نقد فیلم کجا رفتی برنادت

فیلم کجا رفتی برنادت (البته بدون علامت سوال!) تقریبا به‌طور کامل به سمت عصبی سوژه خود تمرکز کرده است.

کیت بلانشت ستاره فیلم کمدی-درام ریچارد لینکلیتر است، این فیلم اقتباسی از رمان کجا رفتی برنادت است که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و به محبوبیت زیادی دست یافت. این فیلم درباره معماری از شهر سیاتل است که گم شده.

معمولا اغلب نابغه‌های خلاقی که در اطراف خود می‌بینیم، قدری عصبانی مزاج، تندخو و بعضا بداخلاق‌اند، حالا اگر کسی بخواهد چنین فردی را به قاب تصویر درآورد باید به کدام بعد شخصیتی او پردازد؟ به نظر شما لازم است بیشتر روی نبوغش تمرکز ‌کرد یا عصبی بودنش؟ به نظر می‌رسد در بیشتر موارد، پاسخ این سوال در مشخص کردن رابطه بین این دو بعد، قرار گرفته است. فیلم کجا رفتی برنادت (البته بدون علامت سوال!) تقریبا به‌طور کامل به سمت عصبی سوژه خود تمرکز کرده است؛ معمار برجسته‌ای که تقریبا دو دهه است کوچک‌ترین فعالیتی در زمینه طراحی و معماری نداشته است. او که زمانی معماری خلاق و دارای قابلیت‌های فراوانی بوده است طی مجموعه‌ای اتفاقات، تصمیم می‌گیرد کارش را کنار بگذارد و خود را وقف خانواده‌اش کند و این تغییر، او را تبدیل به فردی منزوی می‌کند.


نقد و بررسی فیلم اسراری که مخفی نگه می داریم | انتقام، مرهمی بر زخم‌های کهنه


پرداختن به بعد عصبی نابغه خلاق در این فیلم، به کیت بلانشت این بازیگر حرفه‌ای، اجازه می‌دهد که هرچقدر که بخواهد، صحنه‌های احمقانه و دیوانه کننده بازی کند و دستش در خلق و ایجاد رفتارهای عصبی باز باشد؛ بدون این‌که روی اصل موضوع تاثیری بگذارد. فیلم کجا رفتی برنادت، نوزدهمین اثر ریچارد لینکلیتر است که انصافا از عهده سکانس نهایی آن خوب برآمده است. اما تا قبل از آن، روند فیلم عمدتا گیج‌کننده و به‌طور چشمگیری کند و کسل‌کننده است.

فیلم کجا رفتی برنادت براساس رمان پرفروشی که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و توسط ماریا سمپل نوشته شده بود، ساخته شده است. این کتاب در لیست آثار پرفروش نیویورک تایمز قرار گرفت. کار اقتباس آن را ریچارد لینکلیتر، با همکاری هولی گنت و وینسنت پالمو انجام داده است. درست مانند فیلم من و اورسن ولز که فیلمی دوست‌داشتنی در ژانر کمدی درام از همین کارگردان است. فیلمی که در سال ۲۰۰۸ و براساس زندگی واقعی یک نابغه خلاق یعنی اورسن ولز، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، هنرپیشه و تهیه‌کنندهٔ فیلم، تئاتر، رادیو و تلویزیون آمریکایی ساخته شده است و فیلمنامه آن توسط همین دو نفر، هولی گنت و وینسنت پالمو از روی کتابی به همین نام اقتباس شده است؛ فیلمی که صرفا چکیده و بخش کوچکی از یک سوژه بزرگ، سنگین و عمیق را مطرح کرده است. در نماهای اول فیلم، برنادت (که کیت بلانشت نقش او را بازی می‌کند) نشان داده می‌شود که در میان کوه‌های یخی قطب جنوب، کایاک سواری می‌کند، اما با یک حرکت ناگهانی، به پنج هفته قبل می‌رویم، جایی که سکانس کسل‌کننده‌ای از وضعیت وخیم یک خانه در شهر سیل‌زده سیاتل نشان داده می‌شود. حتی رفتارهای توام با طنز بازیگران (ژانر سیتکام) هم از کسل‌کنندگی این صحنه‌ها نمی‌کاهد.


نقد و بررسی فیلم سرزمین رویایی | مارگو‌ رابی، سارق بانکی که راهزن قلب‌هاست


به نظر می‌رسد که برنادت در سن مشخصی شبیه جوآن دیدیون (Joan Didion) بوده است. برنادت به‌عنوان یکی از بزرگان و یکی از پیشگامان جنبش معماری سبز مطرح بوده است. اما در حال حاضر، او تبدیل به آدمی شده که به‌شدت دچار احساس ترس وحشت و نگرانی است، مدام عذر و بهانه می‌آورد و از وظایفش طفره می‌رود، داروی مسکن زیاد مصرف می‌کند و همه جور دردی دارد؛ این روزها او بیشتر ترجیح می‌دهد یاوه‌سرایی و لفاظی کند تا چیزی خلق و طراحی کند. حال و هوا و لحن شادی‌‎بخش و توام با شوخی‌های ملایم و ظریف صحنه‌های ابتدای فیلم، تقریبا توانسته ارزش شخصیت‌های عجیب‌وغریب فیلم را کم کند و عقیده برنادت درباره زندگی، که آن را پیش پا افتاده و مبتذل قلمداد کرده را جدی نگیرد و به آن بهایی ندهد. با علم به این حقیقت که الگی برنچ، همسر او (که بیلی کراداپ نقش او را بازی می‌کند) یک غول تکنولوژی و مهندس مایکروسافت است، که البته این روزها به حاشیه رانده شده‌ است و دختر نوجوان آن‌ها بی (که اما نلسون نقش او را بازی می‌کند) است که داستان فیلم از زبان او روایت می‌شود، با سه نابغه‌ای که این خانواده را تشکیل می‌دهند آشنا می‌شویم.

رفتارهای ضداجتماعی برنادت خیلی زیاد شده، به‌نحوی‌که دیگر از حد به در شده است تا جایی که او باعث بروز سیل، و ریزش و تخریب خانه خودشان می‌شود. خانه تخریب‌شده آن‌ها، در طول مهمانی مدرسه، روی ملک پایین‌تر که خانه همسایه‌شان، آدری است (کریستن ویگ) فرومی‌ریزد. حادثه طغیان و بروز سیل یکی از خطاهای برنادت است که کاملا تخطی از همه حدود به‌حساب می‌آید و مطلقا نمی‌توان آن را نادیده گرفت و از آن چشم‌پوشی کرد. بعد از این اتفاق، الگی شوهر منفعل او که همیشه نسبت به همه‌چیز بی‌تفاوت است، مجبور به مداخله در جریان می‌شود چون همکار سابقش (لارنس فیشبرن) که فرد بسیار محترمی هم هست از او این را خواسته بود و الگی خیلی ساده به این نتیجه می‌رسد که برای حل این مشکلات همسرش او باید دوباره طراحی کند!

حرف زدن، اصولا ساده‌تر از عمل کردن است. در این مرحله، دیگر فیلم از قالب محافظه‌کاری و سازش خارج می‌شود و به یک مرحله بالاتر تغییر مکان می‌دهد، مقطعی که دیگر در آن، صدای اعتراض زن بلند می‌شود و بالاخره تصمیم می‌گیرد تا از حصاری که به دور خود ساخته بود به بیرون هم نگاهی بیندازد و چشم‌انداز و دیدگاه‌های دیگر را هم بررسی کند و ببیند که نجات و رهایی نهایی او ممکن است در کجا پنهان باشد؟ مثلا در قطب جنوب.

از این نقطه به بعد، سفر جالب‌تر می‌شود، کاملا جدی، اما همراه با یک شخصیت غیرمعمول و احساسی غیرعادی، که کاملا توسط یک چهره سرشناس به او دیکته شده است. زنی که آمده تا یاد بگیرد، اما در کار حرفه‌ای و خلاقانه خود دچار ضربه روحی عمیقی شده است. این شرایطی است که شاید موجب رشد دیگران شده باشد، اما توانایی او برای تمرکز کردن و خلق کردن را از بین برده‌ است. اما فیلم نتوانسته، سیر ارتباطی مناسبی بین دختر جوان خلاق و توانمند دیروز و زن منزوی و کینه‌توز امروزی برقرار کند و تماشاگر، منطقی برای رفتار و تغییرات برنادت پیدا نمی‌کند.

این یک وضعیت گیج و سردرگم کننده است، زمانی همه مدارک و شواهد مربوطه رو می‌شود که تا جایی که به داستان مربوط است، احتمالا برای درگیر کردن و جذب مخاطب کمی دیر باشد. اما این امر باعث شده تا وزنه لازم برای جبران کاستی‌های بخش عمده داستان فیلم، در بخش پایانی آن فراهم شود.

