در درامنویسی تا میتوانید به تاریخ خیانت کنید
«این حق نویسنده و کارگردان است که روایت شخصی خودش را از تاریخ داشته باشد»
حمیدرضا نعیمی که در سریال «جیران» در نقش محمدعلی نجار (پدر جیران) ظاهر شده است، از جمله بازیگرانی است که حسن فتحی او را از روی صحنه تئاتر برای این نقش انتخاب کرده است. نعیمی از هنرمندان شناخته شده تئاتر و دانشآموخته رشته ادبیات نمایشی و کارگردانی است که تجربه سالها کار نمایشی در مقام نمایشنامهنویس، بازیگر و کارگردان تئاتر را با خود دارد. در کارنامه هنری او فهرست بلند بالایی از نمایشنامههایی دیده میشود که در طول دو دهه اخیر نوشته و برخی از آنها را روی صحنه برده است و تعدادی از این آثار نیز مهمترین جوایز رویدادهای مختلف تئاتری از جمله جشنواره تئاتر فجر را از آن خود کرده است.
حمیدرضا نعیمی یکی از فعالترین نویسندگان و کارگردانان تئاتر کشور است که نویسندگی و کارگردانی نمایشهای «سقراط»، «مکبث»، «ددالوس و ایکاروس»، «داستانهای کارور»، «آژاکس»، «لیرشاه»، «فاوست» و «گرگاس ها» تنها نمونههایی از آثار اوست که مخاطبان بسیاری را به سالنهای تئاتر کشانده است. انتخاب او برای سریال جیران هم روایت جالبی دارد؛ نعیمی زمانی که روی صحنه تئاتر نقش یک زندانبان خشن آمریکایی را بازی میکرد، حسن فتحی او را برای ایفای نقش محمدعلی نجار که مردی روستایی و رئوف و خانواده دوست است، تصور کرد و بعد از پایان این نمایش بود که بازی در این نقش را به او پیشنهاد کرد که به گفته نعیمی این نوع انتخاب، تفاوت نگاه او را در انتخاب بازیگرانش نشان میدهد. با این بازیگر درباره سریال «جیران» گفتوگو کردهایم که میخوانید.
- با توجه به پیشینه و تخصص شما در نمایشنامهنویسی و فیلمنامه نویسی، درباره فیلمنامه سریال «جیران» بگویید که به نظر شما چطور بود؟
یکی از اتفاقات خوب در آثار حسن فتحی وجود فیلمنامههای پر کشش و کارکترهایی است که خوب تعریف میشوند. قصه جیران خط باریکی از تاریخ وام میگیرد و بر اساس تخیل نویسندگان با رنگ و بوی خاص خودش، جذاب و پر کشش جلو میرود. این فیلمنامه داعیه تاریخی بودن ندارد، اگر چه در دل این اثر تاریخ را میبینید مثل اشیا، اکسسوار، وسایل رفت آمد، پوشش بازیگران و خورد و خوراک همه به ما میگوید که زمانه این قصه، عهد قاجار است اما کارگردان در تصویر آنها اصراری ندارد که همه چیز منطبق بر واقعیت باشد ممکن است روستاهایی را ببینیم که در آن زمان فقر و گرسنگی و بیماری حاکم بوده است اما در این جا با اثری عاشقانه روبرو هستیم و باید حال تماشاگر برای دیدن یک قصه عاشقانه خوب باشد. جهان فیلم از جهان متن میآید اگر فیلمنامه همه اینها را در بطن خودش نداشته باشد کارگردان هم خیلی جاها نمیتواند موفق عمل کند و همچنین بازیگران.
حمیدرضا نعیمی: فیلمنامه جیران از نقاط قوت این سریال است. تکلیفش با خودش روشن است که نمیخواهد تاریخ بگوید اگر چه تاریخ هم در دل آن جریان دارد. میخواهد قصه عاشقانهای را بگوید درباره دختری روستای که دل به عشق پسری از طبقه و جغرافیای خودش دارد و بر حسب اتفاق شاه از این روستا گذر میکند و عاشق او میشود و اینجا ماجرا و داستان ما هم آغاز میشود
فیلمنامه جیران از نقاط قوت این سریال است. تکلیفش با خودش روشن است که نمیخواهد تاریخ بگوید اگر چه تاریخ هم در دل آن جریان دارد. میخواهد قصه عاشقانهای را بگوید درباره دختری روستای که دل به عشق پسری از طبقه و جغرافیای خودش دارد و بر حسب اتفاق شاه از این روستا گذر میکند و عاشق او میشود و اینجا ماجرا و داستان ما هم آغاز میشود. احسان جوانمرد و حسن فتحی به عنوان نویسندگان، در این مرحله با صرف زمان بسیار و تحقیق و نگارش سعی کردند که همه چیز بر اساس علت و معلولی درست با هم چفت باشد. در این اثر، با فیلمنامهای پر کارکتر و پر پرسوناژ طرف هستیم و تا این جای سریال فکر میکنم هر کارکتر به زیبایی دارای شناسنامه خاص خودش بوده است و نشان میدهد به شناسامه این کارکترها فکر شده است. روزی که فیلمنامه را خواندم خیلی سریع توانستم برای محمدعلی نجار تصویری را در ذهن خودم داشته باشم. تصویری که در مرحله تولید با راهنماییها و خواستههای کارگردان و پیشنهادهایی که رد و بدل شد، محمدعلی نجار را به عنوان مردی روستایی در حرفها و رفتارها باورپذیر کرد.
- قصه در دوران قاجار اتفاق میافتد اما چرا زبان سریال فارسی امروزی است و مطابق با زبان عهد قاجار نیست؟
این یک خواسته و انتخاب از سوی کارگردان و فیلممنامه نویسان است که خواستهاند راحتتر حرف بزنند و کارکترهای درگیر ادبیات پر طمطراق و پر از تکلف و صنایع ادبی در ادبیات عهد ناصری نشوند. اما در جاهایی که به کاخ میرسیم در نامه نگاری ها، فرمانها و بیانیهها تا حدودی به آن ادبیات دوره قاجار نزدیک میشویم. اما وقتی به مردم کوچه و بازار و روستاییان میرسیم از زبان پر طمطراق قجری فاصله میگیرد. این تفاوت زبان در بین طبقه مردم و دربار نشان میدهد که آنها با کتابت و ادبیات آشنا هستند و شاید مردم ساده و عادی کوچه و بازار آنقدر با این ادبیات آشنا و دمخور نباشند و بنابراین راحتتر حرف میزنند. در فیلمهای تاریخی دیگر هم چنین شیوهای را دیدهایم که کلاسیک حرف نمیزنند. مثل فیلم محمد رسول الله که روایت تاریخی آن مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش است اما چیزی که دوبله شده به گونهای است که آدمها راحت حرف میزنند و ما باور میکنیم که آنها همین طور صحبت میکرده اند. بنابراین باید راحتتر با سریال «جیران» برخورد کرد تا از دیدن این قصه عاشقانه لذت ببریم.
- از قصه جیران بگویید که چقدر با واقعیت تاریخی ارتباط دارد و چه اندازه قصه ساخته ذهن نویسنده است؟
پاسخ دقیق این سوال را باید فیلمنامهنویس و کارگردان بدهند اما بر اساس اطلاعاتی که بعد از خواندن فیلمنامه پیدا کردم. متوجه شدم بسیاری از این کارکترها در تاریخ نام و جایگاه، سن و طبقه اجتماعی آنها مشخص است از ناصرالدین شاه و مهدعلیا و میرزا آقاخان نوری گرفته تا خانواده جیران. قصه جیران و ناصرالدین شاه در کتابها همین است که جیران پدری داشته به نام محمدعلی نجار و مادر و برادری به اسم اسدالله که در ده تجریش زندگی میکردند. در یکی از نوشتههای ناصرالدین شاه آمده است که محمدعلی نجار عمر طولانی داشته و تا صد سالگی زندگی کرده است اما درباره این که جیران عاشق شاگرد پدرش به نام «سیاوش» بوده و این شخصیت واقعی هست یا نه، من به سندی برنخوردم که البته نیازی هم نیست که همه چیز منطبق بر واقعیت باشد چرا که باید به ظرفیتها و ضرورتهای قصه خودمان توجه کنیم.
- وفاداری به روایت تاریخی در یک اثر نمایشی چه اندازه ضرورت دارد؟
من سالها نمایشنامه نوشتم حدود ۴۰ اثر که بیش از ۳۰ تا از آنها روی صحنه آمده و معروفترین آنها نمایش «سقراط» است. در این نمایش، سقراط نمایش من در زندان برای قدردانی از وجود همسرش، در برابرش زانو میزند و پاهای همسرش را میبوسد اما در تاریخ آمده است که سقراط نه تنها هیچ گاه نگاه حمایتی نسبت به زنان نداشته بلکه شاید نگاه ضد زن هم داشته است. سقراط تاریخی آن منش را داشته اما سقراط نمایش من کاملا متفاوت از آن چیزی است که در تاریخ هست. چون ظرفیت داستان من ایجاب میکند که قبل از مرگش نشان دهم با وجود همه مشکلاتی که با همسرش دارد باید نسبت به صبوریها و همراهیهای او در زندگی، قدردان او باشد. این به نظرم حق شاعر، درامنویس و فیلمنامهنویس است که برداشت و تاویل شخصی خودش را از تاریخ داشته باشد. تاریخ سر جای خودش هست و من هر برداشتی از شاهنامه داشته باشم و فیلمنامه بر اساس آن بنویسم، شاهنامه تخریب نخواهد شد. ممکن است برخی موافق و برخی مخالف این برداشت شخصی من باشند اما دلیل نمیشود که فقط چیزی را بنویسم و روی صحنه ببرم که مردم دوست داشته باشند، ببینند. بنابراین هنرمند این اجازه را دارد که نگاه خودش را داشته باشد و به مخاطب ارایه کند.
من همیشه به جوانها و شاگردانم در کلاس نویسندگی میگویم تا میتوانید بدون ترس به تاریخ خیانت کنید چرا که شما درامنویس و شاعرید اما تاریخنگار نیستید، بنابراین باید بر اساس تخیل و برداشت و تحلیل خودتان یک واقعه تاریخی را تصویر کنید. من در یکی دیگر از نمایشهایم آدمهایی مربوط به عصر گذشته را داشتم که روی دستشان ساعت بود در حالی که ساعت در هزار سال پیش نبوده اما در آن لحظه از وجود ساعت هدفی داشتم. اگر چه در تئاتر این قرارداد هست اما در فیلم شاید باورپذیر نباشد اما با این حال میتواند کارکتر متفاوت از چیزی که ما دیدهایم عمل کند مثلا در یکی از فیلمهای تارانتینو، هیتلر توسط یک بمب کشته میشود در حالی که به لحاظ تاریخی هیتلر خودکشی کرد اما هیچ کس نگفت چرا هیتلر را کشتید و همه به راحتی این را پذیرفتیم چون موقعیت و ظرفیت داستان ایجاب میکرد. این برداشت یک کارگردان است و به نظرم کاری که آقای فتحی و جوانمرد در این داستان کرده اند، قابل قبول است.
حمیدرضا نعیمی: من همیشه به جوانها و شاگردانم در کلاس نویسندگی میگویم تا میتوانید بدون ترس به تاریخ خیانت کنید چرا که شما درامنویس و شاعرید اما تاریخنگار نیستید، بنابراین باید بر اساس تخیل و برداشت و تحلیل خودتان یک واقعه تاریخی را تصویر کنید. در همین سریال جیران، این برداشت یک کارگردان است و به نظرم کاری که آقای فتحی و جوانمرد در این داستان کرده اند، قابل قبول است
- شخصیت محمدعلی نجار چه ویژگیهایی داشت و رای رسیدن به این نقش چقدر با کارگردان در تعامل بودید؟
شک نکنید که اگر بازیگر دیگری به جای من این شخصیت را بازی میکرد حس و حال دیگر و شاید رفتار فیزیکی دیگری پیدا میکرد. وقتی این نقش به من سپرده شد و من انتخاب شدم. این کارکتر با نگاه من و رفتار و تحلیل من رنگ و بوی دیگری پیدا کرده است. او در فیلمنامه شخصیتی است روستایی که کتابت و نامه نگاری میداند و کتاب میخواند و دارای سواد است. این فرد آگاه و رئوف و معتمد مردم و خوشنام است به طوری که بچهای رو به او میسپارند که او را مثل شاگردش در خانهاش بزرگ کند. این مرد اگر بتوند کار سلحشورانه هم میتواند انجام دهد و بنابراین به عنوان یک مرد روستایی باورپذیر است که خوشحال باشد از این که دخترش، عروس شاه مملکت شود و اگر اشتباهی هم کند قابل دفاع است. کارکتر او به درستی در فیلمنامه تعریف شده است. این کارکتر جزئیاتی در رفتار و کردار داشت که گاهی پیشنهادهایی هم میدادم که برخی از آنها رد میشد و برخی تایید میشد که این کارکتر تکمیل میشد و در نهایت تمرین میشد و فیلمبرداری صورت میگرفت. آقای فتحی دست من و دیگر بازیگران را برای ایفای نقش و ارایه پیشنهادها باز میگذاشت و همه اینها در نهایت ایجاز و اشاره بود و وقت تلف نمیشد. به طور مثال؛ قبل از فیلمبرداری به خیابان ویلا رفتم و چپقی را خریدم و به آقای فتحی نشان دادم و گفتم که احساس میکنم کارکتر من چپق میکشد که این پیشنهاد را پذیرفت که جزو کارکتر من قرار بگیرد و اینها در تعامل با کارگردان شکل میگرفت.
- بهترین و سختترین سکانسی که در این سریال بازی کردید کدام بود؟
تقریبا میتوان گفت سختترین سکانس، اولین سکانسی بود که بازی کردم. چون هنوز هیچ چیز از موقعیت روستا ندیده بودم و این که کجا قرار است بازی کنم، لباس این کارکتر را هنوز نپوشیده بودم و ناگهان گفتند قرار است سکانسی را بازی کنم که دخترم به ازدواج ناصرالدین شاه درآمده و من قرار است به عنوان حاکم شمیران و تجریش از دست شاه، فرمان و خلعت بگیرم. من هنوز این کارکتر روستایی را در موقعیت روستا بازی نکرده بودم و باید در موقعیتی قرار میگرفتم که لباس درباری پوشیده و در مقابل اعیان و اشراف بازی کنم. من از این کارکتر روستایی به جز چیزی که روی کاغذ بود نمیدانستم و ترجیح دادم به جای ترس واضطراب فقط به راهنمایی کارگردان توجه کنم که چه میخواهد و همان را بازی کنم. سکانسهای بعدی را در تمرین و هماهنگی با بازیگران و هدایتهای استادانه آقای فتحی بازی کردم. ما در این سریال همه میدانستیم که کار سختی داریم و هیچ پلانی را اضافه کاری نکردیم و هیچ سکانسی را ساده ندیدیم. همه لحظات برای ما همراه با استرس بود که این استرس را در بازیگری دوست دارم چون احساس میکنی ممکن است خراب شود و زمانی که این اضطراب هست و شما هم به عنوان بازیگر تمرین کرده باشید، مطمئنا میتوانید خلاق باشید و محصول نهایی قابل قبول باشد. من هم سعی کردم همه لحظات این کارکتر را با برنامه بازی کنم و امیدوارم که برای تماشاگران هم جذاب باشد.
- بازیگر مقابل چقدر اهمیت دارد و چقدر میتواند در بازی بازیگر مقابلش تأثیرگذار باشد؟
بازیگران مقابل حرف اول را میزنند. در تمام لحظاتی که در این سریال بازی میکردم همه دوستان و همکارانم شامل خانم ایزدیار، سینا رازانی، نسرین نکیسا، خانم دهقان و امیرحسین فتحی، برای تمرین و کمک به هم آماده بودیم. هیچ یک از ما فکر نمیکرد که کار سادهای داریم و گاهی در شهرهایی که تصویربرداری داشتیم مثل خوانسار به هتل که برمی گشتیم حدود ساعت ۱۲ شب متن فیلمنامه را دستم میگرفتم و در محوطه هتل روی سکانس فردا کار میکردم. یکباره میدیدم که امیرحسین فتحی هم کمی آن طرفتر در حال حفظ کردن دیالوگهای سکانس فرداست. سر لوکیشن هم همیشه نیم ساعت تا یک ساعت زودتر حاضر میشدیم تا درباره هماهنگ شدن با همدیگر همفکری کنیم. بعد هم تمرین میکردیم و آقای فتحی تمرین ما را میدید و پیشنهادهایی را ارایه میکرد و برخی نکات را اصلاح میکرد و بر اساس دکوپاژ مورد نظر کارگردان، در نماها بازی میکردیم. یکی از زیباترین تجربههای من، وجود همین بازیگران بود که هیچ کدام فکر نمیکردند من تجربه بیشتری دارم، یا در این سریال نقش بلندتر یا کوتاهتری دارم. به جز روحیه دوستی و رفاقت چیز دیگری نبود که باعث شد این اثر به خوبی به سرانجام برسد.
حمیدرضا نعیمی: آقای فتحی دست من و دیگر بازیگران را برای ایفای نقش و ارایه پیشنهادها باز میگذاشت و همه اینها در نهایت ایجاز و اشاره بود و وقت تلف نمیشد. به طور مثال؛ قبل از فیلمبرداری به خیابان ویلا رفتم و چپقی را خریدم و به آقای فتحی نشان دادم و گفتم که احساس میکنم کارکتر من چپق میکشد که این پیشنهاد را پذیرفت که جزو کارکتر من قرار بگیرد و اینها در تعامل با کارگردان شکل میگرفت
- کوتاهی و بلندی نقشها چقدر برای بازیگران مهم است؟
کوتاهی و بلندی نقش مهم نیست بلکه موثر بودن یک کارکتر مهم است. گاهی ممکن است نقش اصلی فیلم باشید اما کارکتر شما چنان که باید و شاید در ذهن تماشاگر نقش نمیبندد. من همیشه به این فکر میکنم که چقدر این کارکتر موثر است و به اندازه خلق شده است. هیچ وقت به دنبال نقش بلند یا کوتاه نیستم. گاهی احساس میکنم این کارکتر کم به آن پرداخته شده است و مثلا از کارگردان و نویسنده میخواهم که توجه بیشتری به این کارکتر کنند گاهی هم کارکتری هست که هیچ جای کار ندارد. امسال برای بازی در فیلمی به من پیشنهاد شد که خودم نقش اول یا مکمل فیلم را انتخاب کنم. وقتی فیلمنامه را خواندم احساس کردم که هر دو نقش اول و مکمل هیچ کدام خوب پرداخته نشده است و برای همین هیچ کدام را نپذیرفتم.
- آیا جنس بازی بازیگران تئاتر مقابل دوربین متفاوت از بازی دیگر بازیگران سینماست؟
مهم نیست که شما بازیگر تئاترید یا سینما بلکه مهم این است در یک اثر به اندازهای که باید و شاید بازی کنید. نه کمتر و نه بیشتر. بازیگری تئاتر و سینما هر کدام تعاریف خاص خود را دارند اما در زمان بازی مقابل دوربین تفاوتی میان آنها نیست. بازیگران سینما هم وقتی روی صحنه تئاتر قرار بگیرند باید شرایط دیگری را روی صحنه رعایت کنند همان طور که بازیگر تئاتر در مقابل دوربین سینما باید شرایطی را رعایت کند. مسئله اینجا معروفیت، چهره بودن و بازیگر سینما یا تئاتر بودن نیست. آقای فتحی تک تک بازیگران را برای نقشهای حساس، خودش انتخاب کرده است. اگر من را برای محمدلی نجار انتخاب کرده، انتخاب خودش بوده است و از طرف کسی به ایشان معرفی نشده ام.
- چطور برای نقش محمدعلی نجار انتخاب شدید؟
آقای فتحی بازی من را روی صحنه تئاتر دیدند و روزی بعد از پایان نمایش به من گفتند که زمان بازی شما در این نمایش، من شما را برای سریالی که میخواهم بسازم در یکی از نقشها تصور کردم. برای من بسیار جذاب بود که آقای فتحی من را در نقش رییس زندانی در آمریکا روی صحنه دیده بودند در حالی که کت و شلوار و کراوت دارم و سیگار برگ میکشم و او من را در نقش محمدعلی نجار که یک مرد روستایی و مهربان خانواده دوست است، تصور کرده بود. برایم سوال بود آقای فتحی چطور وقتی من را در نقش یک آدم خشن از فرهنگ دیگری در حال بازی روی صحنه تئاتر دیده است، در همان لحظه توانسته من را در نقش مردی روستایی با قلبی پاک و دوست داشتی تصور کند و این نقش را به من پیشنهاد کند. این نکته برای من بسیار جذاب بود و همین دقت نظر را درباره انتخاب دیگر بازیگران هم داشته است. آقای فتحی البته خودشان سابقه تئاتری دارند و میدانیم که چقدر خوب درام را میشناسد بازیگری را به خوبی میشناسد و همین راز موفقیت اوست.
- دوست دارید با چه کارگردانهایی کار کنید و چه نقشی را دوست دارید بازی کنید که به شما پیشنهاد نشده است؟
من نقش آدمهای منفی را دوست دارم بازی کنم. نقشهای تاریخی عصرهای صفوی، حمله مغول و حمله اعراب را هم دوست دارم اما نقشهای کمدی را هم خیلی دوست دارم و امیدوارم به زودی بازی کنم. البته نقشهای کمدی را روی صحنه تئاتر به همراه نقشهای تاریخی و خارجی و ایرانی را بازی کرده ام.
- اگر بخواهید مردم را تشویق به دیدن این سریال کنید چه میگویید؟
سریالهای موفق را بازیگران و چهرهها نمیسازند. بارها فیلمها و سریالهایی را دیدهایم با بازیگران سرشناس که اصلا جذاب نبودهاند و آثاری ملالانگیز و خسته کننده بودند. تئاترها و فیلمهای موفق را همواره کارگردانان بزرگ و نویسندگان بزرگ ساختند. اگر علاقه مندان به آثار نمایشی، همه آثار قبلی آقای فتحی را دیده باشند، مثل «شب دهم»، «میوه ممنوعه»، «مدار صفر درجه» و «شهرزاد» پس با خیال راحت و اطمینان به نام و جایگاه آقای فتحی میتوانند از دیدن این سریال همی لذت ببرند. فتحی نامی ماندگار در سریالسازی ایران است. در همه دنیا اگر کارگردانی یک یا دو سریال موفق بسازد و مخاطبان آن را دوست داشته باشند یعنی همه چیز برای موفقیت او مهیاست و آقای فتحی چندین سریال موفق ساخته است. پس با خیال راحت ببینید و از تماشای آن لذت ببرید چرا ک همه عوامل این سریال تلاش کردهاند که اثری جاودانه و جذاب را برای مخاطب تصویر کنند و امیدوارم که تماشاگران هم لذت ببرند. جا دارد از مجموعه فیلیمو هم بابت تلاشها و زحماتشان تشکر کنم.
نمیدونم این ارادت ویژه سینما خانگی نصبت به سلسله منحوس قاجار از کجا میاد دوس دارم بدونم تامین مالی این فیلما از کجا میاد