تابستان سال ۹۵ بود که مسعود کیمیایی، با فیلم جدیدش دوباره خبرساز شد.
تابستان سال ۹۵ بود که مسعود کیمیایی، با فیلم جدیدش دوباره خبرساز شد؛ اولین خبرها، برای کمک به پیشرفت پروژه منتشر میشد و روی بزرگترین ویژگی این فیلم یعنی وجود پرویز پرستویی به عنوان بازیگر اصلی متمرکز بود. پس از آن، پیوستن امیر جدیدی بهعنوان محبوبترین بازیگر جوان، که او هم در روزهای اوج خود به سر میبرد نام فیلم «قاتل اهلی» را بیشازپیش بر سر زبانها انداخت.
همه منتظر بودند تا جدیدترین ساخته کارگردان «جرم» را بر روی پرده سینما ببینند و دوباره ذهن خود را به دنیای قهرمانهای مسعود کیمیایی نزدیک کنند؛ اما هیچکس فکر نمیکرد حاشیههای آخرین ساخته کارگردان معروف عصر روشنفکری ایران، آنقدر زیاد شود که در روند تولید فیلم هم اثرگذار باشد. از دعواهایی که با تهیهکننده فیلم شکل گرفت تا اعتراضهای بازیگران، از جمله پرویز پرستویی که درنهایت از بازی در این فیلم ابراز پشیمانی کرده بود، تنها گوشهای از حاشیههای پررنگتر از متن فیلم «قاتل اهلی» است.
سه ستاره زن از سه نسل | بهترین بازیگر زن جشنواره سی و نهم کیست؟

انگار رسالت تمام این حاشیهها، اضافه کردن بار سنگینی بر کارنامه مسعود کیمیایی بود که در جشنواره فجر سال ۹۵ نیز فیلم او را با شکست روبهرو کند و منتقدین را صریحتر از همیشه مقابل او قرار دهد. اما با گذشت زمان، دور شدن از حاشیهها، اکران سینمایی و حالا که این فیلم به شبکه نمایش خانگی آمده است آیا میتوان نگاه دوبارهای به قاتل اهلی داشت و نام مسعود کیمیایی را بر پای این فیلم، بهاندازه آنچه شان این کارگردان کهنهکار است، درخشان دید؟
امروزیترین فیلمِ سالهای اخیر آقای فیلمساز
این سوالی است که هر مخاطب و هر دوستدار سینمای کیمیایی، بهتنهایی میتواند به آن پاسخ دهد؛ وقتی پای فیلم «قاتل اهلی» نشسته است و بیشتر از آنکه روی ضعفهای فیلم دقیق شود تصمیم دارد تا از آن لذت ببرد. این همان رسالت سینماست و همان جاذبهای است که حتی بعد از گذشت ۲ سال از سروصداهای فیلم «قاتل اهلی»، بازهم دوستداران سینما را برای تماشای آن منتظر نگه میدارد.
فیلمی که پگاه آهنگرانی، پرویز پرستویی، امیر جدیدی و پولاد کیمیایی بازیگران اصلی آن هستند و همانند «قیصر» و «گوزنها»، حتی «سلطان» و «ضیافت» و «رد پای گرگ» قرار است مخاطب را مسحور خود کند. «قاتل اهلی»، روایتگر داستان دکتر جلال سروش است؛ مرد تاجر درستکاری که به دلایلی رویاروی یک شرکت پر از فساد ایستاده و پرونده سنگینی برایش ساخته شده است. نام شرکت فاسد «پیسارو» است. «پیسارو» معنای روشنی ندارد؛ شاید کیمیایی آن را اسم رمز تمام فسادها گرفته است. او در این فیلم هم مانند همه ساختههای گذشتهاش، میخواهد «اعتراض» کند: به روش خودش اعتراض کند و حرف بزند و نمایندهای از جامعه باشد. به همین دلیل است که به قاتل اهلی لقب «سیاسیترین فیلم مسعود کیمیایی» را دادهاند.

حالا که «قاتل اهلی» به شبکه نمایش خانگی آمده است و میتوان آن را دوباره و چندباره دید، فرصت بیشتری برای فکرکردن به تمام این معناها و پیامهای مسعود کیمیایی فراهم است تا شاید با فکر کردن به آن بفهمیم که چرا داریوش مهرجویی از رفیق دیرینهاش در برابر هجمه انتقادها دفاع میکرد. داریوش مهرجویی بعد از تمام حاشیههایی که پیرامون فیلم «قاتل اهلی» شکل گرفت در نامهای به کیمیایی نوشت: «رفیق دیرینه من، برو و همچنان بتاز و فیلمهای باشکوهت را بساز و دلگیر نشو از این رسم زمانه ناخوشایند ما.»
پس با هم به تماشای «قاتل اهلی» در فیلیمو مینشینیم تا برای چرایی اینهمه جنجال، پاسخی پیدا کنیم.