نقد ماهنامه فیلم امروز درباره مسابقه جوکر

یک حبه قند

به‌راستی چه اهمیتی دارد که ابتدای برنامه‌ای گفته شود که روزی آقایی ژاپنی در خانه‌اش روی کاناپه نشسته بود و به ذهنش رسید برنامه‌ای بسازد که در آن هر کس دیرتر بخندد برنده است؟! مگر این ژاپنی ارشمیدس است که در خزینه قاعده وزن مخصوص را کشف کرده یا نیوتن که با افتادن سیبی از درخت به قانون جاذبه رسید؟ و این ‌که سعی در نخندیدن مگر لطفی دارد که جماعتی را مجاب کنیم برای تماشای آن‌ وقت بگذارند؟ از طرفی این که نمونه خارجی همچین برنامه‌ای موفق بوده آیا دلیل می‌شود که در ایران با وجود انواع ممیزی‌ها، بتوان چنین ایده‌ای را اجرا کرد؟ به‌ هر ترتیب ظاهراً کشف این آقا آن قدر مهم بوده که نمونه برنامه موفق او را خیلی کشورهای دیگر هم می‌سازند تا به ما برسد.

همه چیز درباره مسابقه جوکر

پای برنامه که می‌نشینی چند دقیقه اول بجز دکوری چشم‌نواز چیزی نمی‌بینیم. حرف‌ها و تعارف‌ها خسته‌کننده است و ایده اولیه هم به ‌نظر می‌‌رسد چندان کشش ندارد که حدود یک ساعت مخاطب را همراه کند. سیر روایت به گونه‌ای رقم می‌خورد که رقابتی شکل می‌گیرد از اجرای ایده‌های بامزه و بی‌مزه برای خنداندن طرف مقابل. یعنی هیچ‌کس کاری مهم‌تر از این ندارد که برای زمین زدن رقیبش او را بخنداند. در یکی از قسمت‌ها عباس جمشیدی‌فر از دست یوسف تیموری فرار می‌کند که مبادا بخندد. در حالی که همه خود را سفت گرفته‌اند که نخندند ناگهان یکی کنترل از دستش در می‌رود و ریسه می‌رود؛ کارت می‌گیرد و اخراج می‌شود چون خندید. سعی به نخندیدن فضایی خلق می‌کند که مخاطب را در موقعیت عجیبی قرار می‌دهد. این هشت نفر شرکت‌کننده نهایت آرزوی‌شان این است که لحظه‌ای به خلوتی بروند که با کسی رودررو نشوند و آدم‌های دیگر را نبینند. در این فضای عجیب هر چه آدم‌ها را بیش‌تر ببینی خطر چشم در چشم شدن و خندیدن بیش‌تر است؛ پس چه بهتر که تا می‌توانی از تعامل با آدم‌ها در بروی چون «آدم دیدن خطر خندیدن دارد». جایی که آدم نیست نمی‌خندیم. در مقابل کوهی زیبا، دشتی مصفا، تابلویی باشکوه، از خنده روده‌بر نمی‌شویم؛ حتی اگر به حیوانی می‌خندیم برای این است که رفتار جانور شباهتی با عملی انسانی دارد. به طور مثال به گربه‌ای می‌خندیم که شبیه یک مست تلوتلو می‌خورد. خنده فقط در مصاف با انسان‌هایی دیگر اتفاق می‌افتد، و دکوراسیون و حجم زیاد دوربین‌های جوکر برای این است که شرکت‌کنندگان بیش‌ترین تعامل را با هم داشته باشند و نتوانند از همدیگر فرار کنند.

مسابقه جوکر

اما جوکر دل‌نشین است! چون تلاش دارد شور و حالی شبیه به زندگی را نمایش بدهد و زندگی متوقف و ایستا نیست؛ متحرک و پویا است. وقتی سعی کنی خشک و عصاقورت‌داده و مبادی آداب به نظر برسی، این خطر وجود دارد که جایی کنترل این جدیت از دستت در برود و فضا مضحک شود و در این حالت تماشاگر می‌خندد. در یکی از قسمت‌ها حاضران سعی می‌کنند به زبان ادبی قدیم و به شکل بداهه صحبت کنند. جدیت چهره آن‌ها و تلاش برای نخندیدن و در عین حال نقل جمله‌های بی‌سروته اما ثقیل و جدی، کاری می‌کند که تماشاگر نتواند جلوی خنده‌اش را بگیرد. در جایی دیگر سام درخشانی به شکلی ناگهانی و نه‌چندان حرفه‌ای رپ می‌خواند. گروتسک فضای موجود به این دلیل است که فکر می‌کنی وسط این قیافه‌های عبوس این چه کاری بود و واکنش طبیعی به این تضاد هم شلیک خنده است.

چه جهنمی می‌شد اگر نمی‌توانستیم بخندیم. خندیدن تونل فراری است از جهنم‌هایی که دنیا سر راه‌مان قرار می‌دهد. در تنگناها شور زندگی کم می‌شود، ترس و خوف در دل آدم‌ها می‌نشیند، گوشه‌گیر می‌شوند و جمود و سرما از طراوت‌ها می‌کاهد. در این شرایط آدم به چیزی نیاز دارد که تلخی‌ها را کم کند و رها بشود. خندیدن خون تازه به رگ‌های فسرده و بی‌رمق می‌آورد. در جوکر مهم‌ترین عامل سدکننده زندگی، قانون نخندیدن است. خشکی و عبوسی و کارت دادن سیامک انصاری همین قانونی است که می‌خواهد جلوی زندگی را بگیرد و انفجار خنده در این شرایط بطلان اهمیت همه کارت‌های زرد و قرمز و هجوم دوربین‌ها را نشان می‌دهد. انگار می‌گوید برو هر کاری می‌خواهی بکن! من را حذف کن. من به چیزی شورآفرین‌تر و والاتر رسیدم. شاید به همین دلیل لحظه‌ای لذت‌بخش‌تر از زمانی که خود شرکت‌کنندگان می‌خندند نیست‌. و هر چه طنین این خنده بیش‌تر می‌شود حس رهایی و شور بیش‌تری به فضا می‌دهد.

هانری برگسون فیلسوف در کتاب ارزشمندش خنده می‌گوید: «ما هیچ نوع کمیکی را خوار نمی‌شماریم.» امروز ایران ما بیش از هر زمان احتیاج دارد از کنج بغض فاصله بگیرد و ایرانیان محتاج گرمای متقابل یک‌دیگرند. در زمانه‌ای که زمین و زمان در کار غم‌افزایی و تکثیر چهره‌های گرفته‌اند، باید دست هر کسی را که لبخند به دل‌ها می‌آورد فشرد. از همین رو پروا ندارم که لحظه به‌یادماندنی امسالم را حرکت رضا شفیعی‌جم بدانم وقتی که در قالب کوالا دارد برگ درخت می‌خورد.

تماشای آنلاین جوکر در فیلیمو

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil