درباره انیمه فرزندان گرگ اثر مامورو هوسودا | گرگ‌ها و آدم‌ها

انیمه فرزندان گرگ در بطن داستان خود به سراغ یک موضوع بسیار مهم می‌رود: مسئله متفاوت بودن.

در فاصله بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲، مامورو هوسودای کارگردان و ساتوکو اوکودرای نویسنده به یک زوج هنری مرگبار تبدیل شده بودند. آن‌ها در طول این شش سال، سه انیمه ساختند و هر سه اثر مورد تحسین فراوان قرار گرفتند و فروش بسیار خوبی داشتند؛ دختری که در زمان پرش می‌کرد (۲۰۰۶)، جنگ‌های تابستانی (۲۰۰۹) و فرزندان گرگ (۲۰۱۲). فرزندان گرگ نه تنها آخرین همکاری آن‌هاست، بلکه بهترینشان هم هست. یک انیمه پخته، تماشایی، همراه با موضوعاتی عمیق که خوشبختانه آن‌قدر که شایسته‌اش بود، دیده شد.

انیمه فرزندان گرگ داستان دختری به نام هاناست که در دوران دانشجویی عاشق یک مرد می‌شود. رابطه آن‌ها شروع می‌شود و کمی بعد، هانا متوجه می‌شود که این مرد یک گرگینه است. اما با او ازدواج می‌کند و رابطه‌اش را ادامه می‌دهد. حاصل این ازدواج، به دنیا آمدن یک دختر و پسر گرگینه به نام یوکی و آمه است. متاسفانه کمی بعد پدر از دنیا می‌رود و حال، هانا مجبور است فرزندان نیمه‌گرگ – نیمه‌انسان خود را به تنهایی بزرگ کند. بقیه فیلم، داستان تلاش‌های او برای تربیت درست فرزندان و همچنین پنهان نگه‌داشتن این راز بزرگ از بقیه مردم جامعه است.

نمایی از انیمه فرزندان گرگ محصول 2012

یک اثر احساسی، قوی، عمیق و پرشور، پر از لحظه‌های غم‌انگیز و خوشحال‌کننده. تمرکز اصلی انیمه فرزندان گرگ روی تلاش‌های هاناست به‌عنوان یک مادر فداکار. داستان تلاش‌ها و از خودگذشتگی‌های او برای تربیت فرزندانش. او در طول مسیر خود سختی‌های زیادی را از سر می‌گذراند. ابتدا یک دختر شهری ساده‌ است. ولی مجبور می‌شود فرزندان خود را بردارد و به یک خانه ویلایی در نزدیکی یک روستا برود. مجبور است کشاورزی کند، اما چیزی بلد نیست. کم‌کم با کمک اهالی روستا (مخصوصا یک پیرمرد نودساله دوست‌داشتنی)، راه و رسم کشاورزی را یاد می‌گیرد و مشکلاتش را پشت سر می‌گذارد. اما در تمام این مسیر هانا استوار، ثابت‌قدم و خوش‌بین باقی می‌ماند. او هیچ‌گاه تسلیم زندگی نمی‌شود. به قول خودش، به پدر بچه‌هایش قول داده که آن‌ها را به خوبی بار بیاورد، و تا آخر هم سر قولش می‌ماند.

نکته قوت فرزندان گرگ همین است که یک داستان غیرمعمول و غیرواقعی را برمی‌دارد و براساس آن، یکی از باورپذیرترین و همدلی‌برانگیزترین انیمه‌های چند سال اخیر را می‌سازد. صرف‌نظر از ماهیت بچه‌های هانا، این تلاش‌های بی‌پایان و روحیه تسلیم‌ناپذیر اوست که مخاطب را با خود همراه می‌کند. او هم مادری است مثل همه مادرانی که تمام زندگی و آینده و گذشته خود را فردای آسایش فرزندان خود می‌کنند.

یکی از درخشان‌ترین بخش‌‌های این انیمه، جایی است که پسری به نام سوهی همکلاسی یوکی می‌شود. سوهی ناخواسته حرف بدی می‌زند و یوکی را دلخور می‌کند. اما هرچه می‌خواهد به یوکی نزدیک شود، او بیشتر فاصله می‌گیرد. تا اینکه بالاخره یک‌بار عصبانی می‌شود، هویت گرگ به خود می‌گیرد و چنگی به‌صورت سوهی می‌کشد. یوکی در بقیه فیلم درگیر یک بحران هویتی عظیم می‌شود. او نه می‌تواند و نه دوست دارد در این برزخ بماند. دوست دارد یا انسان باشد یا گرگ. می‌خواهد یک آدم عادی مثل بقیه باشد، ولی امکانش نیست. از شانس بد او، در دوران پرالتهاب بلوغ هم‌ چنین بحرانی یقه‌اش را می‌گیرد. تقریبا می‌توان گفت یوکی و آمه دو مسیر متفاوت را طی می‌کنند. آمه تصمیم می‌گیرد ریشه‌های حیوانی خودش را دنبال کند، دنبال روباهی به نام استاد می‌رود و بقیه روزهایش همان‌جا سپری می‌شود؛ و برعکس، یوکی به جامعه انسان‌ها می‌رود، تحصیلات خود را ادامه می‌دهد و حتی از دانشگاه هم فارغ‌التحصیل می‌شود.

جدا از ایده جذاب، انیمه فرزندان گرگ در بطن داستان خود به سراغ یک موضوع بسیار مهم می‌رود: مسئله متفاوت بودن. گرگینه بودن یوکی و آمه بیشتر یک بهانه به نظر می‌آید. بحث اصلی، متفاوت بودن آن‌هاست. آن‌ها هم‌رنگ جامعه نیستند، کمی فرق دارند، به همین دلیل مجبورند تمام این سختی‌ها را تحمل کنند. شاید اگر با جامعه آگاه‌تری طرف بودند، به اطرافیانشان آموزش‌های لازم داده می‌شد، کم‌کم آن‌ها هم می‌توانستند در جامعه اطراف خود پذیرفته شوند. ولی متاسفانه بخش زیادی از عمر آن‌ها با تنهایی، گوشه‌گیری، ناراحتی و خودخوری سپری می‌شود. از این دست نمونه‌ها در جهان واقعی خود کم نداریم. آدم‌های زیادی داریم که شاید گرگ نباشند، ولی تنها به علت کمی تفاوت و تمایز، مجبورند از جامعه فاصله بگیرند و یا برعکس، بخش زیادی از انرژی خود را صرف تلاش برای پذیرش در این جامعه کنند.

نمایی از انیمه فرزندان گرگ محصول 2012

فرزندان گرگ یک اثر درخشان است که قطعا ارزش تماشا دارد. دغدغه‌ها، دل‌نگرانی‌ها و موضوعاتی که انیمه دست روی آن‌ها می‌گذارد برای ما کاملا قابل‌درک است. فیلم به یک مضمون ثابت بسنده نمی‌کند و به سراغ موضوعات زیادی می‌رود. تمامشان را هم با حوصله و دقت بسط می‌دهد. یک اثر هنری جمع‌وجور، بی‌ادعا و کم‌نظیر. شاید همین ویژگی‌ها باعث شد که با استقبال گسترده منتقدان و مخاطبان مواجه شود. فرزندان گرگ در سال ۲۰۱۲ یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های ژاپن شد و از این نظر، حتی غولی چون انیمیشن شجاع از پیکسار را هم شکست داد. فرزندان گرگ در مجموع ۵۵ میلیون دلارفروش داشت. این اثر تماشایی را به‌هیچ‌وجه نباید از دست بدهید.

انیمه سینمایی فرزندان گرگ اثر مامورو هوسودا و محصول سال ۲۰۱۲ را می‌توانید بر روی فیلیمو تماشا کنید.


۲۰ انیمه برتر قرن ۲۱


نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil