فیلم «مقاومت ناپذیر» (Irresistible) داستان یک کمپین انتخاباتی کوچک را روایت میکند که به جنگی میان دو حزب بزرگ آمریکا تبدیل میشود.
جان استوارت در دومین تجربه کارگردانی خود سراغ ساخت یک کمدی با موضوع فسادهای کلان سیاستمداران آمریکایی رفته است. فیلم مقاومت ناپذیر (با عنوان اصلی «Irresistible») به اهداف خود میرسد اما در انتخاب راه رسیدن به آن ریسک چندانی نمیکند. برخلاف فیلم اول جان استوارت، «گلاب» (با عنوان اصلی «Rosewater») که به پیامدهای دوره دهم انتخابات ریاست جمهوری ایران برای یکی از خبرنگاران بیبیسی میپرداخت، فیلم جدید او زاییده ذهن خلاق استوارت در زمینه سیاست و کمدی است. داستان فیلم «مقاومت ناپذیر» بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ روایت میشود؛ جایی که دو حزب سیاسی حاکم برای پیروزی در انتخابات شهرداری یک شهر کوچک اما مهم در ایالت ویسکانسین، اتفاقاتی اغراقشده اما تأثیرگذار را رقم میزنند. در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید.
شخصیت محوری فیلم «مقاومتناپذیر» یک مشاور کمپینهای انتخاباتی به نام گری زیمر (با بازی استیو کرل) است. شخصیت زیمر ترکیبی از فلسفه لیبرالها، غرغرهای غیرقابلتحمل نخبهگرایان ساحل شرقی و بیاخلاقیهای یک جامعهستیز است که برای رسیدن به اهدافش دست به هر کاری میزند. او مشاور عالی هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری بوده و اگرچه هنوز هم مانند اکثر دموکراتها از پیروزی دونالد ترامپ شوکه است اما سعی دارد این دوران را پشت سر بگذارد. او به اندازه کافی باهوش است که درک کند حزبش برای بازیابی قدرت، به نوع جدیدی از ستارههای انتخاباتی نیاز دارد.

ماجرا زمانی آغاز میشود که زیمر پس از تماشای یک ویدئو در یوتیوب از سرهنگ جک هیستینگز (با نقشآفرینی کریس کوپر) فکر میکند که باید به او کمک کند تا شهردار شهر دیرلاکن در ایالت ویسکانسین شود. جک یک کهنهسرباز نیروی دریایی است که حالا به کشاورزی میپردازد. او در این ویدیو در مقابل شورای شهر میایستد و شهردار دیرلاکن را به ضایعکردن حقوق جامعه مهاجران محلی متهم میکند.
رازهای پیکسار؛ ۲۰ تئوری شگفتانگیز که به طرز خارقالعادهای درست به نظر میرسند!
گری نگاهی به جک میاندازد و یک محافظهکار خوشقلب را میبیند که روح یک لیبرال در او دمیده شده است؛ البته گری او را اینطور توصیف میکند: «یک برنی سندرز که به کلیسا میرود و استخوانبندی قویتری دارد.» همین ویژگیها باعث میشوند گری سراغ جک برود و او را برای تبدیلشدن به شهردار متقاعد کند. زیمر در این راه گروهی از همحزبیهایش را دور خود جمع میکند؛ همه با این امید که کانون توجه ملی را به یک برنده دموکرات جدید جلب کند.
مقاومتناپذیر نگاهی شوخ و لطیف به نابودی دموکراسی انتخاباتی توسط دو شیطان پول و تظاهر انداخته است.
بهطور خلاصه، «مقاومتناپذیر» تلفیقی از چند فیلم است: درام سیاسی «نامزد» (با عنوان اصلی «The Candidate»)، فیلم کمدی سیاه «سگ را بجنبان» (با عنوان اصلی «Wag the Dog»)، سیتکام «زمینهای سرسبز» (با عنوان اصلی «Green Acres»)، کمدی درام «درود بر قهرمان فاتح» (با عنوان اصلی «Hail the Conquering Hero») نوشته پرستون استرجیس و یکی از آن مونولوگهای خندهدار و مضحک استوارت در برنامه «نمایش روزانه» (با عنوان اصلی «The Daily Show» که این روزها با عنوان نمایش روزانه با ترور نوآ پخش میشود).

استوارت در دومین فیلم بلند خود، تمام بیماریهایی که در حال نابود کردن بدنه سیاست آمریکا هستند را به تصویر کشیده است. ما در فیلم «مقاومت ناپذیر» شاهد مضامینی همچون غلبه سیاسیون با پولهای کلان، کلاهبرداریهای شکلگرفته در تبلیغات تلویزیونی کمپینها، جمعیتشناسی سیاسی رأیدهندگان و برش مصاحبههای نامزدها برای فریب مردم هستیم.
با تمام این صحبتها، شاید برایتان سؤال پیش بیاید که پس این فیلم چه چیز جدیدی به ما ارائه میدهد؟
به لحاظ تئوری، فیلم «مقاومت ناپذیر» هوشمندانه و به طرز دردآوری روشنکننده است، درست همانند فیلم مستندنمای «باب رابرتس» (با عنوان اصلی «Bob Roberts») ساخته تیم رابینز (بازیگر فیلم «رستگاری در شاوشنک» و «رودخانه مرموز») در سال ۱۹۹۲.
در عمل، فیلم به آشکار ساختن کلیشههایی میپردازد که مخالفشان است. زمانی که گری اولین بار به شهر دیرلاکن میرسد، به یک کافه محلی میرود و یک آبجو و همبرگر سفارش میدهد؛ این نشان میدهد که گری یک مرد معمولی است اما در واقعیت، او ترجیح میدهد سوار جتهای شخصی شود و از سالادهای اعیانی لذت ببرد.

رقیب دیرینه گری، زنی به نام فیث بروستر (با بازی رز بیرن) است؛ یک جمهوریخواه که برای هدایت تیم انتخاباتی شهردار میر براون (با بازی برنت سکستون) سروکلهاش پیدا میشود. او درست هماندازه گری بیرحم است اما تقابل آنها در پس نقاب چربزبانی پنهان شده است. فیلم با همین نقاب ادامه پیدا میکند و ما را با روی دیگری از استیو کرل، چیزی دور از کاراکتر او در سریال «اداره» (با عنوان اصلی «The Office») آشنا میکند.
لحن فیلم «مقاومت ناپذیر» کاملاً واضح است، اما درعینحال سعی دارد خود را ظریف و پیچیده نشان دهد.
جان استوارت در فیلم «گلاب» اثبات کرد که میتواند جوّی دراماتیک و متقاعدکننده خلق کند، اما در «مقاومت ناپذیر»، هیچ کندوکاوی برای نگرش گسترده و طنز بدون تفکر فیلم دیده نمیشود. لحن فیلم کاملاً واضح است اما درعینحال سعی دارد خود را ظریف و پیچیده، با مکثهایی که توجهتان را جلب میکند، نشان دهد؛ گویی هارولد پینتر (نویسنده نامزد اسکار برای فیلمهای «زن ستوان فرانسوی» با عنوان اصلی «The French Lieutenant’s Woman» و «خیانت» با عنوان اصلی «Betrayal») زنده شده و متن سیتکام جدیدی را نوشته است.
نقد و بررسی فیلم «کاندیدا»؛ فیلمی درباره سیاست، جرم و جنایت
فیلم «مقاومت ناپذیر» مدام از ما میخواهد تا فکر کنیم. بهمحض اینکه کمپینهای محلی برای یک مسابقه سیاسی به یک جنگ رسانهای لبریز از اخبار کذب تبدیل میشود، استوارت ما را به تماشای تصاویری دعوت میکند تا هدفش از ساخت این فیلم را بیان کند. باید اذعان کرد برخی از این تصاویر واقعاً تأثیرگذار هستند: تصاویری از شبکه فاکس نیوز که در آن برخی از راستگرایان به شکلی مضحک نمایش داده شدهاند؛ یک آگهی تبلیغاتی که در آن جک شبیه رمبو خشاب یک مسلسل را خالی میکند و سپس رو به دوربین میگوید: «من جک هیستینگز هستم و این پیام را تائید میکنم»؛ لحظهای جنجالی هنگامیکه گری اعتراف میکند «دیگه بحث سیاست نیست، این الآن فقط ریاضیه».

گری زیمر «ایدهآلگرایی» را به نوعی برنامه سیاسی فرصتطلبانه تنزّل داده و این همان مفهوم فیلم «مقاومتناپذیر» است که بهمرور تنزل پیدا میکند. درواقع ما با نوعی از کمدی نشانهها طرف هستیم که مدام به سطحینگری سازندگانش اشاره میکند.
نقد و بررسی فیلم «لانگ شات»، عاشقانهای با طعم سیاست را در فیلیمو شات بخوانید
کمی قبل از پایان فیلم، پیچشی بزرگ در داستان ایجاد میشود که علاوه بر دعوت بیننده به خوردن دسر، پشت پایی به سیستم کمپینهای انتخاباتی آمریکا میزند. پیام استوارت از این پیچش ساده است: «سیاستهای ما بهواسطه نفوذ ثروت مسموم شدهاند.». چه کسی میتواند با این موضوع مخالف باشد؟ اما آیا شما میتوانید به سیاست امروز جامعه نگاه کنید و بگویید که این بازی آنقدرها هم که به نظر میرسد ساده نیست؛ اینکه جمهوریخواهان به حزب اقتدارگرا تبدیل شدهاند و دموکراتها دچار بحران هویت ارزشهایی شدهاند که فرسنگها فساد مالی را گسترش داده است.
نقد و بررسی فیلم «هوای داغ»؛ یک فیلم سیاسی نهچندان سیاسی!
فیلم «مقاومت ناپذیر» به هدفش دست پیدا میکند اما بااینحال، هنوز نمیتوان گفت با فیلمی کامل روبرو هستیم. مخاطب پس از تماشای فیلم آرزو میکند که ایکاش استوارت طنزی جسورانهتر ساخته بود یا حداقل نسخهای سرگرمکنندهتر از فیلم کریستوفر گست ارائه داده بود. در عوض، فیلم «مقاومتناپذیر» تا حد زیادی شبیه یک سیاستمدار عمل میکند: نمایشی بزرگ برای هدایت مخاطب بیآنکه ثمری برای او داشته باشد.

منبع: Variety