فیلم «مرید» (با عنوان اصلی The Disciple) به کارگردانی چایتانیا تامانه، داستانی غمانگیز را روایت میکند. این کارگردان، اولین شرکتکنندۀ هندی جشنوارۀ ونیز پس از دو دهه است. برای نقد فیلم «مرید» با فیلیمو شات همراه باشید.
با فیلمی موفق مواجه هستیم که شخصیت اصلی را پس از سالها پیروی از قوانین سختگیرانه در تضاد با جامعۀ مدرن قرار میدهد. فیلم «مرید» (با عنوان اصلی The Disciple) به کارگردانی چایتانیا تامانه، داستانی غمانگیز را روایت میکند. این کارگردان، اولین شرکتکنندۀ هندی جشنوارۀ ونیز پس از دو دهه است. برای نقد و بررسی فیلم «مرید» با فیلیمو شات همراه باشید.
به نظر میرسد از مدتها پیش، فیلمسازان خارجی بخشی از جشنواره نبودهاند و حتی حضورشان به دست فراموشی سپرده شده است. ولی این فرضیه، بههیچوجه درست نیست. آخرین فیلم هندی که در جشنواره شرکت داده شد، فیلم «عروسی مانسون» (با عنوان اصلی Monsoon Wedding) ساختۀ میرا نایر بود که در سال ۲۰۰۱، درست قبل از سقوط برجهای دوقلو، موفق شد جایزۀ شیر طلایی جشنوارۀ فیلم ونیز را از آن خود کند و حالا نوبت چایتانیا تامانه است. فیلم «مرید» دربارۀ فرازونشیبهایی است که هر انسان برای رسیدن به هدفش در زندگی تجربه میکند. قهرمان داستان برای موفقشدن، قدم در مسیری طولانی و سخت میگذارد و چنان برای رسیدن به هدف خود مصمم است که دیگر هیچچیز در زندگی برایش جذابیت ندارد.
نقد و بررسی فیلم کلبه | داستان تکراری یک نامادری بدجنس

برای لذتبردن از این درام غمگین لازم نیست به جزئیات موسیقی سنتی هندی مسلط باشید؛ اما اگر با این سبک از موسیقی آشنا هستید، بیشک درک بهتری از این فیلم خواهید داشت و از دیگر مخاطبان یک قدم جلو خواهید بود. نقش اصلی، شاراد نرولکار (با بازی آدیتیا موداک)، کسی است که به سنتها پایبند است و مشتاقانه آنها را دنبال میکند. او به واسطۀ کارآموزی، راه زندگی خود را انتخاب کرده است. شاراد وضع مالی مساعدی ندارد؛ حتی از پس تأمین مخارج زندگیاش برنمیآید و با وجود این، مادرش میخواهد او را داماد کند. این در حالی است که شاراد عاجزانه میگوید: «کاری جز تمرینکردن ندارم.» زیرا تمام همّ و غم او موفقیت در راه خوانندگی است.
دنیا بدون بیتلز؛ نقد فیلم دیروز
شاراد استادی سفیدموی به نام گوروجی دارد. این شخصیت با بازی آرون دراوید، با گذر زمان، هر روز مریضتر و نحیفتر میشود. حال شاگرد به امید تدریس افسانۀ مای زنده است؛ افسانۀ زنی که مشهورترین خوانندۀ دنیا بوده، اما اکنون تنها صدای ضبطشدۀ باقیمانده از او، مجموعۀ سخنرانیهایش در سال ۱۹۷۲ است. یک بار وقتی شاراد در کوچههای تاریک شهر بمبئی سوار بر موتورش بود، جملۀ مای در گوشش طنینانداز شد: «اگر میخواهید موسیقی را یاد بگیرید، باید شنوندهها و نظراتشان را فراموش کنید.» این پسر متین و آرام در مسیری قدم برداشت که فقط خودش از ارزش آن خبر دارد.
کارگردان در نمایش تضاد شخصیت اصلی با دنیای مدرن موفق عمل کرده است؛ در دنیایی که سرگرمیهای بیشماری مثل کلیپهای جذاب اینترنتی یا برنامههای استعدادیابی تلویزیون وجود دارد، کسی برای شنیدن موسیقی سنتی شاراد نه وقت دارد و نه حوصله.
شاراد تنهایی باشکوه خود را به شرکت در جمعهای بیهوده ترجیح میدهد. خوشبختانه، تامانه در نشاندادن تضاد این شخصیت با دنیای مدرن موفق عمل کرده است. در دنیایی که سرگرمیهای بیشماری مثل کلیپهای جذاب اینترنتی یا برنامههای استعدادیابی تلویزیون وجود دارد، کسی برای شنیدن موسیقی سنتی شاراد نه وقت دارد و نه حوصله. تصمیم او برای اهدای صداهای ضبطشدۀ مای به دانشگاه، باعث سردرگمیاش میشود و در نهایت، از خود میپرسد آیا کسی ارزش کارش را خواهد دانست؟ شاید این افسانه چیزی جز کلاهبرداری نباشد. او تلاش میکند، اما حتی به هدفش هم نزدیک نمیشود. چه چیزی او را از داشتن زندگی شاد و آرام محروم کرده است؟ خواندن موسیقی سنتی لذتبخش است، اما او باید بهای سنگینی برای رسیدن به این هدف بپردازد.
درباره برندگان جشنواره فیلم ونیز ۲۰۲۰ در فیلیمو شات بخوانید؛ جزئیات ماجرا از افتتاحیه تا اختتامیه
امیدوارم توانسته باشم حس خوبم را از تماشای این فیلم به شما منتقل کنم. با وجود سختیهای فراوان، این فیلم با عشق و علاقه ساخته شده است. شاراد شخصیتی محکم دارد و احساساتش را بهراحتی بروز نمیدهد، حتی اگر تحت فشار، مجبور به انجامدادن کاری باشد آن کار را با لبخند انجام میدهد. به همین دلیل است که گاه شک میکنیم آیا شاراد موسیقی سنتی را دوست دارد یا از آن متنفر است؟ روحیۀ مرتاضها اینطور ایجاب میکند که از آدمها و زندگی معمولی فاصله بگیرند.
منبع: The Guardian