بهنام شرفی: بینندههای جیران به زودی مبهوت میشوند
از هنرمندان برخاسته از تئاتر است، سالها خاک صحنه خورده و در کنار بزرگان این حرفه به تجربه اندوزی پرداخته است، عشق و علاقه اصلیاش بازی روی صحنه است و در این چند سال اخیر به گفته خودش ویروس کرونا سبب شده فعالیت جلوی دوربین را پر رنگتر کند. بازیاش در سریال کامیون مورد توجه قرار گرفت و با سریالهای بچه مهندس، سالهای دور از خانه و خاتون خوش درخشید و در ذهن مخاطب ماندگار شد.
«بهنام شرفی» جمعهها با سریال شبکه نمایش خانگی «جیران» در نقش «میرزا کاظم»، پسر صدراعظم نوری مهمان خانههاست و به گفته خودش در ادامه قصه، این شخصیت حضور پررنگ و تاثیرگذاری دارد و جیران در آینده مخاطب را مبهوت میکند. به همین بهانه با این هنرمند گفتوگویی انجام دادیم تا از چند و چون شکلگیری نقش بیشتر بدانیم.
مرجع خبرها و اطلاعات سریال جیران
- اگر موافق باشید از انتخاب بهنام شرفی توسط حسن فتحی برای بازی در نقش میرزا کاظم، پسر صدراعظم نوری صحبت کنیم.
بهنام شرفی: در ابتدای صحبت بگویم که خیلی دوست داشتم مصاحبه را یکی، ۲ ماه دیگر انجام دهم تا نقش میرزا کاظم از نظر مخاطب به قوام برسد. اکنون شمهای از این شخصیت را میبینیم که زیر سایه پدرش است و هنوز مقدمه نقش برای مخاطب است. در مورد انتخابم از سوی «حسن فتحی» بگویم که او ریشه تئاتری دارد و در این سالها چندین مرتبه بازیهایم را در نمایشهای متعدد دیده است. او ۲ سال پیش نمایشی را در سالن اصلی تئاتر شهر از من دید و بعد از سوی دفترش برای بازی دعوت شدم.
- نقش میرزا کاظم ما به ازای بیرونی و در تاریخ وجود داشته است، بگویید که برای شناخت شخصیت، چقدر تحقیق و پژوهش کردید؟
وقتی کاراکتر تاریخی بازی کنید که در گذشته حضور خارجی داشته، کار خیلی سختتر میشود چون باید هم به تاریخ وفادار و هم چاشنی خیالپردازی داشته باشی، یعنی کاراکتر را تبدیل به یک شخصیت منحصربهفرد کنی و این به نظر من برای بازیگر هم سخت و هم جذاب است. میرزا کاظم پسر صدر اعظم کشور است و به مرور زمان به درجات بالایی میرسد و لقب نظامالملک را به او میدهند و اکنون بناهای مهمی از او در تهران وجود دارد.
بهنام شرفی: امسال سعادت داشتم در ۲ اثر شبکه نمایش خانگی پر مخاطب «خاتون» و «جیران» بازی کنم. نقشام در خاتون، کوتاه اما چند وجهی بود و میتوانستم روی نقش مانور بدهم تا در ذهن مخاطب بماند. اما در سریال جیران نقشم و پرداختن به نقشم متفاوت بود، البته من هیچ وقت برای انتخاب نقشام متر دستم نمیگیرم اما تاثیرگذاری آن برایم اهمیت دارد
- حضور این شخصیت در داستان چقدر در انتخابتان برای بازی در سریال جیران موثر بود؟
بازی کردن در اثری که حسن فتحی پشت دوربین آن است برایم افتخار خیلی بزرگی است، چه یک کاراکتر بسیار کوتاه را بازی کنم و چه کاراکتر پررنگ و با قوامی را. مسئله دیگر هم بازی کردن در کنار ستارهها و استخوان ترکاندههای سینما و تلویزیون بود، برای همین قبل از این که کاراکتر برایم مهم باشد بازی در کار فتحی برایم اهمیت داشت، چون میدانستم قرار است بروم یاد بگیرم، خودم را محک بزنم و تجربههای جدیدی کسب کنم. حال این که این کاراکتر چقدر جای کار داشته باشد و تو به عنوان یک بازیگر چقدر به آن شخصیت، بعد بدهی، هنر بازیگر است که در تعامل با کارگردان، نویسنده و بقیه پارتنرها به وجود میآید.
- با این توضیحات در کل میخواهم بدانم کوتاهی و بلندی نقش برایتان اهمیت دارد؟
هر بازیگری دوست دارد نقشی را بپذیرد که بتواند روی آن کار کند. امسال سعادت داشتم در ۲ اثر شبکه نمایش خانگی پر مخاطب «خاتون» و «جیران» بازی کنم. نقشام در خاتون، کوتاه اما چند وجهی بود و میتوانستم روی نقش مانور بدهم تا در ذهن مخاطب بماند. اما در سریال جیران نقشم و پرداختن به نقشم متفاوت بود، البته من هیچ وقت برای انتخاب نقشام متر دستم نمیگیرم اما تاثیرگذاری آن برایم اهمیت دارد.
- دوست داشتید بازیگر نقش سیاوش یا ناصرالدین شاه باشید؟
بدون تعارف بگویم بله، اساساً جاهطلب بودن خاصیت بازیگری است. این که آدم تلاش کند پله پله به آن مقطع برسد، به نظرم شیرین و جذاب است.
- اگر بخواهید به عنوان یک بازیگر که در سریال جیران فعالیت کردید یا حتی یک بیننده، نقطه قوت و ضعفی را به این سریال نسبت بدهید، آن چه چیزی است؟
نمی توانم به عنوان یک منتقد یا بیننده در مورد سریالی که خودم بازی میکنم، نظر بدهم، چون قصه را خواندهام و میدانم قرار است چقدر داستان جذاب شود. اساساً موضوعی که هست این است که تماشاگر ما صبور نیست و میخواهد در همان ابتدا همه چیز را یکجا دریافت کند، اما اگر نگاهی به آثار گذشته «حسن فتحی» داشته باشیم، میبینیم که این رویه وجود داشته، یعنی ابتدا اطلاعاتی به تماشاگر داده میشود و کاراکترها معرفی میشدند و بعد که من تماشاگر با فضا عجین شدم، قصه شروع میشود، در «جیران» هم اینگونه قصه جلو میرود و منی که در آن بازی دارم میدانم که قرار است تماشاگر به زودی مبهوت شود.
- همان گونه که اشاره کردید مخاطبان ما صبور نیستند، البته نکته دیگر این که «جیران» را با «شهرزاد» مقایسه میکنند.
تفاوتی که بین «شهرزاد» و «جیران» هست این است که شخصیتهای سریال «شهرزاد» همگی زاییده ذهن نویسنده و خیالی بودند اما در «جیران» با کاراکترهایی روبهرو هستید که اگر زیادی به بیراهه برویم همان بیننده ما را نقد میکند و میگوید چرا فلانی به فلانی گفت جانم! و به دلیل وجود شخصیتها در تاریخ، دست و بالمان بسته و قدرت مانورمان کمتر است.
- بازی در سریالهای تاریخی به دلیل طولانی شدن زمان فیلم برداری و بازی در سرما و گرما و پذیرش شرایط بد آب و هوایی مختلف، کرونا و عوامل بسیار دیگر، برای بازیگران خسته کننده میشود. شما با چه چالشهایی رو به رو بودید؟
قاعدتاً سختیهای خاص خودش را دارد. برای مجموعه عظیم «جیران» تاکنون در ۷-۸ شهر مختلف در بناهای تاریخی مشغول فیلمبرداری بودند، علاوه بر این که چند دکور بزرگ در شهرک غزالی و مکانهای دیگر ساخته شده که در آن فیلمبرداری میشود اما به نتیجه کار میارزد و وقتی کار درست پیش میرود، خستگی از تن آدم در میرود.
- بهنام شرفی حدود ۲۰ سال پیش فعالیت هنریاش را با شرکت در کلاسهای تئاتر استاد «حمید سمندریان» شروع کرد. چقدر حضور در کلاسهای بازیگری در روند کاریتان تاثیرگذار بود؟
کلاسهای دانشگاه و کلاسهای استاد «سمندریان» و تجربیاتم در تئاترهای مختلف همچون خیابانی، کودک و صحنهای کلاس درسی برایم بودند و سعی میکنم جلوی هر دوربینی و در قالب هر نقشی که میروم از تجربههای تئاتریام استفاده کنم. درباره کاراکتر «میرزا کاظم» پرانتز باز میکنم و میگویم که دوستش دارم چون روند عجیب و غریبی را در طول قصه طی میکند و اکنون ملعبه دست پدرش است اما جلوتر که میرود غافلگیریهایی را از او شاهد خواهید بود.
- چقدر شهرت و دیده شدن برایتان اهمیت داشت و دارد؟
کسی که وارد عرصه بازیگری میشود، میخواهد دیگران هنر و تلاشش را ببینند و لذت ببرد و این حال را با مخاطب تقسیم کند. قاعدتاً یک بازیگر بدون مخاطب هیچ معنایی پیدا نمیکند و من به شهرت از این بعد نگاه میکنم که تماشاگر وقتی بازیگری را در خیابان میبیند بازیگری را ببیند که در ذهنش خاطره خوشی به جا گذاشته است، اکنون بازیگران زیاد هستند اما بازیگران استخوان دار و صاحب سبک کم هستند و دوست دارم من هم در گروه دوم باشم و همه تلاشم را میکنم. سریال «سالهای دور از خانه» یک تجربه کوتاه در یک اثر خوب برایم بود اما نقشی که بیننده عام من را بیشتر شناخت، سریال «کامیون» بود و بعد با سریالهای «بچه مهندس» و «خاتون» بیشتر در بین مردم شناخته شدم. خدا را شکر بازخوردهای خوبی در کوچه و خیابان میبینم اما چیزی که اکنون هست یک دهم آن چیزی که در ذهن دارم، نیست.
- در فیلم کوتاه خیابان خیلی خلوت «سعید روستایی» هم دانشکدهایتان بازی کردید، چرا دیگر در فیلمهای او ایفای نقش نکردید؟
این فیلم از لحاظ محتوا خوب بود و هم در جشنوارهها از آن استقبال شد و هم کاراکترهای این فیلم بعدها تبدیل به ستارههای سینمای ایران شدند، مثل «نوید محمدزاده»، «هوتن شکیبا»، «سعید چنگیزیان»، «علی استادی» و «پدرام شریفی» و «وحید آقاپور» البته این دومین تجربه من در کنار «سعید روستایی» بود و او در فیلم بیخود و بیجهت ساخته «عبدالرضا کاهانی» عکاس پشتصحنه بود و این باب آشنایی ما بود و دوستیمان همچنان ادامه دارد. من کار کردن با «سعید روستایی» را دوست دارم و قطعاً به زودی این همکاری اتفاق خواهد افتاد.
- بهنام شرفی را پیش از این در صحنه تئاتر و قاب جادویی تلویزیون دیده بودیم. چرا در این سالها در سینما کم کار بودید؟
قبول دارم. خودم را درگیر تئاتر کرده بودم. البته نقشهای پیشنهادیام در ۲-۳ سال اخیر در سینما را دوست نداشتم، البته اواخر سال ۹۹ در فیلم سینمایی «پسر انسان» بازی کردم که اکران نشده است.
- شاید یکی از دلایلی که سوال قبل را پرسیدم حضور مافیا در سینما بود. آیا این موضوع صحت دارد و میتواند دلیل نقش ندادن به شما باشد؟
من اسمش را مافیا نمیگذارم، بلکه به نظرم اندکی رفاقت جای ضوابط را گرفته است. مطمئناً فیلمهایی که نگاه هنریتری دارند و در تقسیم نقشها درستتر عمل میکنند، نتیجهاش را خواهند دید. الان ستونهای اصلی سینما و تلویزیون بچههای تئاتری هستند مثل بهرام افشاری و جوانهای خوش نام دیگر که نشان میدهدکه تئاتر توانسته تاثیر خود را بگذارد اما واقعاً استعدادهای بینهایت درخشانی در تئاتر داریم که همچنان دارند خاک میخورند و متاسفانه در آثار تصویری آنها را برای نقشهای دو خطی میبرند و شاید هم نبرند.
- همان گونه که اشاره کردید بازیگران توانمند تئاتر ناشناخته میمانند چون تعداد معدودی از مردم بیننده تئاتر هستند.
درست است، بازیگرانی میتوانند از تئاتر جلوی دوربین بیایند که خوش اقبال و صبور هستند و کم نمیآورند. خود من حدود ۳۵ جایزه بازیگری در تئاتر از جشنواره فجر گرفته تا جایزه جشن بازیگر خانه تئاتر را دارم اما هیچ کدام از این جوایز برایم رزومه محسوب نمیشود. همه جوایز و تندیسهایم در کتابخانه خاک میخورند و هیج فردی نیامد بگوید شما این چند سال این تعداد جایزه گرفتی امسال به سینما بیا و نقشی که دوست داری بازی کن. این جا باید مراقب بود چون لب مرز نابودی است و میتواند تو را رها کند و به حدی برسی که بگویی عطای این حرفه را به لقایش بخشیدم چون در کشورمان مسائل اقتصادی به شدت فشار میآورد. فکر کن فردی بخواهد از طریق بازیگری در تئاتر زندگی خود را بچرخاند و معروف هم نباشد و دستمزد زیادی هم ندهند. به نظر شما او چگونه میخواهد ادامه دهد؟ بازیگران تئاتر به شدت صبور هستند.
- نکتهای که وجود دارد نبود حمایت مسئولان و امنیت شغلی هنرمندان است. حرفم این است که تلخترین اتفاق این روزها بستری شدن «رضا رویگری» با آن سابقه کاری در کهریزک است که جای تاسف دارد.
درست میگویید، در کار ما نه امنیت شغلی وجود دارد و نه تضمینی برای آینده. ما شغلی دهن پر کن داریم و هر جا میرویم و هر صحبتی که میشود میگویند شما که بازیگرید نباید این حرف را بزنید. انعام هم که بخواهیم بدهیم باید دوبرابر باشد چون جامعه از ما انتظار دارد. شاید ۵ درصد بازیگران دستمزد خوبی میگیرند اماجامعه آن ۹۵ درصد دیگر را با همان دید میبیند و متاسفانه سبب میشود بازیگران به واسطه حرفهشان رخ واقعی خود را حتی به همسایهشان نشان ندهند و در زندگی واقعی هم نقاب لبخند روی اشکهای بازیگر است. یک بازیگر ۶ ماه سر کار و ۶ ماه دیگر بیکار است. خود من با وجود گذشت ۳ سال هنوز قسط آخر دستمزدم را از سریال کامیون نگرفتهام در حالی که با پای شکسته سر صحنه این کار میرفتم و اگر آن را امروز پرداخت کنند با این وضعیت تورم، چیزی نمیتوانم با آن مبلغ نمیتوانم بخرم چون ارزش پول پایین آمده است. مسئولان ما متاسفانه اصلا به فکر هنر و هنرمند نیستند.
- در پایان گفتوگوی فیلیموشات چه پیشنهادی برای خوانندگان ما دارید؟
از خوانندگانتان دعوت میکنم در کنار دیدن سریال جیران، نمایش «آنا کارنینا» را هم ببینند و در اولین فرصت به تماشاخانه شهرزاد تشریف بیاورند و این نمایش را که یک اقتباس آزاد و جذاب است، ببینند.