته نشان داده همه این حرفها بیاساس بوده است. نمونه آن نظر مساعد امام خمینی درباره سریال «پاییز صحرا» است که هیچ کس، حتی علمای فقهی هم درباره آن حرفی نزدند و پرونده مسکوت ماند. یا نظر ولی فقیه زمان درباره فیلم مارمولک که بعد از حدود ۱۰ سال پنهانکاری و توقیف، معلوم شد که نظر واقعی ایشان، مثبت بوده است.
این واقعیتها که کم هم نیستند، نشان میدهد نظر واحد و منسجم قانونی و فقهی درباره نظارت بر فیلم و سریال وجود ندارد. نمونه جدیدش، واگذاری نظارت بر نمایش خانگی از وزارت ارشاد به صداوسیما است که هنوز آغاز نشده، بحث و جدل و گروکشی و اختلاف نظر به وجود آورده است. و جالب اینکه همه بحث روی موضوعی است که نمیدانند پس از بهدست آوردنش چگونه ادارهاش کنند که از بیرونقی تولید و کاهش مخاطب نجات پیدا کنند.
آقایان محترم شورای انقلاب فرهنگی بدانند عقب افتادهاند، مبارزه در میدان را باختهاند! راهش واگذاری به این و آن نیست. باید آسیبشناسی کرد، باید با روش نوین، سیستم نظارتی را تبیین و تنظیم کرد. باید مطابق با واقعیتها، نظریههای نوین فقهی را ارائه داد. قدرت تاثیر و تکنولوژی تولید فیلم و سریال، روزبهروز در حال گسترش است، ذائقه تماشاگر هم در حال تغییر است.
سیستمهای نظارتی جزیرهای و شخصی و بهدور از روشهای مدرن دیگر کاربردی ندارد. راه علاج این است از سوی بالاترین مقام فرهنگی، شورایی از همه صاحبنظران متنوع تشکیل، نظامنامهای نوین و اصولی تنظیم و همه از آن تبعیت کنند. چراکه درک و فهم تماشاگر امروز از مفاهیم فیلم و سریال فراتر از درک برخی است که شناخت درستی از وضعیت امروز فیلم و سریال، ماهواره و اینترنت ندارند. این حرف برای برخی تلخ است اما نباید مثل کبک سرخود را زیر برف کرد و اعمال شیوه نوین را لاابالی و کفرآمیز دانست.
| این یادداشت پیش از این در صفحه شخصی نویسنده در اینستاگرام منتشر شده و سپس در اختیار فیلیموشات قرار گرفته است |
بجنبید بجنبید تا در جنگ رسانه شکست نخوردیم …..
واقعا تفاوت نظر در مورد سعادت آینده ی یک کشور معنا ندارد؟ با نگاهی گذرا به سریال های نمایش خانگی کاملا مشخص است که نفوذی در فرهنگ داریم از جانب کسانی که دنبال ازبین بردن فرهنگ و تمدن ما هستند ما در جنگ هستیم جنگ نرم از نوع رسانه. سریال های خانگی همه جذاب هستند و من هم موضوعات و داستان را دوست دارم ولی ولی ولی واقعا چه لزومی دارد در تمام سریال ها شخصیت پولدار و دوست داشتنی سیگار پشت سیگار دود کند…..مقداری اندیشه در این باره نباید بین ارشاد و صدا و سیما تفاوتی باشد بدانیم و بدانید که در جنگ نرم داریم شکست می خوریم کم کم همین خانواده های رسانه ها هم تحت نفوذ اجنبی قرار می گیرند بجنبید که دارد دیر می شودو باخت ما نزدیک است