درباره قسمت دهم سریال زخم کاری | هیچکس به سهم خودش قانع نیست!
در قسمت دهم سریال زخم کاری تاکید بیشتر روی خط داستانی اصلی این قصه است و ماجراهای فرعی کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند.برای بررسی این قسمت با فیلیمو شات همراه باشید.
یکی از بحث‌های اصلی در اقتباس، تطبیق و مقایسه آثار است. برخلاف همه جای دنیا، اقتباس هیچ‌وقت در ایران به رویه‌ای رایج تبدیل نشده بود و حالا به دلیل تولیدات پلتفرم‌ها برای شبکه نمایش خانگی، شاهد این اتفاق هستیم و زخم کاری به‌عنوان یک اثر اقتباسی پرسروصدا، هفته‌به‌هفته موردبررسی و بازبینی قرار می‌گیرد و خوانندگان رمان، سریال را با متن کتاب مقایسه می‌کنند. یکی از تفاوت‌های مهم رمان و سریال، پررنگ‌تر شدن نقش و حضور شخصیت‌های زن است و حالا در قسمت دهم و میانه پرده پایانی سریال زخم کاری شاهد سرمایه‌گذاری روی رابطه میان سمیرا (با بازی رعنا آزادی‌ور) و کیمیا (با بازی الهه حصاری) هستیم؛ نکته‌ای که در مقایسه با رمان به‌مراتب بال‌وپر بیشتری دارد و احتمالا در تعیین مسیر درام هم تاثیر چشمگیری خواهد داشت.
یادداشت شاهین شجری کهن برای سریال زخم کاری
تا به این لحظه و تا قسمت دهم سریال زخم کاری از نظر دراماتیک، قصه در دو جبهه دنبال می‌شد: مالک (با بازی جواد عزتی) و سمیرا از یک‌سو و بقیه در جناح مقابل؛ و هر کس که به‌دنبال سهم بیشتری بود، از قلعه حاج عمو و فرزندانش خارج می‌شد و به جناح مالک می‌پیوست. اما بعد از فتح قلعه و پیروزی مالک و گریختن ناصر و منصوره، حالا نوبت بالا گرفتن اختلافات داخلی بر سر تقسیم غنائم است و فراتر از همه، باید به شکاف بین مالک و سمیرا اشاره کرد.
اگر تابه‌حال سمیرا پشت سر مالک، عامل اصلی تمام این اقدامات و پیشروی‌ها بود، بعد از برخوردش با کیمیا، معلوم شد که این یک بازی شخصی و انتقامی در دل یک بازی بزرگ‌تر بوده و حالا در این میان هیچ اتحاد حقیقی و محکمی وجود ندارد و خطر، هر کسی را تهدید می‌کند؛ فقط کافی است تا افراد به سهم خودشان قانع نباشند، مخصوصا در وضعیتی که آقازاده‌های نوجوان هم به لطف پدران فاتح خود قرار است بنشینند دور سفره و از این غنائم لقمه‌ای بردارند.
همه چیز درباره سریال زخم کاری + نقد و بررسی
از سوی دیگر، خود مالک برای اولین بار در گام‌هایش با لغزش مواجه شده؛ ترس مواجه‌شدن با عقوبت خون‌های ریخته از یک‌سو و نگرانی بابت از دست دادن آنچه تاکنون به‌دست آورده، مثل خوره به جانش افتاده و احساس ضعف درونی جای قدرت را گرفته، البته که این ترس و ضعف خیلی هم بی‌جا نیست، چرا که اگر به تحرکات مشکوک در گوشه و کنار دقت کنید، معلوم می‌شود که جناح مقابل برای بازگشت و انتقام نقشه دارد.
یادداشت محمدرضا لطفی برای زخم کاری
در مقایسه با دو قسمت قبلی، در قسمت دهم سریال زخم کاری تاکید بیشتر روی خط داستانی اصلی بود و وقت کمتری که به خطوط فرعی اختصاص پیدا کرد، به نفع سریال تمام‌شد و از سوی دیگر با بیشتر شدن ترس و توهم شخصیت اصلی، هم چالش‌های بازیگری پیش‌روی جواد عزتی شکل تازه‌ای به خود گرفته و هم در کارگردانی شاهد بهره بردن از المان‌های ژانرهای دیگر هستیم. باید دید که روایت سقوط در چند قسمت باقی‌مانده چطور دنبال خواهد شد و آیا شخصیت تازه‌ای به قصه اضافه می‌شود یا شخصیت‌هایی که تاکنون در ماجرا حضور داشته‌اند، برگی تازه برای بازی دارند؟
