وقتی صحبت از کمدی میشود، بعید است مخاطب ایرانی تاریخ سینما یاد «جری لوئیس» نیفتد. او بهخاطر انرژی زیادش مقابل دوربین، استفاده از صورتش برای خلق کمدی و البته به خاطر دوبله فراموشنشدنی دوبلور فقیدش «حسین قنبری»، همیشه در یاد سینمادوستان کشور باقی خواهد ماند. «جری لوئیس» ۹۱ سال زیست و در هفت دهه از عمرش روی صحنه و جلوی دوربین مردم را خنداند و سرگرم کرد. کمدین محبوب آمریکایی اگر زنده بود، امروز ۹۶ ساله میشد.
به مناسبت سالروز تولدش ۱۵ حقیقت جذاب و بامزه درباره جری لوئیس برایتان گردآوری کردهایم و امیدواریم از خواندن این حقایق لذت ببرید.
کمدین مادرزاد
مادر و پدر جری لوئیس هردو از فعالان عرصه نمایش بودند. هردوی آنها در نمایشهای موزیکال و رادیوها نوازندگی میکردند و به این ترتیب هنر در خون جری جاری بود و باعث شد از سن پایین با نمایش و صحنه آشنا باشد.
نام واقعی جری لوئیس: راز بزرگ
بسیاری از هنرمندان از نامهای مستعار هنری استفاده میکنند و این موضوع چیز عجیبی نیست، اما نام واقعی آنها را میدانیم. جری لوئیس شاید تنها بازیگری با این سطح از شهرت بود که موفق شد نام واقعیاش را برای همیشه مخفی نگه دارد! در یکی از زندگینامههای او گفتهاند نامش مانند پدربزرگش «جوزف لِویچ» بوده، اما این تمام حقیقت نیست. زیرا برخی از اسناد دولتی حاکی از این است که نام او «جروم لویچ» بوده. جروم یا جوزف؟ لویچ یا لوئیس؟ بهنظر میرسد هنوز کسی نام اصلی استاد را نمیداند.
اسطوره خائن
زندگی شخصی اشخاص به خودشان مربوط است، ولی خب «لوئیس» به این مشهور بود که به همسرانش در ازدواجهای مختلفش خیانت میکند و نکته بدتر این بود که او تمایلی به پنهان کردن این ماجرا نداشت و همهجا بهصورت علنی و اغراقآمیز از روابط نامشروعش با «مریلین مونرو» و «مارلین دیتریش» میگفت!
تشنه توجه
جری در کودکی بهخاطر شغل پدرومادرش زیاد در خانه تنها میماند. همین تنهایی و عدم دریافت محبت و توجه لازم از سوی والدین باعث شد تا او در بزرگسالی و تا آخر عمر هم نیازمند توجه باشد. اولین نقطه بروز این نیاز، تبدیل شدن او به یک مجری تلویزیونی بود؛ زیرا میدانست همه نگاهها معطوف به اوست.
دستکاری فیلم دیگران توسط جری لوئیس
جری لوئیس یک سرگرمی بسیار عجیب و بامزه داشت. او در اوقات فراغتش فیلمهای کارگردانان دیگر را برمیداشت و به سلیقه خودش آنها را تدوین میکرد و صحنههایی که دوست نداشت را دور میریخت! بعد هم هر وقت میهمانان هالیوودی داشت، نسخهای که خودش تدوین کرده بود را در منزلش برای حضار اکران میکرد!
کودک غیرقابل کنترل
جای تعجبی ندارد اگر بفهمید که او در کودکی انرژی غیرقابل کنترلی داشت و عاشق شوخی کردن با دیگران بود. از جمله سرگرمیهای لوئیس در کودکی، وارد شدن مخفیانه به منزل همسایهها و کش رفتن شیرینی و مرغ و اینجور چیزها محض تفریح بود.
جری لوئیس؛ فاقد تحصیلات
لوئیس از آن شخصیتهای آکادمیک نبود. هیچوقت به تحصیل علاقهای نداشت و با توجه به بیشفعالیاش احتمال میرود مشکل تمرکز و یادگیری هم داشته. به همین دلیل تحصیلات دبیرستان را هم به اتمام نرساند و بعد از پایان مقطع دهم، وارد دانشگاه زندگی شد و چیزهای مهمتری یاد گرفت.
