ماجراجویی کمدی عاشقانه جرج کلونی و جولیا رابرتز

معرفی و نقد فیلم بلیتی به بهشت

جولیا رابرتز و جرج کلونی در کمدی رمانتیک جدید بلیتی به بهشت به کارگردانی اولیور پارکر دوباره روی پرده بزرگ در کنار هم قرار گرفته‌اند. ما باید از بازگشت این دو ستاره هالیوودی به فضای کمدی-رمانتیک هیجان‌زده باشیم. جایی که این دو، رابرتز و کلونی، با بلیتی به بهشت یک ماجراجویی تازه را آغاز می‌کنند. اولیور پارکر که بخاطر نویسندگی و کارگردانی ماما میا! دوباره شروع کنیم (Mamma Mia! Here We Go Again) شناخته می‌شود این فیلم را کارگردانی کرده است. او همچنین به همراه دنیل پیپسکی فیلمنامه را نوشته است. رابرت و کلونی در کنار تیم بونر، اریک فنلر و برخی افراد دیگر، تهیه‌کنندگان فیلم هستند.

خلاصه داستان فیلم بلیتی به بهشت

یک زوج جدا شده (جرج کلونی و جولیا رابرتز) خود را در یک ماموریت مشترک می‌بینند تا مانع ازدواج دختر بسیار عاشقشان (کیتلین دیور) بشوند و به این ترتیب او را از همان اشتباهی که خودشان یکبار مرتکب شده‌اند، دور کنند. این خلاصه داستان فیلم بلیتی به بهشت یا Ticket to Paradise است.

 

کدام بازیگران در بلیتی به بهشت حضور دارند؟

جرج کلونی و جولیا رابرتز دو بازیگر اصلی بلیتی به بهشت هستند. این دو که سابقه همکاری طولانی مدتی دارند اولین‌بار در یازده یار اوشن (Ocean’s Eleven) در کنار یک‌دیگر قرار گرفتند. آن‌ها همچنین در دوازده یار اوشن (Ocean’s Twelve)، اعترافات یک ذهن خطرناک (Confessions Of A Dangerous Mind) و هیولای پول (Money Monster) در کنار هم ظاهر شدند. آن‌ها در اینجا نقش یک زوج مطلقه را ایفا می‌کنند که از حضور هم بیزار هستند.

علاوه بر نقش‌آفرینی مجدد این دو ستاره بزرگ هالیوودی در کنار یک‌دیگر، شاهد حضور کیتلین دیور در نقش لیلی دختر ۲۵ ساله آن‌ها خواهیم بود. او در سفر فارغ‌التحصیلی خود عاشق پسری در بالی می‌شود و تصمیم می‌گیرد که در آنجا ازدواج کند. ماکسیم بوتیه نقش این جوان اهل بالی را بازی می‌کند. او ظاهرا پسر خوبی است و حتی بنظر می‌رسد که والدین لیلی او را دوست دارند. بیلی لورد در نقش وارن باتلر، دوست لیلی که با او در بالی است حضور دارد. لوکاس براوو، روآن چپمن، شان لینچ و موران کین از دیگر بازیگران این فیلم هستند.

معرفی و نقد فیلم بلیتی به بهشت

نظر منتقدان درباره بلیتی به بهشت

ایندی‌وایر | امتیاز: ۸۳ از ۱۰۰

الا کمپ | بخش زیادی از جذابیت بلیتی به بهشت از دانستن اینکه این داستان دقیقا چگونه به پایان می‌رسد ناشی می‌شود – یک کمدی رمانتیک خوب بدون داشتن یک پایان خوش تضمین شده را چطور می‌توان تصور کرد – بدون آنکه به دلیل خلاقیت فیلمنامه از سفر برای رسیدن به آنجا مطمئن باشید.

امپایر | امتیاز: ۶۰ از ۱۰۰

بن تراویس | با حضور جذاب جولیا رابرتز و جرج کلونی حتی عناصر کهنه و کلیشه‌ای بلیتی به بهشت قابل تماشا هستند. فیلمی که یک گریز پرشور، شوخ‌طبعانه و خوشایند از واقعیت است.

The Wrap | امتیاز: ۵۵ از ۱۰۰

نیکولاس باربر | اول پارکر، به عنوان کارگردان و یکی از نویسندگان فیلم آنچنان به این واقعیت‌گریزی سرخوشانه و مطلوب متعهد است که تمام کشمکش‌ها و پیچ و تاب‌ها و همچنین شوخی‌های لازم را کنار می‌گذارد.

گاردین | امتیاز: ۴۰ از ۱۰۰

پیتر بردشاو | بلیتی به بهشت شاید برای کسانی که به دنبال سرگرمی‌های فانتزی و واقعیت‌گریز هستند سودمند باشد و این کاملا قابل درک است.

بهترین فیلم های کمدی خارجی

نقد بلندی بر فیلم بلیتی به بهشت | سایت ایندیپندنت

کلاریس لافری | تماشای عاشق شدن جرج کلونی و جولیا رابرتز لذتبخش است. اما دیدن مشاجره کردن آن‌ها لذت بیش‌تری دارد. این دو به عنوان یک زوج سابق به بالی پرواز می‌کنند تا جلوی عروسی عجولانه دخترشان (کیتلین دیور) با یک آدم محلی آنجا (ماکسیم بوتیه) را بگیرند. کلونی و رابرتز در اینجا وارث سنت کمدی‌های اسکروبال هستند. به عنوان نمونه به کلودت کولبرت و کلارک گیبل در یک شب اتفاق افتاد (It Happened One Night) فکر کنید. یا کری گرانت را در مواجهه با شیطنت‌های بی‌پروای کاترین هپبورن در بزرگ کردن بیبی (Bringing Up Baby) به یاد بیاورید.

در اینجا وقتی جورجیا (رابرتز) و دیوید (کلونی) در جشن فارغ‌التحصیلی دخترشان اتفاقا در کنار یک‌دیگر نشسته‌اند، آن‌ها بر سر دسته صندلی با یک‌دیگر بحث می‌کنند. هنگامی که آن‌ها دوباره به شکل اتفاقی در یک هواپیما قرار می‌گیرند، خود را گیرافتاده در قلاب زندگی می‌بینند، در حالی که در تلاطمی طوفانی بسر می‌برند. همچنین زمانی که متوجه می‌شوند اتاق‌های‌شان در هتل در مجاورت یک‌دیگر قرار دارد – در این مرحله، اتفاق‌های تصادفی کمی مشکوک بنظر می‌رسند – آن‌ها بلافاصله سر خروپف کردن‌های رعدآسای دیوید وارد بحث می‌شوند.

بلیتی به بهشت بلافاصله رابطه طوفانی‌ای را به یاد می‌آورد که رابرتز و کلونی در نقش‌های احساساتی و عاشقانه‌شان در فیلم‌های یازده یار اوشن به اشتراک گذاشتند. اگرچه آن‌ها مدت زمان نسبتا خوبی را با یک‌دیگری روی پرده سپری کرده‌اند، از جمله در هیولای پول در سال ۲۰۱۶، اما این اولین کمدی رمانتیک واقعی آن‌ها در قالب یک زوج محسوب می‌شود. اینکه رابطه آن‌ها هنوز کار می‌کند تا حد زیادی به این دلیل است که روش‌های آن‌ها تغییر نکرده است. بغیر از برخی لحظات مانند جایی که تعدادی بومر مست در حال رقصیدن هستند (بومرها به افرادی اطلاق می‌شود که از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ و در طی دوران انفجار جمعیت پس از جنگ جهانی دوم به دنیا آمده‌اند)، چیزهای کمی وجود دارد که مضحک و ابلهانه باشد.

کلونی و رابرتز هر دو آدم‌هایی بالغ هستند، بنابراین واقعا مهم نیست که چقدر وحشیانه دعوا می‌کنند. زیرا می‌دانید که آن‌ها آنقدر عاقل هستند که هرگز چنگال‌های‌شان را آنقدر عمیق فرو نکنند که خون بیرون بکشد. مسائل همیشه حل خواهند شد و این عشق است که به ناچار شکوفا می‌شود. کاری که اولیور پارکر کارگردان انجام می‌دهد این است که به سادگی اطراف این دو را با سایه‌های روشن اما تسکین‌بخشی نقاشی کند. پارکر بلیتی به بهشت را در همان قالب دو فیلم بهترین هتل عجیب مریگولد (The Best Exotic Marigold Hotel) و ماما میا! دوباره شروع کنیم طراحی کرده است. فیلم بالی را به عنوان یک مکان خیالی آماده کارت پستال شدن به تصویر می‌کشد. اما پارکر همچنین فراموش نمی‌کند که این یک مکان واقعی است و افراد واقعی در آن زندگی می‌کنند. مردم محلی – از جمله شخصیت گده ماکسیم بوتیه و پدرش و کاراکتر خنده‌دار وایان با بازی آگونگ پیندا – کلیدی برای داستان هستند.

فیلمنامه پارکر که با همکاری دنیل پیپسکی نوشته شده است، بسیار بیش‌تر از آنکه خنده‌دار باشد، احساسی است. این داستان در ترس والدین از اینکه فرزندانشان آنچنان مدل‌های کاملی از خودشان هستند که مجبورند همان اشتباهات آن‌ها را تکرار کنند، ریشه دارد. دیوید، در یک نقطه اعتراف می‌کند که در مهم‌ترین لحظه زندگی دخترش در آسیب‌پذیرترین حالت خود قرار دارد: «آن وقت است که می‌ترسی زیرا نمی‌خواهی چیزها تغییر کنند».

جولیا رابرتز و جرج کلونی

این یک قلمرو احساسی آشناست و بوتیه و دیور علی رغم اینکه رابطه عاشقانه صادقانه آن‌ها ظاهرا محرک اصلی فیلم است اما جداافتاده و تنها هستند. بنظر می‌رسد که پارکر به نوعی از این موضوع آگاه است، زیرا او ساده‌ترین مسیر را انتخاب کرده و بیلی لورد را به عنوان بهترین دوست کالج دیور وارد ترکیب می‌کند. او که به شکل هیستریکی خنده‌دار و بامزه است در اینجا اساسا همان نقش دختر خوشگذران عجیب و غریب فیلم بوک اسمارت (Booksmart) را به تصویر می‌کشد که توجهات را از آن خود می‌کند. لوکاس براوو، بازیگر فیلم امیلی در پاریس (Emily in Paris) در نقش یک مرد جذاب ولی خنگ فرانسوی واکنش‌های کمیک بی‌نقص و کاملا احمقانه‌ای ارائه می‌دهد. لورد و براوو در کنار هم آنتی‌تزی کلیدی بر رابطه پیچیده کلونی و رابرتز هستند. آن‌ها مصالح مناسبی هستند و پارکر به اندازه مناسب از آن‌ها استفاده می‌کند.

امتیازهای فیلم بلیتی به بهشت (تا زمان انتشار مطلب)

وبسایت میانگین امتیاز
IMDB ۶.۴ از ۱۰
کاربران متاکریتیک هنوز نمره‌ای ثبت نشده است
منتقدان راتن تومیتوز ۶۸ درصد بر اساس ۴۴ نقد
کاربران راتن تومیتوز هنوز نمره‌ای ثبت نشده است
منتقدان متاکریتیک ۴۸ درصد براساس ۱۲ نقد

مصاحبه با کارگردان و بازیگران فیلم بلیتی به بهشت

اول پارکر: اگر کلونی و رابرتز نبودند، فیلم را نمی‌ساختیم

اگر آنها نبودند (رابرتز و کلونی)، فیلم را نمی‌ساختیم. من هنوز هم نامه می‌نویسم و می‌گویم “تو نمی‌فهمی که این (نقش) باید مال تو باشه”. این (فیلمنامه)‌ با تصور حضور آن دو نوشته شده است. من به آن‌ دو التماس کردم که این کار را قبول بکنند و آن‌ها به من رحم کردند.

قبل از کریسمس کووید وجود نداشت، بنابراین فیلمبرداری عالی بود. اما سپس آن‌ها در ۲۴ دسامبر مرزها را باز کردند و بعد از آن همه چیز خیلی آشفته شد.

جرج کلونی: ما اولین‌بار با سودربرگ همدیگر رو ملاقات کردیم

من و جولیا (اولین‌بار) با استیون سودربرگ همدیگر رو ملاقات کردیم و حدود ۵ ساعت روی کف زمین یک هتل نشستیم و شوخی کردیم. برای ما همیشه نسبتا ساده بوده است. یادم می‌آید که آن را خواندم و به جولیا زنگ زدم و گفتم «فقط در صورتی کار می‌کند که تو آن را قبول کنی» و او هم همین را گفت، پس خوشبختانه (فیلمنامه) نتیجه داد.

جولیا رابرتز: احتمالا نیمی از آمریکا فکر می‌کنند که من و جرج طلاق گرفته‌ایم

این داستان به نوعی فقط با جرج و بر اساس شیمی ما معنا داشت. ما رابطه دوستی‌ای داریم که مردم از آن آگاه هستند و ما به عنوان این زوج مطلقه وارد این داستان می‌شویم. احتمالا نیمی از آمریکا فکر می‌کنند که ما طلاق گرفته‌ایم، بنابراین ما تجربه آن را داریم! همچنین من و جرج برای اینکه می‌خواستیم یک کمدی با هم بسازیم احساس مسئولیتی بسیار سعادت آمیز را احساس می‌کردیم. زیرا می‌خواستیم پس از اینکه دنیا دوران بسیار سختی را پشت‌سر گذاشته بود، به مردم اوقات فراغت خوشی را بدهیم.

جولیا رابرتز و جرج کلونی

کیتلین دیور: هر روز فیلمبرداری چیزهای زیادی برای یادگرفتن وجود داشت

فقط بودن در کنار جولیا و حضور او یک کلاس درس پیشرفته است.  هر روز فیلمبرداری چیزهای زیادی برای یادگرفتن وجود داشت. فکر می‌کنم بسیاری از آن‌ها چیزهای ناخودآگاهی بودند که پس از این با خودم خواهم برد، اما تماشای چگونگی تعامل او با مردم در صحنه و نحوه برخورد او با بازیگری چیزی بود که من واقعا به آن احترام می‌گذاشتم.

بیلی لورد: برای من خنده‌دار بودن مساوی با زنده ماندن است

من با بامزه‌ترین زن تمام دوران، مادرم (کری فیشر)، بزرگ شده‌ام و بنابراین شوخ نبودن فقط به این معنی است که در خانواده‌ام پذیرفته نشده‌ام. بنابراین برای من خنده‌دار بودن مساوی با زنده ماندن است.

این (کوئینزلند) یکی از شگفت‌انگیزترین مکان‌هایی بود که تا کنون توانسته‌ام در آن وقت بگذرانم. این یک خاطره بسیار مهم و کلیدی خواهد بود (منظور خاطره‌ای است که مثل یک گوی درخشان در ذهن باقی می‌ماند). برای فرزندم یک کتاب کوچک (درباره خاطرات آنجا) ساختم، زیرا او یک سال دارد و به خاطر نخواهد آورد. من او را مجبور می‌کنم که به یاد بیاورد، بخاطر اینکه باورنکردنی بود. جت لگ (پرواززدگی)، دندان در آوردن، شیردهی و قرنطینه. اما این چند ماه از باورنکردنی‌ترین دوران زندگی من بود.

لوکاس براوو: ما صحنه‌های دیوانه‌کننده‌ای خلق کردیم

فکر می‌کنم زیبایی این شخصیت اول از همه این است که بنظر می‌رسد او تمام زندگی خود را بدون هرگونه آسیب روحی‌ سپری کرده است. پُل این معصومیت را دارد و خیلی بی‌تکلف و ساده است. او مانند یک نوجوان ۱۴ ساله بنظر می‌رسد که در یک بدن ۳۰ ساله گیر افتاده است. به ما اجازه بداهه ساختن داده شد و (اولیور) فضای زیادی به من داد تا چیزها را امتحان کنم. سپس جرج و جولیا به من کمک کردند تا این غریزه را هدایت کنم. ما صحنه‌های دیوانه‌کننده‌ای خلق کردیم.

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil