فیلم «خیارشور آمریکایی» محصول ۲۰۲۰، اولین ساختۀ بلند براندون تراست است که مفهوم رؤیای آمریکایی را به چالش میکشد.
ست روگن در نقش یک یهودی نیویورکی ظاهر شده که زندگی مُدرن آمریکایی دارد؛ همزمان نیز در نقش جد بزرگ همین شخصیت بازی میکند که بهشکلی معجزهآسا، پس از سالها، دوباره زنده شده است. با این شخصیتهاست که داستان جذاب و دیدنی فیلم «خیارشور آمریکایی» (با عنوان اصلی An American Pickle) شکل میگیرد. برای نقد و بررسی اثر کمدی برندن تراست با فیلیمو شات همراه باشید.
تام ایگل متخصص آشپزی و نویسندهای بریتانیایی است. او نظر خود دربارۀ خیارشور خوب را چنین نوشته است: «ترد و آتشین! البته نه خیلی هم آتشین! بلکه شیرین و تند و تیز و البته بانمک.»
فیلم «خیارشور آمریکایی» دربارۀ کارگری مهاجر است که سالیان سال کارش نمک زدن به بشکههای خیارشور بوده است و بر اساس داستان پُرفروش سیمون ریچ ساخته شده که در سال ۲۰۱۳ هم بهصورت کتاب و هم پاورقی در روزنامۀ نیویورکر منتشر شده بود. در این فیلم، هرشل گرین (با بازی ست روگن) در حوالی سال ۱۹۱۹، در روستایی در لهستان مشغول کار چاهکنی است؛ اما کمی بعد، با همسرش به ایالاتمتحده مهاجرت میکند و در بروکلین در کارخانۀ خیارشورسازی شغلی مییابد. شغل او کنترل آفت خیارهاست و در اثر حادثهای عجیب به داخل بشکهای پر از آبنمک میافتد. صد سال بعد، بشکه و محتویات آن، که هرشل نیز جزئی از آن است، صحیح و سالم پیدا میشوند! او نوادۀ خود بن را میبیند که نقشش را خود روگن ایفا میکند. شغل بن برنامهنویسی و توسعۀ برنامههای کاربردی دیجیتال است. چیزی نمیگذرد که هرشل با بن به مشکل میخورد. البته این اتفاق با درنظرداشتن دنیای متفاوت این دو شخصیت چندان دور از ذهن نیست.
نقد و بررسی فیلم همه می دانند ؛ به خاطر یک مشت جایزه!

فیلم بر اساس سبک کمدی «ماهی خارج از آب» (با عنوان اصلی Fish-Out-Of-Water) ساخته شده است. بر این مبنا، هرشل در محیطی غریبه که به آن تعلق ندارد گیر افتاده است؛ او از دیدن دستگاه نوشیدنی بن که به صورت خودکار از آن نوشیدنی بیرون میریزد، شگفتزده میشود و نمیتواند درک کند درحالیکه بن دو تا پا بیشتر ندارد، چرا باید ۲۵ جفت جوراب در کمد خود نگه دارد! از سوی دیگر، بن نیز که پدر و مادرش را از دست داده است از جدیت هرشل دربارۀ وفاداری به خانواده و شغل موروثی خانوادگی متعجب است. آنها متوجه میشوند مکانی که همسر هرشل در آن دفن شده است، حالا درست زیر یک تابلوی بزرگ قرار دارد که محل تبلیغات نوعی نوشیدنی وانیلی است! همین موضوع کافی است تا هرشل با لهجۀ غلیظ اعلام کند که امپراتوری خیارشوری به راه خواهد انداخت؛ زیرا میخواهد برای خرید تکهزمینی که اکنون مزار همسرش است، دویستهزار دلار پول جور کند! اما این کار، چندان ساده نیست. فروشگاه ترهباری که میوههای اُرگانیک میفروشد، خیارها را نود سنت قیمتگذاری کرده است. از نظر هرشل، این مبلغ بسیار گزاف است و او را به خشم میآورد. در نتیجه، تصمیم میگیرد مواد اولیۀ مورد نیازش را از سطلهای زبالۀ سوپرمارکتها پیدا کند و مابقی پول را هم با فروش مصنوعات دستساز تزیینی به دست آورد؛ برای مثال، او گلدانهای شیشهای را بازیافت میکند و پس از تزیین، هرکدام را به قیمت چهار دلار میفروشد! ظاهر هرشل، با آن ریش درهمریخته و نامرتب، حالا به نشانهای برای برند او تبدیل شده است و به او اعتبار میبخشد!

خیارشورهای هرشل بهزودی فروش خوبی پیدا میکنند. این روند ادامه دارد تا زمانیکه سازمان سلامت و مسئولان بهداشت شهر مانع فعالیت او میشوند. اینگونه است که داستان او ناگهان بر سر زبانها میافتد. در فضای مجازی، توییتهایی با زبان تندوتیز دستبهدست میشوند که بازگو کنندۀ تجربیاتی از واکنشهای افکار عمومی هستند؛ البته این واکنشها چندان قابل اعتماد و باثبات نیستند. جالب اینکه این حجم از هجویات بهراهافتاده دربارۀ هرشل کارگر میافتد و در نهایت به سود او تمام میشود. همزمان نیز داستانهایی دربارۀ شیر نقل محافل است که میگوید برخی لبنیات منشائی غیر از شیر دارند یا به دورههای کارآموزی بدون حقوق اشاره میشود. در این بخش از داستان، فیلم «خیارشور آمریکایی» رسانههای اجتماعی دنیای مدرن و سهم آنها را در این چرخۀ شایعات و خشم عمومی به چالش میکشد و به سخره میگیرد.
نقد فیلم «لانگ شات» با بازی درخشان ست روگن؛ عاشقانهای با طعم سیاست
نرمافزاری که بن در حال توسعه و کار روی آن است، چیزی شبیه نرمافزار TripAdvisor است؛ با این تفاوت که بهجای مسائل مربوط به گردشگری، شرکتهای بزرگ را بررسی میکند. این نرمافزار شرکتها را بر اساس میزان مشکلساز بودنشان، دستهبندی میکند و به آنها امتیاز میدهد؛ به همین دلیل، بهشدت مورد توجه افراد و سازمانهایی قرار میگیرد که به مسائل اخلاقی و انسانی توجه دارند. وقتی هرشل برای رسیدن به مقاصدِ نهچندان مشروعش معاملهای را به بن پیشنهاد میدهد، حس انتقامجویی در وجود بن بیدار میشود؛ او بهوضوح تمایل دارد همۀ قیدوبندهای اخلاقی را نادیده بگیرد. این تمایل در بن یادآور هزاران سال سابقۀ بشریت در اولویتدادن به خواستههای شخصی و سیاستبازی لیبرالیسم است که در تضاد با اخلاقیات قرار میگیرد؛ سیاستی که همیشه خواهان نابودی هر نوع رفتار محافظهکارانه بوده است. در واقع، میتوان گفت که این داستان سعی میکند مفهومی بزرگ را با ابعادی بسیار کوچکتر از آنچه در واقع هست، به نقد بکشد.

در کنار همۀ موارد فوق، نمیتوان از بازی درخشان روگن غافل شد؛ او به زیبایی و با هنرمندی تمام به هر دو شخصیت هرشل و نوهاش، وجههای دوستداشتنی و مثبت میبخشد و آنها را باورپذیر میکند. در مجموع، شوخیها و طعنههای سیاسی فیلم چندان قوی نیستند، اما این اثر به شکلی ماهرانه چگونگی شکلگیری مشکلات فراگیر در یک جامعه را بیان کرده است؛ همان مشکلاتی که برآمده از قصور جمعی یک نسلاند. در جایی از فیلم، هرشل از بن میپرسد: «تو یهودی زاده شدی، اما آیا هنوز هم یهودی هستی؟» هرشل با این پرسش به دنبال درک میزان اهمیتی است که نسل بعد برای میراث او قائل است. در ابتدای فیلم، به مدت ۱۰ دقیقه، پیشگفتاری دربارۀ تجربیات مهاجران در کشورهای مبدأ و مقصد بیان شده است. در این مقدمه، هرشل از گذشتۀ خود در شهر اسلاپسک صحبت میکند. البته این نام، نامی ساختگی برای شهری ساختگی است. روایت او از ازدواجش با سارا (با بازی سارا اسنوک) داستانی زیبا و عاشقانه است. سارا اسنوک را قبلاً در مجموعۀ تلویزیونی «وراثت» (با عنوان اصلی Succession) به خاطر داریم که از شبکۀ HBO پخش میشد. هرشل از سفری به جزیرۀ الیس میگوید که در آنجا عشق به او لبخند زده است. او و سارا در کنار مرداب یکدیگر را ملاقات کردهاند و نقاط اشتراک خود را یافتهاند: هر دو پدر و مادرشان را در جنگهای شرق اروپا با اسلاوها از دست دادهاند، رنگ مورد علاقۀ هر دوی آنها مشکی است و در هنگام عبور از مرز، هر دو بهعنوان یهودی علامتگذاری شده بودند.

فیلم «خیارشور آمریکایی» محصول ۲۰۲۰، اولین ساختۀ بلند براندون تراست است. پیشتر، حرفۀ اصلی او فیلمبرداری بوده و در فیلمهای بسیاری با ست روگن همکاری کرده است. او در اولین تجربۀ خود در مقام کارگردان، به سراغ داستانی رفته است که به افسانههای پریان میماند، اما در پرداختِ نهایی، مفهوم رؤیای آمریکایی را به چالش میکشد. حتی عنوان فیلم نیز با زیرکی انتخاب شده است و این پیام را در خود مستتر دارد که آمریکا بر شانههای نیروهای کاری مهاجران و با تلاش آنها ساخته شده و شکل گرفته است.

منبع: The Guardian
این فیلم یکی از فیلمهایی بود که چند بار دیدمش واقعا لذت بردم ولی متاسفانه از دو سایت مختلف دوبله شدن شانستون بزنه اون دوبله خوبه گیرتون بیاد و دانلود کنید .