فیلم بی همه چیز از محسن قرایی که با الهام از ملاقات با بانوی سالخورده نمایشنامه دورنمات ساخته شده؛ برای اطلاعات بیشتر با فیلیمو شات همراه باشید.
فیلم بی همه چیز کاری جدید از محسن قرایی که با الهام از نمایشنامهای معروف ساخته شده؛ برای اطلاعات بیشتر با فیلیمو شات همراه باشید.
همه چیز درباره جشنواره فیلم فجر ۹۹
همه چیز درباره شنای پروانه + آمار فروش
انتقام یکی از قدیمیترین الگوهای قصهگویی است اما همیشه قرار نیست که انتقام به یک شکل پیشبینی شده اتفاق بیفتد. این چیزی است که احتمالاً بعد از تماشای فیلم بی همه چیز به ذهنتان میرسد؛ ساخته جدید محسن قرایی و یکی از فیلمهای کنجکاوی برانگیز جشنواره امسال.
اسامی برندگان جشنواره فجر ۹۹ اعلام شدند
محسن قرایی قبلاً دو فیلم خسته نباشید و سد معبر را ساخته که هر دو جزو آثار موفق جشنواره در سالهای گذشته بودهاند و برای نوشتن فیلمنامه قصر شیرین هم مشترکا با محمد داوودی برنده سیمرغ بلورین شده است. در همین مدت کم موفق شده تا خودش را بهعنوان یک فیلمساز مستعد و مسلط معرفی کند و در سومین فیلم خود با رفتن سراغ یک پروژه بزرگ، گامی رو به جلو برداشته است.
نقد و بررسی فیلم «قصر شیرین»؛ بازگشت موفقیتآمیز رضا میرکریمی
داستان فیلم بی همه چیز برگرفته از ملاقات با بانوی سالخورده نمایشنامه معروف فریدریش دورنمات است که به دلیل چند اجرای بهیادماندنی، در ایران نیز محبوبیت ویژهای دارد. در اصل نمایشنامه، زنی متمول به شهر کوچک محل زادگاهش برمیگردد تا از عشق سالهای دور خود انتقام بگیرد؛ مرد معتمد و محترم شهر. زن اعلام میکند که در ازای به قتل رساندن مرد، حاضر است پول کلانی را به مردم شهر اهدا کند. در فاصلهای کوتاه رفتار مردم تحت تأثیر این پیشنهاد، با مرد تغییر میکند….

حالا ظاهراً این طرح قصه که در متن اصلی مایههای کمدی پررنگی دارد، در فیلم بی همه چیز در قالب یک درام تاریخی و در بستری بومی بازآفرینی شده است. ساخته شدن چنین فیلمی در سینمای ایران که همه به دنبال پروژههای بیدردسر کوچک و شهری میگردند، در نوع خودش شجاعانه و جسورانه است و موجب شده پس از سالها با فیلمی مواجه باشیم که سعی کرده به الگوهای فیلمسازی کلاسیک نزدیک شود. در نتیجه از نظر جنبههای مختلف اجرا و تکنیک، بخشهای فنی و هنری، فیلم بی همه چیز یکی از فیلمهای شاخص سالهای اخیر به حساب میآید و در جشنواره امسال نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت.
به غیر از قصه، ژانر و فضا، عناصر جذاب دیگری را هم برای تماشا میشود در فیلم بی همه چیز پیدا کرد. پرویز پرستویی و هدیه تهرانی که سال گذشته سریال موفق هم گناه را هم در شبکه نمایش خانگی داشتند، نقشهای اصلی فیلم را ایفا میکنند. به آنها اضافه کنید ستارگان پرشمار دیگری را هم که دیگر نقشهای فیلم را ایفا کردهاند.
نگاهی به سریال «هم گناه» و ویژگیهای متفاوت آن
اقتباس و بومیسازی یک متن شناختهشده، در نوع خود تصمیم جالب توجهی است و به راه انداختن یک پروداکشن بزرگ و حرفهای نیز رویکردی فراموششده در سینمای ایران. تمام اینها فیلم بی همه چیز را در موقعیتی ویژه قرار میدهد و فرای علاوه کنترل روی جنبههای فنی و تکنیکی اجرا، حفظ تعادل در بیان حس و حال و لحن فیلم شرط اصلی موفقیت قرایی خواهد بود.

جمعبندی نظر منتقدان
بی همه چیز در روز اول برای منتقدان و اهالی رسانه به نمایش درآمد و هرچند واکنشها سراسر تشویق و تحسین نبود، اما میتوان گفت که عموما از تماشای فیلم رضایت داشتند.
قابل پیشبینی بود که اقتباس از متن درخشان دورنمات به عامل اصلی و مشترک در واکنشهای منتقدان تبدیل شود. بدین صورت که در نگاه مثبت به اثر، همچنان جانمایه اصلی که تحسینبرانگیز است از متن دورنمات میآید و مشکل عمده هم قرار گرفتن کلیت فیلم زیر سایه یک شاهکار ادبی است.
فیلم در اجرا یکی از بهترین نمونههای تولید در سینمای چند سال اخیر به شمار میآید و فیلمبرداری، موسیقی، طراحی صحنه و لباس و تدوین آن نه فقط شایسته نامزدی بلکه مدعی سیمرغ اند. درست مانند بازیگران فیلم که نمایش موفق و جذابی را ارائه دادهاند.
در مقایسه با متن مورد اقتباس، خبری از لحن خاص و کمدی سیاه دورنمات نیست و همه چیز در قالب یک درام جدی برگزار شده. در بعضی جنبهها نیز مانند پایانبندی، شاهد تغییر هستیم، تغییراتی که موجب شده اثر نهایی از نظر ایده و نگاه کلی تا حدود زیادی از متن فاصله بگیرد و حتی عقبتر باشد. به نوعی که میتوان بی همه چیز را اثری در نقد جامعه و مردمانش ارزیابی کرد که همین نگاه نیز خود جای نقد و بحث دارد.
در مجموع با توجه به واکنشهای اولیه بعد از نمایش فیلم، باید بی همه چیز را جزو پنج فیلم برگزیده اصلی امسال حساب کرد که از سوی مردم نیز با استقبال روبهرو خواهد شد و البته موفقیت آن به میزان استقبال دیگر مدعیان مهم امسال نیز بستگی دارد.
نگاهی به بی همه چیز فیلم مهم روز اول جشنواره | لیلا و لیلی
حسین جوانی
در روز اول جشنواره، فیلم مهم و بحثبرانگیز روز بی همه چیز ساخته جدید محسن قرایی و با نقشآفرینی پرویز پرستویی، هدیه تهرانی و هادی حجازیفر بود استقبال نسبی منتقدان را نیز به همراه داشت. از این رو در فیلیمو شات نگاهی داریم به این فیلم که یکی از بختهای اصلی برای کسب جایزه در سیونهمین جشنواره فجر خواهد بود.
فیلم بی همه چیز بر اساس نمایشنامه ملاقات با بانوی سالخورده نوشته فردریش دورنمات ساخته شده. نمایشنامهای معروف و شناختهشده که مضامینی مناقشهبرانگیز دارد. فیلم بی همه چیز با پُررنگ کردن یکی از این مضامین اصلی، داستان را از تراژی کمدی به درام تغییر داده و با محدود کردن شخصیتها باعث میشود بیننده تا انتهای فیلم به شکلی متمرکز درگیر موقعیت مرکزی داستان باقی بماند.
فیلم بی همه چیز زمان داستان را پیش از انقلاب در نظر گرفته. در روستایی که زندگی مردمانش به معدن زغال سنگ گره خورده است، اهالی چشم انتظار رسیدن زنی هستند که قرار است بعد از سالها به محل تولد خود بازگردد. امیر خان (با بازی پرویز پرستویی) بزرگ روستا و مرد مورد اعتماد اهالی است که به همراه همسرش (با بازی مهتاب نصیرپور) مغازه خواربارفروشی را اداره میکند. دختر امیر، آسیه (با بازی لاله مرزبان) معلم مدرسه است و دل در گروه معلم دیگر مدرسه (با بازی پدرام شریفی) دارد. دهدار (با بازی هادی حجازیفر)، دکتر (با بازی بابک کریمی) و سرکار دشتکی (با بازی فرید سجادی حسینی) هم در تلاشاند تا استقبالی در خور جایگاه زن داشته باشند. همه هم با این انگیزه که ثروت هنگفت زن میتواند مردم اهالی را از فقر نجات دهد. بالاخره لیلی (با بازی هدیه تهرانی) وارد میشود. زنی میانسال، با زیبایی باشکوه که آرام و موقر است و دوست دارد به داد اهالی روستا برسد. اما برای کمکهایش یک درخواست دارد؛ درخواستی که موقعیت اجتماعی امیر خان را متزلزل میکند… . گذشتهای که بین امیر و لیلی وجود دارد موجب شکلگیری زخمی شده که بعد از سالها سر باز کرده. همین زخم کهنه است که پرده از حقیقتی پنهان بر میدارد و آبروی امیر را نزد اهالی روستا میبرد. در ادامه، فیلم با حوصله به کالبدشکافی کینهای میپردازد که لیلی را به موجودی بیرحم تبدیل کرده. فرآیندی که از لیلا، لیلی ساخته.
فیلم بی همه چیز فیلمی پر کاراکتر است و داستانش را از طریق تقابل مردم روستا با دو شخصیت اصلی پیش میبرد. فیلم در به تصویر کشیدن جمعیتی که نیروی پیشبرنده درام هستند موفق عمل میکند و اتمسفر روستا و طرز تفکر آنها را به روشنی به بیننده منتقل میکند.
بازیگران فیلم بازیهای یکدستی دارند و با وجود اینکه موقعیتها پتانسیل بازیهای اغراقآمیز را در خورد دارند، اما هیچ یک از بازیگران از محدوده نقش خارج نمیشوند و بازی غلوآمیزی ارائه نمیدهند. پرویز پرستویی بهترین بازی چند سال اخیر خود را به نمایش میگذارد و چشم برداشتن از هدیه تهرانی در شمایلی که برای او طراحی و ساخته شده کار سختی است.
عوامل فیلم سینمای بی همه چیز
کارگردان: محسن قرایی، فیلمنامه: محسن قرایی و محمد داوودی، تهیهکننده: جواد نوروزبیگی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی هدایی، تدوین: عماد خدابخش، موسیقی: حامد ثابت، بازیگران: پرویز پرستویی، هدیه تهرانی، هادی حجازی فر، باران کوثری، مهتاب نصیرپور، پدرام شریفی، بابک کریمی، فرید سجادی حسینی، لاله مرزبان، زهیر یاری، عیسی یوسفی پور، خسرو پسیانی، مهدی صباغی و….

بهترین فیلم بخدا توی عمرم دیدم حتی دوبار نگاهش کردم دست مریزاد به کارگردان و تهیه کننده اش
ضمن اینکه این فیلم اقتباس از یک اثر ادبی موفق است ولی باز هم به لحاظ فنی و ساخت و جذابیت کاملاً ارزش دیدن دارد. فکر که انسان رو به تعمق مجبور می کند و بارها خودت رو جای شخصیت های مختلفش خواهی گذاشت. حقیقتی رو بیان می کنه که نه میشه گفت بد هست نه خود حقیقت هستش باید ببینیم کی و کجا تو چه دسته ای بودیم. در کل توی سالهای اخیر یکی از بهترین فیلم هایی بود که دیدم هیچ بخشی تو ذوق زننده نبود و بازی ها عالی، فضا عالی. به نظر میاد بخش هایی سانسور شده ولی به داستان لطمه نزده بود اما فلسفه ی پشتش رو درک نمی کنم قطعا ما در فیلم های سینمایی و خانگی صحنه هایی داریم که بد نیست سانسور شود بس که سخیف هستند اما در این فیلم بعید می دانم صحنه های سخیف و صرفا محرک باشد بهرحال به عنوان یک بیننده از این فیلم که با ۳ نفر دیگر رفته بودم و همه فوق العاده فیلم رو پسنیدیم دیدنش رو توصیه می کنم. البته فیلم کاملاً جدی و تلخ هستش.
فیلم بی همه چیز فیلمی است دارای همه چیز . از فیلمنامه جذاب گرفته تا بازی های درجه یک و دور از انتظار. کارگردانی فوق العاده. فیلمبرداری و میزان سن و رنگ صحنه محشر. و در کل آفرین به محسن قرایی و عوامل فیلم برای این فیلم
اقتباس از یک رمان و نمایش واقعیت دردناک
اثر هوشمندانه محسن قرایی به عنوان بی همه چیز تنها یک فیلم پرقدرت نیست بلکه یادآوری تصمیم جمعی از اهالی یک اجتماع کوچک به ناو رستا که خود آینه تمام نمای یک مملکت است بود.
مردمی که با رای و انگشت جوهری خود با دست برافراخته سرنوشت خود را ترتیب می دهند.
این یک طعنه دولبه معنا دار از طرف شخص فیلم ساز به صاحبان حکومت و مردم است که با هوشمندی تمام به نمایش گذاشته شد.
این خود بیان گر دو اتفاق نه چندان دور است.۱.تغییرات رفتاری مردم با وعده های خوشبختی و از جنس فلاکت و زیر دین بودن ۲-تصمیمات بی طرف نمایانه صاحبان و بزرگران یک خطه در تغییر خط و مشی سودمندانه
تمام فیلم در سکانس رای دهی و انگشت زدن پای اعدام قهرمان ده ختم میشود .جایی که مردم ده با چشم گریان و نا آگاهی انگشت جوهری خود را بالا آورده و تصمیم به از بین بردن شرایت معمول و ایستای خود دارند.
امیر کشته شد ولی به دست خود و او را مردمان به همه چیزش کشتن و پیام فیلم ساز نیز برای آینده نیز همین است
پس به همه چیز نباشیم
سعید سلیمانی
عالیه این فیلم
همین که نوشتین قصه کل مطلب زیر سوال رفت.قصه با داستان متفاوته