گفت‌وگو با بن استیلر، کارگردان اصلی سریال جداسازی

دنیایی ساختیم که واقعا هیجان‌انگیز بود

بن استیلر وقتی اولین بار فیلمنامه قسمت اول (قسمت آزمایشی) سریال جداسازی (Severance) را خواند، هنوز سال‌ها تا شیوع کووید-نوزده باقی مانده بود، خبر شکل‌گیری «اپل تی‌وی پلاس» هنوز اعلام نشده بود و زندایا، هنوز ستاره «دیزنی چنل» بود. منظور این‌که خیلی زمان برد تا این سریال ساخته شود. صحبت‌های جذاب بن استیلر درباره رسیدن به لحن و سبک بصری این سریال و همین‌طور دیدگاه این اثر درباره دنیایی امروزمان را اینجا بخوانید.

همه آن‌چه می‌خواهید درباره سریال جداسازی بدانید

  • می‌توانید از اولین برخوردتان با این پروژه بگویید؟

بن استیلر: مدت‌ها پیش بود… بیشتر از ۵ سال قبل. دن اریکسن سناریو قسمت اول سریال جداسازی را به کمپانی تولیدی ما داد و جکی کوهن که مدیر توسعه است – چون فکر می‌کرد فوق‌العاده است – آن را به دست من رساند. قرار بود الگوی نوشتاری باشد اما وقتی آن را خواندم گفتم: «عالی است. کسی به دنبال ساخت این سریال است؟» سبک و لحن دن، بلافاصله خودش را به من نشان داد تا امروز این‌جا باشیم.

  • سناریو چه ویژگی خاصی داشت که باعث چنین واکنش پرشوری در شما شد؟

کیفیتی در لحن آن بود که مرا به یاد کمدی‌هایی انداخت که در ۲۰ سال گذشته در سینما و تلویزیون دیده‌ام و داستان‌شان در محیط اداره می‌گذرد؛ و حالا می‌توان گفت برای خودشان ژانری را دست‌وپا کرده‌اند. از این رو برای من، تقریباً مثل بازی با این لحن آشنا و آهنگ کمدی در دیالوگ‌های آدم‌هایی بود که در دفتر کارشان با هم شوخی می‌کنند؛ و البته لایه دیگری هم داشت که این سؤال‌ها را مطرح می‌کرد: «آن‌ها چه کسانی هستند، چه می‌کنند، و چرا این‌جا هستند؟ و هیچ‌یک از آن‌ها نمی‌داند!» پس چنین ته‌رنگ سوررئالی هم داشت. من از همان ابتدا تحت تأثیر سناریو قرار گرفتم چون آشنا و در عین حال متفاوت بود. این‌طور شد که تصور این دنیا را در ذهنم شروع کردم؛ دنیایی که اندیشیدن درباره‌اش واقعاً هیجان‌انگیز بود.

بن استیلر: «احساسم این بود که تماشاگر باید به اندازه‌ای اطلاعات بگیرد که تصور نکند فقط کلی ایده و موقعیت عجیب‌وغریب را شاهد است که دلیلی برای وجودشان نیست؛ یا حتی اگر دلیلی دارند، باز هم مجبور بودیم زمان مناسب برای دادن برخی پاسخ‌ها را پیدا کنیم و همیشه مطمئن می‌شدیم که سؤال‌ها به اندازه کافی جذاب هستند که تماشاگر داستان را دنبال کند»

  • از مسیری بگویید که طی کردید. چرا این‌قدر زمان برد تا سریال ساخته شود؟

خب، ساخت چیزهایی که کمی متفاوت هستند زمان زیادی می‌برد. وقتی سناریو سریال جداسازی را به مدیران «اپل تی‌وی پلاس» دادیم، آن‌ها به دن گفتند: «دوست داریم داستان‌ها و سناریوهای بیشتری برای ما بنویسید.» به همین منظور، اتاق نویسندگان برپا شد و دن روی قسمت‌های بیشتری کار کرد. این موضوع نیز زمان‌بر شد و فکر می‌کنم من هم درگیر ساخت «فرار از دانِمورا» بودم. وقتی متن‌ها آماده شدند ما دوباره روی‌شان کار کردیم تا به لحن و ضرباهنگ سریال برسیم و این‌که در فصل اول چه‌قدر از داستان برملا خواهد شد چون دن ایده‌های شگفت‌انگیز زیادی داشت. این هم مدتی زمان برد. وقتی پیش‌تولید و انتخاب بازیگران را شروع کردیم، تقریباً ۶ ماه پیش از آغاز پاندمی بود. ۶ هفته مانده به آغاز فیلمبرداری در مارس ۲۰۲۰، همه چیز زیر و رو شد. در نهایت، نوامبر ۲۰۲۰ فیلمبرداری را وسط پاندمی شروع کردیم و همه جنون آن (منظور آزمایش‌های روزانه و رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و…) را تجربه کردیم. برای همین بود که چند بار هم مجبور به تعطیلی کار شدیم. پس یک فرایند طولانی و کند را پشت سر گذاشتیم ولی هر بار که پروژه متوقف شد، به نظرم فقط به ما کمک کرد تا از نظر هنری بهتر عمل کنیم چون همیشه سؤال‌هایی داشتیم که به جواب‌شان فکر می‌کردیم.

  • اشاره کردید که رسیدن به لحن درست، طول کشید. سریال ترکیب جالبی از لحن‌هاست. خنده‌دار است، چندش‌آورست و گاهی غم‌انگیز. چه‌طور به این توازن رسیدید؟

جذاب‌ترین ویژگی سناریوی دن، برای من همین بود که اجازه می‌داد حس‌وحال‌های متفاوتی را هم‌زمان داشته باشید. توازن شوخ‌طبعی با اضطرابی که در پس آن پنهان است، و سؤال‌هایی از این دست که آیا جنبه علمی‌خیالی هم دارد؟ یا این یک کمدی محل‌کاری است؟ و این‌که چه‌قدر غریب است؟ بخش سرگرم‌کننده کار ما، سردرآوردن از همین چگونگی ایجاد توازن و بازی با آن بود. دن آن را نوشته بود اما انتخاب بازیگران و رویکرد هر بازیگر در برخورد با متن بود که در نهایت همه چیز را سروشکل می‌داد. من فقط امیدوارم بودم که ما در طول مسیر به آن برسیم چون خیلی بزرگ و پیچیده به نظر می‌رسید. به همین دلیل، یک گفت‌وگوی دائمی شد که واقعاً چند سال بین من و دن و بازیگران جریان داشت.

  • در باب ساختن جهان داستانی سریال، چه‌طور تصمیم گرفتید چه مقدار پیش‌داستان یا اطلاعات به تماشاگران بدهید؟

این فرایند هم دوباره در جریان تولید و پیشرفت کار به نتیجه رسید. احساسم این بود که تماشاگر باید به اندازه‌ای اطلاعات بگیرد که تصور نکند فقط کلی ایده و موقعیت عجیب‌وغریب را شاهد است که دلیلی برای وجودشان نیست؛ یا حتی اگر دلیلی دارند، باز هم مجبور بودیم زمان مناسب برای دادن برخی پاسخ‌ها را پیدا کنیم و همیشه مطمئن می‌شدیم که سؤال‌ها به اندازه کافی جذاب هستند که تماشاگر داستان را دنبال کند. دن آدم بسیار خلاقی است. او همیشه افکار و دلایلی برای تمام چیزها داشت، به شکلی که گاهی وقت‌ها انتظارش را نداشتم. او جواب سؤال‌های من و بازیگران را می‌داد و گاهی وقت‌ها جواب‌های او را زیر سؤال می‌بردم و این‌طور می‌شد که گفت‌وگویی دائم شکل می‌گرفت. در خصوص خود این دنیا، باید دلیلی برای همه چیز وجود می‌داشت؛ حتی اگر می‌خواستیم چیزی را فقط به دلیل جذابیت بصری‌اش داشته باشیم، همواره دلیلی برایش پیدا می‌کردیم.