در این فیلم، بخش عمده فیلم خاطرات یک زن خانه‌دار دیوانه، در قلب داستان قرار گرفته است و فقط در بعضی مواقع این‌که چرا این‌همه مدت است که وضعیت و شرایط برنادت به همین شکل باقی مانده است باعث تعجب می‌شود. او بی‌نهایت بی‌نزاکت است و دقیقا به این معناست که او قابل‌اعتماد نیست و همیشه در حال عذر و بهانه آوردن و یا پنهان کردن رفتار غیرمسئولانه خود است. رفتار شوهر او کمی باورنکردنی است. این‌که بعد از این‌همه سال، یک شوهر به‌طور جدی درگیر مشکل همسرش نشده و آن را نفهمیده است. برنادت رابطه عاطفی نزدیکی را با دختر باهوشش حفظ می‌کند، با دختری که همواره، همراه او باقی می‌ماند و تنها موجودی است که به برنادت انگیزه زندگی می‌دهد. او هرچند ناخواسته، همیشه راهی برای فرار موقتی مادرش از جنون باز می‌کند.

طبق معمول دیگر کارهای لینکلیتر، او نکات ظریفی را به‌عنوان اثرانگشت خود در سراسر فیلم به‌جا می‌گذارد و چیره‌دستی او را نمی‌توان در فیلم نادیده گرفت. این‌که لینکلیتر نخواسته، در این فیلم چندان وارد ژانر ملودرام شود، مزایا و معایب خودش را دارد. دلیل اصلی رفتار افراطی برنادت هم، همه موانع را برای قرار گرفتن این فیلم در ژانر اجتماعی از بین می‌برد؛ در حقیقت [این فیلم] داستان ناراحت‌کننده، عجیب و خاص یک زن است.

در سه جای فیلم، تفریح و سرگرمی وارد فیلم می‌شود: در جایی که برنادت گم می‌شود، جاهایی که دیگران را تحقیر می‌کند و به جز آن، در صحنه‌هایی که رفتارهای حاکی از افاده و از دماغ فیل افتادگی از خود نشان می‌دهد. این شخصیت، چیزی شبیه شخصیت ملیسا مکارتی، در فیلم جدید و فوق‌العاده می‌توانی مرا ببخشی؟ است، که در آن، صحنه‌هایی که یک زن میانسال به طرز بدی با مردم رفتار می‌کند، لبخند را بر لب بیننده می‌نشاند. اما شخصیت برنادت، که کیت بلاشت آن را بازی می‌کند، نسبت به مکارتی شخصیت آشفته‌تر، غمگین‌تر و منزوی‌تری است؛ کسی که همه زندگی‌اش با عذر و بهانه پر شده‌ است و به صورت بسیار جدی، از اینکه با مشکلاتش به طور مستقیم رو در رو شود و با آن‌ها مقابله کند امتناع می‌کند.

فیلمنامه فیلم کجا رفتی برنادت ، به‌طور قابل‌توجهی از داستان اصلی فاصله گرفته است. فیلمنامه، داستان را به‌طور چشمگیری ساده کرده است، نرم کردن و تلطیف روایت در این فرآیند تا جایی پیش می‌رود که به‌احتمال زیاد بیننده را از فیلم ناامید می‌کند. حضور بازیگرهای حرفه‌ای در نقش‌های اصلی، بخصوص بازی درخشان کیت بلانشت که همیشه هنرمندی قابل‌اعتمادی به شمار می‌رود و تا حدودی، المان‌های غیرمرسوم و روش خاصی که فقط لینکلیتر می‌تواند آن را پیاده کند، مقداری از این کاستی‌های فیلم را جبران کرده است. این واقعیت که فیلم کجا رفتی برنادت اولین فیلم دراماتیک آمریکاست که بخشی از آن در قاره هفتم فیلم‌برداری شده است، دست‌کم آن را به‌عنوان یک پاورقی در تاریخ سینما تضمین می‌کند.

فیلم کجا رفتی برنادت (Where’d You Go, Bernadette)

کمپانی‌های تولیدکننده: آناپورنا پیکچرز، کالر فورس، دتور فیلم پروداکشن
توزیع کننده: یونایتد آرتیستس
کارگردان: ریچارد لینکلیتر
نویسنده: ریچارد لینکلیتر، هولی گنت
بازیگران: کیت بلانشت، جودی گریر، کریستن ویگ، بیلی کروداپ، لارنس فیشبرن
تهیه کننده: نینا جاکوبسن، مگان الیسون
رده سنی: PG-13 (مناسب برای افراد بالای ۱۳ سال)
ژانر: کمدی
زمان: ۱۰۴ دقیقه


منبع: Hollywood

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil