نگاهی به فیلم در جبهه غرب خبری نیست

هدیه ادبیات و سینما به بشریت

اندکی کمتر از یک قرن از انتشار رمان آلمانی «در جبهه غرب خبری نیست» All Quiet on the western front نوشته اریش ماریا رمارک می‌گذرد. رمارک تنها ۶ هفته از عمرش را در جبهه جنگ گذراند. اما پیداست همین حضور کوتاه مدت چه تاثیری بر روانش گذاشته که رمانش بعد از ۹۰ و چند سال هنوز هم مهم‌ترین اثر ادبی ضدجنگ تاریخ شناخته می‌شود. درباب جنگ و نمایش اثراتش بر انسان در طول تاریخ ادبیات قلم‌ها فرسوده شده و کسان بسیاری نوشته‌اند. اما رمان بی‌نظیر اریش ماریا رمارک (به‌ویژه اگر ترجمه سیروس تاج‌بخش را خوانده باشید) از نگاه منتقدان ادبی قدرتمندترین داستانی است که پلشتی و تباهی جنگ را با قدرت عیان می‌کند.

معرفی و نقد فیلم در جبهه غرب خبری نیست

طبیعی است که چنین دستمایه ادبی گرانقدری از نگاه سینما پنهان نماند و تنها یک سال پس از انتشار ترجمه انگلیسی این رمان آلمانی، هالیوود دست به‌کار شد و اقتباس درخشانی از این رمان به کارگردانی لوئیس مایلستون ساخته شد. فیلمی که با توجه به محدودیت‌های سینما در آن دوران اثری شاخص بود و هنوز هم جزو آثار برجسته کلاسیک سینما و احتمالا یکی از بهترین فیلم‌های مربوط به جنگ به‌شمار می‌رود.

اما شاید لازم بود نزدیک به یک قرن بگذرد تا خود آلمانی‌ها نسخه‌ای سینمایی از این رمان معتبر آلمانی‌زبان بسازند. حاصل کار درخشان است. فیلمی که توانسته طلسم ورود جهان عینی سینما به ساحت ذهنی ادبیات را بشکند و جوهره کتاب را به تصویر بکشد. ادوارد برگر فیلمساز و فیلمنامه نویسی آلمانی تا حد امکان به آدم‌های قصه نزدیک می‌شود. آن‌قدر که تباهی ذات بشری را بی‌واسطه و عیان به رخ مخاطب می‌کشد. در طول زمان ۲ ساعت و نیمه فیلم با شخصیت‌های پرشماری در ۲ طرف جبهه مواجه می‌شویم. هریک از این آدم‌ها مجموعه‌ای از سپیدی و سیاهی انسانی هستند. اما وجه سیاه‌ آن‌ها چنان پررنگ و صریح است که هراسی غریب در دل تماشاگر اثر (فارغ از آن‌که رمان را خوانده باشد یا نه) می‌اندازد. هراسی از این جنس که اگر خود ما جای هریک از این شخصیت‌ها بودیم تا چه حد می‌توانستیم خوی انسانی خود را حفظ کرده و به دامن تباهی نلغزیم؟

فیلم در جبهه غرب خبری نیست

فیلم به‌درستی روی این نکته دست می‌گذارد که انسان در مواجهه با شرایط بحرانی (همچون جنگ) است که می‌تواند پایبندی خود به اخلاق و ارزش‌های انسانی را محک بزند. شرایط خشن و مرگبار جنگی اصولا می‌تواند آرام‌ترین آدم‌ها را به جنایت‌کاری خطرناک تبدیل کند. فیلم با قدرت این آزمون مهم بشری را به نمایش می‌گذارد و مخاطب را با خود درگیر می‌سازد. ادوارد برگر در واقع توانسته تمام محدودیت‌های فیلمسازی در سال ۱۹۳۰ و زمان ساخت نسخه لوئیس مایلستون را دور بزند و اثری همه‌جانبه‌نگر و عمیق خلق کند. از جمله استفاده هوشمندانه از رنگ لباس نظامیان آلمانی و فرانسوی و حال و هوای جبهه بارانی و آکنده از گل و لای که تاثیرگذاری صحنه‌های نبرد تن به تن را دوچندان کند. علاوه بر آن فیلمبرداری درخشان و دکوپاژ ظریف جیمز فرند که فراتر از نقطه دید سربازان زمین‌گیر شده در گِل و باران و آتش و خون می‌ایستد. نوعی نگاه از بالا که به همه پس‌زمینه‌های فکری وذهنی آدم‌های درگیر در معرکه احاطه دارد.

«در جبهه غرب خبری نیست» نسخه ۲۰۲۲ را می‌توان یکی از بهترین فیلم‌های سالی که گذشت ارزیابی کرد. فیلمی که می‌داند چگونه باید با مخاطب امروزی ارتباط برقرار کند و چگونه به‌یادش بیاورد که صحنه کارزار سنگین میان ارتش‌های آلمان و فرانسه در هفته‌های پایان جنگ جهانی اول را می‌توان به تمامی جنگ‌ها در تمام طول تاریخ و عرض جغرافیا تعمیم داد. «در جبهه غرب خبری نیست» هدیه ادبیات و سینماست به بشریت. هدیه‌ای در توصیف و تحلیل مفهوم تلخ جنگ و اهمیت پرهیز و ضدیت با هرگونه جنگ‌افروزی در هرنقطه‌ای از جهان.

دانلود فیلم در جبهه غرب خبری نیست از فیلیمو

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم