مروری کوتاه بر فیلم اِیب | روایتی از غذا و خانواده، بدون خوش‌گذرانی

فیلم «ایب» (با عنوان اصلی «Abe») داستان پسری دوازده‌ساله را روایت می‌کند که سعی دارد به کمک آشپزی و معجزۀ غذا خانواده‌اش را دور هم جمع کند.

اِیب پسری دوازده‌ساله و ساکن بروکلین است که به کمک آشپزی و معجزۀ غذا سعی می‌کند فلسطینی‌های مسلمان و اسرائیلی‌های یهودی خانواده‌اش را در کنار یکدیگر جمع کند. ایفای نقش اِیب را نوآ اشنپ بر عهده دارد که یکی از بازیگران معروف سریال «چیزهای عجیب» (با نام اصلی Stranger Things) است. با فیلیمو شات همراه باشید تا مروری کوتاه بر فیلم ایب (با عنوان اصلی «Abe») داشته باشیم.


فرناندو گروستئین آندره، فیلم‌ساز برزیلی، کارگردانی این اثر را بر عهده داشته است. «ایب» فیلمی سرخوش، ساده، قابل پیش‌بینی و کودک‌دوست است که کمی هم درگیر پیچیدگی‌های سیاسی می‌شود. با وجود این، در کمال تعجب‌، «ایب» نتوانسته منحصر‌به‌فرد عمل کند و سبک خاص خودش را به مخاطب معرفی نماید. به همین دلیل، این فیلم، محصولی ناامید‌کننده است که نمی‌تواند به قولی که در ابتدا به مخاطب می‌دهد، عمل کند و اثری «حال‌خوب‌کن» باشد.

فیلم ایب

بررسی فیلم تابستان داغ؛ چند نامزد داخلی و یک برنده خارجی


در صحنه‌ها و سکانس‌های ابتدایی فیلم، مخاطب با خانوادۀ آشفته و به‌هم‌ریختۀ اِیب آشنا می‌شود. در یکی از همین صحنه‌ها، که مربوط به شب تولد اوست، ما با سه کیک روبه‌رو می‌شویم. یکی از طرف پدربزرگ مادری که روی آن بزرگ نوشته شده «آورام»، یکی از طرف پدربزرگ پدری با «ابراهیم» بزرگی در وسط آن و آخری از طرف استعداد تازه شکوفا‌شدۀ خودش در حیطۀ آشپزی، با نام بزرگ «اِیب».

ورود اِیب به آشپزخانه، او را با دنیایی جدید در فرهنگ و هنر آشپزی آشنا می‌کند، اما متأسفانه پردازش این بخش از فیلم هم مثل زندگی شخصی اِیب، بی‌رمق و بی‌رنگ است.

هیچ‌کدام از سه کیک شمع ندارند؛ زیرا والدین اِیب، پدر یک‌دنده و آتئیستش امیر (با بازی آرین مؤید) و مادر ندانم‌‌گرایش ربکا (با بازی داگمارا دومینچیک) درگیر دعوا و مشاجره بودند و فرصت نداشتند شمع بخرند! پس از مدتی، جشن تولد اِیب به دعوا و مشاجره‌ای دیدنی میان فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها تبدیل می‌شود. این شرایط موقعیتی سخت و خجالت‌آور را برای پسربچۀ دوازده‌سالۀ داستان رقم می‌زند؛ کودکی که کمی هم منزوی است.

اشنپ در این سکانس به‌خوبی نقش اِیب بی‌گناه و ناامید را بازی می‌کند، اما نویسندگان فیلم «ایب»، لامیس ایساک و جیکوب کادر، نقطه‌عطف شخصیت اِیب را در عصبانیت و خشمی ساده و سطحی پردازش کرده‌اند. در بخش‌هایی از فیلم، ما او را در تقابلی کلیشه‌ای می‌بینیم. برای مثال، پدربزرگ یهودی او را تشویق می‌کند تا به رسم یهودیان، جرعه‌ای شراب در روز شنبه و روز عبادت بنوشد؛ اما از سوی دیگر، پدربزرگ مسلمانش به او گوشزد می‌کند که این‌طور نوشیدنی‌ها عقل او را زایل خواهند کرد.


معرفی بهترین سریال‌های سال ۲۰۲۰ را در فیلیمو شات بخوانید


اِیب برای آشتی‌دادن این دو جناح در تلاش است که ناگهان، راه‌حلی در فضای اینترنت پیدا می‌کند. او لینکی از آشپزی آمریکایی-برزیلی می‌بیند. چیکو (با بازی سو جورج) میل و رغبت چندانی ندارد که اِیب به‌عنوان شاگرد در آشپزخانه‌اش حضور پیدا کند؛ اما درنهایت مجبور می‌شود او را قبول کند. ورود اِیب به آشپزخانه، او را با دنیایی جدید در فرهنگ و هنر آشپزی آشنا می‌کند، اما متأسفانه پردازش این بخش از فیلم هم مثل زندگی شخصی اِیب، بی‌رمق و بی‌رنگ است.

تدریس و آموزش چیکو صرفاً به گفتار و دیالوگ ختم می‌شود و در عمل، نمایش و تصویری از سخنان او نمی‌بینیم؛ برای مثال، در‌حالی‌که اِیب در دفترچه‌اش واژه‌هایی همچون «همکاری» را می‌نویسد یا جدولی از چاشنی‌ها را رسم می‌کند، تمرکز دوربین بیشتر روی میوه‌ها، چاشنی‌ها و سس‌هاست؛ آن‌ هم بدون کوچک‌ترین تلاشی برای نمایش طعم‌ها، مزه‌ها و بوها. باید گفت که فیلم «ایب» در نمایش ترکیب‌ در طعم‌ها و لذت آشپزی موفق عمل نکرده است.

در نهایت، غذا تنها دلیل جمع‌شدن خانوادۀ اِیب در کنار هم نیست، بلکه ترس و نگرانی خانواده از تأثیرات رفتارشان در اِیب، عاملی برای صلح نسبی در میان آن‌ها می‌شود‌‌.


منبع: The New York Times

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil