ساخته بحثانگیز سانتیاگو میتره فیلمساز آرژانتینی که در فهرست اولیه نامزدهای جایزه اسکار فیلم خارجیزبان قرار دارد، بیش و پیش از موضوع حساس و ملتهبش درباره یک خصیصه ساده انسانی است. باور یا ایمان به پیروزی حق بر باطل، خیر بر شر و درست بر غلط. فیلم «آرژانتین ۱۹۸۵» بهیکی از وقایع مهم تاریخی این کشور اشاره میکند. واقعهای که برخلاف تصور عمومی رخ داد و نوری از امید به آینده کشوری آکنده از تلاطمهای سیاسی انداخت. حتی اگر در ادامه اوضاع آنگونه که پیشبینی میشد پیش نرفت.
سال ۱۹۸۳ حکومت نظامی ژنرال خورخه ویدلا پس از ۷ سال سرکوب، آدمربایی، شکنجه و قتل مخالفان بهپایان رسید. یک سال بعد در حالی که هنوز آرامش و ثبات بر کشور حاکم نشده و مردم تازه دارند آزادیهای نسبی پس از سقوط دیکتاتوری نظامی را تجربه میکنند، ایده احضار و محاکمه جنایتکاران نظامی حکومت پیشین مطرح میشود. طبعا دادستان کل کشور خولیو استراسرا (با نقشآفرینی دیدنی ریکاردو دارین) باید بهعنوان بازوی اجرایی دستگاه قضایی کشور روی پرونده کار کند. اما شرایط و جو کشور بهگونهای است که حتی خود دادستان هم باور ندارد که میتوان مجرمان و عاملان جنایتهای حکومت نظامی را پای میز محاکمه کشاند. ابتدا توده مردم اعتمادی به دستگاههای سیاسی و قضایی کشور ندارند و همه این وقایع را صوری و بیفایده میبینند. اما استراسرا همراه با گروهی از وکلای جوان و دانشجویان حقوق این پرونده را به سرانجام میرساند و موفق میشود برای بعضی از جنایتکاران (از جمله خورخه ویدلا رئیسجمهور نظامی آرژانتین) احکام سنگین زندان بگیرد.
در نگاه اول فیلم یک درام سیاسی و دادگاهی درباره مقطعی سیاه از تاریخ کشور آرژانتین است. اما ساتیاگو میتره کارگردان فیلم، در لایههای زیرین اثر بهدنبال مکاشفهای درباره اخلاق بشری و ریشههای جو نبود اعتماد میان توده مردم میرود. وقتی خبر احضار و محاکمه ۹ فرمانده نظامی/سیاسی حکومت پیشین اعلام میشود، همه با ناباوری به موضوع مینگرند. حتی خود استراسرا هم که در سالهای حضور حکومت قبلی، در دستگاه سراسر غرق فساد قضایی و قاضیان و وکلای فاشیست کار میکرده، باور نمیکند چنین چیزی امکانپذیر باشد. اما با پایمردی و حمایتهای عمومی عاقبت به پیروزی میرسد. قربانیان جان بدر برده از وقایع تلخ سالهای ۱۹۸۳-۱۹۷۶ از روایت آنچه بر سرشان آمده هراس دارند. چون گروههای فشار نزدیک به ارتش و حکومت سابق هرروز آنها را تهدید کرده و در عرصه اجتماعی حضوری پررنگ و نگران کننده دارند. وکلای معتبر دادگستری یا خود از هواداران فاشیستها هستند یا از درافتادن با آنها میترسند. جامعه ملتهب است اما همه اینها در برابر لزوم و اهمیت فاش شدن حقیقت رنگ میبازند.
شهادتهای تکان دهنده و هولناک قربانیان جنایتهای رژیم سابق در دادگاه، به موضوعی جنجالی برای رسانهها بدل میشود و در نهایت این خیر و بیگناهی است که بر شر و تباهی پیروز میشود. در فیلم شاهدیم که استراسرا خود پسر خردسالش را مامور جاسوسی از خواهر بزرگترش میکند. روحیهای که گویی از دوران حکومت پیشین بر اذهان رخنه کرده و امتدادی است بر یک دوران سپری شده. اما به مرور ارزشهای سابق جای خود را به روحیه عدالت طلبی میدهد و فرازی مهم از تاریخ آرژانتین رقم میخورد.
فیلم میکوشد از همه مولفهها و عناصر یک درام دادگاهی کلاسیک هالیوودی، بر بستر تاریخی و جغرافیایی سرزمینی متفاوت بهره بگیرد. از منظر ساختار روایت و سروشکل ظاهری، «آرژانتین ۱۹۸۵» یک درام کلاسیک آمریکایی است که با ترکیب مولفههای بومی به اثری جذاب و استاندارد بدل میشود. فیلم با شوخطبعیهای غافلگیر کننده –گاه در میانه تلخترین فرازهای اثر- مخاطب را بهخود جذب میکند. با قرینهسازیهای هوشمندانه به روند گسترش پیرنگ روایی جذابیتی دوچندان میبخشد و اینگونه رندانه قصهای تلخ، سنگین و پر از صحنههای ساکن دادگاه را در قالب اثری عبرت آموز و در عینحال سرگرم کننده ارائه میدهد. بیآنکه فیلمی کشدار و خسته کننده باشد. «آرژانتین ۱۹۸۵» در ردیف بهترین فیلمهای غیر انگلیسی زبان سال ۲۰۲۲ و از بختهای اصلی دریافت جایزه اسکار امسال خواهد بود.