مستند ترومن و تنسی: یک گفتگوی صمیمانه پرترهای از دوستی و رقابت دو غول ادبیات آمریکایی، ترومن کاپوتی و تنسی ویلیامز است؛ مستندی که گفتوگوهای آن عمدتاً از زبان خود نویسندگان روایت میشود.
مستند ترومن و تنسی: یک گفتگوی صمیمانه (با عنوان اصلی Truman & Tennessee: An Intimate Conversation)، پرترهای از دوستی و رقابت دو غول ادبیات آمریکایی، ترومن کاپوتی و تنسی ویلیامز است؛ مستندی که گفتوگوهای آن عمدتاً از زبان خود نویسندگان روایت میشود. برای بررسی این مستند با فیلیمو شات همراه باشید.
انتخاب لیزا وریلند (کارگردان) برای کاوش در زندگی هر دو نویسنده در کنار هم هوشمندانه است. او با استفاده از این رویکرد شباهتهای زیاد میان آن دو را نشان میدهد؛ از جمله ریشههای جنوبیشان، تربیت سختگیرانه در دوران کودکی، کشمکششان بر سر تمایلات جنسی، موفقیت در ابتدای مسیر حرفهای و بعدتر شکستهای هنری و تجاری که به اعتیادشان منجر میشود. در دورانی که نویسندهها مهمانان مناسبی برای حضور در تاکشوهای پربینندۀ تلویزیون هستند، مستند ترومن و تنسی سندی متفاوت از زمانی دیگر است. (آیا میتوانید کازوئو ایشیگورو را در برنامۀ جاناتان راس تصور کنید؟) برای مقایسه کافی است مصاحبههای جداگانۀ این دو را با دیوید فراست ببنیم. وریلند برای کنار هم قراردادن این دو، هنگام معرفی در برنامۀ تلویزیونی فراست، صفحه را به دو قسمت تقسیم میکند. در نتیجه، رابطهای متشنج میبینیم که بین احترام متقابل و حسادت ناخوشایند در نوسان است. کاپوتی دربارۀ ویلیامز میگوید که او آدم چندان باهوشی نیست. ویلیامز نیز با ردکردن دعوت مهمانی مجلل و معروف کاپوتی به این اظهارنظر او پاسخ میدهد.

علاوهبر این، فیلم به اقتباسهای سینمایی انجامشده از آثار آنها میپردازد. باغوحش شیشهای (با عنوان اصلی The Glass Menagerie)، گربه روی شیروانی داغ (با عنوان اصلی Cat on a Hot Tin Roof)، شب ایگوانا (با عنوان اصلی The Night of the Iguana) و اتوبوسی به نام هوس (با عنوان اصلی A Streetcar named Desire) از ویلیامز و صبحانه در تیفانی (با عنوان اصلی Breakfast at Tiffany’s) و در کمال خونسردی (با عنوان اصلی In Cold Blood) از کاپوتی، آثاری هستند که در مستند به آنها اشاره میشود. کاپوتی احساس میکند پارامونت با انتخاب آدری هپبورن برای نقش هالی گولایتلی در فیلم صبحانه در تیفانی به او خیانت کرده است؛ درحالیکه او دوست داشته است مریلین مونرو در این نقش حضور داشته باشد. ویلیامز نیز خشم خود را از سانسور شدید نسخههای سینمایی آثارش به زبان میآورد و به مخاطبانش توصیه میکند که ده دقیقه قبل از پایان فیلمها سالن را ترک کنند تا فضاحت آنها را نبینند!
روی عکسهای آرشیوی بیش از اندازه از نریشن استفاده شده است و علاوهبر این، تصاویر خیالیای که هنگام خواندن کتابها میبینیم، باعث شدهاند ترومن و تنسی در فاصلۀ میان کلیپهای تلویزیونی و سینمایی قرار بگیرند. برای مثال، هنگام خواندهشدن بخشهایی از رمان صداهای دیگر، اتاقهای دیگر (با عنوان اصلی Other Voices, Other Rooms) پسربچهای در حال پروازدادن یک بادبادک دیده میشود. جیم پارسونز و زکری کینتو تقلید صدای دو نویسنده را بهخوبی و با دقت انجام میدهند، بهگونهای که نمیتوانیم اختلاف زیادی میان صدای آنها با صداهای واقعی نویسندگان تشخیص بدهیم. نتیجۀ نهایی هرگز متقاعدکننده و جامع نیست، اما تصویری تأثیرگذار و لذتبخش از این دو اسطورۀ ناسازگار ترسیم میکند.
رویکرد موقر و آرامِ پرترۀ صمیمی ترومن و تنسی در برخی لحظهها به اندازۀ کافی درگیرکننده نیست. اما پرداخت دقیق این رویکرد سبب میشود احساس واقعی داستان و شرارت شایع در رابطۀ این دو نویسنده به رخ کشیده شود.
نقد مستند اسم من فرانچسکو توتی است
منبع: EmpireOnline