آدام وینگارد در مصاحبهای با ایندیوایر دربارۀ تجربۀ فعالیت در سینمای جریان اصلی و مستقل، تفاوتهای میان این دو و پروژهها و برنامههای آتی خود صحبت کرده است. با فیلیمو شات همراه باشید.
آدام وینگارد، کارگردان گودزیلا در برابر کونگ (Godzilla vs. Kong) برای گسترش جهان فیلمسازیاش، نزدیک به دو دهه زمان صرف کرده است. اما این فیلم، که در واقع اولین بلاکباستر بزرگ وینگارد محسوب میشود، زمینهای برای بازگشت مجدد و پرسهزنی او در سینمای مستقل است. او در گفتوگویی با ایندیوایر میگوید:
آدام وینگارد بهتازگی در مصاحبهای با ایندیوایر دربارۀ تجربۀ فعالیت در سینمای جریان اصلی و مستقل، تفاوتهای میان این دو و پروژهها و برنامههای آتی خود صحبت کرده است. با ما در فیلیمو شات همراه باشید.
فیلم جدید آدام وینگارد بعد از گودزیلا علیه کونگ
نقد فیلم گودزیلا در برابر کونگ
نقد و بررسی گودزیلا: پادشاه هیولاها ۲۰۱۹
گودزیلا در برابر کونگ، ساختۀ آدام وینگارد، پیش از این ثابت کرده که بزرگترین موفقیت در باکس آفیس از ابتدای دوران شیوع پاندمی است. وینگارد فیلمسازی ۳۸ساله است و چنین موفقیتی پس از ورود او به جریان استودیویی شروع دورهای جدید برای وی محسوب میشود. هنگامیکه وینگارد دنبالۀ فیلم پروژۀ جادوگر بلر (The Blair Witch Projec) را برای شرکت لاینزگیت کارگردانی کرد، دیگر دربارۀ ساخت فیلم استودیویی اطمینان نداشت.
البته فیلم فاند فوتیجِ – ویدئوی پیداشدۀ – وینگارد شکستی مفتضحانه محسوب نمیشد. اما پروژۀ سودآوری هم نبود که لاینزگیت پس از موفقیت بزرگ نسخۀ اصلی انتظارش را داشت. پروژۀ جادوگر بلر در مقایسه با بودجۀ ۵ میلیون دلاری خود ۴۵ میلیون دلار درآمد به دست آورد. سرانجام اولین آخر هفته از راه رسید. اما هیچچیز آنطور که گمان میشد پیش نرفت. همه چیز ناامیدکننده بود و اغلب واکنشها منفی بودند. به همین دلیل، وینگارد و نویسندۀ فیلم سیمون برت، که دوست و همکار فیلمنامهنویس او در چندین فیلم است، اقدامی عجیب انجام دادند. آنها از طریق توییتر، در واکنش به بازخوردهای منفی و استقبال سردی که از فیلم شده بود، اظهار تأسف کردند؛ همچنین به برندۀ بزرگ آخر هفته یعنی فیلم سالی (Sully) ساختۀ کلینت ایستوود با نیشوکنایه واکنش نشان دادند. تام هنکس یکی از بازیگران اصلی این فیلم بود.
مصاحبه با تام هنکس؛ از ابتلا به کرونا تا ترس از آینده
وینگارد ابتدا در توییتی نوشت:
سپس اضافه کرد که آنها باید فیلمی دربارۀ آدمی خستهکننده میساختند؛ کسی که بهجای فرودآوردن هواپیما روی زمین آن را روی آب فرود بیاورد!
توییتهای وینگارد و برت بیشتر از خود فیلم سروصدا کردند و خود به داستان بدل شدند. وینگارد در مصاحبهاش با ایندیوایر با خنده به این مسئله اشاره میکند:
«خود من در محل کارم با مشکلات زیادی روبهرو شدم. چیزهایی مانند اینکه “ما نمایندۀ تام هنکس هستیم، شما چه کاری انجام دادید؟”
و ما در پاسخ میگفتیم: “ما فقط داشتیم شوخی میکردیم!” این نخستینباری بود که فهمیدیم در نقطهای قرار داریم که باید مراقب صحبتهای خود باشیم؛ زیرا مردم این چیزها را میخوانند و به آنها واکنشهای شدیدی نشان میدهند.»
وینگارد در تأیید صحبتش به داستان پرز هیلتون اشاره میکند. او شخصیتی معروف و وبلاگنویسی آمریکایی است که دربارۀ افراد معروف شایعاتی منتشر میکند. حتی هیلتون این ادعا را به بحث میگذارد که آن دو میخواستند با توییتهای خود به قهرمانان آمریکایی حمله کنند!
این اقدام ورود ناخوشایند و ناپختهای به دنیای فیلمسازی استودیویی به حساب میآمد. وینگارد که نگران موقعیت حرفهای در حال رشد خود بود، توییتر را ترک کرد. او در این رابطه میگوید: «احساس بسیار بد و مخربی داشتم. البته دلیل آن فقط موفقیت ناچیز پروژۀ جادوگر بلر نبود. من بیشتر از هر چیز میترسیدم که این اتفاق بر برنامههای آتی من در فیلمسازی تأثیر منفی بگذارد.»
در نهایت، این ترسها بیاساس بودند. زیرا پیش از آنکه وینگارد فیلم بعدیاش را به نام دفتر مرگ (Death Note) از نتفلیکس عرضه کند، اتفاق خوبی رخ داد. او را برای کارگردانی گودزیلا در برابر کونگ، چهارمین فیلم از مجموعۀ دنیای سینمایی هیولاها، انتخاب کردند؛ این فیلم با بودجۀ ۱۶۰ میلیون دلاری در سینماها و همچنین اچبیاو مکس اکران شد. این فیلم هماکنون فروشی بسیار موفق در سراسر جهان داشت و در اولین هفتۀ اکران جهانیاش به فروش ۱۲۱.۸ میلیون دلار رسید؛ فروشی فوقالعاده که موفقترین افتتاحیۀ جهانی از زمان شیوع پاندمی محسوب میشود. به این ترتیب به نظر میرسد بعد از دورهای طولانی از رکود، باکسآفیس در آمریکا دوباره رونق میگیرد.
در یک دهۀ گذشته، وینگارد عملکرد بسیار خوبی داشته و قدم به قدم پیش رفته است. این روند را میتوان از زمان ساخت دومین فیلم او با نام Pop Skull (محصول ۲۰۰۷) با بودجۀ دوهزار دلاری، تا ساخت فیلم ترسناک بسیار موفق تو بعدی هستی (You’re Next) و سپس فیلم کمدی سیاه جذاب میهمان (The Guest) مشاهده کرد. او بهتدریج و فیلم به فیلم توانست در مقیاسها و ابعاد بزرگتری کار کند. در آن زمان، وینگارد در برابر فعالیت در فضای استودیویی بسیار محتاط بود.
وینگارد احساسش را در آن زمان اینگونه به یاد میآورد:
«من با جو سوانبرگ دربارۀ این موضوع صحبت میکردم. از او پرسیدم: “چرا کارگردانان پس از ساخت فیلم بزرگ خود برنمیگردند تا دوباره سراغ پروژههای بدون بودجه بروند؟”
جو در پاسخ سؤالم گفت که آنها جذب سیستم میشوند.
اما من با خودم فکر کردم: من هرگز اجازه نمیدهم این اتفاق برایم بیفتد.»
در ادامه، وینگارد دربارۀ نگرش امروز خود به این نکته اشاره میکند:
آدام وینگارد چهارمین فیلمسازی است که از سینمای مستقل به جهان تایتانها قدم میگذارد. جردن ووگت-رابرتز، گرت ادواردز و مایکل دووگرتی سه فیلمساز دیگری هستند که پیش از وینگارد وارد این جهان شدهاند. هرکدام از این چهار نفر، کارگردانی یکی از فیلمهای این مجموعه را به عهده داشتند؛ فیلمسازانی که همگی نخستینبار با ساخت فیلمهای کمبودجه مورد توجه قرار گرفتند.
اما وینگارد میگوید: «دیگر از آن اشتیاقی که برای بازگشت به ریشههای خود داشتم فاصله گرفتهام و اکنون میخواهم ببینم که با کمی آزادی و پول بیشتر چه کارهایی میتوان انجام داد.»
این رویکرد مسیر کارگردان نامزد اسکار کلویی ژائو را به یاد میآورد؛ فیلمسازی که سال گذشته دو فیلم سرزمین آوارهها (NOMADLAND) و اولین فیلم خود از دنیای مارول با نام جاودانگان (The Eternals) را کارگردانی کرد. ناگفته نماند که سرزمین آوارهها (عشایر) جایزۀ اسکار بهترین فیلم را از آن خود کرد.
نقد و بررسی فیلم سرزمین آواره ها یا عشایر
رکورد عشایر در کسب جایزه بفتا ۲۰۲۱
عشایر، فیلم برتر سال ۲۰۲۰ به انتخاب جامعه ملی منتقدان فیلم
جوایز مستقل گاتهام | بار دیگر شاهد درخشش عشایر بودیم
البته دو برنامۀ آیندۀ آدام وینگارد پروژههایی در مقیاس بزرگ هستند. او قرار است در کنار برت دنبالهای بر فیلم تغییر چهره (Face/Off) بسازد؛ همچین یک پروژۀ انیمیشن و سیجیآی به اسم گربههای رعدآسا (Thundercats) برای برادران وارنر را در دست دارد. اگرچه وینگارد در حال پیشروی در سینمای بلاک باستری است، اصرار دارد که به فعالیت در ابعاد کوچکتر نیز بازخواهد گشت.
وینگارد میگوید:
«من به این فکر نمیکنم که هرگز قرار نیست فیلمسازی مستقل شوم. در تمام این سالها، من در این مسیر بودم و سعی میکردم به همین نقطه برسم. علاقۀ من به فیلمساز شدن ناشی از همین انگیزه است. همیشه دوست داشتم فیلمهای علمی-تخیلی بزرگ هالیوودی بسازم. فیلمهایی مانند جنگ ستارگان (Star Wars) و مجموعۀ بیگانهها (Alien)، الهامبخش من برای فیلمسازشدن بودند. حالا نمیتوانم صبر کنم تا از توان بالقوه و احتمالی این فیلمها بهره ببرم، سپس برگردم و فیلمهای کوچکتری بسازم که کنترل بیشتری روی آنها دارم.»
در سینمای امروز آمریکا، فیلمی با بودجۀ کمتر از صد میلیون دلار فیلمی کوچک به حساب میآید. البته برای وینگارد ساخت فیلم کوچکتر به این معنا نیست. هرچند اینجا با فیلمسازی روبهرو هستیم که هزینۀ برخی فیلمهایش حتی از هزینۀ پذیرایی بسیاری از فیلمهای بلاک باستری کمتر تمام شده است! با وجود این، اکنون او انتخابهای بیشتری دارد. آدام وینگارد در این رابطه به ایندیوایر میگوید:
او با توجه به تجربههای اخیرش به این فکر میکند که بودجۀ پروژۀ شخصی بعدی خود را تا ۱۵ میلیون دلار نیز افزایش دهد.
«این مقدار پول هنوز هم آنقدر کافی است که بتوانید با آن کارهای زیادی انجام دهید و از طرفی، آنقدر زیاد نیست که ریسک مالی بزرگی به همراه داشته باشد. این همان مدل فیلمسازی مطلوبی است که میخواهم آن را انجام دهم (با بهینهترین هزینه، بیشترین موفقیت).» برای مثال، میتوانیم به موفقیت مولتی میلیون دلاری گودزیلا در برابر کونگ اشاره کنیم.
وینگارد در فرایند بازنویسی فیلمنامههایی مانند دفتر مرگ و گودزیلا در برابر کونگ مشارکت داشته است؛ «در اولی، وظیفۀ من تلاش برای برطرفکردن مشکلات فیلمنامه و بهنتیجهرساندن آن بود و در کار دوم نیز امکان آن را داشتم که از نزدیک با نویسندگان دیگر کار کنم و متن را با آنچه میخواهم تطبیق دهم.» از این رو وینگارد میداند که شروعکردن کاری از صفر و ساختن آن با آنچه در این دو پروژه روی داد، متفاوت است. او اضافه میکند: «این مرحلۀ بعدی فعالیت حرفهای من است: نقطهای که اکنون در آن قرار دارم. من همۀ این کارها را انجام دادهام و در طول این سالها، این تجربهها را پشت سر گذاشتم. اکنون زمان آن رسیده که کاملاً در آن غرق شوم. میخواهم پروژههایم را از همان نقطۀ آغاز گسترش دهم و آنها را کامل کنم. این چیزی است که برای من اهمیت دارد.»
آدام وینگارد احساس میکند که استودیو برای ساخت فیلم تغییر چهره، به او و برت آزادی و اختیار کامل میدهد. وی در این باره میگوید: «من از اصطلاح مالکیت معنوی (Intellectual Property) متنفرم، زیرا خیلی بیروح و بیخاصیت به نظر میرسد. بدیهی است که داستان تغییر چهره از قبل مالکیت معنوی دارد، اما این نسخۀ جدید صددرصد داستان و فیلمنامۀ ماست. البته کاملاً متوجه این موضوع هستم. هنگامیکه فیلمنامهای به پایان میرسد، حاصل هرچه باشد دیگر تحت مالکیت معنوی است. هرچند دربارۀ این داستان مالکیت معنوی از پیش وجود داشته است؛ زیرا به هر حال مشغول ساختن دنبالۀ آن هستیم. اما نقطۀ هیجانانگیز این پروسه آن است که بعد از گذشت بیش از ۲۰ سال، میخواهیم نسخۀ خودمان را از ماجرای داستان تغییر چهره روایت کنیم.»
ساخت فیلم با بودجههای کلان کاری متفاوت است. وینگارد نیز هنوز در پی کنارآمدن با این فرصتهای مهیاشدۀ تازه است: «هنگامیکه شما فیلمهایی مانند میهمان و تو بعدی هستی را میسازید، همیشه با بودجهای محدود و مشخص سروکار دارید. بنابراین همه چیز باید خیلی خلاقانه باشد. شما بودجهای محدود در اختیار دارید و باید با آن فیلمی بسازید که تا حد امکان جذاب و سرگرمگننده باشد. هنگامیکه گودزیلا در برابر کونگ را میساختم، اولینباری بود که میتوانستم از تخیل ناب بهره ببرم. در واقع قادر بودم آن بخشی از وجودم را که پیش از این به نوعی مهار شده بود رها کنم.»
در نتیجه، او توانسته دو هیولای اصلی فیلمش را در نبردهای مهیب و بزرگ به تصویر بکشد؛ آن هم نبردهایی که همهجا رخ میدهند، از وسط اقیانوس گرفته تا هنگکنگ! همچنین بازیگران انسانی او، از جمله ربکا هال، الکساندر اسکاشگورد و ایزا گونزالس، در سفرهایی مخاطرهآمیز در طول فیلم، به میان سیاره میروند. البته اینها فقط بخشی از فانتری و تخیلی هستند که در فیلم مشاهده میکنیم.
وینگارد برای اینکه راحتیِ کار با منابع گستردهتر را توضیح دهد به لحظهای از فیلمنامۀ آیندۀ خود،یعنی تغییر چهره، اشاره میکند: «در یکی از صحنههای این فیلمنامه نیاز داریم یکی از شخصیتها در مدتی کوتاه و خیلی سریع با کاراکتری دیگر بحث کند.»
او ادامه میدهد:
«در گذشته اینطور بود: خب اجازه بدهید آن را در کافیشاپ یا جایی مشابه فیلمبرداری کنیم. اما امروزه این شکلی است: هلیکوپتری پشت سر آنها روی زمین نشسته است. از آن دو نفر میخواهیم که سوار آن شوند و در نتیجه، این مکالمه را در هلیکوپتر انجام میدهند! در حقیقت، تبدیلکردن تفکر سینمای مستقل به فیلمی با بودجۀ بزرگ به این سادگیها هم نیست، اما هنگامیکه وارد این فضا میشوید دیگر هیچ محدودیتی ندارید.»
آدام وینگارد مشتاق است که در صورت معرفیشدن پروژهای جدید، به دنیای سینمایی هیولاها بازگردد. در عین حال، به این زودیها نمیخواهد دنبالهای برای فیلمهای خودش بسازد. میهمان فیلم مهیج محبوب وینگارد در سال ۲۰۱۴ بود. در این فیلم دن استیونز بازی کرد؛ بازیگری که وینگارد سعی داشت در گودزیلا در برابر کونگ نیز از او استفاده کند، اما برنامههای دیگر این بازیگر مانع از همکاری آن دو شد. وینگارد میگوید که شاید میهمان الهامبخش ساخت یک مینیسریال شود و به طعنه اضافه میکند که همراه با فیلم، روی یک مجموعه موزیک نیز کار میکند؛ مجموعهای که شامل موسیقی اورجینال استیو مور از گروه Zombi نیز میشود (استیو مور ساخت موسیقی میهمان را به عهده داشت).
علاوهبر این، آدام وینگارد میگوید که مشغول کار روی پروژهای شخصی است تا آن را در دوران پاندمی توسعه دهد و امیدوار است که بهزودی آن را به سرانجام برساند؛ همچنین روی فیلمنامهای اورجینال دربارۀ الویس پریسلی کار میکند که هنگام ساختن گودزیلا در برابر کونگ مجبور شده بود نگارش آن را به تأخیر بیندازد. البته در حال حاضر مشکلی مهم وجود دارد: باز لورمن نیز در حال ساخت فیلمی دربارۀ الویس پریسلی است. وینگارد میداند که فیلم او با آنچه لورمن برای اکران ۲۰۲۲ آماده میکند، صددرصد متفاوت خواهد بود. در عین حال، میداند که الان زمان مناسبی برای ساخت فیلمی دیگر دربارۀ الویس نیست.
نکتۀ طعنهآمیز دربارۀ فیلم لورمن این است که تام هنکس در آن بازی میکند. وینگارد هنوز ماجرای پروژۀ جادوگر بلر را از یاد نبرده است. برای همین لبخندی میزند و میگوید:
منبع: IndieWire