دلسوز و نیکوکار
ترک تحصیل یا خیانت در زندگی شخصی ممکن است جنبههای تاریک شخصیت او باشد، اما او دارای جنبههای انسانی زیادی هم بود. مثلا سالها بهصورت افتخاری به عنوان رئیس «انجمن بیماری دیستروفی عضلانی» خدمت کرد و به منظور جمعآوری پول برای هدفش، ۴۴ سال متوالی، مجری یک تلهتان تلویزیونی در روز کارگر بود. چرا ۴۴ سال مجری یک برنامه جمعآوری پول شد؟ چون یکی از کارمندان انجمن به او التماس کرده بود و لوئیس هم توان نه گفتن نداشت!
اعتیاد ناشی از مصدومیت
اگرچه لوئیس از مصدومیت شدید کمرش در سال ۱۹۶۵ جان سالم بهدر برد، ولی این مصدومیت برایش گران تمام شد. دردهای شدید ناشی از این مصدومیت باعث شد تا اسطوره به داروهای مسکن اعتیاد پیدا کند و ۱۳ سال درگیر سوءاستفاده از مسکنها باشد. لوئیس نهایتا بر این اعتیاد غلبه کرد و آن را در سال ۱۹۷۸ برای همیشه کنار گذاشت.
مخترع و نوآور
علاوه بر بسیاری از سبکهای جدیدی که به دنیای کمدی معرفی کرد، لوئیس در عرصه فیلمسازی نیز بسیار نوآور بود. علاوه بر آزمایشهای گسترده در تکنیکهای مختلف فیلمبرداری، او همچنین یک دستگاه «دستیار ویدیویی» اختراع کرد که به او اجازه میداد فیلمهای ویدیویی را به محض فیلمبرداری مرور و در زمان و هزینه زیادی در فرایند تدوین صرفهجویی کند.
این ابزار هنوز هم کمکدست کارگردانان در صحنههای فیلمبردای است.
معافیت از سربازی
او داوطلبانه خواهان خدمت در ارتش آمریکا در جنگ جهانی دوم بود، اما بهدلیل غمانگیزی از حضور در ارتش معاف شد: در طول معاینات پزشکی متوجه شدند او دچار مشکل «سوفل قلبی» است و نمیتواند در ارتش خدمت کند.
ضایعه غیرقابل جبران
بدترین اتفاق زندگی لوئیس در سال ۲۰۰۹ رقم خورد. «جوزف» پسر محبوب لوئیس (او شش پسر داشت!) که در تمام عمرش با مشکلات روحی دستوپنجه نرم میکرد، به مواد مخدر روی آورده بود و سرانجام در سن ۴۵ سالگی خودکشی کرد. این حادثه ضربه روحی عمیقی به جری لوئیس وارد کرد. او در مورد این ضایعه گفت: «انسان نمیتواند از چنین چیزی عبور کند.»
عقده جوراب جری لوئیس
او برای بزرگداشت ثروت خود و ابراز انزجار از کودکی فقیرانهاش راه عجیبی راه انتخاب کرده بود. لوئیس در دوره ثروتمندی تصمیم گرفت هیچ جورابی را بیشتر از یکبار نپوشد؛ بنابراین وقتی جورابی را میپوشید و به خانه برمیگشت، آن جوراب را میانداخت داخل سطل زباله. گاهی در روز سه یا چهار جفت جوراب عوض میکرد، فقط به این دلیل که «احساس نو بودن» را دوست داشت و احتمالا نمیخواست خاطرات جورابهای وصلهدار در ذهنش زنده شود.
مار در آستین!
جری لوئیس طرفداران بیشماری داشت، اما یک نفر هم بود که بهشدت از او نفرت داشت و احتمالا بزرگترین دشمنش بهشمار میآمد: پسرش «گری»! گری همیشه از پدرش به عنوان موجودی «پست و شرور» یاد میکرد که هرگز مراقب فرزندانش نبوده و به آنها عشق و محبت لازم را نشان نداده است.
شاگردان نابغه جری لوئیس
لوئیس در اواخر دهه ۱۹۶۰ یک کلاس کارگردانی فیلم در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی داست، حتی با وجود اینکه هرگز دبیرستان را تمام نکرد. در میان دانشجویانی که در کلاس او شرکت کرده بودند، نه یک، بلکه دو اسطوره کارگردانی آینده حضور داشتند: جورج لوکاس و استیون اسپیلبرگ. لوئیس شاید تحصیلات درستی نداشت، اما احتمالا خوب میدانست چطور به دیگران درس کارگردانی بدهد!