  • من در خصوص این عناصر زیبایی‌شناختی، سبک قدیمی دفتر کار را دوست دارم؛ با آن رایانه‌های قدیمی و… چه‌طور به چنین شمایلی رسیدید؟

دلیل اول‌مان این بود که آن‌ها ارتباطی با جهان بیرون ندارند. بعدش چون این اداره و ساختمان به عنوان دفتر مرکزی لومن در نظر گرفته شده بود، ما به این فکر کردیم که چه زمانی ساخته شده است. سپس ساختمان لابراتوارهای بِل را در نیوجرسی به عنوان لوکیشن یافتیم و دیدیم که اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۱۹۶۰ ساخته شده؛ و این به‌نوعی کلید ما شد برای تصمیم‌گیری درباره همه چیز؛ و مثلاً شروع کردیم به فکر کردن در این باره که «اگر ساختمان را آن زمان ساخته‌اند، قبلش آن‌جا چه بوده؟ آیا لومن همیشه صاحب زمین بوده است؟ و…» در مورد احداث این ساختمان و مکانش و زمان ساخت طبقه‌های جداسازی‌شده نیز به دلایل  و حتی نوعی اسطوره‌شناسی رسیدیم. فکر کردن درباره این موارد و رسیدن به جواب‌شان، سرگرم‌کننده بود اما یافتن این لوکیشنِ فوق‌العاده، واقعاً به ما کمک کرد و پس از آن بود که بر اساس ساختمان، سایر عناصر سریال جداسازی را هم طراحی کردیم.

بن استیلر

  • بحث‌هایی که تازگی درباره توازن میان کار و زندگی، و فرسودگی ناشی از کار درگرفته‌اند چه تأثیری بر سریال داشتند؟ خودتان می‌خواستید با ساخت این سریال در این خصوص چه بگویید؟

اگر بخواهم صادق باشم، باید بگویم که این موضوع عمدی نبود چون سناریوهای تمام قسمت‌های سریال جداسازی پیش از ماه مارس ۲۰۲۰ نوشته شدند؛ اما در جریان ساخت سریال، موضوع جدا نبودن کار و زندگی شخصی برای ما هم پررنگ شد و نظرهای مختلفی را درباره‌اش شنیدیم؛ و از آن‌جایی که ما هم در شرایطی واقعاً سخت و به‌نوعی منفصل از دنیا، فیلمبرداری را پیش می‌بردیم، به نظرم همگی این جداسازی را احساس کردند. از سوی دیگر، بحث توازن کار و زندگی همیشه مطرح بوده است و زمانی که ما سریال را می‌ساختیم، دستخوش تغییر شد. الان برای من جالب است که از جایی که امروز ایستاده‌ایم و بستری که در آن قرار داریم، سریال را ببینم چون به نظر می‌رسد توازن میان کار و زندگی، در زندگی واقعی به‌مراتب کم‌تر از سریال برجسته است. من شاید ۸۰ درصد از تدوین سریال را در اتاق کارم در خانه انجام دادم.

زمان فیلمبرداری سریال جداسازی بود که مسائلی مرتبط با اتحادیه‌های کارگری دوباره برجسته شدند و حتی اعتصابی شد که مساله‌اش ساعت‌های کاری بیش از حد در تولید آثار سینمایی و تلویزیونی بود که خب، همیشه مساله‌ای جدی بوده است؛ و البته خیلی هم تصادفی نبود چون در این شرایط، آدم‌ها دائم از خودشان می‌پرسند که ما این‌جا چه می‌کنیم؟ ما بخش زیادی از زندگی‌مان را به کار سپری می‌کنیم و گاهی وقت‌ها تا مرحله‌ای پیش می‌رویم که خطرناک می‌شود. هدف چیست؟ به‌خصوص در دنیای امروز که اولویت‌های ما تغییر کرده‌اند. پس به‌نوعی غیرممکن بود که در طول ساخت این سریال از چنین بحث‌هایی اجتناب کنیم.

تماشای آنلاین سریال جداسازیمنبع: انترتینمنت ویکلی، تایلر آکیلینا

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil