فیلم گایا بیشتر از آنکه ترسناک باشد ما را به فکر وا میدارد و فیلمی ترسناک با درونمایه فلسفی است. برای بررسی این فیلم با فیلیمو شات همراه باشید.
فیلم گایا یک سفر است؛ سفری با قارچهای جادویی. فضایی توهم آلود بر فیلم حاکم است و شاید تمام جهان چیزی شبیه به گایا باشد؛ جایی در قلب جنگل تسیتسیکاما در آفریقای جنوبی، که قارچهایی غولپیکر شبها در آن تکثیر میشوند، قدرت کسب میکنند و تبدیل میشوند به تهدیدی برای تصاحب زمین. فیلم گایا به کارگردانی ژاکو بوور دربارۀ تخریب محیط زیست بهوسیلۀ انسان و رسیدن به دوران آنتوروپوسین و مواجهه با تأثیر فعالیتهای بشر بر روی زمین است و برای بیان آنها از خلاقیت، تخیل و شوخطبعی دیوانهواری استفاده میکند. فیلم گایا یک سخنرانی دربارۀ محیط زیست نیست، بلکه تجربهای تأملبرانگیز است و شاید آشفتهمان هم کند. برای نقد و بررسی فیلم گایا با فیلیمو شات همراه باشید.
خلاصه داستان فیلم گایا
یک پارکبان که در ماموریت به سر میبرد پس از گم شدن در جنگل به دو فرد مرموز پناه میبرد. این دو که یک پدر و پسر هستند در ظاهر آدمهایی معمولی به نظر میرسند، اما رابطه آنها با جنگل پیچیدهتر از این حرفهاست.
مروری بر نظر منتقدان درباره فیلم گایا
مت دوناتو از FILM
امتیاز ۸۰ از ۱۰۰
گایا یک اثر ترسناک فوقالعاده است.
شیلا اومالی از Rogerebert
امتیاز ۷۵ از ۱۰۰
گایا یک تجربه دیوانهوار از وحشت است که ما را به فکر فرو میبرد؛ این فیلم صرفا یک سخنرانی درباره محیط زیست نیست.
هانتر لانیر از Film Threat
امتیاز ۷۰ از ۱۰۰
گایا اتمسفر خود را برای بیشترین تاثیرگذاری به کار میگیرد.
راجر مور از Movie Nation
امتیاز ۶۳ از ۱۰۰
گایا بیشتر از آنکه ترسناک باشد ما را به فکر وا میدارد؛ گرچه شاید آنقدری که کارگردان انتظارش را داشته عمیق نشده است.
تام ارنست از Original Cin
امتیاز ۵۸ از ۱۰۰
طرفداران فیلمهای ترسناک معمولا به دنبال سکانسهای وحشتانگیز بیشتری هستند، اما عدهای هم وجود دارند که از موضوعات فلسفی درون فیلم نیز لذت میبرند.
نقد فیلم گایا
سکانس آغازین از کتاب دل تاریکی اثر جوزف کنراد اقتباس شده است؛ دو نفر که داخل یک قایق پارویی در یک رودخانه هستند. رودخانه از هر طرف با گیاهان و درختان جنگلی احاطه شده است. هیچ جنبندهای غیر از آن دو نفر در آن صحنه وجود ندارد و انگار که دوربین دارد نگاه خدا به آن دو را تداعی میکند. وینستون (با بازی آنتونی اوسیمی) و گبی (با بازی مونیک راکمن) هردو کارمند جنگلبانی هستند و وقتیکه پهپادشان در جنگل گم میشود، گبی تصمیم میگیرد که از قایق پیاده شود و آن را پیدا کند. وینستون درمورد خطرات جنگل به او هشدار میدهد، اما گبی یکدندهتر از این حرفهاست. از نظر او پهپادشان الان مثل یکتکه زباله روی زمین افتاده و نباید زباله را در طبیعت رها کرد. اما زمانی که گبی با دو انسان عجیبوغریب برخورد میکند، این تصمیم سادۀ او تبدیل میشود به یک کابوس گیجکننده. بارند (با بازی کارل نل) و پسرش استفان (با بازی الکس ون دیک) در جنگل زندگی میکنند و شبیه به انسانهای اولیه هستند؛ تمام تنشان کثیف و گلی است و لباس غارنوردان قدیمی را به تن دارند. در همین حین، وینستون برای پیدا کردن همکارش پا به جنگل میگذارد، که بزرگترین اشتباه اوست.
وقتیکه شب فرا میرسد، جنگل تبدیل میشود به موجودی پر رمز و راز که روی زمین میخزد و قارچها از دل خاک بیرون میزنند و حلقهزنان بالا میروند (جلوههای تصویری فوقالعاده است) همۀ این صداهای ترسناک، جیغهای کوتاه و صدای خشخش حرکت درختان و نور قرمز و درخشانی که از دور میتابد، دارند به گبی هشدار میدهند. گبی که حالا در کلبۀ بارند و استفان محبوس شده کمکم متوجه میشود که آن بیرون چیزی غیرقابل کنترل و توقفناپذیر وجود دارد. بارند و استفان کاملاً آگاهاند که آن چیز چیست و چه میخواهد.
خارج شدن از جنگل کار آسانی نیست و گبی گرفتار پدر و پسر شده است. وقتیکه او سعی میکند با استفان صحبت کند و تلفن همراهش را نشان او میدهد، بارند تلفن را از دست او میگیرد و به گوشهای پرتاب میکند و مثل یک واعظ پیر فریاد میزند: «مکروه! شیطانی!» زمانی که سهنفری برای صرف شام دور میز مینشینند، بارند دعای «مادر آفرینش و نابودی» را میخواند.
آن بیرون در جنگل قارچها در حال حرکت هستند؛ موجوداتی غولپیکر که ما آنها را به شکلی تار و مبهم میبینیم (که انتخاب خوبی بوده است زیرا اینطوری ترسناکتر به نظر میرسند) ترتیوس کاپ، فیلمنامهنویس این اثر فضا را طوری ترتیب داده تا بتوانیم این موجودات را درک کنیم و بفهمیم که بارند و استفان چگونه یاد گرفتهاند که در این جنگل دوام بیاورند و به بقای خود ادامه دهند.
فیلم گایا به داستانهای بسیاری اشاره میکند، که «دل تاریکی» بارزترین آنان است. همچنین میتوان گوشههایی از بازماندگان (Deliverance) (تیر و کمانها و زخمهای جامانده از طبیعت)، و ساحل پشه (The Mosquito Coast) (پدری که کنترل پسر سادهلوح و همۀ اطرافیانش را بهدست گرفته است و بیشتر شبیه رهبر یک فرقه عمل میکند تا یک پدر) را در این فیلم دید. از سوی دیگر میتوان فیلم گایا را در دستۀ فیلمهای هیولایی نیز قرار داد.
فیلمبرداری فیلم گایا بر عهدۀ جوری وندر والت بوده است و تصاویری که او گرفته، وهمآور و پر از جزئیات هستند؛ پوستههای ضخیم تنۀ درختان، جریان کند دریاچۀ سبز رنگ، حرکت قارچهای عظیمالجثه در تاریکی، قارچهای نارنجی کوچکی که از شاخهها بیرون میزنند، و جهانی که بالای سر درختان وجود دارد. رویاهای متعددی در فیلم دیده میشود، یا بهتر است بگوییم توهم ناشی از غبار قارچهای شناور در جنگل، که هم ترسناک هستند و هم زیبا؛ قارچهایی که از میان بازوهای گبی بیرون میآیند و دستانش در گلولای غلیظی فرومیبرند، سکانسی واقعاً دلهرهآور را شکل دادهاند.
پیام فیلم گایا کاملاً واضح است، اما داستان به شکلی گفته میشود که پیام فیلم را پیچیده و حتی مبهم میسازد. در نهایت چیزی که در ذهن میماند تصویر آن قارچها است که اطراف درختان پخش میشوند، راهشان را بهسوی آسمان باز میکنند و با میلی سیریناپذیر فضای بیشتری میخواهند. پس این زمین دیگر یا جای ماست یا جای آنها.
عوامل و بازیگران فیلم گایا
کارگردان: ژاکو بوور
نویسنده: ترتیوس کپ
ژانر: درام، تخیلی، ترسناک
درجه بندی: افراد بالای ۱۳ سال
تولید: Film Initiative Africa
مدت زمان: ۹۶ دقیقه
زبان: انگلیسی، آفریقایی
بازیگران: الکس ون دایک، کارل نل، مونیک راکمن
منبع: RogerEbert
درود برشما . دوستان خوبم اسامی وخودسری فیلمهای ترسناکهیجانی تقابل انسان با حمله حیوانات وحشی در طبیعت بکر چجوری میتونم دسترسی داشته باشم یعنی جپاول اسامی بعدخودفیلمهاددبله یازیرنویس باشه بتونم ایام بسیارسخت دوران نقاهت البته طولانی بیماری را با دیدن فیلمهای مورد علاقه ام سپری کنم بسیار کمکم میکنه فیلمهایی مثل گریزلی تیغ پشت کوجو دردل جنگل میدونید دلهره موچود درفیلم بعلاوه دیدن طبیت بکر وحشی برام ملموستر میشه افکار نابودکنکده را کمتر متحمل میشم . ممکون میشم اگه براتون ممکنه یکسری از فیلمهای همین ژانر مثلا از ۱۹۶۰ به بعد تاحالا اسامی راداشته باشم اگه جایی بیشترفیلمهای این زانررابرای نمایش داشته باشه البته دوبله یازیرنویس بسیار بیشترممنون شما میشم