با سریال «روزگار خوش حبیب» شناخته شد و با مجموعههای «باغ شیشهای» و «سه دونگ سه دونگ» به شهرت رسید. مخاطب تا همین چند وقت پیش هم عباس جمشیدیفر را بیشتر در قالب نقشهای کمدی که بازی کرده بود به خاطر میآورد اما «زخم کاری» فرصت کاری خوبی برای او شد تا توانمندیاش را در ایفای نقش جدی هم ثابت کند و متفاوتترین نقشآفرینی خودش را تا به امروز رقم بزند. در کارنامه او بازی در چند فیلم سینمایی هم وجود دارد که شاید مهمترین آن «خروس جنگی» باشد. سابقه تئاتری او اما پشتوانه خوبی است تا بتواند خود را به عنوان یک بازیگر در عرصههای مختلف علی لخصوص کمدی نشان دهد. تجربه اندوزی در مدیومهای گوناگون از تئاتر و سینما گرفته تا تلویزیون و نمایش خانگی، از عرصه نمایش گرفته تا مسابقه، موجب شد تا مخاطب عباس جمشیدیفر را در آزمونهای مختلفی محک بزند و حالا به نظر میرسد او به بازیگری با مولفههای ویژه خود تبدیل شده است. با جمشیدیفر که حالا با برنامه «جوکر» بیشتر از قبل به دلها نشسته و بیش از پیش طرفدار پیدا کرده، به گفتوگو نشستیم تا از تجربیات چند وقت اخیرش بیشتر بشنویم.
- حضورتان در برنامه «جوکر» که یک مسابقه است و ساختارش با سریالهایی که تا به حال بازی کردید تفاوتهای زیادی دارد چطور رقم خورد؟
مثل همه کارها، دوستان با من تماس گرفتند و آقای علیخانی و آقای بزرگزادگان درباره طرح و ایده کلی با من صحبت کردند. بار اولی که با دوستان صحبت کردیم کلیت ماجرا برایم گنگ بود چون چنین برنامهای را تا به حال ندیده بودم، از دوستان خواستم تا یک قسمت را ببینم اما میسر نشد. دوستان جز به جز ماجرا را برایم توضیح دهند و به یک تعاملی با هم رسیدیم و سر کار رفتم.
- «جوکر» در ایران تجربه جدیدی بود و معمولا نسبت به ایده تازهای که قرار است اجرایی شود نگرانیهایی از جمله بازخورد مخاطب وجود دارد، ارزیابی خودتان نسبت به استقبال مخاطب از این برنامه چه بود؟
زمانی که من سر ضبط رفتم، برنامه هنوز پخش نشده بود و من هم هیچ تصوری از بازخورد «جوکر» بین مخاطبان نداشتم، موقعی که قسمت اول پخش شد هم صادقانه بگویم فکر نمیکردم تماشاگر اینقدر کار را دوست داشته باشد، پیش خودم میگفتم کاری است که بیننده را راضی نگه میدارد. ولی وقتی قسمتهای بعدی فصل اول پخش شد، متوجه شدم چقدر کار درستی است و جایگاهش را میان مردم به سرعت پیدا کرد.
زمانی که من سر ضبط رفتم، برنامه هنوز پخش نشده بود و من هم هیچ تصوری از بازخورد «جوکر» بین مخاطبان نداشتم، موقعی که قسمت اول پخش شد هم صادقانه بگویم فکر نمیکردم تماشاگر اینقدر کار را دوست داشته باشد، پیش خودم میگفتم کاری است که بیننده را راضی نگه میدارد
- فکر میکنید دلیل استقبال مخاطبان چه بود؟
ما واقعا در شرایط سختی زندگی میکنیم و خنداندن مخاطب کار دشواری است، اساسا خندیدن مدتی است به دلیل مسائل اجتماعی و اقتصادی مقوله بسیار سختی شده است، امیدوارم این اتفاقات هر چه سریعتر تمام شود تا مردم ما خوشحال باشند. من بعد از پخش چند قسمت اول «جوکر» متوجه شدم که مردم ما چقدر به چنین کاری نیاز دارند و دلیل موفقیت برنامه هم به نظرم درست بودن این برنامه و نیاز مخاطب به آن است.
- وجه تمایز این مسابقه با دیگر تجربههایی که در این سالها داشتید را در چه میبینید؟
اتفاقی که در «جوکر» میافتد این است که کاراکترهایی که در آن حضور دارند از بیس بازیگری کمی جدا میشوند، شاید برخی بازیگران ما که فقط و فقط کار جدی میکنند در «جوکر» بیایند و بتوانند آنقدر تماشاگر را بخندانند که کسی تصورش را هم نکند. به نظرم «جوکر» بخشی از کاراکتر واقعی هر بازیگر را نشان میدهد و جذابیتش هم به همین است. یکی از دلایل مهمی که تماشاگر با آن ارتباط برقرار می کند این است که اگر قرار است یک بازیگر را در موقعیتی کمدی ببیند با خود واقعی او روبرو میشود نه بازیگری که نقش بازی میکند یا ماسک یک شخصیت را به چهرهاش زده است.
- استندآپی که در جوکر تایمتان اجرا کردید خیلی مورد توجه قرار گرفت و در فضای مجازی هم سروصدای زیادی کرد، ایده این اجرا متعلق به خودتان بود یا طرح تیم تولید بود؟
همه ایده خودم بود، البته که من شاگرد تنبل اکیپ بودم و در اتاق فکری که داشتیم تا ایدههایی که می خواستیم اجرا کنیم را مطرح کنیم به دلیل اینکه سر کار بودم کمتر حضور داشتم، به همین خاطر دقیقا شب قبل از ضبط با بچهها صحبت کردم و ایدهام را مطرح کردم و گفتم من ساز میزنم و با سازم یک حرکتی انجام میدهم. چند ایدهای که در ذهنم داشتم را شب وقتی آمدم خانه در ذهنم مرور کردم، آن شب تا صبح نخوابیدم و اگر دقت کنید در آن قسمت چشمهایم پف دارد. صبح قبل از ضبط با بچهها صحبت کردیم و برایشان توضیح دادم من میخواهم این کارها را انجام دهم و یکسری هماهنگیها لازم است، مثلا ساز میخواهم و اگر نداریم از خانه ساز خودم را بیاورم. در نهایت هم نتیجه آن چیزی شد که دیدید.
- مخاطب در سالهای قبل در نقشهای فرعیتر و البته کمدی دیده بود اما در «زخمکاری» چهره متفاوتی از شما دیدیم و با اینکه در این سریال هم نقشتان اصلی نبود اما محوریت داشت و به همین دلیل بیشتر هم دیده شد و تصویر دیگری از شما به مخاطب داد. از این تجربه هم برایمان بگویید و اینکه چطور شد به بازی در نقشی با این ویژگیها پاسخ مثبت دادید؟
من از سریال «سه دونگ سه دونگ» تا به الان یعنی حدود ۱۰ سال، سعی کردم در نقش فرعی بازی نکنم و در چند سریال هم نقش یک کار را بازی کردم. از بعد از سریال «سه دونگ سه دونگ» به خصوص از سال ۹۵ به بعد دغدغهام این بود که بتوانم کارهای جدی را هم تجربه کنم، کمااینکه در تئاتر این تجربه را پشت سر گذاشته بودم. از سال ۷۸ که تئاتر را به صورت کاملا حرفهای کار میکنم، نسبت کارهایی جدی که بازی کردم با کارهای کمدیام برابر است. فکر میکنم چون ورودم به تلویزیون با یک کار کمدی بود و از آنجایی که کارگردانهای به بازیگری که کار کمدی بازی کرده برای ایفای نقش جدی کمتر اعتماد میکنند بیشتر پیشنهادهایی که به من شد و من بازی کردم در زمینه کمدی بود. از نظر من بازیگر بازیگر است و هر نقشی را میتواند بازی کند، بیش از یکسال قبل از سریال «زخمکاری» تصمیمم این بود که اصلا کاری قبول نکنم تا شاید بتوانم در یک کار جدی بازی کنم. خدا را شکر میکنم که آقای مهدویان به من اعتماد کردند، البته قبل از «زخم کاری» من «شیشلیک» را با ایشان کار کردم که یک کمدی تلخ بود و من هم نقش کوتاهی داشتم. همیشه از ایشان ممنونم که به من اعتماد کردند و نقش وکیل این سریال را به من سپردند.
- حضور شما در «زخمکاری» باعث شد تصویر آشنایی که مخاطب از نقشهای کمدیتان داشت کمرنگ شود و چهره جدیدی از شما ببیند، فکر میکنید بیننده با این تصویر جدید چقدر ارتباط برقرار کرد؟
«زخم کاری» فیلمنامه کاملا جدی داشت که هیچ اثری از کمدی در آن وجود نداشت، شخصیتهای فیلمنامه هم هیچ شاخصهای از کمدی نداشتند. من تمام تلاشم را کردم که اول از همه کارگردانم و بعد مخاطبانم را راضی نگه دارم و بازخوردهای خوبی هم از ایفای این نقش گرفتم. اتفاقا نکته مهمی که درباره «زخم کاری» وجود داشت همین فیلمنامه چفت و بست دارش بود، آقای مهدویان هم خیلی هنرمندانه به تک تک کاراکترها، حتی کاراکترهای فرعی فیلمنامه فکر کرده بودند و برای رفتارهای آنها دلیل و منطق داشتند. ایشان به عنوان کارگردان اینقدر ریزبین و خلاق هستند که کار یک بازیگر در ایفای نقش راحتتر است چون از قبل به همه چیز فکر شده و برایش برنامه چیده شده است.
من در انتخاب همه کارهایم چه جدی و چه کمدی دقت و وسواس دارم، اما اینکه بعد از «زخم کاری» در «جوکر» بازی کردم، شاید از نگاهی که برای فاصله گرفتن از کار کمدی تا مدتی داشتم دور باشد اما در راستای تجربه کردن من در عالم بازیگری است. این نگاه من به این معنا نبود که بخواهم با کمدی خداحافظی کنم شاید بیشتر ترجیح میدادم چند کار جدی پشت سر هم حضور داشته باشم اما چون «جوکر» تجربه متفاوتی بود دوست داشتم تجربهاش کنم
- اما حتما به دلیل اینکه تجربه جدیدی را پشت سر میگذاشتید چالشهایی هم برای بازی در این نقش داشتید. درست است؟
این چالشها شاخصه بازیگری است، اساسا در هنر در هر حوزهای باید تغییر، تحول و نوآوری وجود داشته باشد، مثلا یک عکاس اگر همیشه یک قاب را برای ثبت عکسش انتخاب کند تکراری و دور از هرگونه خلاقیتی میشود، یک بازیگر هم همینطور است و باید نقشهایی را بازی کند که از خودش دور باشد، اگر قرار باشد همه نقشها شبیه هم باشد آن بازیگری دیگر بازیگر و هنر نیست. حضور من در «زخم کاری» یک اتفاق بزرگ در کارنامه کاریام بود، کار کردن با محمدحسین مهدویان به نظر برای هر بازیگری اتفاق مثبتی است.
- در «جوکر» اما باز به همان چهره آشنایی که مخاطب از شما در ذهن داشت برگشتید، در ادامه راه فکر میکنید باز هم کارگردانها برای نقشهای جدی به سراغتان بیایند؟
من در انتخاب همه کارهایم چه جدی و چه کمدی دقت و وسواس دارم، اما اینکه بعد از «زخم کاری» در «جوکر» بازی کردم، شاید از نگاهی که برای فاصله گرفتن از کار کمدی تا مدتی داشتم دور باشد اما در راستای تجربه کردن من در عالم بازیگری است. این نگاه من به این معنا نبود که بخواهم با کمدی خداحافظی کنم شاید بیشتر ترجیح میدادم چند کار جدی پشت سر هم حضور داشته باشم اما چون «جوکر» تجربه متفاوتی بود دوست داشتم تجربهاش کنم. شاید برخی بگویند بعد از «زخم کاری» که یک کاری جدی بود حضور در «جوکر» ممکن است به تو ضربهای بزند یا باعث شود پیشنهاد کار جدی نداشته باشی، من هم روزی که سر ضبط رفتم به همه این موارد فکر کردم اما مهمترین موضوعی که برایم مهم بود این بود که حالا که سر کار آمدم وظیفهام را به نحو احسن انجام دهم و نه تنها من بلکه همه گروه از هیچ تلاشی دریغ نکردیم. اینکه با حضور در این کار باعث شوم خندهای بر لب مخاطب بیاید برایم بسیار ارزشمند بود. من کمدی را خیلی دوست دارم فقط دوست داشتم حوزه دیگری غیر از کمدی را هم تجربه کنم، هنوز هم دوست دارم و دلم می خواهد چندین تجربه جدی هم داشته باشم. کسی که اسم خودش را بازیگر میگذارد دوست دارد نقشهای مختلف و متفاوتی را تجربه کند و این موضوع محدود به عرصه کمدی و جدی نمیشود.
- در دو سال اخیر پلتفرمها جایگاه ویژهای بین مخاطبان پیدا کردند، دو کار پر طرفدار شما یعتی «زخم کاری» و «جوکر» هم از فیلیمو پخش شد. به نظر می رسد این رسانه برای شما خوش یمن بوده. موافقید؟
هیچ چیز بهتر از این نیست که یک رسانه به سلائق تماشاگر احترام بگذارد، امیدوارم نه تنها رسانهای مثل فیلیمو بلکه تمام رسانهها به این مهم برسند و بینندگان خودشان را پیدا کنند. رسانهای که به مخاطبش احترام بگذارد قطعا مخاطب هم به آن رسانه احترام خواهد گذاشت. ما در عصری زندگی میکنیم که در تمام دنیا ارتباطات و رسانهها حرف اول را میزنند، هر کسی در هر جایی که زندگی می کند به طریقی با رسانهها در ارتباط است، در کشور ما اینستاگرام هست، پلتفرمهای مختلف فعالیت میکنند، تلویزیون هم هست و هر کس هر برنامهای که دوست داشته باشد را میتواند از این رسانهها انتخاب و آن را دنبال کند. به نظر من الان رسانهای موفق است که به سلیقه تماشاگرش احترام میگذارد، با تمام وجود امیدوارم در تلویزیون هم این اتفاقهای مثبت بیفتد و این رسانه نیز به سلائق مخاطبانش کمی احترام بگذارد تا بتواند بیننده خودش را بیشتر و بیشتر کند. به نظر من پلتفرمی مثل فیلیمو تا الان توانسته چه به لحاظ کیفی و چه کمی مخاطبان خودش را راضی نگه دارد. من هم خوشحالم که کارهایم در این رسانه مورد توجه قرار گرفته است.